سلام آقای پاستا :72:
راستش من نتونستم تمام پست ها را بخونم.فقط پست اول را دقیق خوندم و یکی درمیون بعضی پستهای شما را.منو ببخشید اگر در صحبت های آینده ام حرف تکراری می زنم.
خب شما در عنوانتون مشکلتون را به خوبی ارزیابی کردید.یعنی نیاز جنسی و عاطفی به ازدواج دارید.از طرفی هم الان شرایط ازدواج را ندارید.
من چند راهکار به ذهنم می رسه:
1)کنترل این نیازها و دور کردن فکرتون از ازدواج
شاید این لینک برای اینکه دیدگاهی راجع به کنترل میل جنسی داشته باشید کمکتون کنه من قسمتی از متن را که در پاسخ به سوال جوانی بود را براتون می ذارم:
چرا یه پسر نباید ازدواج آسان داشته باشه؟
پاسخ :
سلام
یک توصیه ی کلیدی برای شما و امثال شما دارم ؛
سعی کنید مسائل جنسی رو از اولویت های زندگی روزمره تون خارج کنید .
قبول دارم که تحمل فشار جنسی برای امثال شما ! خیلی سخته ولی راه خلاصی از اون فشار ، چیزی که مد نظر شماست نیست .
چرا گفتم برای امثال شما ؟!
حدس می زنم ( شما تهمت تلقی نکنید ) که اگه نگم بیشترین وقت افرادی مثل شما ، ولی بخش قابل توجهی از اوقات بیکاری چنین افرادی احتمالا با پرداختن به مسائل جنسی سپری میشه ! مثلا فکر و خیال جنسی یا کنترل نکردن چشم و ...
شرایط کنونی این افراد مثل اینه که روزه باشن و برن تو آشپزخونه ! فکرش رو بکنید از یه طرف روزه است و گرسنگی و تشنگی بهش فشار میاره و از طرف دیگه خوردنی های خوشمزه بهش چشمک میزنن ! بیچاره چه زجری که نمی کشه ؟!
خب این آقا یا خانم ، چکار باید بکنه که هم روزه اش رو خراب نکنه و هم از شر چشمک های ! اون خوراکی های خوشمزه نجات پیدا کنه ؟
بهترین راه این نیست که از آشپزخونه بیاد بیرون ؟!
بعضی ها شاید بگن مثال خوبی نبود . چون اون شخص می تونه به امید این که چند ساعت دیگه می تونه از اون خوراکی ها استفاده کنه خودش رو آروم کنه ولی دختر و پسر مجردی که نمی دونه کی وقت افطارش ! فرا می رسه چکار کنه ؟
یکی از دوستان حرف قشنگی زد که با توضیحات اضافه خدمت شما عرض می کنم؛
ما دو نوع غریزه داریم:. غریزه ی نانجیب و غریزه ی نجیب
گرسنگی و تشنگی یه غریزه ی نانجیب به حساب میاد چون بدون دعوت میاد سراغ ما و تا اون رو رفع نکردیم دست از سرمون بر نمیداره . اگه محلش نذاریم ما رو می فرسته اون دنیا ! بنابراین هیچ راهی برای فرار از اون وجود نداره الا این که به حرفش گوش کنیم !
ولی میل جنسی یه غریزه ی نجیب و مودبه !
در اکثریت مواقع ، تاکید می کنم در اغلب اوقات تا نریم سراغش اونم سراغ ما نمیاد ! اوقاتی هم که سراغ ما میاد اگه تحویلش نگیریم مثل بچه ی آدم راهش رو میگیره و میره ! حتی اگه این کم محلی 1000 بار هم اتفاق بیافته باعث مرگ نمیشه ! . فقدانش موجب مختل شدن سلامتی هم نمیشه .
پس عزیزان یادتون باشه ، وقتی اون غریزه ی نجیب اومد سراغتون ، درب رو به روی اون باز نکنید ، از همون پشت در با کمال ادب و احترام عذرش رو بخواید و بگید فعلا وقتش نیست . انشاء بعدا که شرایطش فراهم شد خدمت شما خواهیم بود !
موفق باشید
2)فراهم کردن شرایط ازدواجتون.که می تونید تاپیک دیگری در این خصوص باز کنید.
اما اجمالا این که با خانوادتون صحبت کنید تا براتون دنبال دختر مناسب باشن.
