من با این موضوع مسئله دارم که شماها میگین : "من بهش تکیه کنم" .
چرا خودتون درست نباشید تا مجبور باشید به فرد دیگه ایی تکیه کنید ؟
نمایش نسخه قابل چاپ
من با این موضوع مسئله دارم که شماها میگین : "من بهش تکیه کنم" .
چرا خودتون درست نباشید تا مجبور باشید به فرد دیگه ایی تکیه کنید ؟
سوال صاحب تاپیک بکل نادیده گرفته شد و بحث رفت سر اینکه این آقا تا 38 سالگی چکار میکرده و از این حرف ها که اصلا دغدغه ایشون نبود
به نظرم نتنها مشکلی از ایشون حل نشد بلکه بار روانی غلطی هم برای ایشون درست کردیم که فکرشون رو در مورد خواستگارشون بیشتر مشغول کنه ،که از ابتدا اصلا چنین سوالاتی در ذهن ایشون نبود یا اگر هم بود نسبت به اون حساسیتی نداشتند
بحرحال ما نمیتونیم جواب مناسبی بدیم که با افزایش سن میل جنسی و عاطفی مردها کم میشه به نظرم بهتره وقتتون رو به تحقیق در خصوص مقالاتی که در این زمینه در اینترنت هست اختصاص بدید تا بهتر به جواب برسید
شاید افزایش سن باعث کاهش میل جنسی و حتی ناباروری بشه که قبل از ازدواج باید این مسائل کاملا بررسی بشه و حق با مادرتون باشه که سن و تجربه بیشتری نسبت به ماها دارند
بهتره از فردی که دارای تحصیلات مرتبط هست و دانش علمی کافی داره این سوال رو بپرسید
نقل قول:
منظور اینه که بشه به تشخیصش و به تصمیم گیری هاش اعتماد کرد. (این اون تکیه کردنی نیست که برداشت کردی.)
ممنونم میشل جان ... خیلی واضح منظور بنده رو رسوندین
و اما یه نکته دیگه من یه خانمم که کارمند دولته ... تحصیل کرده ام و چیزی در زندگی کم ندارم که بخواهم یه مرد برام فراهم کنه یا نیاز به هیچکسی برای کمک یا تکیه از هیچ نظری ندارم ... میشل جان کاملا منظور منو رسوندن .... منظور از تکیه کردن یعنی اینکه به قدری عاقل و پخته باشه که بدونه توی کارش ، زندگی شخصی و روابطش با دیگران چطور باید رفتار کنه و در کل رهبر خوبی برای زندگیم باشه و نیازی نباشه که من بهش بگم چیکار بکن یا چکار نکن ...
بازم ممنون از همه دوستان و خصوصا از اونایی که منطقی و با حوصله جواب دادن... نوسانات اخلاقیشون به نظر خودم میاد به این چند دلیله: 1)پارسال مشغله کاریشون خیلی کمتر از الان بود و عاطفه بیشتری به خرج می دادن...این بی جوابی ها مال امساله 2) از اینکه من خیلی بهش ابراز علاقه می کنم خسته شده و این کارم براش تکراری شده ...مورد آخر خیلی تاراحتم می کرد ولی الان باهاش کنار اومدم... ضمنا من خودم رفتم فیس بوکشو دیدم ... قضیه دخترای دبیرستانیش بر میگرده به حدودا 26 سالگیش که تدریس می کرده و اون موقع تو فیس بوکش زده" ازدواج کرده"... چون دخترایی بودن که تا حد خودکشی پیش رفتن و دخترایی که با مادرشون میومدن و مادرشون عنوان می کرده که دخترم شرایط روحی خوبی نداره و به شدت به شما (همین اقا که اون وقع مثلا 26 سالش بوده) وابسته شده... اونم تو فیس بوکش زده بوده متعهل (من نمی خوام بگم اره این اقا خیلی جذاب و دوست داشتنیو از این حرفاست که معمولا بعضی از دوستان در جوابم اینو تحویلم می دن حالا مگه کیه؟؟؟؟؟؟؟؟ فقط دارم واقعیت هارو می گم که برای خودمم هم جا بیافته که چرا تو صفحهش اینو زده)...حتی می گفت سر کلاسای درسشم حلقه دست می کرده و الی آخر...و اما کاربری که گفتید به دلایل پسرونگی هرگز جواب مثبت نمی دادید اگه قابل توضیحه بیشتر توضیح بدید....ممنون میشم...من نیازی ندارم مردم 24 ساعته منتمو بکشه و اتفاقا حاضرم برعکس من همیشه منتشو بکشم و بهش ابراز علاقه کنم ...