اعتمادکردم بهم خیانت کرد یادآوری کارش من عذاب میده آرامش ازمن گرفته

سر اسمش قسم میخوردم دوستیمون اینقدر خوب بود که دوستام سرش حساب میبردن...میگفتن آدم فهمیده ای هستش...منم خیلی ازش حساب میبردم اگه بم میگفت الان شبه منم بی بی چک وچونه میگفتم شبه...توهمچی باش مشورت میکردم...یعنی این پسر خیلی خوب بود ولی یه دفعه بد شد بم میگفت بم زنگ نزن تایک هفته دیگه...منم اصلا زنگ نمیزدم دوستام میگفتن حتما بایکی دراه میگذرونه دلیل نمیشه آدم ازیکی بخواد یک هفته زنگ نزن...من قبول نمیکردم ولی بعدا فهمیدم حق بادوستامه وواقعا بادخترای دیگه بود
بم گفتید شاید نسبت به زندگی مشترکتون بدبین بشید راستش من الان یکم همچین حسی دارم حس خوشایندی نسبت به ابراز علاقه وعشق ندارم دل ودماغ این حرفها رو ندارم...آدم حسودی شدم اگه دونفر ببینم باهم خوب باشن یا عاشق هم باشن کریم میکیره میگم منم میتونستم صاحب همچین چیزی بشم
چیزی که هم من رو خیلی ناراحت میکنه خواستگارهایی که توزمان خودش برام می اومدن ومن رد کردم...یکیشون شده آینه دق من...خانوادم واطرافیانم مدام بهم سرکوفتش میزنن بهم میگن تو عرضه نداشتی بهش بله بگی تو لیاقت نداشتی این پسره حقت بود ولی تو لگدش زدی وازاین حرفها که روحیمو خراب کردن
نمیدونید من چه بدبختیایی کشیدم ولی خیلی صبر کردم اون زمان اون پسره بامن بود بهم دلداری میداد اون دلخوریها ومشکلات بخاطراین بود که دوستش داشتم ولی بعد خودش گذاشت ورفت
اگه براش ارزش داشتم یه تلاشی میکرد دوریمن براش سخت میشد ولی متاسفانه عین خیالش نیست ومن خنگ فکرمیکنم به همون اندازه ای که من ناراحتم ودلتنگم اونم دلتنگ وناراحته
بزار همینطور ولش کنم یه روزی میفهمه چقدر دوستشداشتم وچقدر اذیت شدم کاشکی قدرمو بدونه بفهمه من چی بودم

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط احساس بهاری

سلام

شاید این انتظار خیلی زیادی باشه که ما در چند خط نوشته شمارو اگاه کرده و از شما بخوایم زندگی عادی رو از سر بگیرید و جز تجربه ای چیزی بیاد نیارید....
زمان نیازه که به حالت عادی برگردید
ما فراموش کردیم این جمله رو که میگه:انسان هیچ وقت ناراحت تر از زمانی نمیشه که در شکست عشقی واسش رخ میده و این ناراحتی و غمگینی حتی بالاتر از زمانی هست که ادم عزیزترین کسش رو از دست داده

نمیدونم که حرف های مارو میشنوی و بهشون فکر میکنی فقط اینو بدون که تو تنها نیستی مام الان پیشتیم و هر کمکی که ازمون بر بیاد واست انجام میدیم...حرف های تورو میشنویم و باهات هم حسی میکنیم تا این بحرانو پشت سر بذاری
شاید اونقدر حس شمارو درک نکنیم و ندونیم الان در چه شرایطی بسر میبرید ...
یه سری به پست هایی بزن که شرایطشون مشابه شما بوده و شکست خوردن

معلومه که خیلی دوسش داشتی و عاشقش بودی و هرگز فکر این زمانو نمیکردی و این انتظار داشتی که اونم تورو دوس داشته باشه .... اما اتفاقی هست که افتاده و این بزرگترین حادثه ای هست که در زندگیت افتاده....

