-
باسلام
فکرمیکنم نوشته های من به شمااقایون برخورده چرابرمیخوره نظرشخصی بود خدای نکرده قصدتوهین یاجسارت نداشتم ولی برای خودم هم دلایلی دارم که نمیخوام همسرم بازاری باشه
امادرباره تحصیلات حرف من نیست حرف خانوادمه ونمیتونم روی حرفشون حرفی بزنم
راستی شیداجان من متولد 67هستم وبیست وشش سالمه
وامادرباره اقاپسر
خانواده ایشون بامن مشکلی ندارندیعنی مادرشون بامن تماس گرفتندوگفتندکه مشکل خانوادگیه وربطی به من نداره منظورم اینه که ازمن بدشون نمیاد بلکه لج ولجبازی خانوادگیه که بایدبین خودشون حل بشه
منظورم این بودکه اگه این لج ولجبازی ادامه پیداکنه چیکارمیشه کرد؟
یه مشکل بزرگی که دارم میترسم انتخابم اشتباه باشه هرچندازهرنظرمیشناسمش ولی میترسم اشتباه کنم دلم پیش ایشونه ولی گهگاهی فکرمیکنم اشتباه میکنم وپیش خودم میگم اگه همون ادمی نباشه که میشناسمش اگه عوض بشه چی ؟
راستش دودلی باهامه ازاینکه تحصیلاتش پایین ترازمنه ،
شغل ازادداره خداروشکر ازعهده خرج ومخارج زندگی برمیاد ،خودم هم کارمیکنم ،
خانواده مذهبی داره خودش هم اهل حلال وحرومه ،
باصداقت جلواومده،
اگه مشکلی داشته کم وکسری داشته همه روگفته ازگذشتش گفته ،
خونه وماشین نداره برای من هم مهم نیست داشته باشه یانه بعدابه کمک هم میتونیم بخریم
بزرگترین ایرادش به نظرمن ولی به نظرمشاوریه حسنه ناراحت بشه ازخودش خبری نمیده تااروم بگیره
سربازی رفته وازهمون ابتدامستقل بوده یعنی خودش کارکرده ودرس خونده کسی نیست که بگه نه این کاررونمیکنم اونکاررونمیکنم درشان من نیست بلکه به دنبال یه لقمه نون حلاله
نمیدونم چراخانوادش لج میکنند من رومیبینند خیلی خوش برخوردند ولی درعمل جلونمیان هرچندبه من قولی ندادندونمیدن که فلان روزمیایم فقط خوداقاپسر گفته بودسعی میکنم نیمه شعبان باشه
به نظرشمابهترین کارممکن چی میتونه باشه ؟
حق دارم دودل باشم یازیادی پیچدش میکنم وبدبینم ؟
-
بابا ما که نوشتیم ناراحت نشدیم هر فردی نظری داره وحترم هستش :72:
بانو شما داری روی نسیه سرمایه گذاری میکنی بزار بیاد خودش با خانوادش بدون خانواده اصلا و ابدا اجازه ندید.
زوج هایی که با نظر خانواده ازدواج میکنن کلی مشکل دارن بعدش چه برسه به اینکه خانواده ها هم راضی نباشن یا بی میل باشن :81:
نظر قبلیمو بخوان کامل بخوان والا تجربه شخصی من و حداقل توی اطرافیان که دیدم اینو بهم میگه بهتره فاصله بگیرید :72: دیدم که میگم
-
خوب آقای خاله قزی من می خواستم جواب بدم نمی خواستم دعوا کنم که !!!
البته نکته ای که می خواهم بگویم توی حرف های خودتان هم بود !!
اولین نکته اینکه ما در مشاوره باید بدانیم که شرایطی که ما داریم الزاما نمی تواند برای کسان دیگر هم مناسب باشد. از زندگی خود شما شروع می کنم : یک آقای خاله قزی که ما می شناسیم با همسری که استاد دانشگاه است و مشکلی هم ندارند.
چرا ؟
چون آقای خاله قزی حساسیتی روی تحصیلات همسرش نشان نمی دهد. یعنی به زبان عامیانه حسادت مردانه ندارد! اما بسیاری از مردها دارند و در زندگی مشکل درست می کنند. نمی توانند تحمل کنند همسرشان در زمینه چشمگیری مثل تحصیل یا ثروت از آنها جلوتر است. و هر جور بتوانند سنگ می اندازند جلوی پای همسرشان .
خصوصیات همسر شما را هم نمی دانم. اما مشخص است که ایشان خیلی خوب می توانند با احساسات خودشان کنار بیایند و بعد منطقی وجودشان قوی است. چرا ؟ چون اکثر ما دخترها به طور غریزی دوست داریم همسرمان از ما بالاتر باشد یا همسان باشد یا حداقل خیلی پایین تر نباشد. چه در زمینه تحصیل چه در زمینه قد چه در زمینه ثروت درست برعکس مردها. خانم شما همان طور که توضیح دادم آنقدر قدرت داشته است که توانسته است بر این حس فایق آید اما خیلی از دخترها توان این کار را ندارند.
