-
درود بانو
همه حرفای گفتنی را دوستان گفتند و فکر میکنم مطلب زیادی نمانده است که من بگم.
1.از رابطه خودتان با پدر شوهر استفاده کنید برای برقراری رابطه مجدد(تنها فردی که عاقلانه رفتار کرد در این مورد ایشون بود)
2.فعلا گرفتن عروسی و یا رفتن به مکه را فراموش کنید
3.ترمیم روابط بین خودتان و خانواده شوهر تا این رابطه درست نشده به هیچ عنوان عروسی نگیرید
بشخصه فکر میکنم ازدواج برای شما هنوز خیلی زوده و شما زندگی را با میدان جنگ اشتباه گرفتید و فکر میکنید ازدواج همش خوش است و بدون مشکل.مثل دختربچه ها که از عروسی فقط پوشیدن لباس عروس و رقصیدن را بلد هستند!!!
یه سوال لطفا واضح و صادقانه جواب بدهید.
آیا خود را در این ماجرا مقصر میدانید؟چند درصد
آیا تمایل دارید به برقراری رابطه مجدد؟
این دوتا سوال را کامل جواب بدید.
بشخصه فکر میکنم شما اصلا متوجه نیستید چیکار کردید!!!
-
خیلی ترسناک بود فقط برات دعا میکنم.سعی کن دل مادره رو به دست بیاری و قبل از این که شوهرت تنهات بذاره و بره سمتش تو ببریش و اشتیش بدی تا زندگیت رو نجات داده باشی
-
درود
لطفا در تایپیک های که از زمان ارسال آخرین پست مدت زیادی گذشته نظری نزارید.:81: تا وقتی خود کاربر پست را بروز کند