آدمیزاد بعد از شکست عشقی ، از گیر کردن کلمه و بغض توی گلویش دارد خفه میشود..
واسه ما حرف بزنید ...هرچی دلتون میخواد بهمون بگید
یا یه برگ کاغذ بردارید بنویسید هرچی دلتون میخواد
جلوی اشکاتونو نگیرید

چون میدونه شما وابستش شدید و نمیتونید ازش دل بکنید و میخواد که با دیدنش اونو از یاد نبرید و اینکارش شبیه نمک پاشیدن روی زخم هست نذارید شمارو گول بزنه به رابطه دوباره بکشونه یه بار گول خوردید دیگه بسه هیچ وقت حتی این فکرم نکنید که شمارو دوست داره
این فرد مرد زندگی نیست (ارزش اینو داره جاشو یه مدت افسردگی پر کنه!)
فراموشش کنید، هرچی بوده تموم شده

یادتون باشه این شکست روی زندگی ایندتون تاثیر بزرگی خواهد گذاشت و انتخاب با شماست که فقط تاثیر منفی گذاشته بشه یا به عنوان یک فرصت خودشناسی نگاه کنید
شکست عشقی آدم رو تمام عیار با خودش ، عواطفش و فکرهاش رو به رو میکنه. شکست عشقی می تونه یک بار دیگر تمام شکست های عاطفی زندگی را بیاره جلوی چشم آدم

---

من اگه بخوام این حرفای جناب اخساس بهاری رو واسه خودم ذخیره کنم چه کنم؟

عزیز تنها راهش اینه که تمومش کنی
من مشکل مشابه تو رو تو ابعاد کوچکتر دارم
من هم کسی رو دوست دارم که دوستم نداشته
خودش رو میکشه کنار و میگه هیچ دختری رو تو زندگی علاف نکرده

ولی چه نبازی بود تو هربار چت بهم بگه که با کس دیگه جز من حرف نمیزنه
چه نیازی بود هر بار بهم بگه که هروقت باهام حرف میزنی خوشحال میشم
چه نیازی بود هر دفعه ازم بپرسه بازم باهام حرف میزنی
واقعا چرا؟؟؟؟؟

اینجور آدما آدم بشو نیستن
و فقط نجابت افراد رو از بین میبرن

من هم الان خیلی ناراحتم
نه به حاطر اون آدم
بلکه تمام احساس میکنم یه ننگ رو پیشونیم هس
احساس میکنم یه جای زندگی بچگانه رفتار کردم و اجازه دادم یه نفر در آن واخد من و چند نفر دیگه رو به بازی بگیره
احساس میکنم دیگه هیچ وقت نمی تونم به خودم افتخار کنم
ولی امیدوارم که این احساسم موقتی باشه

من هم مث تو ام
گاهی اوقات یه باره گریه ام میگیره
و میشینم یک ساعت گریه میکنم
گاهی اوقات شادم
ولی فقط یه چیز رو میدونم
هیچ راه دیگه ای وجود نداره
و هر جور بشه مجبورم تحمل کنم
چون دیگه نمیتونم اون آدم رو یه لحظه با خودم تصور کنم

این یک فرصت خواهد بود
امروز یه جمله ای دیدم
چیزی که آدم رو نکشه اون رو قوی تر میکنه
این اتفاق باعث فوی تر شدن ما میشه اگر که ازش درس بگیریم

به جرئت میتونم بگم
قبل از اینکه بیانم این سایت وقتی خواهرم و مادرم دوستی قبل از ازدواج رو تجویز میکردن نمیدونستم راست هست یا نه
وقتی مادرم میگفت سعی کن کسی رو تو دانشگاه به خودت علاقمند کنی کم می آوردم
خوب من همیشه آراسته ام ولی چی کار باید بکنم بره اینکه مث بقیه باشم؟؟؟
ولی الان می فهمم گاهی اوقات حتی لازم هس که از کسان دیگری به جز مادر درس بگیریم
اومدنم به اینجا رو مدیون اشتباهم هستم

