-
سلام من هم با نوپوی عزیز موافقم واقعا اگه خودتون دختری بودین بدور از این روابط این حق رو دارین با فردی مثل خودتون ازدواج کنید. این اقا هم حق نداره برای ازدواج دنبال یه دختر دست نخورده بگرده در حالی که خودش قبلا عشق و حالشو کرده حالا دنبال سنگین و نجیب میگرده به نظرم اصلا نمیشه به این مردا اعتماد کرد کسی که خیلی راحت برای رفع نیازش نتونسته صبر کنه تا ازدواج کنه رفته دنبال رابطه نامشروع بعد ازواج هم هر جا کم بیاره دوباره همین کار میکنه چون قبح این کار براش ریخته شده من از هر کی پرسدم و شنیدم همه همین نظر روداشتن که احتمال برگشت این مردا بعد ازدواج به روابط گذشته خیلی خیلی زیاده!!
-
دوستان اینجا ما قاضی نیستیم که بخواهیم محاکمه کنیم کی حق داره با کی ازدواج کنه و کی حق نداره لطفا یکم مراعات کنید(نمیخوام ادای مدیر ها را در بیارم)
بانو نوپو شما دختر هستید و به اندازه خودتان از جنس ما مردا آشنایی دارید.اگر بخوایم اینجوری حساب کنیم که هر پسری که قبلا رابطه داشته درست یا غلط حق نداره با دختر پاکدامن ازدواج کنی اینجوری احساسی و بدور از عقلانیت نگاه کنیم.
درصد بالایی از ما مردا اصلا نباید به این موضوع فکر کنیم چه برسه بخوایم طرفشم بریم :81: شما فکر می کنید من بعنوان یه پسر مثلا 30 ساله یا 32 ساله که مجردم تا حالا چیکار میکردم یمرفتم توی غار و شبانه روز دعا میکردم و ریاضت میکشیدم؟!!!خواهشا یکمقدار منطقی باشید.:72:این از معضلات اجتماعیه که یه پسر باید توی سن بالا ازدواج کنه نداشتن کار و پس انداز و خانه و خواسته های نامعقول دختر و خانواده دختر و سنت های قدیمی و پرخرج و ..... و حوصله بحث در مورد دلایلش را ندارم ببخشید.
اینکه عدالت نیست حرف شما کاملا درسته و بنده بشخصه با شما 100 موافقم:72: خود من متاهلم و با همسرم در این مورد حرف میزنم و حرف من اینه همونطور که یه زن حق نداره به همسرش خیانت بکنه یه مرد هم حق انجام چنین کاری را نداره و خط قرمز زندگی ما اینه.
بانو کاربر 1353 چون شما قبلا دوست بودید دلیل نمیشه به این آقا جواب مثبت بدید و کار ایشان را هرچند حلال بوده و مشروع(اگه ازدواج موقت بوده باشه که درست جواب ندادی مطمئنید ازدواج موقت بوده یا نه؟) ماست مالی بشه کرد.لطفا بیشتر دقت کنید.
هرگونه ارتباط با ایشون را فعلا قطع کنید و یه فرصت فکر کردم به خودتان بدهید بعدش اجازه بدید بیان خواستگاری شما و زیر نظر خانواده اقدام کنید مهم نیست جواب شما چی باشه مثبت یا منفی لطفا زیر نظر خانواده باشه.