سوم خانواده. شما خودتان هم تاکید دارید که موافقت خانواده خیلی مهم است. بله درست می گویید. دخترها هنگام ازدواج نه تنها باید موافقت خانواده پسر را همراه داشته باشند بلکه باید رضایت خانواده خودشان را هم داشته باشند. همان طور که اگر خانواده داماد رضایت نداشته باشند عروس به دردسر می افتد در مورد داماد هم همین طور است و زندگی مشترک با مشکل مواجه می شود. شما فرض کن مردی توی فامیل همسرش شان و احترامی را که انتظار دارد نداشته باشد و یا اینکه حس کند فامیل همسرش او را پایین تر می دانند. خودتان مرد هستید و می دانید که چه اتفاقی می افتد. پس هم رضایت خانواده ها و هم جو فامیل مهم است. اگر مادر ایشان می گوید جو فامیل ما قبول نمی کند که مرد تحصیلات نداشته باشد حتما حرفشان مبنایی دارد و حتما شرایط خانواده ایشان مثل مال شما نیست آقای خاله قزی.
نکته آخر هم اینکه آدم ها سلیقه های گوناگون دارند و ما نباید انتظار داشته باشیم همه مردم زندگی و مرام ما را بپسندند. از هر قشری از جامعه که باشید عده ای از زندگی شما خوششان می آید و عده ای حتی نمی توانند تصور این زندگی را بکنند ! اما چیزی که مهم است این است که ما به عنوان نماینده قشر خودمان به بهترین شکل ممکن ظاهر شویم. بدانیم که مردم چه نوع حساسیت ها و انتقادهایی به قشر ما دارند و سعی مان بر این باشد که حساسیت ها را کم کنیم و از تنش و بحث جلوگیری کنیم و اگر انتقاد درستی هست آنها را رفع کنیم. خود من را شما می شناسید. خیلی ها دید خوبی به من ندارند و نمی توانند تصور زندگی مثل مال من را داشته باشند. اما من فهمیدم که خیلی از انتقادها به جا است و خیلی از این دید بد در نتیجه عواملی بوده است که باید رفع شود.
-
رز زیبا سلام
سلام خواهرم به ما بر نخورده فقط گفتیم از تو بازاری ها هم میشه فرد مورد علاقتو پیدا کرد و مثل همسر خاله قزی به خوشبختی رسید . منظور این بود تمام گزینه ها رو برسی کن حداقل در حدود مشخصات کسیو رد نکن .
منظورت از لج لجبازی چیه مگه شما از درون خانواده اونا خبر داری شاید اونا گزینه دیگری هم دارن و الان اونا از شما بیشتر دودل هستن میدونی چرا چون اونا خوشبختی پسرشونو میخوان و انتخاب با مرد و خانواده مرد. برا اوناهم انتخاب خیلی سخته چون زندگی دکمه باز گشت نداره
اما دودلی خودت ببین دلشوره نیست گفتم یه بار آمیخته با عشق نیست فکر نمیکنی رابطتون همون در حد کم در درون شما حسی ایجاد کرده . ترس اینو داری از دستش بدی ناراحتی تو بروز میدی شیطون نکنه قاپتو دزدیده خودتم خبر نداری هاااااااا
اگه از این حسا داری سریع جلو پیشرفتشو تو دلت بگیر وگرنه با نیومدنش تبدیل به یک رز پرپر میشی
برادر بد تو پارسا
بدرود
- - - Updated - - -
سلام نو پو ج ا ن
نمیخوام این وسط بپرم ولی ما مردها هیچ وقت مانع پیشرفت همسرانمان نخواهیم شد حتی این در قانون هم ذکر شده نه در تحصیل نه در کار یا شغل
ولی این پیشرفت و آزادی کاملابه شخصیت و ظرفیت زن و خانواده زن بستگی دارد و از همه مهمتر اگه خود شما ببینید همسرتان یا فرزند شما در منزل به شما احتیاج دارن نبود شما به زندگی همسرت و فرزندت لطمه خواهد زد کدامو انتخاب خواهی کرد آرامش شما در منزل مهم است یا در کار یا پیش دوستاتون در دانشگاه
البته اگه شما قرار جا پای ماری کوری بزرگ بزارید همه چیو فدای تحصیل کنید و برا جهان قدمی بردارید فرق میکنه داشتن هدف برای من خیلی اهمیت داره
تحصلات بالا فرهنگ شعور آداب معاشرت نمیاره من در شغل و تحصیل مانع همسرم نشودم وخوشحالم سنگ اندازی هم نکردم
ولی ناراحت نشید شاید از نظر شخص خودم کمتر از 20 درصد روابط در دانشگاهای ایران سالم هستن وبیشترین آمار طلاق های امروز ریشه در دوران تحصیل دانشگاهی داره
شما یه آمار از ازدواج های دانشجویی بگیرید یه مدت چقدر تبلیغ میکردن چی شد تا پسری وارد دانشگاه میشد به دنبال درس نبود به دنبال دختری برا ازدواج بود اما حالا که عیبا بروز کرده کسی حرفی نمیزنه چرا؟
عذر میخوام قصد بی ادبی نداشتم بدرود
-
من هیچ قضاوتی راجع به حرف های شما نمی کنم آقا پارسا. زندگی هر کس به خودش مربوط است. اما حرف های شما کاملا نشان دهنده تفاوت دیدگاه های خانواده های تحصیلکرده و خانواده های غیر تحصیلکرده به زندگی است. آیا می توانید این تفاوت را انکار کنید؟
در زندگی فقط شعور نیست که لازم است. بسیاری از فاکتورهای دیگر برای موفقیت یک زندگی لازم است و مهمترینش این است : دیدگاه زن و مرد به زندگی به یک سو باشد ، مثل هم باشد و یکی باشد.