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط negina

بزار همینطور ولش کنم یه روزی میفهمه چقدر دوستشداشتم وچقدر اذیت شدم کاشکی قدرمو بدونه بفهمه من چی بودم

---

این آدم با چیزایی که شما تعریف کردید فقط در لجن فرو میره اگر ادامه بده و شما نگران نباشید چون بدبختیش رو میبینید
آخه س*ک*س چی هس که آدم به خاطر اون خودش رو به آب و آتیش بزنه؟؟؟
مث بچه ی آدم هر وقت موقعش شد ازدواج میکنه
و زندگی سالم رو میگذرونه

ولی اینکه میگید قدرم رو بدونه
یعنی امید به برگشتش دارید
در خالی که امید به برگشت آفت فراموشی هس
این آدم اگه هم برگرده دیگه به درد شما نمیخوره
اگر چنین چیزهایی رو بعد از ازدواج ازش میدیدین بازم درست کردنش ساده تر بود
ولی الان حتی اگر باهاش ازدواج کنید اون خیال میکنه که ایشون رو با همین رفتارش پذیرفتید

این آدم تموم
تو ازدواج معیارهاتون رو در نظر بگیرین و براساس اون معیارها خواستگارتون رو محک بزنید نه یک فرد خاص رو

حس تحقیر و ناراحتی تو دوره ی نقاهت پس از رابطه برای هر دختری هست که هیچ پسری درکش نمیکنه

سلام

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط nafiseh joon

اومدنم به اینجا رو مدیون اشتباهم هستم

---

من همینطور.
البته من قبل افتادن تو چاه با این جا اشنا شدم.
یعنی خیلی چیزی از دست ندادم در حالی که خیلی چیزا رو بدست اوردم و یاد گرفتم تو اون دوران.
البته فعلا هم دارم برنامه ریزی میکنم که با کله بپرم تو اون چاهه به وقتش... :311:
به هر حال دست مدیران سایت درد نکنه.:104:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط nafiseh joon

حس تحقیر و ناراحتی تو دوره ی نقاهت پس از رابطه برای هر دختری هست که هیچ پسری درکش نمیکنه

---

یعنی چی اخه؟ما هم ادمیم ها؟حالا اگه فرشته نباشیم:18:

شما به اون موجود میگی پسر؟میگی مرد؟اصلا میگی ادم؟
یه ادم نمیتونه اینطوری با احساسات یه دختر بازی کنه.:81:
اگرچه خود دختر خانم نباید اجازه بده.:81:

و باز هم وابستگی و دلبستگی قبل از تعهد.
متاسفانه کسی نیست اینا رو به ما یاد بده....

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط man-bedoone-sahar

یعنی چی اخه؟ما هم ادمیم ها؟حالا اگه فرشته نباشیم:18:

شما به اون موجود میگی پسر؟میگی مرد؟اصلا میگی ادم؟
یه ادم نمیتونه اینطوری با احساسات یه دختر بازی کنه.:81:
اگرچه خود دختر خانم نباید اجازه بده.:81:

و باز هم وابستگی و دلبستگی قبل از تعهد.
متاسفانه کسی نیست اینا رو به ما یاد بده....