پ.ن: جناب فرهنگ 27 نظر شما بجز اینه نکنه شما هم اعتقاد دارید صحبت های بانو نوپو درسته و ما مردا باید میرفتیم توی غار ریاضت بکشیم تا سن 28 به بالا که بتوانیم زندگی تشکیل بدیم؟باز خدا رو شکر ما 2 سال قبل ازدواج کردیم و عروسی گرفتیم توی ارزانی بود و قبل گرونی وگرنه وای به حال پسرای امروزی با این گرونی ها:sad:
-
ممنونم خاله قزی از کمکهاتون..حرفاتون کاملا منظقیه..ما اصلن دوست نبودیم.من اصلن اهل دوستی نیستماز همون اولم خاستن بیان خاستگاری ولی خب این موردی نبود که راحت بگم بیا..دیداراییم که بوده همش در عین سنگینی بوده و ارتباظ خاصی توش نبوده..الان من دارم فکر میکنم که میتونم با این قضیه کنار بیام یا نه .ایشون رفتارای من رو دیدن و ازینکه بگفته خودشون مسیولیت شناس و ادم متعهدی هستم خوششون اومده بود...میگفتن مثه بقیه دخترا نیستی.وفادار و متعهدی.و یه سری چیزای دیگه.فقظ ازم وقت خاستنگفتن فرصت بده تا خودمو ثابت کنم.گفتن کاری نمیکنم پشیمون شی.حتی گفتم بهشون من خانواده ام خیلی مدهبی اگه همچین چیزی رو بدونن کار به درک شرایظم ندارن درجا رد میکنن این مسیله خیلی مهمه.خیلیا میگن به پسربالای سی باید شک کرد چظوری تونسته خودش رو نگه داره..من چند وقت پیش خاستگاری داشتم سی چهار پنج بود سنشون الان که فکر میکنم از کجا معلوم...البته نمیخام گناهشون رو بشورم ولی الان دی/ه با این چیزایی که شنیدم شک دارم..من الان بیست و هشت سالمه...هرکسیم برامن بیاد ازین سن بالاتره خب چکار باید کنم تا الانم مشغول درس خوندن بودم به ازدواج فکر نکردم.حالا این به من گفت بقیه که نمیگن...از یه ظرفم میبینم ادم مهربون و با احساسیه نه فقظ در ارتباط با من.بلکه باهمه همینطوره و همه دوستش دارن.فقظ تو همین مورد شک دارم..البته اگر بخام باهاشون باشم باید مظمین باشم ازشون بهشونم گفتم من نمیخام هر دیقه نگران باشم الان کجاست..من زندگی اینظوری رو دوست ندارم .تو یه زندگی باید اعتماد باشه.خودشون گفتن اعتمادتون رو جلب میکنم ولی بازم حرف تا عمل فاصله ش زیاده...منم این همه مدت که این مووع رو میدونستم هیچ وقت حرف بخشش نزدم که مثلن عیبی نداره .بهشون گفتم کنار اومدن با این موضوع اصلن به این راحتی نیست..ممکنه در اینده عواقب سنگینی داشته باشه..منم این زندگی رو دوست ندارم که همش شک داشته باشم.میخام ندگی خوبی داشته باشم.میگن نمیزارم اینظر شه و اعتمادت رو جلب میکنم
-
به نظر من ریاضت کش مردی است که هم و غمش توی زندگی این گونه مسایل است. نه کسی دنبال زندگی عاقلانه و خدایی می رود. من از زندگی این نوع مردها اطلاع دارم و می دانم که اگر درست زندگی کرده بودند ، اعتقاد درستی داشتند ، و درست فکر می کردند گرفتار هزاربلا نمی شدند. واقعا زندگی این مردانی که شما می گویید جناب خاله قزی ریاضت است. باز ریاضت خوب است. یک هدف درستی دارد و انسان را پاک می کند. اما این نوع زندگی ها ریاضت هم نیست. واقعا عذاب الیم است. کسی که درست زندگی نمی کند هزارتا مشکل برای خودش درست می کند و بعد برای حل دردهایی که خودش درست کرده است سراغ راهکارهای نادرست می رود و باز هم ضربه می خورد. هیچ رضایتی در این نوع زندگی ها نیست. پس نیازی نیست کسی ریاضت بکشد. کسی که عاقبت کار را بداند ، کسی درست به مسئله نگاه کند و همه جوانب را بسنجد می فهمد که این راه فقط مصیبت است.
شما می گویید یک پسر تا سی سالگی ازدواج نمی کند چکار کند. خوب الان سن ازدواج دخترها هم بالا رفته است. دخترها نیاز های عاطفی شدیدی دارند که فقط از طریق جنس مخالف و ازدواج رفع می شود. حتما اگر یک دختر هم نتوانست ازدواج کند باید به این رابطه ها روی بیاورد و هر کاری بکند تا در عوض نیاز عاطفی اش برطرف شود.
