-
سلام. ببخشید من قصد ناراحت کردن کسی رو نداشتم اما بعضی وقتها یک برخورد شدید عاطفه ای لازمه تا طرف به خودش بیاد.
من نمی دونم چه عواملی باعث شده که شما این مسیر رو برای زندگیتون انتخاب کنبد (ممکنه بالا رفتن سن باشه، تنهایی، عدم درک متقابل خانواده و... ) چون شما تا الان خودتونو کامل معرفی نکردید. نگفتید چند سالتونه، وضعیت تحصیلی، شغلی و خانوادگی تون چجوره. طبق تاپیک قبلی، شما حداقل 27 سالتونه و به خاطر این آقا یک خواستگار رو هم رد کردید. همچنین بدون شنیدن صحبتهای همسر اول این آقا، حرفاش رو باور کردید یک طرفه قضاوت کردید و خواستید که کمبود محبتش رو جبران کنید.
من به عنوان یک مرد این حرفا رو به شما می زنم که این قدر ساده نباشید. اون لحظاتی که با شما تنها بوده، به قولی برادرتون بوده، خیلی مومن بوده، به شما دست نمی زده، با فاصله می نشسته... تو دلش آتیش بوده که کاش میشد از شما کام بگیره و آخرش هم بدون محرمیت گرفته. و چند تا موضوع هست که من میگم شما فقط در موردش فکر کنید قضاوت نهایی با خودتون:
- اگه جای همسر این آقا بودید چکار می کردید؟
- الان میگید که فقط به تلفن کردنش هم راضی هستید ولی آیا واقعا می تونید این وضعیت و پنهانکاری و زن دوم بودن رو تا آخر عمرتون تحمل کنید؟
- مسلما شرایط تا آخر این طور نمی مونه. بعدش می خاید چکار کنید؟ من بهتون میگم: 3حالت وجود داره: یا شما مجبور به جدایی میشید یا اون زن بیچاره مجبور به اینکار میشه یا این که با هووتون تا آخر خوش و خرم زندگی خواهید کرد که این خودش سرآغاز مشکلات بعدیه.
ساده نباشید فکر کنید.
-
شما باید برین پیش روان پزشک تا کمکتون کنه البته اگه خودتون بخواین. شما تو این سن کم دارین خودتونو از بین میبرین. من شما رو میشناسم (در حد کاربر سایت)اصلا هم به مشکلات اون آقا و خانومش یا ... کار ندارم. من برای خود شما نگرانم و این مشکل بزرگی که دارین. مطمئنا به قبل از ورود اون آقا به زندگیتون برمیگرده. لطفا دلتون برا خودتون بسوزه و یه کاری کنین قبل ازونکه از خودتون چیزی باقی نذارین.
-
نه میخوام سرزنشت کنم نه قضاوت سه سال پیش که خودم طرحمو تو بیمارستان شروع کردم با یه چنین چیزی روبه رو شدم شوهر دوست دوران بچگیم با یکی دیگه از دوستام رابطه داشت که من همون هفته اول متوجه شدم پسره یه لجن به تمام معنی دختره فقط آدمی که فکر می کرد زرنگه و می تونه به جایی برسه . نمی دونم اسمشووزرنگی بزارم یا حماقت ولی از نظر من فقط خودخواهی محض بود من به دوستم یه تذکر غیرمستقیم دادم که تا وقت داری خودتو بکش کنار و به شوهر دوستمم گفتم درست نیست که دیگرون درباره زنت نظر بدن از فردا هر دو افتادن به جونم تمام دوره طرحمم یه جهنم کامل شد این آقا پسر یه ماهی از تورش لیز خورده بود با نیزه افتاده بود دنبالش از هیچ کاریم فروگذار نبود چون با زنش دوستی داشتم تمام اطلاعات زندگی شخصیمو می گرفت می داد دسته مردای دیگه تا کاری رو که اون نتونست با من بکنه دیگرون واسش تموم کنن بماند اگه بخوام درباره جزئیات حرف بزنم مثنوی می شه ببین من تو یه محیط اخیلی کثیف کار کردم که مرداش ذره ایی حیا مردانگی وشرف ندارن زناش هم به اسم با کلاسی و مدرنیته وارد هر جور ارتباطی می شن اس ام اس بازی با همکار و.... البته نه همه شون حالا وقتی یکی بیاد بگه آقا ما ناسلامتی حریم خوب چیزیه اون میشه بی کلاس. ببین دختر جون اسم هر چیزی رو عشق نذار چون عشق خیلی مقدس تر از این حرفاست عشق زندگی می ده زندگی نمی گیره لطفا شما و ان آقا هم واسه این مسئله استخاره نکنین چون قرآن حرمت داره هر کسی که کار بدی انجام میده خودش می فهمه . ببین عزیزم احساس اسب سرکشه اگه همون اول دست به افسارش ندازی تا آخر نمی تونی مهارش کنی تو رها کردی الان می گی چی کار کنم؟!!!!!!! از اول باید حریم بزاری واسه خودت .