---

شما الان چقدر پسر میشناسی دور و برت که با احساسات دخترها بازی نکرده باشه
خود اون آدم واسه من از هم اتاقی هاش تعریف میکرد که همزمان با دو دختر هم خونه ای دوست شده و تو خونه ی دخترا دعوا راه انداخته
وقتی بهش گفتم شما این کار رو نمیکنی گفت نه من به جز تو با کس دیگه حرف هم نمیزنم ( در خالی که دروغ میگفت و هنوز هم نمیفهمم چه نیازی بود این دروغ رو به من که هیچ سرگرمی واسش فراهم نمیکردم و حتی تو چت هم اگه شوخی ناجور میکرد دعوام میشد بگه)
درسته من انفعال به خرج دادم چون مث این خانوم از سه سال قبل ترش بهش علاقه داشتم و فقط امیدم این بود که درس رو تموم کنه بره
http://www.hamdardi.net/thread-34686.html
و حالا که خودش شروع کرده بود چرا من باید با اخلاق تندم نسبت به پسرا از دستش میدادم؟
چرا حق نداشتم مث دخترای دیگه شاد باشم؟؟؟
آره من اشتباه کردم
آدمی که بتونه همه ی حرفاش رو بگه شوخی هس مرد نیس
من فک کنم خودم از اون مرد تر هستم


به قول آقای معاون کلانتر اون به من تعهدی نداشت و میتونست با 1000 نفر دیگه هم دوست باشه
ولی حق دروغ هم نداشت چون هیچ دوست عادی به دوست عادیش نمیگه که فقط با توام

هنوزم علت اینکه تو من سرگرمی رو جستجو کرد نمیفهمم؟
چون 3 سال دوری کردم و سعی کردم دور و برش نپلکم
آرزو داشتم که تموم شه

خاک تو سرخودم شما خیلی میفهمید ولی من نمیفهمم خرم کاشکی بمیرم

این رو مطمئنم یه روزی میاد که خودت به این حال و احوالت میخندی و میگی من چقدر ساده بودم برا من خیلی جالبه یعنی یه دختر پیدا میشه که اینقدر وابسته و احساساتی و عاطفی باشه من که هر چی دیدم برعکسش بوده فقط و فقط و فقط به خدا توکل کن و قوی باش :72:

سلام خانم نگینا...
درود بر بانو نفیسه...
<

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط nafiseh joon

<strongشما الان چقدر پسر میشناسی دور و برت که با احساسات دخترها بازی نکرده باشه</strong>

---

نمیدونم ؟ هنوز نشمردم.بشمارم خبرتون میکنم.

شما اگه با هزار تا پسر لاشی(از همونایی که مثال زدی و افتخار هم میکردن!!! خاک برسرشون...) هم برخورد کرده باشی پسر هزارو یکم باز هم یک پسر هست و میتونه یک مرد واقعی درون خودش داشته باشه و شما باید با احترام با ایشون برخورد کنی.مگر این که خلافش ثابت شه.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط nafiseh joon

<br><strong>آدمی که بتونه همه ی حرفاش رو بگه شوخی هس مرد نیس</strong><strong>من فک کنم خودم از اون مرد تر هستم</strong>

---

>
اره خب مردونگی و معرفت به جنسیت نیست.یه کم فقط شعور میخاد همین...ایشون مرد نبودن.فقط نر بودن...

ببخشید.خانم نفیسه جووووون.
فک کنم قرار شد شما دیگه دنبال این چرا ها نباشید؟

خانم نگینای گرامی چند تا تاپیک قبلی رو بخونید شبیه شما بوده مشکلشون.
مثلا تاپیک همین خانم نفیسه ی محترم.خیلی از پاسخ هاتون رو میتونین اونجا پیدا کنین.
درضمن دنبال پاسخ چرا ها نباشید؟پیدا نمی کنید.

موفق باشید.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط man-bedoone-sahar

شما اگه با هزار تا پسر لاشی(از همونایی که مثال زدی و افتخار هم میکردن!!! خاک برسرشون...) هم برخورد کرده باشی پسر هزارو یکم باز هم یک پسر هست و میتونه یک مرد واقعی درون خودش داشته باشه و شما باید با احترام با ایشون برخورد کنی.مگر این که خلافش ثابت شه.