فقط می خوام مردم قوی و با ابهت و مغرور باشه ولی بدونم از درون برام میمیره... و فقط گاهی نشون بده علاقشو برام کافیه.... اما رابطه من با پدرم عاااااااااااااااااااااالی ه ... پدرم 52 سال و مادرم 48 سالشه (4 سال تفاوت) و خونه ما تا حد زیادی مادر سالاری حاکمه... من می خوام مرد خونه من سالار خونه باشه... دوست دارم در نظرم بزرگ و با ابهت بیاد... دوست ندارم اونقدر احساسی باشه که به خاطر نگه داشتنم التماس کنه... که اون اقا التماس که نمیکنه هیچ تازگیا من خیلی بهش ابراز علاقه می کنم و می خوام که بمونه در صورتی که اولا چندین بار (بر خلاف میل باطنیم) بهش جواب منفی دادم...آخه فکر می کنم شاید چون تو عمرش نه نشنیده و همه تحت فرمانش بودن نه گفتنای اول ما (طبق گفته خودش) خیلی غرورشو شکسته واسه همین دارم تمام سعیمو می کنم فکر نکنه غرورش از نظر ما شکسته...واقعا خیی دوسش دارم اما احتمال قوی میدم این آخرا به خاطر عشق زیاد کلافش کردم... یه بار که از بی جوابیاش خیلی ناراحت شدم و کلی اس ام اس غر غر کردن براش فرستادم بهم گفت:" لطفا اس ام اس ندید!! من اینجا 100000 تا کار دارم... تا 6 شب جلسات مهمی دارم... اونوقت انتظار دارید بشینم با شما اس ا اس بازی کنم؟" خیلی ناراحت شدم اما بهش حق دادم و دیگه اس ام اس ندادم تا چند روز بعد خودش بهم اس داد... خداییش خیلی خیلی مغروره و وقتی دوریم حس ناتوانی در جلب توجهش بهم دست می ده... ازش پرسیدم چرا اینقدر سرد شده گفت:1) کار و مشغله زیاد 2) از اینکه اس ام اسی مجبور به ابراز علاقه باشه متنفره و میگه من اگه شمارو ببینم در دیدار حضوری بهت علاقمو نشون میدم ... به نظر من معنا نداره که بگید چرا به خودت تکیه نمی کنی؟ من که الانم به کسی تکیه نمی کنم... نه مشکل مادی هست نه مشکل خاصی... به هر حال هر کسی باید در نهایت زدواج کنه (طبق شرایط) و بهتر کسی رو برای همسفر بودن انتخاب کنه که قابل تکیه از هر لحاظ باشه ... عاطفی... عقلانی... اخلاقی و ... مطمئنم خودتون هم می دونستید جوابتونو...
اسمان جان زحمت میکشی می نویسی ولی یه فاصله ای بذار بین پاراگرافات که بشه خوند
همه پستاتو می بینم پشت هم می نویسی بی فاصله بین پاراگراف
ممنون
من دارم تقریبی می گم!!!!یعنی به خاطر این جور مشکلات می گفت زدم متعهل!!! عجب!!! اصلا بچه ها بی خیال ... موضوع اصلیم یادم رفت
ایشون اصلا به صورت رسمی اومدن خواستگاری؟
با توضیحات بیشتری که دادی، فکر نمی کنم دیگه بیاد خواستگاری.
این که مردها بعد از 38 نیاز جنسیشون کم می شه هم گویا درسته.
من که متخصص نیستم، بعضی جاها دیدم نوشتن. ولی فرقش برای شما چیه؟
به طور متوسط این نیاز کم می شه. ولی شما که قرار نیست با یک جامعه مرد زندگی کنید که میانگین آماریش براتون مهم باشه.
یک آقا به طور خاص قراره همسر شما باشه. اون آقا هم اگر نیازش 70 واحد باشه ممکنه برسه به 40
یک آقای دیگه ممکنه نیازش از 100 برسه به 80. یعنی حتی در حالت کم شده، باز هم از آقای شماره یک بیشتر باشه.
کسی که نیازش کم هست یا سردمزاج، یه ذره کمتر هم بشه دیگه واویلا می شه.
یکی هم هست نیازش ممکنه خیلی باشه و کم شده اش از بقیه هم بیشتر باشه.
اصل سوال شما زیر سوال است.
این آقا دو حالت بیشتر نداره، یا افسرده و بیماره که اینقدر منزوی و از زنها متنفر و از ازدواج فراری و نیاز جنسی و عاطفی همسالانش براش عجیب بوده.
یا خیلی رند و زرنگه و داره با شما و عواطفتون بازی می کنه.
ولی اینها را همه بذار کنار و برو یه مشاور خوب که روی عزت نفس و غرورت کار کنه.
کمکت کنه برای شناختن همسر آینده و مدیریت رابطه آموزش ببینی.
روی هدفت از ازدواج، معیارهات و ... کار کنی.
از این حالت التماس و تمنا و خواهش که من را دوست داشته باش و نرو و ... هم دست بردار.
- - - Updated - - -
اونوقت ایشون برای چی بچه های دبیرستانی دوست فیس بوکش بودن؟
از اوناست که سوار اتوبوس هم که می شه همه مسافرها را اد می کنه؟
دوسال قبل از زوکربرگ با فیس بوک آشنا بوده !!
ممنون شیدا جان...خودمم دارم متوجه می شم داره با احساساتم بازی می کنه... لطفا موضوع رو ببندید