که البته هیچ نیازی از راه نادرست رفع نمی شود. نه نیاز جنسی و نه نیاز عاطفی. فقط مثل این می ماند که شما گرسنه هستی. بعد می روی در یک غذاخوری کثیف یک غذای بی کیفیت و تهوع آور را قورت می دهی. بله شکم را پر می کند. اما آنقدر حال مزاجی و معده آدم به هم می ریزد که آرزو می کند ای کاش گرسنه بود اما درد این مسمومیت را تحمل نمی کرد. اصولا هر کس کار اشتباهی انجام می دهد می تواند همین را بگوید که نیازی داشتم که برآورده نشده و راست هم می گوید! نتیجه اینکه همه باید به انواع فسادها مبتلا شوند به خاطر انواع نیازهای برطرف نشده شان که البته در این دوره زمانه روز به روز بیشتر می شود تعداد این آدمها و برای همین جامعه اینقدر بد شده است. برای همین زندگی اینقدر سخت شده است.
آقای خاله قزی دخترهایی هم که نمی خواهند به قول شما ریاضت بکشند ! زیاد هستند. کاری کرده اند و پشیمان شده اند. اما شانس ازدواجشان بسیار کم شده است. به هر حال جامعه ما این طوری است. خوب حالا اگر پسرهایی که نمی خواسته اند ریاضت بکشند !هم از آنها رویگردان شوند تکلیف این همه دختر مجرد که این شرایط را دارند چه می شود ؟ شما خودتان خوب می دانید و تحقیقات هم این موضوع را نشان داده است که بیشتر پسران برای ازدواج آنها را انتخاب نمی کنند. خوب تکلیف آنها چیست؟
دختران خوبی که پاکدامن بوده اند نسیب مردان آلوده می شوند و یک عمر با دل خون زندگی می کنند. و دختران ریاضت نکشیده هم بی شوهر می مانند. برای همین می گویند هرکسی با همتای خودش باید ازدواج کند.
- - - Updated - - -
این جمله قضاوت نکن هم این روزها بدجوری مد شده است. هر کس در روز روشن جلوی همه هر کاری انجام می دهد بعد می گوید قضاوت نکنید !!!
-
سلام
این رو برای یه تاپیک دیگه که ایشونم دحتر 28 ساله بودند گفتم، شما الان 28 سالتونه و اوج نشاط و جوانی تونو دارید و دیگه مثل 4-5 سال قبل زمان زیادی برای ازدواج خوب ندارید. از یکی دو سال دیگه تعداد کیفیت خواستگارهاتون طبیعتا میاد پایین. پس هم این مورد خواستگاری تونو و هم موارد دیگه رو از این به بعد خیلی جدی گیرید و به سادگی رد نکنید.
اول در مورد دوستانی که در پستهای قبل گفتند انسان باید با هم کفوی خودش ازدواج کنه و پسر باکره با دختر باکره و غیر باکره هم با غیر باکره. ازدواج دو فرد باید بر اساس شباهتهای اخلاقی شون و اهداف شون در زندگی صورت بگیره نه اینکه ملاک بر اساس باکره بودن یا غیر باکره بودن شون باشه.
در خصوص معتمد یا غیر معتمد بودن ایشون. تنها راهش گذروندن زمانه. فقط باید در طول زمان و با شناخت بیشتر از ایشون مطمئن بشید. این فرد هم مثل 100 % افراد توی کشورهای اروپایی و آمریکایی رفتار کرده. یعنی قبل از ازدواج که هنوز به ثبات فکری و شخصیتی نرسیده، یک یا چند رابطه داشته اما پس از ازدواج دیگه فقط همسر و خانواده ست و گذشته هم توی همون گذشته می مونه. حالا ایشون از روی سادگی یا صداقتش اومده به شما گفته که اشتباهم کرده و نباید راجب گذشته اش می گفته مگر اینکه اگر خود شما ازشون می پرسیدید. حالا از خودتون بپرسید آیا همه مردها و حتی زنان کشورهای اروپایی و غربی غیر قابل اعتماد هستند و به همسران شون خیانت می کنند؟
نظرم اینه که روی این قضیه که مال گذشته هم بوده زوم نکنید و بر اساس شخصیت و رفتارهای ایشون و معیارهای خودتون برای مناسب بودن همسر آینده تون تصمیم بگیرید.