---

ما به کسی بی احترامی نمی کنیم ار این به بعد
کل این رابطم رو هم تقصیر خودم میدونم
ولی عذر میخوام ما روز اول از کجا باید میفهمیدیم ایشون به قول شما لاشی ان؟؟؟
شما برو کل فیس بوک این آدم رو ببین یدونه دختر زیرش کامنت نمیذاره

من دردم اینه
اینکه میخواد فقط دوست باشه
چرا دستش رو میذاره رو دخترای مذهبی
با دختره داره چت میکنه؟ بیچاره هی آیه ی قرآن مینویسه و از حلال و حروم حرف میزنه
این چرندیات مینویسه:311:
واقعا اینو نمی فهمم

من از همون 3 سال قبل هم معلوم بود اهل دوستی نیستم
اتفاقی که واسه nahid 72 افتاد اون موقع واسه منم افتاد
همون اولا که سر درس برنامه نویسی پیشرفته باهاش همکلاس بودم
یه جا تنها گیرم آورد و گفت تو خیلی فعال و آینده داری
من همیشه دنبال آدمی مث تو بودم
تا خودم رو تضمین کنم

سر این حرف یه یه ماهی حتی سلام و علیک نکردیم
بعدشم اومد معذرت خواهی کرد
و در حد سلام و علیک ادامه دادیم

بعد 3 سال آخه این آدم نباید میفهمید من اگه میخوامش واسه ازدواج هس پس اگه با همه دوس داره باشه نباید با من باشه؟؟؟؟

آخه نمی دونم چرا ملت تو دوستی نمیرن دنبال کسی مث خودشون
چه اصراری هس نجابت آدما از بین بره
من الان احساس میکنم تو آینده باید دروغ بگم؟
چون بالاخره کسی رو دوس داشتم و کوچیک شدم

چرا باید همون موقع که با من حرف میزده به غزاله دوستم هم بگه با کس دیگه حرف نمیزنم
خوب خرف نزن
نمی میری که
این همه تفریح سالم


الان جناب man-bedoone-sahar شما یه راه بگو من دیگه این سایت نیام
آخه فقط وقتی آرومم میام اینجا
در سایر اوقات در حال گریه ام

- - - Updated - - -

من منظورم اینه جناب man-bedoone-sahar پسرایی مث شما کم هستن
شما الان یه هدف داری به اسم اپلای و میدونی این هدفت چندان سازگار با ازدواج نیس
ولی از یه طرف دختری رو دوس داری
میترسی اگه همینجوری بری جلو ایشون هم بهت وابسته شه
و بعد نتونین ازدواج کنین
پس اومدی اینجا مشاوره میگیری

اون آدم حتی به من علاقه هم نداشت بره یه مدت کوتاه
اصن از نظر من رابطه ای نبود
چت اگه دوس پسر و دختر بازی باشه ... اونم حرفای ما ( اپلای و اقامت و gre )
پس اونا که از صب تا شب اس ام اس میدن و گوشی و فیس هم رو چک میکنن زن و شوهرن

با اینکه ارتباطی نبود
اون دروغ خواستگاری رو گفت
میتونس هیچی نگه
ما یه هفته به هفته چت میکردم
و اصن اس ام اس و زنگ نمیزدیم
پول موبایل من ماهی 4000 تومن هس ( از سال 88 که گوشی خریدم همین بوده تا حالا )
اون همین الانش هم با خیلی های دیگه چت میکنه
به همه میگه دارم میرم خواستگاری؟؟؟؟
خوب بره


اصن من نمیدونم چی کار کنم؟
سر یه رابطه ای که نبوده تحقیر شدم
منم دوس داشتم مث 2-3 سال قبل که فقط سلام و علیک داشتیم عادی باشیم
واسه همین کامپیوترش که اومد دستم خودم رو بلاک کردم ( آخه کلن نمیفهمه من زیاد on نمیشدم اصولن شاید یه موقع خودش اگه میخواست یه روزی کسی رو بلاک کنه متوجه میشد)
قبلنم بهش گفته بودم با هم زیاد حرف نزنیم
اصن چت نکنیم
کار ضروری داشتم زنگ میزنم
ولی تو این یه ماه دنبال چی بودم نمیفهمم؟؟؟