ببین من تو سرزمین کفر کانادا!!!!!! زندگی کردم مملکتشون با ریاکاری ماست مالی نشده . خدا و قرآن تو استخاره معنی پیدا نمی کنه یا همیشه تو زندگیشون هست یا اصلا نیست در کل باده زیر خرقه نوشیدن ندارن من کافر رفتم اونجا مسلمون برگشتم و اینجا تا تونستم کشیدم از دست این آدما که همه چی رو به مسخره گرفتن
ببین من خودم محیط کار اینجارو دیدم واسه خودم تا بخوای پیش اومده تو بیمارستانمون یه رزیدنتی چند ماه همین جوری میومد می رفت دنبالم بود منم می گفتم خوب خیلی متشخصه خوب پیشنهاد میده فکر می کنم جواب میدم بعد یه روز با زنش دیدمش زنش هم میشناختم یه روز تموم حالم بد بود ببین اگه منم با نخ هایی که اون میداد شروع می کردم الان تو وضعیت تو بودم دختر جون از قبل اینکه یکی بیاد سراغت واسه خودت حریم تعیین کن مرد متاهل باشه ناراضی از زندگیش باشه مرد باشه نه فقط ریش و سیبیل و صدای کلفت می ره با زنش حرف می زنه تموم می کنه میاد دنبال یه شریک جدید می گرده ببین نمی خوام بگم همه مردای این جامعه اینجورین ببین من مرد خوب هم زیاد دیدم ولی کلی از این آدما وجودداره که اگه گذر یکیشون به زندگیت بیفته اثراتش تا آخر عمرت پاک نمی شه من نمی فههمم رابطه .... دارم چون می گم حالا ببینم چی می شه خواهر من رابطه جنسی هر طورش رابطه است اینقدر سر خودتون کلاه نذارین تورو خدا فردا کی رو میی خواین با یه .....گول بزنین تورو خدا دوستان منو به خاطر این صراحت که دیگه گستاخی می شه عفو کنن ولی زندگی تو این جامعه از حبس تو زندون بدتر شده چون نیم دو جین آدماش فقط به فکر حفظ ظواهر هستن و به هیچ چیز دیگه فکر نمی کنن دروغ دروغ........ ای کاش زندگی کردن یاد می گرفتیم تو 15 سالگی خریتای جنسیمونو می کردیم ولی تو 25 سالگی عاشق می شدیم و به عشقمون حرمت می ذاشتیم صداقت می کردیم و به معنی واقعی آدم بودیم حرمت مسجد و کتاب و پیامبر و خدامونو داشتیم نه حالا هر کاری بکنیم بعد استخاره کنیم خوب نیاد الهی چه پسر خوبی دختر مردمو بدبخت کرده حالا استخاره می کنه مملکت داریم
- - - Updated - - -
ببین خودم عذاب وجدان گرفتم اینقدر تند حرف زدم باهات ولی حداقل خودت بکش کنار حداقل تو این مرحله غرور و شخصیت زنانگیت حفظ شه امیدوارم خدا کمکت کنه هیچ دری با توکل به خدا بسته نمی مونه همیشه به خدا اعتماد کن
-
جالبه دلت واسه زیر سرم رفتن جسمت می سوزه ولی دلت واسه اینکه خودتو در اختیار یه مرد هرزه قرار بدی تا به بد ترین شکل از جسمت سواستفاده کنه نمی سوزه