به نظرم میاد شما خودتون خیلی خام دارید رفتار میکنید.
در احادیث ائمه داریم که وقتی اسم طلاق میاد سونهای آسمون میلرزه.
فراموش نکنید طلاق همیشه آخرین راهه.
من فکر نمیکنم مشکل عمده و غیرقابل حلی وجود داشته باشه.
اما متاسفانه شما همونطور که در ازدواجتون و تصمیم گیری عجله کرده اید، در مساله فکر به طلاق هم دارید عجله میکنید.
مشکل شما قابل حله. ولی نیاز به اراده و صرف انرژی و وقت زیادی داره.
یک طرف این رابطه شما هستید. پس شما قبل از اینکه بخواهید طرف مقابلتان رو تغییر بدید و اشتباهاتش رو اصلاح کنید اول بر رفع خطاهای خودتون مبادرت بورزید.
من توصیه میکنم مدتی همون باشید که شوهرتون میخواد. بهش احساس قدرت بدید و او رو همونجوری که هست بپذیرید.بکن نکن به شوهرتون نکنید. یه مدت یه حالت تابعیت ر داشته باشید. اما در عین حال احساسات منفی خودتون و ناراحتی هاتون و خواسته هاتون رو هم با بیانی که حالت محکوم کردن و طلبکاری نداشته باشه بیان کنید.
به نظرم اگه تاپیک های خانم she رو هم بخونید براتون خوب باشه.
با این حال به نظرم تا وقتی از حل این مشکلات مطمئن نشدید زیر یه سقف نرید.
حتما حتما حتما از مشاوره حضوری بهره بگیرید.
با این حرفتون هم که میخوام عروسی کنم بعد طلاق بگیرم مخالفم. اگر خدایی نکرده به نتیجه رسیدید که طلاق بگیرید، بگذارید بدون عروسی کردن باشه.