اصن من چی کار کنم
انگار اراده ی درس خوندن ندارم

سلام

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط nafiseh joon

شما برو کل فیس بوک این آدم رو ببین یدونه دختر زیرش کامنت نمیذاره

---

دوستان دیگه ای که میخونن،یاد بگیرن هیچوقت هیچوقت دیگه از روی فیس بوک کسی چیزی برداشت نکنن درمورد شخصیت طرف.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط nafiseh joon

من دردم اینه
با دختره داره چت میکنه؟ بیچاره هی آیه ی قرآن مینویسه و از حلال و حروم حرف میزنه
این چرندیات مینویسه:311:

---

:311:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط nafiseh joon

الان جناب man-bedoone-sahar شما یه راه بگو من دیگه این سایت نیام
آخه فقط وقتی آرومم میام اینجا
در سایر اوقات در حال گریه ام

---

من کوچیک شمام.
در حدی نیستم که به خانمی مثل شما راه نشون بدم.
فقط نظرم رو میگفتم.
من خودم داغ دیده ام نفیسه خانم.
فرق من با شما اینه که من تمام روز غصه دارم فقط گریه نمیکنم.گریه کنم خونواده می فهمن.لو میرم.

شرمنده...
موفق باشید

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط man-bedoone-sahar

سلام


دوستان دیگه ای که میخونن،یاد بگیرن هیچوقت هیچوقت دیگه از روی فیس بوک کسی چیزی برداشت نکنن درمورد شخصیت طرف.


:311:



من کوچیک شمام.
در حدی نیستم که به خانمی مثل شما راه نشون بدم.
فقط نظرم رو میگفتم.
من خودم داغ دیده ام نفیسه خانم.
فرق من با شما اینه که من تمام روز غصه دارم فقط گریه نمیکنم.گریه کنم خونواده می فهمن.لو میرم.

شرمنده...
موفق باشید

---

:58::58::58:
نمیگم با فیس بوک چیزی برداشت کردم الان که شناختمش اینو میگم
البته فیس بوک رو بستم ( به توصیه ی دوستان ) نیازی بهش نداشتم و از 2009 داشتمش پس رو دادم دست آبجیم کافیه دو هفته صبر کنم

منم جوری گریه نمیکنم خانواده بفهمن تو اتاق خودم
خانواده میدونن
ولی دوس ندارم زیاد راجع بش حرف بزنم با اونا

آحه این بشر جاوی همه بازم بهم میگفت ازت خوشم میاد
یه چند بار جلو همین خانمی که میگم آیه ی قرآن مینویسه بهم گفته بود "من از تو خوشم میاد چون خیلی آینده داری" یا درمورد اینکه دوس دارم تو آینده چی کار کنم باهام حرف میزد

در حالی که خانم درست پیشم وایستاده بود

من کار اشتباهی کردم که اون روز مسیج های ایشون رو خوندم:327:
ولی همین که کامپیوتر رو روشن کردم ym و وایبر اومدن بالا و دو نفر شروع کردن که آخرش نوشتم بابا یکی دیگه پشت کام نشسته بعدن باهاش حرف میزنید

این آدم چقدر میتونه پست باشه
این به من میگفت پاکم بهش میگفتم از کجا میدونی؟
میگفت چون هیچ دختری رو علاف خودم نکردم تا حالا
و اگه بفهمم کسی من رو دوست داره ولی ندارم قطع رابطه میکنم
ولی