البته اینکه گفتید خانواده تون خیلی مخالف و حساس هستند به رابطه جنسی قبل از ازدواج ، این یکم قضیه رو مشکل می کنه و نباید از موضوع خانواده تون راحت بگذرید. احتمال اینکه در آینده به گوش خانواده تون برسه هست. پس روی موضوع خانواده تون فکر کنید که چه تصمیمی درست تره
-
من نمیدونم چرا اقایون فقط میخوان این مسئله رو برای خودشون و به نفع خودشون تموم کنن!!!!!!! کجای دین ما و شرع و عرف ما گفته و این اجازه رو داده که یه پسر چون از 28 سنش رفت بالا اگه شرایط ازدواج رو پیدا نکرد این حق رو داره بره از هر طریقی نیاز جنسیشو بر طرف کنه!! ولی یه دختر باید خودشو تو هی از دید نامحرم قایم کنه تمام نیازاشو هر چند ضروری تا میتونه تا هر سنی باید سرکوب کنه بعد از این همه ریاضت کشیدن وحفظ حیا وعفت یه اقا از راه برسه بگه بله من نتونستم نیازمو کنترل کنم خویشتن داری نتونستم بکنم عزت نفس نداشتم با اجازتون رفتم خیلی راحت عشق و حالم کردم.......حالا هم پشیمونم شما هم من قبول کنید به همین راحتی !!!!!!!!!! این وسط هم دخترا ساده و زود باور و احساساتی خیلی راحت باید قبول کنن چون میترسن رو دست باباننشون بمونن تو این قحطی خواستگار راحت باید بگن بله بخشیدیم وبعد یه مدت میان اینجا با اه ناله که شوهرم بهم خیانت کرده بگین چیکار کنم گول خوردم پشیمونم...........!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! من نمیدونم شما خانم کاربر1535 چجوری هستین چقدر حاظرین تو این مورد کوتاه بیاین ولی من به شخصه چون خودم تا این سن نزاشتم دست یه نامحرم بهم بخوره به هیچ عنوان به خودم این اجازه رو نمیدم همچین فردی رو قبول کنم شاید بهم بگن زیادی سخت گیر باشم ولی خیلی راحت به اینجا نرسیدم که راحت بتونم یه ادم بولهوس که نتونسته نیازشو کنترل کنه تن به هر رابطه ای داده رو قبول کنم این ادما حق انتخاب دارن اما نه افرادی مثل من یا شما حتی اگه واقعا پشیمون باشن .باید کسی مثل خودشون که این مسئله براشون کم اهمیت تر باشه و شرایط مشابه دارن رو انتخاب کنن .
-
اتفاقا رفتارها و اخلاق جنسی که هر کسی در زندگی دارد شدیدا به اعتقادات او اعم از اجتماعی مذهبی فرهنگی فردی و... وابسته است. اعتقادات هر کسی رفتار او را تحت تاثیر قرار می دهد. یعنی اگر بخواهیم بگوییم افراد باید در اخلاق و رفتار شبیه به هم باشند یکی از مهمترین ملاکها رفتار جنسی است. خصوصیات رفتاری و اخلاقی به هم وابسته است و نیز در هم تاثیر می گذارد. یعنی رفتار جنسی روی سایر رفتارها و اعتقادات تاثیر دارد و نیز بخش مهمی از این مقوله است. پس کفویت بسیار مهمی محسوب می شود.