می دونم ممکنه در مدت کوتاهی این کار به نتیجه نرسه و خیلی از دخترا حاضر به پذیرش شرایط شما نیستند.اما همه این طور نیستند.پس احتمالش وجود داره.
اگه احتمال اینکه بتونید یک دختر خوب که رابطه سالم باهاش داشته باشین اما ازدواج نکنید و او هم ضربه نخوره با احتمال این که یک دختر خوب پیدا کنید که حاضر به ازدواج با شما بشه اما دوران نامزدی بیشتری با شما داشته باشه و شما هم تلاشتون را بکنید تا زودتر کار پیدا کنید،براتون پیدا بشه؛مقایسه کنید،.به نظرتون احتمال کدوم مورد بیشتره؟ و احتمال امن تر بودن کدوم بیشتره؟ و احتمال تجربه نکردن شکست عشقی و....
و یک سوال دیگه اگه شما دختری را پیدا کنید که بدون قصد ازدواج فقط با شما رابطه داشته باشه و شما و او همدیگرو دوست داشته باشین؛به نظرتون چه جور دختری و با چه نیتی ممکنه این پیشنهاد را قبول کنه.
دو احتمال وجود داره:
1)دختری که براش حیا و... مهم نیست.و با هزار تا پسر بوده و...اون وقت چه جوری می تونید احساس آرامش کنارش داشته باشید؟چقدر می تونید مطمئن باشید که وقتی با شماست دنبال کس دیگری نره.
2)دختری که ساده است و خب شرایط ازدواج براش پیش نمیاد.مثلا ممکنه خانواده خوبی نداشته باشه.یا سطح فرهنگی و اقتصادی پایینی داشته باشه و به این امید که شاید در آینده شما باهاش ازدواج کنید با هاتون ارتباط برقرار می کنه.یا شاید اصلا هم فقط به خاطر اینکه خواستگار نداره همچین کاری بکنه.
که دوحالت داره:
الف)شما بعد از مدتی این قضیه را کات می کنید.که دختر حتما صدمه می بینه و شما هم عذاب وجدان و حتما با شکستن دل یک دختر بعدا ازدواج مناسبی نخواهید داشت.و یک عمر...
ب)شما هم می خواهید ازدواج کنید ولی بعد از اینکه به خانوادتون بگید حتما با این توصیف شما و سخت گیریشون حاضر نمی شن شما با فردی مثل او ازدواج کنید و کلی کش مکش خواهید داشت!!!
خب چه کاریه.همین پیشنهاد و قصد ازدواج را الان حساب شده پیش ببرید.یعنی از طریق خانواده در جستجوی دختری باشید که با شرایط شما کنار بیاد.این تازه احتمالش خیلی بیشتره و امن تره.شاید دختر این چنینی کم باشه.من به شما حق می دم.اما هست.و شما هم می خواهید فقط یک بار ازدواج کنید! نه بیشتر مگه نه؟!:دی
شما قبلا طعم یک شکست عشقی را چشیدین؛تجربه را تجربه کردن خطاست!!!
بذارید احساساتتون خرج کسی بشه که باهاش تعهد رسمی و شرعی دارید و مطمئنید که کامل برای شماست! دیگه ریسک نکنید!!!
این که شما تجربه کردین و دوباره احساستون در مورد یک دختر عمیق بشه و دوباره کات بشه؛دستی دستی شانس یک ازدواج با عشق را از خودتون و همسر آیندتون خواهید گرفت!!!
و ممکنه بعد از ازدواج همین روابط قبل ازدواج باعث پایین آمدن کیفیت و سردی زندگیتون بشه.
ببینید من یک دخترم.دختری که عاقل باشه و سالم و پاک هم باشه نمیاد 5 سال یا حتی کمتر بدون هیچ منفعتی فقط رابطه خالی داشته باشه!!!اگه واقعا عاقل باشه و دختر خوبی باشه حتما خواستگار راه می ده! دختر 23 ساله ازدواج و خواستگارانش را که ول نمی کنه بیاد توی رابطه بدون قصد ازدواج!!!
شما هم که مطمئنا نمی خواهید به دروغ به کسی بگویید من می خوام ازدواج کنم؟ می خواهید دروغ بگید؟
اگه یک دختر این طوری به خاطر قصد ازدواج حاضر به برقراری رابطه بشه خب شما از راه اصولی و زیر نظر خانواده ها یک دوران آشنایی و سپس نامزدی داشته باشید.
موفق باشید :72:
- - - Updated - - -