1- وقتی من بهش احساسم رو گفتم قطع رابطه نکرد تا چند ماه بعدش هم مخ من رو میخورد که با تو اگه حرف نزنم با کی پس حرف برنم؟
2- اصن مث روز روشن هس که اون خانمی که هی آیه میگه اینو واسه ازدواج میخواد
آخه آدم مرض داره به یکی بگه تو خیلی مودبی ولی حلال و حروم میکنی؟ این که نون حلال دربیاری واسه هر دختری مهم هس؟
ولی این قطع ارتباط نمیکنه
تازه افتخار میکنه با همه ی اینا به خودش که من کسی رو علاف نمیکنم و پاکی اینه
3- بعد تازه با یه دختر کم سن و سال هم داره چت میکنه اون بیچاره رو مجبور میکنه روز مرد رو بهش تبریک بگه

دوستان اینا رو میگم تجربشه واستون
فکر میکنید یکی رفتارش موجه بود ار بقیه بهتره
نه باید دقیق طرف رو واکاوی کنید

1- این آدم نماز میخونه و روزه میگیره ( منظور این نیس که مذهبی ها بدن )
2- به گفته ی من و خیلی های دیگه حتی پسرها آدم با شخصیتی هس
3- امکان نداره با کسی دست بده حتی چه برسه بغل و بوس ( این یه قلم رو مطمئنم ) با خود من به فاصله دو شتر جوری راه میرفت که میگفتم لز این چشم پاک تر نیس
4- تو یه خانواده بسته بزرگ شده خودشم اعتراف میکنه ( یکم اس ام اس های من رفت بالا مامانش اسمم رو رو گوشیش دیده بود داد و بیداد کرده بود چی کار میکنی تو دانشگاه )
5- ولی قشنگ بلده با حرف بره رو مخ ملت
6- منم میدونم این آدم به این زودی ها زن نمیگیره همش دنبال بورس اراسموس و .... هس و اصن یکم که راجع به هدفامون حرف میزدیم هودشم نمی دونست از زندگی چی میخواد


حالا منم عقیده ندارم بازی ام داده
تقصیر هودم بود که وقتم تلف شد
دوست دارم نیام این سایت
ولی میام و بقیه رو میبینم آروم میشم

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط negina

خاک تو سرخودم شما خیلی میفهمید ولی من نمیفهمم خرم کاشکی بمیرم

---

چرا خر؟
عزیز تو رو سرش قسم میخوردی؟
ما هم میخوردیم
همه یه جا اشتباه میکنن

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط شوالیه تاریکی

این رو مطمئنم یه روزی میاد که خودت به این حال و احوالت میخندی و میگی من چقدر ساده بودم برا من خیلی جالبه یعنی یه دختر پیدا میشه که اینقدر وابسته و احساساتی و عاطفی باشه من که هر چی دیدم برعکسش بوده فقط و فقط و فقط به خدا توکل کن و قوی باش :72:

---

راست میگه
دو سال دیگه اصن یادت نمیاد
یعنی میاد ولی حس الان رو نداری

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط nafiseh joon

:58::58::58:
نمیگم با فیس بوک چیزی برداشت کردم الان که شناختمش اینو میگم
البته فیس بوک رو بستم ( به توصیه ی دوستان ) نیازی بهش نداشتم و از 2009 داشتمش پس رو دادم دست آبجیم کافیه دو هفته صبر کنم

منم جوری گریه نمیکنم خانواده بفهمن تو اتاق خودم
خانواده میدونن
ولی دوس ندارم زیاد راجع بش حرف بزنم با اونا

آحه این بشر جاوی همه بازم بهم میگفت ازت خوشم میاد
یه چند بار جلو همین خانمی که میگم آیه ی قرآن مینویسه بهم گفته بود "من از تو خوشم میاد چون خیلی آینده داری" یا درمورد اینکه دوس دارم تو آینده چی کار کنم باهام حرف میزد

در حالی که خانم درست پیشم وایستاده بود

من کار اشتباهی کردم که اون روز مسیج های ایشون رو خوندم:327:
ولی همین که کامپیوتر رو روشن کردم ym و وایبر اومدن بالا و دو نفر شروع کردن که آخرش نوشتم بابا یکی دیگه پشت کام نشسته بعدن باهاش حرف میزنید

