-
رابطه من با خدا
اهل نماز وروزه هستم... وگهگاهی هروقت دلم بگیره قرآن میخونم
درموردخواستگار خود من هم زیاد تمایل ندارم ولی دوستم بهم موقعیت خوبیه بزار بیان ولی من پیش اونا ضایع نکنی وجواب رد نده بهش گفتم دست خودم نیست دست خانواده هست تازه شاید اونا نپسندن......نمیخوام زیاد فکرم درگیرش کنم اگه اجازه خواستن بیان موکولش میکنم به 20 روز دیگه
فرشته مهربان من خودم رو دوست دارم ولی ازدست خودم ناراحتم که چرا خودم درگیر یه رابطه کردم که برام داره شکست میاره شکست اول اونقدر برام سنگین بود که گفتم عاشقی دیگه بسه خرم اگه عاشق بشم حتی اگه بشم اون شوهرمه وبعداز ازدواج........ولی متاسفانه دوباره شکست اونم از یه در دیگه..... اسمش نمیخوام شکست بزارم نمیخوام اسمش ناکامی بزارم...تواین رابطه من توانایی خودم نشون دادم فقط ازیه طرفی از دوستی بااون پشیمون نیستم وتاحالا بهم صدمه ای نرسونده
حالا تصمیم دارم فعلا براخودم زندگی کنم تاچی پیش آید
- - - Updated - - -
فقط گفتم اگه برگرده دیگه فقط اون رو به عنوان دوست مجازی حساب کنم
مثل همون پسرایی که توادلیست فیس بوکم هستن که درحد کامنت ولایک باشون درارتباط هستم
نسبت به اون عادی باشم
دیگه عاطفم رو خرجش نکنم بها ندم
اگه مهم باشم دیگه خودش باید بجنبه وبیاد خواستگاریم
- - - Updated - - -
مایلم بدون بودن کسی در زندگیم به زندگی خودم وخودم انگیزه بدم
خودم عادت ندم که الا باید یکی باشه الا کنارم یکی باشه تا بتونم زندگی کنم............یعنی تمایل به زندگی فردی
-
عزیز جان فعلاً قید رابطه با هرغیر هم جنسی را بزن ، فقط با همین دوستان خوب هم جنس خودت در ارتبطا باش ، برنامه های تفریحی مفیدبرای خودت بریز ، ورزش را بخصوص شنا را در برنامه ات داشته باش . و به کمک تکنیک توقف فکر هرگونه یاد آوری این فرد را از خودت دور کن . اگر اون آقا هم پیامی داد حتی بعد از بازه زمانی ای که گفته بود ، اصلاً تحویل نگیر و اهمیت نده ، اگر اصرار کرد فقط در این حد بگو اگر خواهان بنده هستی ، راهش خواستگاری هست و من دیگه وارد هیچ رابطه دوستی ای حتی به قصد ازدواج نمی شوم ، این عهدی هست که با خودم بسته ام و نخواهم شکست . بسیار جرأتمندانه اینگونه عمل کن . آنوقت خواهی دید که چقدر احساس قدرت و سربلندی و شادابی می کنی .
-
دیگه تمام سعی ام رومیکنم
میخوام پیش یه مشاور حضوری برم
حالااین روزا انگیزم رو ازشما میگیرم ودارم به خودم روحیه میدم بعدش رونمیدونم ازکجابیارم
خدایانزار ببرم
-
به من بگو چه کسی دستت رو گرفت و آورد همدردی که بشه منبع انگیزه دادن ؟ غیر از خدا کسی دیگری بوده ؟
همین خدا همیشه و در همه حال هست و هرگز غایب از ما نیست ف ما حواسمان نیست . پس تا او را داری غمت نباشه ، کافیه ازش بخواهی تا هر نوع کمکی لازم هست بهت بکنه . همدردی و ماها وسیله ایم ، وسیله ای که او خواسته به کمک تو بیاد ..... جایی هست که باشی و او نباشد ؟ لحظه ای هست که ببینی و او نبینه؟ موقعیتی هست که قرار بگیری و او ندانه ؟
مگه خودش نگفته ادعونی استجب لکم ...... من که میگم و تجربه کردم تازه جایی که تو نخواستی او فراهم ساخته ، چه رسد به اینکه بخواهی ....
