فاصله گرفتن از خانواده همسرم

چیز بدرد بخوری نداشت خانومم هم سرما خورده و توی خونه هستش

دوستان پیشنهاد بدین ترجیحا کم خرج فعلا فلوس لاموجود شدم :311: هرچی داشتیم و داریم رو دادیم واسه خونه

یه شام بیرون

شایدم یه روز کامل رو باهمسرتون گذروندن و فقط فقط باهم بودن چیزی که من خیلی دلم براش تنگ شده:47:

درود و سپاس

یه گل رز قرمز واسش گرفتم گل خیلی دوس داره
یه ماهی طلایی که بدنش براق سفیده (براق کننده بهش زدن)

یه کپسول رو خالی کردم توش نوشتم تولدت مبارک کادوش کردم دادم بهش فکر کردش ترقه هستش :311:

باحالترین قسمتش این بودش که گفتش ماهی رو گرون خریدی :227: حالا بیا و خوبی کن همه زن دارن ماهم زن داریم ولی کیف داد مادرخانومم دعواش کرد بهش گفتش کج سلیقه واست کادو خریده ها :58:

سلام برادر عزیز .


با این‌که سخن به لطف آب‌ست **** کم‌گفتن هر سخن صوابست


آب ارچه همه زلال خیزد **** از خوردن پر، ملال خیزد


کم گوی و گزیده گوی چون دُر **** تا ز اندک تو جهان شود پُر


لاف از سخن چو در توان زد **** آن خشت بود که پر توان زد


من که تو اولین تاپیکتون هیچ چی نفهمیدم. کلا همه چی رو نوشته بودین و دقیقا هیچی توش نبود. بعدا که پست های دوستان رو خوندم تازه گرفتم مشکلتون چیه.

شرمنده رک میگم ولی اگه حرف زدنتون هم مثل این نوشته هاتون باشه من حق رو به خانمتون میدم.

آخه از همه چی و خیلی با جزئیات حرف میزنید بدون اینکه به مطلب اصلی اشاره کنید. 2 ساعت صغرا کبرا چیدید تو پست هاتون.

همیشه و همه جا حرف زدن و در مورد همه چی نظر دادن نشانه دانستن نیست.

درود و سپاس

اون مسئله حل شد تموم شد رفت پی کارش :72: