سلام
اول اینکه از شما هم تالاریها ممنون بابت همدردیهاتون و احوال پرسی
خبری نیست جز اینکه سه شنبه دادگاه مهریه دارم
واینکه متوجه لاین چت همسرم شدم و اینکه در اوج خوشی تو شمال عکس های باز میگره و با گروهش که مرد هم توش هست به اشتراک میذاره تا ندیدم باور نکردم که دیدم . خب اولش خیلی تو خودم شکستم برا همین این هفته زیاد حالم مناسب نبود . ولی خب خدارو شکر که این زندگی داره کات میشه .
در این خصوص سوالاتی پرسیدن که جواب دادم و بهتر دونستم یه پست به تاپیکم اضافه کنم
:72:
1)من نفهمیدم الان خانومتون دیگه راضی به ادامه زندگی با شما نیست؟
2) شما خودتون بعد این اتفاق ها هنوز همسرتون را دوست دارید؟ آیا هنوز تمایل به ادامه زندگی باایشان را دارید؟ فکر می کنید ارزشش را داره؟
3) شما دارید به طلاق فکر می کنید؟
4) با مدیر همدردی مشورت می کنید؟ ایشون چه گفتند؟ پیشنهاد طلاق دادند؟
. :72:
سلام
1)طبق آخرین صحبتی که باهاش داشتم اون شرایط برام گذاشت که تو تاپیکم خوندی که من قبول نکردم .ولی گفتم نوری از زندگی تو چشماش نبود . یعنی خواهان ادامه زندگی نیست .
2) من تو همون شب احیاء 23 پیش خدا و حضور امام زمان بخشیدمش و خواستار هدایت ایشون شدم و اینکه امید داشتم و این کاراشو از سر نافهمی و بچگی میذاشتم واینکه شاید برگرده و پشیمون باشه .
از بعد از شرایطش نه دیگه دوسش ندارم و علاقه ایی به ادامه زندگی باهاشو ندارم
چون متوجه شدم دیگه بچه نیست . این منم که بچم .
نه به هیچ وجه ارزش ذره ای از قلب منو نداره چون من با دختریکه عکسشو برا دیگران عرضه میکنه و قبلا هم سابقه خیانت تلفنی و اسمسی داشته هرگز برام قابل قبول نیست . من تا همین مقدار میدونم شاید اوضاع بدتر باشه الله اعلم و گناهش به گردن خودش .
3) طلاق بله مدتی فکر میکنم حتی قدم هم برداشتیم اول خودش پول میخواست ولی وقتی من وخانواده ام جدی شدیم . سو استفاده کرد و منو متهم به طلاق کرد و ابراز اینکه تو هستی که منو نمیخوایی و شرایط قبول نکردی . من قبول شرایط منوط به دادگاه تمکین و مشاوره کردم . ولی قبول نکرد . درخواست پیشنهاد پول رد کرد برا طلاق و ابراز کرد مهرمو میگیرم تا آخر عمر ماهیانه هر چه قدر باشه. حالا یا بیشتر میخواد یا جونمو میخواد
چون به زن همسایه گفته وایمیستم پارسا قلبش بگیره بمیره برم حقوقشو و بیمه عمرشو بگیرم .
خب یه جورایی من نمیتونم درخواست طلاق بدم چون مهر بالاست و از لحاظ قانونی تو دردسر می افتم ولی خب از طرفی نامه ازدواج مجدد من صادر شده و منعی برا ادامه زندگیم ندارم . ولی خب اگه خانم تقاضای واخواهی از تمکین کنند هر زمان بخواد میتونه برگرده حتی با وجود زن دوم من . که خودم بعید میدونم ولی هر کاری ازش برمیاد .
4) مشورت مدیر این بود 1 )مشکل شما خیلی حاد 2 ) اختلالات شخصیتی در خانم من مشخصه 3) ادامه زندگی فقط فقط به شرط حضور همسرم در مشاوره و تحت نظر بودن تا مدتی امکان پذیره . 4 ) اگر همسرتون مشاوره قبول نکرد مشکل ایشون 100در صد وبهتره ادامه ندید و با وکیل راه طلاق و جدایی در پیش بگیرید
هر چند نکات خوبی از مشکلات فردی خودم هم بهم گفتند که بیشتر حول احساسات غلط بود و ضعف در خودم
در مجموع متاسفانه برا من بهترین راه طلاقه و من ذره ای به ادامه فکر نمیکنم
برام دعا کنید زود تر راحت بشم گیر بد ماری افتادم. کلاهبرداری با استفاده از زندگی دیگران
امروز وقتی عنوانمودیدم پشیمون شدم . چقدر من ساده ام بدرود