فقط یک چیز ..... باید مواظب باشیم از مسیری که او می خواهد برای سالم و مفید ماندن از اون مسیر برویم دور نشویم ... برای نمونه یعنی اینکه فقط مواظب باشیم رفتارمان درست باشه .بقیه را بسپاریم که او خود می داند چه کند
-
سلام وخسته نباشید به فرشته مهربان ومدیر همدردی ودوستانم
میخواستم یه چیزی بهتون بگم...یه کاری توی شرکت پیدا کردم امروزرفتم مدارک ومشخصاتم دادم قرار شد اگه خدا بخواد روز شنبه مشغول به کار بشم...خداکنه جا نزنم وزود خسته نشم آخه از تغییر هراس دارم وهمیشه به زندگی روتین عادت پیدا کردم حالاکه باید نصف روزم به کار گرم بشم میترسم دوتام نیارم وخسته بشم دیگه به هرحال گفتم هم یخورده دست توجیب باشم وهم ازمحیط کسالت آور خونه دور بشم وهم یه تغییر وتحول تواین زندگی وروحیه روتینم ایجاد بشه
- - - Updated - - -
فرشته مهربان خدا همیشه به من لطف کرده و همیشه حکمتش نشون داده به من........امیدوارم بنده ی خوبی براش باشم ودل کسی نشکونم
- - - Updated - - -
فرشته مهربان خدا همیشه به من لطف کرده و همیشه حکمتش نشون داده به من........امیدوارم بنده ی خوبی براش باشم ودل کسی نشکونم
-
به خودت تلقین مثبت کن . تواناییت خوبه ، چرا زود خسته بشی . فقطس مواظب باش که زمینه ارتباط با جنس مخالف برات پیش نیاد در محیط کار . رفتارت در محیط کار رسمی و کاری باشه
موفق باشی
-
به خودت تلقین مثبت کن . تواناییت خوبه ، چرا زود خسته بشی . فقطس مواظب باش که زمینه ارتباط با جنس مخالف برات پیش نیاد در محیط کار . رفتارت در محیط کار رسمی و کاری باشه
موفق باشی
-
سلام بچه هاحالتون خوبه؟
من یکم حالم خوبه ولی یکم دلم گرفته ازاین غروب پنجشنبه از تنهایی ازدوری از سختیا ........این روزها سخت مشغول کارم هستم 2 شیفت کار میکنم تا برسم خونه مستقیم میگیریم میخوابم وتا صبح بشه بیدار میشم روز ازنو وروزی از نو
راستش الان عین خر توگل گیر کردم فکر میکردم کار به همین آسونیه ولی دیدم نه بابا خیلی سخته.....روزای اول برام خیلی مشکل بود الان هم مشکله هرروز باخودم میگم دیگه کارمو ول میکنم مگه کی مجبورم کرده بزارهمون توخونه بشینم بهتره ولی وقتی میرسم خونه پشیمون میشم ودوباره میرم سرکار یعنی هرروز این تغییر نظر رومن دارم.......کارم در درجه اول مسئولیتش سنگینه وباید باجدیت کارکنم یه اشتباه یا غفلت درکارم ممکنه شکایت ارباب رجوع به همراه داشته باشه دوم دقته وهمیشه باید دقت کنم سوم باید جربزه داشته باشم وبلدباشم جواب ارباب رجوعی که پررو هستن یا فقط قصد دارن دعواکنن جوابشون بدم ورد کنم من دختر آرومی هستم حاضر جواب نیستم همیشه به آرومی وریلکسی با ارباب رجوع صحبت میکنم همکارم بهم میگه باید جربزه داشته باشی باید همیشه محکم صحبت کنی ااگه ببیننت اینطوری پررو تر میشن ولی من سعی میکنم کارم طوری باشه که صدای مشتری درنیادوچهارم اینکه به دلیل سنگین بودن وسخت بودن وپیچیدگی کارم هرروز دچار اشتباه میشم به مدیرم گفتم میخوام استفا بدم بهم گفت همه ما ازشکم مادر اینطور زاییده نشدیم باید اشتباه کنی تاکار رو یاد بگیری بهش گفتم میترسم تاوان داشته باشه شما راضی میشید تا وقتی که من کار رو یاد بگیرم هی باید دچار ضرر میشید
خلاصه دارم همه تلاشم میکنم که خوب کارکنم ولی بازم کم میارم وهمیشه استرس دارم نمیدونم چیکارکنم ادامه بدم یانه
حالابزارید ازبحث کار خارج شیم ویکم درموردخودمون بگیم گهگاهی میام تالار به عنوان مهمان پستای شما دوستان عزیز رو میخونم حرفا ونظرات شما رومیخونم بعضیاشون یه حرفایی میزنن که دل آدم میشکنه دوباره یاد بدبختیاش میفته دوباره حس بی ارزش بودن میکنه میخوام ازبعضیا پسرا گله کنم که میان اینجا پست میزارن میگن من پاکم تاحالا دستم به دختری نخورده ومیخوام یکی مثل خودم گیرم بیاد آقای پاکدامن پاک هستی درست دست نخورده هستی درست.....ولی یه مرد وقتی مرده که باتمام مردانگی اش دل کسیرونشکنه یک مرد وقتی مرده که مثل یوسف که زلیخا اون رو تو خلوت خواست ولی تلاشش روکرد که یوسف فقط نگاش کنه ولی نگاه نکرد آقای پاکدامن هروقت شما ازهمچین مرحله ای گذشتی بیا اینجا بگو من پاکم
میاید اینجا به خودتون میبالید؟ که دست نخورده هستید؟ نمیدونید این حرفاتون سوهان روح دخترایی که قبلا گول خوردن میشه حس میکنن تواین جامعه هیچ جایی ندارن همه فکرها فاحشه شدن
-
درود بانو
در مورد کارتون اول تبریک :104: دوما کار کردن واسه ما مردا هم سخته چه برسه به شما زنا ولی من یکی میمونم شما زنا این همه انرژی رو از کجا میارین توی اکثر کارا بنظر من خانم ها موفقتر هستن مخصوصا توی برخورد با ارباب رجوع.
