:325:
نمایش نسخه قابل چاپ
:325:
عزیزم آن کاری که آقای فرهنگ 27 گفتند را انجام بدهی شاید کارشناسان سایت بیایند این جا ......
یک سوال که نمی دانم خوب هست یا نه : دارویی هم مصرف کرده ای برای درمان ؟ :43:
چی بذارم که تشریف بیاورند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نه.چه دارویی مثلا؟
عنوانی بذار که معلوم کنه،از عدم ارضای نیاز جنسی و عاطفی رنج می بری.
از طریق مثلث پایین پست ها، میتونی بخوای عنوان رو تغییر بدن.
- - - Updated - - -
من یه سری سوالها ازت پرسیدم.خیلی مختصر جواب دادی.
البته هرجور راحتی. اجباری نیست که به من جوابشون بدی. ولی سعی کن خودت به خودت جوابای مشخص و دقیق تری بدی.
ببین...منم این مشکل رو داشته ام.با این تفاوت که من فقط نسبت به یک شخص خاص این احساس رو داشتم.ولی به هرحال درکت میکنم.
گاهی یه مشکل رو وقتی بفهمم ریشه اش از کجاست میتونیم به همون ریشه اش حمله کنیم برای حلش.
ببین....
نیازهای عاطفی و جنسی یه چیزیه که خدا در همه قرار داده. برای خانمها همون جنسیش هم جنبه ی به شدت عاطفی ای داره.
ولی به نظر من یه چیزی که باعث میشه این مشکل تکرار بشه ترس از دوباره تکرار شدنشه.
یعنی تو ناخودآگاه با این ترس و نگرانی از تکرار شدنش،ذهنت و درگیرش میکنی.
ببین...
شاید این راه حل ها رو خیلی ها بهت داده اند. من هم با میگمش. ببخش اگه تکراریه. اما به نظرم بهترین راهه.
تو به این فکر نکن که این گناهو نکنی. به جاش به این فکر کن که یه کارای دیگه بکنی.
منظورم اینه که تمرکز ذهنیت رو از روی این مشکل بردار.
و ذهنت رو به چیزای دیگه متمرکز کن.
به ورزش، به کارای خونه، به یه شغل، به یه کار هنری، به یه کلاس .
تنها نمون....اصلا....تا ذهنت درگیر میشه بیا توی جمع. برو یکی دو تا لیوان آب بخور.
ورزش خیلی مفیده.خیلی. نگو اینا رو همه گفته اند. یه روش ممکنه با یک، دو ، سه ، ده ، بیست بار تکرار جاب نده. اما یک روش رو اگه مستمر تکرار کنی به مرور اثر خودشو میذاره.
ممنونم.باااااااز هم امتحانش میکنم.انشالله که جواب میده.
راجع به سوالاتتون هم من قصدم حل مساله ست.اینجام که عموما هویت آدما قابل شناسایی نیست.پس دلیلی واسه پنهان کاری ندارم.اگه سوالاتتون رو جزئی و دقیق تر بپرسید بهتر میتونم جواب بدم
- - - Updated - - -
ممنونم.باااااااز هم امتحانش میکنم.انشالله که جواب میده.
راجع به سوالاتتون هم من قصدم حل مساله ست.اینجام که عموما هویت آدما قابل شناسایی نیست.پس دلیلی واسه پنهان کاری ندارم.اگه سوالاتتون رو جزئی و دقیق تر بپرسید بهتر میتونم جواب بدم
با سلام.وقت بخیر.
در اولنی جملم میخوام بهتون بگم که از اولین کامنتتون کاملا مشخص هست که به شدت دارید به خودتون فشار میارید...تکرار این عادت نامطلوب قسمت زیادیش به دلیل اضطراب هیت.این یه تجربه شخصی هست که میگم خدمتتون.متاسفانه نمیدونم بخ خاطر چه فرایندی هست اما این کار هم باعث اضطراب میشه و یا افزایشش میشه و هم در طی زمان باعث میشه ادم کمی گوشه گیر بشه....یعنی ترجیح بده ارتباطش رو با بقیا کمتر کنه و بیشتر با خودش باشه...نمیدونم...من تجربه ام این طور بوده وقتی از بیرون به خودم نگاه میکنم...
تنها توصیه ای که میتونم به شما بکنم این هست که در قدم اول این وزنه فشار روانی رو از روی خودتون بردارید و کمتر خودتون رو تحت فشار قرار بدهید...و یه نکته خیلی خیلی مهم اینکه اصلا تنها نمونید...نگذاریم با خودتون تنها بمونید...تنها ماندن روح ادم رو دچار خوردگی میکنه...سعی کنید فعالیت ها و برنامه های اجتماعیتون رو بیشتر کنید....میدونم احتمالا این کار رو امتحان فرموده اید...اما باز هم امتحان کنید...
موفق و پیروز باشید
نگارگر 1986
مشکلتون رو در ارتباط با مراجعه به مشاور درک می کنم و می دونم که پیدا کردن مشاور خوب سخته. اما مثل این می مونه که یه بیماری خاص داشته باشیم و بعد چون خحالت می کشیم بریم دکتر مدام دنبال راه کارهای دیگه براش باشیم. به جای وقت تلف کردن دنبال یه مشاور خوب و با تجربه بگردید؛ هرچی بیشتر طول بکشه آسیب بیشتری می بینید. همونطور که گفتم این مشکل درمان دارویی خاصی نداره چون بیشتر جنبه روانی داره تا جسمی.
عجالتا سعی کنید از عذاب وجدانتون کم کنید. هرچی فشار عصبی بیشتری روتون باشه این احساسات قوی تر میشن. انگار که توی یه چرخه پوچ گیر افتاده باشین. این کارو می کنین، عذاب وجدان می گیرین، دچار استرس میشین، برای کم کردن استرس این کارو می کنین...
بله.فرمایش شما صحیح.فقط 2نکته:
1-از کجا و چطور دنبال مشاور باشم؟
2-اگه پست اولم رو کامل عنایت کرده باشید.عرض کردم عمده دلیلش تنهایی و یه جورایی خلا عاطفیه.
البته خلایی که گاهی آدم فکر میکنه با ازدواج ممکنه حل بشه...ولی با این همه مشکلات ازدواج و یافتن فرد منتاسب....
- - - Updated - - -
چشم مهربون.واقعا ممنونم
- - - Updated - - -
چشم مهربون.واقعا ممنونم