در پست های دوستان هم مشهود است که چه اعتقاداتی منجر به چه نوع رفتار جنسی می شود. موضوع فقط همین نیست. موضوع طرز نگرش به زندگی ، است . طرز نگرش به مشکلات و شیوه حل آنها . طرز نگرش به مذهب و خدا. اگر می بینید که کسی یک رفتار خاصی از هر نوعی دارد ، دلیلش فقط یک اعتقاد نیست. بلکه مجموعه ای از اعتقادات یک رفتار خاص را می سازند. و اعتقادات از شیوه نگرش به زندگی نشات می گیرند. از جهان بینی نشات می گیرند. کفویت برای همین است. برای اینکه دو انسان که اعتقادات و جهان بینی یکسان دارند و مسیرشان یکی است باهم ازدواج کنند.
اگر هم نمی دانید بدانید که الان اروپا با حجم فزاینده فساد اخلاق روبه رو است و بنیاد خانواده به شدت متزلزل شده است. می توانید به تحقیقات استناد کنید. الان ازدواج ها بسیار کم شده است. و دخترها و پسرها هم خانه هستند نه همسر. ازدواج ها هم دوامش بسیار کم شده است . بله همسران اروپایی بسیار به همدیگر خیانت می کنند.
من رشته ام علوم اجتماعی بوده است و در جریان این مباحث هستم.
-
فکرشو میکردم بنویسم بحث کش پیدا کنه :311:
بانو نوپو بانو آب بیکران حرف شما درسته و از روی عدالت :72: ولی همیهش دنیا اونجور یکه ما میخوایم پیش نمیره جنس شما دختره و و جنس ما پسر.
من به هیچ عنوان نمیگم کار درستیه نه ولی بعضی اوقات شرایط یه مرد را به این طرف سوق میده.
جنس زن و مرد باهم متفاوته و نمیهش اینجوری دید چون مرد یه کار یمیکنه و زن هم همان کار را مجازه انجام بده اگه اینجوری بخوایم نگاه کنیم که فاجعست.
بله حق با شما بانوانه و عدالت هم واقعا همینه که دختر پاکدامن پسر پاکدامن گیرش بیاد و باهم ازدواج کنن ولی بخدا به هرچی شما قبول دارید و میپرستید اینجوری بخوایم نگاه کنیم اکثر مردا حق ندارن ازدواج کنن درصد بسیار زیادی اگه بخوایم رابطه مشروع و نامشروع حساب کنیم.والا بلا نمیشه
آقا اصلا بیخیال ولش کن بخدا بخوایم بحث کنیم کلی طول میکشه. و نتیجه ای هم نداره :72:
ولی بعد ازدواج با شما صددرصد موافقم در مورد عدالت بین زوجین و خدایی نکرده خیانت که بنظر من بشخصه خط قرمز زندگی مشترکه.فرق نداره چه زن باشه و چه مرد.چون هیچ مردی مگر در مواقع خاص وگرنه حق انجام اینکار را نداره همانطور که به زنش چنین اجازه ای را نمیدهد.