این گلم تقدیم به شما بخاطر خوب رفتار کردن با افراد :72: یه تجربه شخصی بهم میگه موقع اومدن توی بانک ببینم کسی پشت در هستش یا داره وارد بانک میشه به احترامش در رو نگه میدارم جالبه بهت بگم از 10تاشون 3تاشونم تشکر نمیکنن!!!! انگار وظیفه آدمه خیلی واسه من یکی بشخصه جالبه فرقی نداره مرد یا زن یا سن کم یا زیاد.کاریش نمیشه کرد خودم از خودم تشکر میکنم :58: شما کار درست رو انجام میدی چون فرد اخلاق مداری هستی و این خیلی خوبه منتظر تشکر کردن دیگران نباش خیلیهاشون بلد نیستن کاری انجام میدی به این فکر کن اولا واسه رضای خدا اینکارو میکنی و ثانیا تاثیری که میزاره خوش صحبتی شما و مودبانهر فتار کردن با افراد مراجعه کننده هرچند بعضی هاشون شوربخته بی ادب هستن ولی یه عده هم انسان های خوب هستن که اینکارتون تاثیر خیلی خوبی روشون داره باعث میشه توی دیدشون نسبت به جامعه و بانوان تغییر ایجاد بشه.
بشخصه وقتی کارمند خانومی رو میبینم که کارش خوبه و با اخلاق خیلی لذت میبرم و توی دلم بهش احسنت میگم مثل کارمندای مرد.ولی کلا زنا وظیفه شناستر هستن البته نظر شخصیمه
یکم صبور باش کم کم درست میشه بعد یکماه نشده میوفتی روی غلتک کارا خیلی راحتتر از قبل میشه.
شاید روحیه من یکم دوره از حس خشونت ولی با اینکه سخنتون در مورد اینکه چون دستش به کسی نخورده فکر میکنه پاکه دختر هم حتما باید اینجوری باشه باهاتون موافقم. ولی لطفا یکم ملایمتر پاراگراف آخر رو خیلی با خشونت نوشتین.خوب ایشون نظر شخصیشون رو گفتن همین و نظرشونم دوستان نقد کردن خیلی خوب.
رفتار های یه فرد رو به کل جامعه حساب نکنین:72:
راستی یالا شیرینی شغل جدیدت رو بده از زیرش در نرو :310:
-
مرسی آقای خاله قضی
کار کردن خیلی خوبه ولی زمانی که خوب وبدون دردسر اجرا بشه کارمن پراز دردسر و استرسه.....مثلاهمین چندروز پیش بخاطر شکایت یکی از مشتریا از صندوقدار دفترمون هنکارم دادگاه احضار شده گریش گرفت گفت من تاحالا پام به کلانتری نکشیده حالا باید پام به دادگاه بکشه میترسم جریمه بشم بعضی از ارباب رجوع واقعا صحبت کردن باشون مشکله اشکال از سیستم رو اشکال رو ازخودپرسنل میبینن وتو روی تو میگن تو دزدی ومیرن بیرون اون لحظه من نمیدونم چی بهشون بگم وهم اینکه راحت بودن باهمکارای مرد.....تومحیط کارم من خیلی کم حرف میزنم حتی بیشتر اوقات همکارای مرد بام خیلی حرف میزنن ولی من فقط شنونده هستم کلن شخصیتم طوریه که دوست ندارم باشون گرم بگیرم واطلاعات بدم........ولی همکارام که خانم هستن راحت میبینم که باشونگرم میگیرن واز ریزو درشد زندگیشون میگن وسربه سرهم میزارن........راحت بودن با همکار مرد برام یکم مشکله ورابطم فقط درحد سلام وخداحافظه ویا سوال کردن درمورد کار
تمرکزم کم شده بعضی کارها رو اشتباه وجابه جا انجام میدم نمیدونم چرا اینقدر گیجم.......تازه پدرم رومیخوام آمپول بزنم یه دفعه اشتباه زدم وزود متوجه کارم شدم........خیلی ترسیدم همیشه من آمپولش میزنم ومشکلی پیش نمی اومد ولی الان تازه یدفعه گیج شدم وآمپول اشتباه زدم خیلی ناراحت شدم خودم سرزنش کردم که چرا هی باید اشتباه کنم وتازه نزدیکبود کاردست پدرم بدم انگارنمیتونم به خودم اعتماد کنم حتی توصحبت کردن بعضی وقتها تعادلم ازدست میدم کلمات جابه جا میگم دیگه حالم ازگیج بازیای خودم بهم میخوره واین مخ هنگ کردنها...................اسمس مینویسم ارسال میکنم بعد که میخونم میبینم 10جاش اشتباه املایی وانشایی داشتم قبلا اصلا اینطور نبودم ولی این چندماه اینطور شدم تمرکزندارم
- - - Updated - - -
آقای خاله قضی بزار توکارم ثابت بشم موفق بشم حقوقم کامل بهم بدن اون وقت حتما بهتون شیرینی میدم