عزیزم اول مخالف ما حرفتو شروع کردی بعد موافق تموم کردی!
همه ی حرفات درسته اما اولی دلیل بر اشتباه بودن دومی نمیشه! و اینکه عملا خودتم روش تاکید داشتی! فقط طریقه ی بیانت خوب نبود.
موفق و شاد باشید.
یاعلی:72:
نمایش نسخه قابل چاپ
عزیزم اول مخالف ما حرفتو شروع کردی بعد موافق تموم کردی!
همه ی حرفات درسته اما اولی دلیل بر اشتباه بودن دومی نمیشه! و اینکه عملا خودتم روش تاکید داشتی! فقط طریقه ی بیانت خوب نبود.
موفق و شاد باشید.
یاعلی:72:
دوست عزیز شما از نظر من فوق العاده زن جذابی هستید اما:
ممکنه هر کس جذابیت رو با روش خودش معنا کنه ،با شناخت زیادی که از فرهنگ غرب دارم شما از نظر یک مرد اروپایی بهترین و جذاب ترین زن دنیا محسوب می شوید اما با توجه به فرهنگ ایرانی باید بگم علاوه بر این رفتارها مرد ایرانی خواهان کمی غرور و سلابت از جانب شماست و مرد ایرانی می خواهد برای رابطه با یک زن همیشه یک مسیر کوشش و خطا را بپیماید و از راحت بدست آوردن لذت چندانی نمی برد.
امیدوارم موفق باشید.
ببخشيد ولي اگه صاحب تاپيك يه سري به اينجا بزنه و بگه مشكلش حل شد؟ نشد؟ نظرات خوبه؟ بده؟ يا خودش يه نظري بده بد نيست.
سحر جان من که گفتم این تاپیک خیلی قدیمیه! بحث دیگه عمومی شده و کاری به صاحب تاپیک نداریم.
موفق و شاد باشید.
یاعلی:72:
سلامنقل قول:
نوشته اصلی توسط mke
اگر درست متوجه شده باشم منظورتون من بودم.
بله درست می فرمایید.من شدیدا موافقم که هر دو طرف مشکلاتی دارند..
ولی خواستم یک مثال عینی بزنم که بحث باز تر بشه.چون به نظرم صرف نظر از سر نزدن صاحب تاپیک،بحث اموزنده ای می تونه باشه
من خودم آخرش به این نتیجه رسیدم که دوست خوب و قدیمیم خیلی هم زن جذابی نیست..
نمی دونم این خلق و خو مختص ما ایرانی هاست یا این که جهانیه ولی دیدم که اغلب برای مطرح کردن مشکلاتمون به جای اینکه بریم سر اصل مطلب حاشیه می ریم و مثل بچه ها بهونه می گیریم.بهترین مثالشم شوهر این خانومیه که تاپیکو باز کرده!اما می تونم بگم شک ندارم که اصل مشکل این دو تا از جای دیگه ای آب می خوره.
علی یارتون
دوستان خوبم سلام من دختری هستم که تقریبا بعد از ازدواجم دیگه به این تالار نیومدم و سری به اون نزدم تا همین چند وقت پیش که وقتی با آقای سنگتراشان صحبت کردم ایشون با دادن آدرس این سایت اینجا رو بهم یادآوری کردن! اما متاسفانه نام کاربری قبلیم یادم نبود و مجبور شدم که با یه نام کاربری جدید ثبت نام کنم که اون هم متاسفانه اجازه ی ارسال تاپیک یا مطلبی رو به عنوان پاسخ بهم نمی داد تا اینکه امروز با سر زدن به تاپیک های قدیمی اسم نام کاربری خودم رو به همراه رمزم به یاد اوردم و دوباره به تالار وارد شدم. از این بابت خیلی خوشحالم و چیزی که خوشحالترم می کنه همصحبتی با شماها و خوندن مطالب و راهنمایی های ارزشمند شما دوستان عزیز هست
راستش دلم نمی خواد که حالا موضوعی رو بفرستم چون دارم از سر کار به خونه می رم و خیلی وقت ندارم که تاپیکی براتون قرار بدم
به امید دیدار
خداحافظ
راستش ببخشید حواسم نبود من اومده بودم که یه چیزی در مورد مشکل این خانوم بگم که چون خیلی رفتارهاش شبیه خودم هست یادم رفت و یاد خودم و حضورم در این انجمن افتادم
حتما در این بحث شیرین و آموزنده شرکت خواهم کرد فعلا با اجازه دیرم شد
سلام خوش اومدی عزیزم
منتظزیم
موفق و شاد باشید.
یاعلی:72:
سلام
راستش منم با نظر بچه ها موافقم ، اصولا مرد های ایرانی دوست دارند که از جانب زن ها کمی غرور ، ناز و عشوه ببینند ، خوب اینم یه جورشه دیگه ، البته اینم بگم که منم تقریبا با نظر تارا 87 موافقم .
ظاهرا اين مشكل خيلي از خانواده هاي نوپاست. همسر من هم زيادي به من محبت ميكنه. و زيادي اونو به من ابراز مي كنه. در حاليكه براي من همينقدر كافيه كه بدونم اون ته ته دلش واقعا منو دوس داره.
شايد خانمها از اين روش ابراز محبت كه انگار شايع هم هست به عنوان يك سپر حمايتي استفاده مي كنند. ولي هيچ وقت به اين فكر نمي كنند كه مي تونه به يك زندان براي مرد تبديل بشه. همون احساسي كه من الان حس مي كنم. حس مي كنم در محبت همسرم اسير شدم و هيچ كس ديگه اي نمي تونه به من محبت كنه (حتي مادرم!!!).
خوب جاي تعجب نداره كه يه آدم بيگناه بخواد از يك زندان فرار كنه.