ولی در مورد دوران مجردی و با این شرایط سنی ازدواج موافق نیستم با نظر شما بانو نوپو و آبی بیکران :81:
-
اقای بابک1369 از شما خیلی ممنونم حتما از راهنماییتون استفاده میکنم ..و همچنین ار ابی بیکران...باید بگم دست هیچ نامحرمی تا الان به من نخورده و این مسیله هم خیلی برا من مهمه که الان اینجاهستم وگرنه میگفتم مهم نیست قبول میکردم دیگه اینقدر وقتم تلف نمیکردم و اهل هیچ گونه دوستیم نیستم از هرنوع..اینجاهم فقط برای مشورت امدم که حرفای دیگران رو بشنوم و سبک سنگین کنم.رو دست پدرمم نموندم من ادم تحصیل کرده هستم و جایگاه خودمم دارم که بخام نگران این موضوع باشم.همه هم بهم باور دارن..فقط حرف این بود که ممکنه هر کس دیگه هم اینطور باشه این اواخرم چند موضوع اینظور شنیدم بخصوص در این سنها...این بیشتر باعث نگرانی من شده..کسی دیگه هم هیچ وقت نمیاد بگه این قضیه رو این اقا هم از روی سادگی به من اشاره هایی کرد بقیشو خودم ازشون پرسیدم ..وایشون هم در کمال صداقت گفتن بهم.گفتن اصلن نمیتونم دروغ بگم بهتون.وقتی که گفتن خیلی سخت بود برام هضمش .خیلی حرفا هم بهشون گفتم اینظور نبوده که غیرت نداشته باشم و عین خیالم نباشه و براحتی ازین موضوع گدشته باشم...کسی که خودش رو از همه چی حفظ میکنه انتظارشم بالاتره معلومه دوت نداره با کسی باشه که همچین چیزی رو تجربه کرده..ولی دید منطقی می/ه همه چیز رو کنار هم گدداشت و سبک سنگین کرد..من اصلن اهل زود قضاوت نیستم .میدونین به عقیده من همه درکشون در یه حد نیست.بعضیا صبر و تحملشون بیشتره ولی بعضیا نه.یه دزد از روز اول دزد نبوده حتما تو شرایظ بدی قرار /فته که تو این راه افتاده...شاید اگه من تو اون شرایظ بودم و تربیت الانم رو نداشتم شاید بدتر ازون میشدم...فقظ خدا میدونه اینو.به بعضیا باید کمک کرد..منظظورم البته با این اقا نیست کلن میگم که همیشه نمیشه از ذور قضاوت کرد...گاهی زمان لازم هست برا درک بعضی چیزا..الان حتی شما راجب من قضاوت کردین که من چجور ادمی هستم..من ادمی هستم که حتی به همکلاسیهای پسر در کلاس سلام نمیکردم.. در این حد جدی هستم و با سنگینی رفتار میکنم. شاید اینکارم اشتباه باشه ولی من اینطوریم.الانم بخاطر اینکه حرفاشون رو شنیدم قضاوتم رو بتاخیر انداختم..حتی امتحانشونم کردم ولی خودشون هنوزم نمیدونن و نتیجه اش مثبت بود و خلافی نکردن.برا همین شکم بیشتر شده..نمیخام کاری کنم که اشتباه کنم همین...خاله قزی از شما هم ممنوووونم و نظظراتتون کاملن قابل درک و تحسین برانگیزن.در تاپیک های دیگه هم نظظراتتون رو خوندم کاملا تحسین برانگیزن
-
به نظر من هرچه قدر هم ما اینجا بشینیم بحث کنیم ، باز از اونجایی که شناختی روی ایشون نداریم نمی تونیم راجع به آینده ی شما و ایشون قضاوت کنیم.
شاید ایشون فردی باشه که قبلا رابطه یا روابطی رو تجربه کردن و بعد از ازدواج با شما هم بدشون نیاد این روابط اکسترا رو ایجاد یا ادامه بدن.
شاید هم به هر دلیلی مرتکب اشتباه شدن و الان واقعا پشیمونن.
در هر صورت حتی اگه شما 6 ماهه دیگه با ایشون در ارتباط باشین باز نمی تونین به شناخت درستی برسین.
به نظرم تو این مورد که آیا ایشون ثبات دارند و دچار مشکل اخلاقی نیستن یا خیر باید با یک مشاور ماهر مشورت کنین و با ایشون برین اونجا و توی چند جلسه از مشاور واسه شناخت هم کمک بگیرین.
اونجا مشاور دیگه شخصیت ایشونو می ریزه رو میز و به شما میگه که ازدواج کنین یا نکنین.
اما یه سوال ؟ مگه نمی گین ایشون تو همین اواخر این رابطه فیزیکی رو ایجاد کردن ؟ اگه ایشون الان شرایط ازدواج با شما رو دارن حتما می تونستن از اون موقع صبر کنن و بگردن دنبال شخصی مثل شما واسه ازدواج و رابطه ی مشروع.
چرا با وجود داشتن شرایط ازدواج تن به چنین رابطه ی سوخته ای دادن ؟