تفاوت داشتن به معنی بد بودن یا خوب بودن نیست. اما عقل سلیم حکم می کند که وقتی زن و مردی تا این حد تفاوت دیدگاه به زندگی دارند ازدواج نکنند. تحصیلات ممکن است همیشه شعور نیاورد اما دلیل نمی شود که یک آدم تحصیلکرده مثل آدمی است که تحصیلات ندارد. دیدگاه این دو به زندگی کاملا متفاوت است و هر کدام با زوایایی از زندگی سر و کار دارند که دیگری ندارد. بنابراین زندگی هایشان هم متفاوت خواهد بود. این مساله کاملا جدا از شعور است و البته همین شعور هم که شما می گویی نزد هر خانواده ای تعریف خودش را دارد. یکی از عواملی هم که سبب می شود این تعریف متفاوت باشد تحصیلات و موقعیت اجتماعی و شغل است. افرادی از یک طبقه اجتماعی و با تحصیلات نزدیک به هم و خانواده شبیه به هم بدون شک تعریفی که از شعور دارند به هم نزدیک تر است تا افرادی که در شرایط متفاوت از هم بزرگ شده اند و از نظر طبقه اجتماعی تحصیلات و شغل با هم تفاوت زیادی دارند و در دو دنیای متفاوت زندگی می کنند.
اینکه دو تعریف با هم تفاوت داشته باشند معنی اش این نیست که یکی بد و دیگری خوب است. معنی اش این نیست که یکی احمق و دیگری عاقل است. بلکه فقط تفاوت است و البته جناب پارسا همین تفاوت ها است که باعث پویایی جامعه می شود وگرنه جامعه از بین می رفت.
این را هم بدانید که تفاوت و تضاد بین طبقات مختلف جامعه یک امر کاملا طبیعی است و اصلا طبیعت جامعه این است. این امر نباید موجب تفرقه و اختلاف در جامعه ما شود و یکدیگر را محکوم کنیم.
-
دوست عزیز درموردخانوادش و خودش کاملا تحقیق کردی از نزدیک دیدیشون شاید مشکلی داشته یاشه که نمیتونه بیاد خاستگاری شاید مسایلی رو بهت نگفته . من نمیخام نگرانت کنم ولی نمیشه اعتماد کرد مثلا شوهر من به یه دختر قول ازدواج داده بود ولی اون نمیدونست که این زن و بچه داره دختره وقتی فهمید همش گریه میکرد
-
رز عزیز من قصدم این نبود که توی تاپیک شما با کسی بحث کنم. اما ناخودآگاه این اتفاق افتاد. به هر حال معذرت می خواهم.
خانم رز من نظرم این است که این خانواده تمایلی به خواستگاری از شما ندارد و چون نمی خواسته اند بی احترامی کنند گفته اند مشکلات داخلی دارند. به نظر من بهتر است به خواستگارهای دیگرتان فکر کنید و با این آقا ارتباط نداشته باشید. به هر حال فرصت های دیگر را به خاطر این خانواده از دست ندهید.
-
یعنی به زبان عامیانه حسادت مردانه ندارد! اما بسیاری از مردها دارند و در زندگی مشکل درست می کنند. نمی توانند تحمل کنند همسرشان در زمینه چشمگیری مثل تحصیل یا ثروت از آنها جلوتر است. و هر جور بتوانند سنگ می اندازند جلوی پای همسرشان .