این آدم چقدر میتونه پست باشه
این به من میگفت پاکم بهش میگفتم از کجا میدونی؟
میگفت چون هیچ دختری رو علاف خودم نکردم تا حالا
و اگه بفهمم کسی من رو دوست داره ولی ندارم قطع رابطه میکنم
ولی

1- وقتی من بهش احساسم رو گفتم قطع رابطه نکرد تا چند ماه بعدش هم مخ من رو میخورد که با تو اگه حرف نزنم با کی پس حرف برنم؟
2- اصن مث روز روشن هس که اون خانمی که هی آیه میگه اینو واسه ازدواج میخواد
آخه آدم مرض داره به یکی بگه تو خیلی مودبی ولی حلال و حروم میکنی؟ این که نون حلال دربیاری واسه هر دختری مهم هس؟
ولی این قطع ارتباط نمیکنه
تازه افتخار میکنه با همه ی اینا به خودش که من کسی رو علاف نمیکنم و پاکی اینه
3- بعد تازه با یه دختر کم سن و سال هم داره چت میکنه اون بیچاره رو مجبور میکنه روز مرد رو بهش تبریک بگه

دوستان اینا رو میگم تجربشه واستون
فکر میکنید یکی رفتارش موجه بود ار بقیه بهتره
نه باید دقیق طرف رو واکاوی کنید

1- این آدم نماز میخونه و روزه میگیره ( منظور این نیس که مذهبی ها بدن )
2- به گفته ی من و خیلی های دیگه حتی پسرها آدم با شخصیتی هس
3- امکان نداره با کسی دست بده حتی چه برسه بغل و بوس ( این یه قلم رو مطمئنم ) با خود من به فاصله دو شتر جوری راه میرفت که میگفتم لز این چشم پاک تر نیس
4- تو یه خانواده بسته بزرگ شده خودشم اعتراف میکنه ( یکم اس ام اس های من رفت بالا مامانش اسمم رو رو گوشیش دیده بود داد و بیداد کرده بود چی کار میکنی تو دانشگاه )
5- ولی قشنگ بلده با حرف بره رو مخ ملت
6- منم میدونم این آدم به این زودی ها زن نمیگیره همش دنبال بورس اراسموس و .... هس و اصن یکم که راجع به هدفامون حرف میزدیم هودشم نمی دونست از زندگی چی میخواد


حالا منم عقیده ندارم بازی ام داده
تقصیر هودم بود که وقتم تلف شد
دوست دارم نیام این سایت
ولی میام و بقیه رو میبینم آروم میشم

- - - Updated - - -



چرا خر؟
عزیز تو رو سرش قسم میخوردی؟
ما هم میخوردیم
همه یه جا اشتباه میکنن

- - - Updated - - -



راست میگه
دو سال دیگه اصن یادت نمیاد
یعنی میاد ولی حس الان رو نداری

---

اصن من الان فقط یه فکر میکنم
این آدم انگار سادیسم داره
دوست داره هر دختری از هر جنس و قماشی رو به خودش علاقمند کنه
بعد بکشه کنار
انگار از دعوا و کل کل لذت میبره (من )
خوشش میاد هی نصیخت بشنوه ( دوستم )
گپی بیاد و خودش رو راضی کنه ( اون دختر کم سن وسال بیچاره یه چیزایی در مورد کار این آدم و مهندسی برق پرسیده بود خندم میگرفت اینم چه کلاسی اومده بود :227:)

حالا بچه ها خودمونیم
نگید چرا پیام هاش رو خوندی
اونم خونده
من دو تا رو
ون آدم نامردی نکرده بود کل inbox من رو
فقط ای کاش منم با چند تا پسر دیگه
حرفای آنچنانی زده بودم
این اقلا می فهمید همچین شخصیتی هم نیس و عاشق و شیفته اش نیستم:47:
حیف شد