1. از نظر آرایش، دقیقا اون چیزی هستن که من می خوام. تو این چند باری که ایشونو دیدم یکی دو بار که اصلا ارایشی نداشتن ( یا اگه داشتن در حد خیلی ملایم بوده) و بقیه هم آرایش ملایم. من همیشه از ارایش زیاد بدم میومده. که خدا رو شکر ایشون همون طوری هستن که من می خواستم.
2 فیس بوک که اصلا ندارن. اتفاقا ازشون خواستم فیس بوک هم بیان ( چون خودمم هستم) ولی ایشون گفتن خوشم نمیاد از فیسبوک... ولی تو همون وایبر و واتس آپ و ... که عکس از قبل میذاشتن (چه قبل از آشنایی با ایشون و عکسایی که خواهرم ازش داره) و چه بعد از اشنایی، حجاب به معنی پوشش مو رو دارن. پوشششون هم خوب بوده. خوب از نظر من البته. نظر مامانم البته چیز دیگه ای هستش ولی خب خیلی هم ناراضی نبوده.
3. از پوشش مو و ارایششون هم که قبلا گفتم بله راضی هستم. از مانتو هم نمیشه گفت ناراضی. ولی دسوت داشتم بلند تر میبود... ! ولی ملاقاتای قبلی که ایشونو دیدم همه چی اکی و خوب بود.
4 اتفاقا ایشون خودشون این سوالو روزای اول آشنایی از من پرسیدن. که گفتن من با پسر خاله هام و پسرای فامیل کلا راحتم و شوخی زیاد می کنم و من هم پرسیدم در چه حده این راحتی؟ یعنی بی حجاب هم هستین؟ شوخی هاتون در چه حده؟ گقتن که نه حجابم رو دارم اما نسبت به بیرون قدری راحت تر هستم و شوخی هامونم در حد شوخی های دو دوسته . که این موردش هنوز برام سواله و باید بیشتر بپرسم...
خود من هم در مورد اختلاط با اقایون حساس نیستمو به شرط این که مرزه مشخص باشه. نه که شوخی های آن چنانی و .... مثلا در حد شوخی هایی که تو دانشگاه انجام میشه. من تا این حدش مشکلی نمبینم.
5. در این مورد هم باید بگم که روزای اول که خیلی سنگین بودن حتی تو نمی گفتن و می گفتن شما.(مثل خودم) ولی قرار یکی به آخر ایشون خیلی نسبت به قبل با من صمیمی شده بودن و بلند می خندیدن و یه خرده سر به سرم هم میذاشتن حتی ! (اون موقعی که لیست سوالارو براشون آوردم و ...! که خب حق داشتن :دی) و دیگه شمایی در کار نبود. اما باز هم حجب و حیاشونو داشتن. چون همون طوری که عرض کردم من عکاسی حرفه ای هم می کنم و دوربینمو درآوردم که بهشون نشون بدم بعد هم به این نیت یه عکسی ازشون یادگاری بگیرم که یه دفعه هول شدن و گفتن نه و به این بهونه که تو خونه دوست ندام عکس بگیرم گفتن عکس باشه برای بعد)
لحن اس ام اس هاشونم یه بار خیلی خودمونیه یه بار نه. این اواخر که بحثام باهاشون جدی شد کلا دیگه خودمونی نشدن دیگه ! و جوابای کوتاه و بله و نه میدن. و بحث رو هم ادامه نمیدن. در صورتی که قبلا شوخی هم می کردن.( در حد فرستادن شکلکای خنده دار و ...) نمی دونم علتش چی می تونه باشه؟ ممکنه به خاطر این باشه که بخوان نشون بدن با حیا هستن یا ...؟
البته بگم که کلا شیطون هستن و خیلی اجتماعی. روز آخر که با ایشونو و مامانم بیرون بودم سر میز ناهار سر به سر مامانمم گذاشتن. و کلا خجالت نمی کشن ! :72: منم که نسبتا خجالتی بودم قبلا، با دیدن ایشون خجالتی بودن داره کم کم یادم میره !!
کامل سوالاتونو جواب دادم که باز هم بتونم از راهنمایی خوب شما استفاده کنم.
ممنون.