اینا جملاتی بود که شما فرمودی ومن نداشتم ولی در کل من نگفتم که آدم تحصیل کرده با بیسواد یکی هست هر چند امروز بیسواد واقعی نداریم منظور تحصیلات عالیه بود
در کل با نظر شما موافق هستم .ولی حرف اصلی اینکه به بازاریها هم نگاه کرد و لااقل مشخصاتشونو برسی کرد
تا همینجا دختران ما مشکل ازدواج دارن امیدوارم با محدود کردن بیشتر از سوی خود دخترها و بالا رفتن توقعات دچار مشکلات و معضلات اجتماعی نشیم
با احترام به رز و نوپو ج ا ن هدف اصلی فراموش نشه هدف انتخاب صحیح و رسیدن به یک ازدواج موفقه و احترام گذاشتن به معیارهای فردی پس این بحث اینجا تموم میکنم
امیدوارم باعث رنجش خاطر کسی نشده باشم بخصوص نوپو ج ا ن :72:
بدرود
-
خواهش میکنم نوپوجان
میترسم اشتباه کنم یابعدازازدواج به قولهایی که داده عمل نکنه مثلا خودش گفته بودفلان روزمیایم نیومدند همین باعث نگرانیم میشه میگم کسی اول کاری بدقولی کنه وای به حال فردا
بعد این همه درباره طلاق میشنوم ودلایلی که میارن خیانت ها وهزاران مورددیگه نگرانم میکنه
اما دلم روبرده یانه؟شایدبرده نمیدونم رفتارهاوعکس العملهام رومینویسم شماقضاوت کنید چقدراسیراحساساتم
تاوقتی ازش خبری ندارم بی خیالم بهش فکرمیکنم ولی طوری نیست که جلوی کارهام روبگیره ولی اگه زنگ بزنم جواب نده مدام فکرهای جورواجور به سراغم میاد نکنه اتفاقی افتاده،نکنه میخواسته بااحساساتم بازی کنه ازاین موضوع خیلی میترسم که قصدونیت واقعی نداشته باشه وفقط بخاطراینکه به دوستاش نشون بده میتونه دلموبدست بیاره اینکارروکرده چون ماه ها اصرارکرده تاجواب گرفته ،مغروره ولی خیلی وقتهاروی حرفهایی که میزنه نمیمونه یعنی خودش روبه بیخیالی میزنه البته بعضی وقتهابعدفکرکردن متوجه میشم حق بااون بوده وبعدسبک سنگین کردن به این نتیجه رسیده عملی نکرده امادرهمه مواردنه مثلااگه قول داده زنگ بزنه زنگ نزنه ناراحت میشم وحتی اگه بعدا زنگ بزنه درست وحسابی جواب نمیدم و...
بعضی وقتهاباخودم میگم ازش متنفرم ومن ازاون سرترم ولی بعضی وقتهامیگم نه پسرخوبیه ادمه مثل هرادم دیگه ای خوبی وبدی داره و....
قضاوت باشما
-
بانو roseflower
خواهشا روی ایشون سرماسه گذاری نکنید بهش زنگ نزنید:81: برو زندگی خودتو کن دختر خوب
خواستگار اومد بررسی کن و خوب بهش فکر کن خوب اون خواستگار بدبختت چه گناهی داره اینهمه راه با خانوادش اومده و شما را انتخاب کردن و میخواد با شما همصحبت بشه:72:
بخدا دارید اشتباه میکنید داری فرصت سوزی میکنی و با زندگی خودت بازی میکنی احساسات اینجور مواقع مکعنایی نداره باید چشماتو باز کنی 4تاهم قرض بگیری و توی مراسم خواستگاری اتفاقا اصلا نباید خوشبین باشین حتی یکمقدار هم باید بدبین باشی احساسات ممنوعه حتی توی دوران عقد و نامزدی با اینکه سخته ولی خوشبینی ممنوع با چشاتو خوب خوب باز کنی احساسات خودت را کنترل کنی.
آینده انسان ها در امتداد گذشتشونه :72: نجواهای دوران عقد بعد ازدواج تبدیل به فریاد میشود :72:
جملات بالا برای این نیست بخوانی و لایک بزنی نه حقیقت محضه اصلا شوخی نگیر به هیچ عنوان منی که دارم مینویسم خودم متاهلم 4تا آبجی دارم ازدواج کردن شوهرای اونا را دارم میبینم خودمو میبینم نتیجه ای که گرفتم اینه:
توی جلسات خواستگار یو دوران نامزدی و عقد باید به نکات ریز هم توجه کنی و اینکه طرف مقابلت تغییر میکنه بریز دور امکان تغییرش 10% هم نیست خیلی خوشبین بخوایم باشیم
نمیدونم دیگه چجوری بگم فقط شما نیستی وارد این رابطه های کاملا احساسی شدی دخترایی که ازدواج سنتی میکنند زیر نظر خانواده و عقلانی به این موضوع نگاه میکنن همه احتیاط ها را انجام میدن بازم امکان خطا وجود داره.