نمایش نسخه قابل چاپ
اگه الان هنوز صیغه نشده باشه می تونید جلوش رو بگیرید و مانعش بشید ولی اگه صیغه شده باشه دیگه طرف میتونه بره ازتون شکایت کنه.
یجوری باید بفهمی این مساله رو
- - - Updated - - -
مثلا به مادرت بگو اگه بری به برادرت می گی یا تهدید هایی این این قبیل ببین خودش چه عکس العملی داره
یا بهش بگو که این کارا گناه داره و مثلا طرف زن و بچه داره از این حرفا ببین بالاخره می تونی این موضوع رو متوجه بشی
ملیکا عزیز
به نظر من فعلا هیچ کاری نکن و حتی از فکر گفتن به برادرت هم بیا بیرون صبر کن تا مدیر یا کارشناسای سایت بیان و راه حل های بهتر رو بهت بدن عزیزم
آرامشت رو حفظ کن عزیزم صبور باش و باز هم به نظر من نیازی نیست که تو بخواهی از میزان نزدیکی رابطه اونها مطلع بشی چون اولا این قضیه هیچ کمکی نمیتونه بکنه و یه قضیه کاملا شخصیه برای مادرت فقط اگه بتونی یه جوری مادرت رو متوجه زود بودن برای شروع این رابطه و همچنین شرایط نا مناسب او آقا بکنی شاید خوب باشه ...
احتمال 90 درصد شده
بدبخت شدیم پس
خودش بم نمیگه باهم قهریم و حرف نمیزنیم
من چه ص..ی..غه شده باشه چه نه باید جلوش رو بگیرم
اصلا تو ذهنم نمیگنجه این قضیه
چجوری میتونم مشکلم رو با مدیر مطرح کنم؟ بخدا خیلی حاد شده وضعیت خونمون
- - - Updated - - -
من عاجزانه از کاربرها و به خصوص از مدیر و کارشناسان خواهش میکنم من رو راهنمایی کنند به کمکتون احتیاج دارم
من چه رفتاری داشته باشم با مادرم؟ چه رویه ای در پیش بگیرم ؟
سلام ملیکا خانم، نمیدونم چرا اینجا همه اینطوری راهنمایی میکنند. واقعا برام عجیبه. دختری داره توی روابط کاملا شخصی مادرش دخالت میکنه و
همه دارن تشویقش میکنند!!
ملیکا خانم، میشه تا حدودی حالت رو درک کرد ولی اصلن به شما ربطی نداره که مادرت میخواد چکار کنه یا داره چکار میکنه. برو زندگیت رو بکن و اگه خیلی آدم
فهمیده ای هستی زندگی خودت رو بساز.
هدف من از زدن این تاپیک و مطرح کردنش در اینجا فقط و فقط این بوده که:
1.رفتار اشتباهی ازم سر نزنه و در حق مادرم بد نکنم و درست باهاش رفتار کنم
2.از پیش روی یک رابطه ناهنجار و اشتباه جلوگیری کنم
3.خانواده رو به آرامش برسونم
همییییییییییییییییییییییی ییییییییییییییییییین لطفا من رو متهم نکنید! من فقط میخوام اوضاع رو فیکس کنم just this !
این حرفا چیه خانم یا اقای محترم،شما ببخشید اگر برا خودتم همچین اتفاتقی بیفته میگی دخالت نمیکنم؟؟؟؟؟؟واقعا ادم نظر بعضی افراد رو میخونه شاخ در میاره،این خانم تازه پدرشو از دست داده،حالا نباید نگران مادرش باشه که با یک مرد زن دار ارتباط برقرار کرده ؟ ملیکا خانم به نظرم با برادرت مشورت کن و با هم دیگه این قضیه رو پیش ببرید.نقل قول:
نوشته اصلی توسط toojih
ویرایش مدیر همدردی: محتوای نظر toojih مورد تایید هست. اما باید محترمانه تر و دقیق تر بیان شود ، بنده در پستی توضیح می دهم..
ببیند خانم در نهایت امر برادرتون باید این مساله رو بفهمه، ولی الان که مادرت ازت خواسته بهش نگی بنظرم هنوز دست نگه دار تا بتونی از این اهرم برای مجبور کردن مادرت استفاده کنی. ضمنا مادرتون از کس دیگه ای توی اقوام کلا حرف شنوی داره؟
با سلام خدمت شما
ضمن تسلیت به شما بخاطر از دست دادن پدر عزیزتون
خواهشا یکم اروم باشید و نفس عمیقی بکشید
کاملا درکتون می کنم می دونم در چه اوضاع و وضعیتی قرار دارید
ولی با نظرات دوستان تا حدودی موافقم
برای گفتن به برادرتون باید معتادانه برخورد کنید
شما این اطمینان رو میدید که برادرتون منطقی هستند ؟؟؟ این موضوع خیلی پیچیده تر از موضوعات ازدواج و ..... هستش که یه مرد بتونه باش راحت کنار بیاد
اگه اطمینان دارید مانعی نداره در جریان باشند و با اینکار می تونید هم جلوی اون فرد رو بگیرید هم جلوی مادرتون
ولی قبل از این می خوام بدونم که شما در فامیل های مادریتون فردی ندارید که روشن فکر باشه و کاملا راز دار
داییتون ادم منطقی هستش ؟؟؟؟؟
یه شخص امین خیلی راحت تر می تونه به شما کمک کنه تا برادرتون و یا حتی خودتون
لذا خواهشمندم که پاسخ بدید
در ضمن دوستان و کارشناسان حتما رسیدگی خواهند کرد پس پیگیری کنید
با تشکر
عزیزم مادر شما یک زن عاقل و بالغه حداقل با توجه به سن برادر بزرگ شما بین 45 تا 50 سال رو باید داشته باشه و شما حق دخالت توی زندگیش رو ندارید
من کاملا با بحث صیغه و این حرفها مخالفم ولی از نظر شرعی مادر شما سه تا چهارماه فقط می بایست عده پدر شما رو نگه داره و بعد از اون می تونه ازدواج کنه و هیچ کسی حق مداخله توی زندگیش رو نداره(مادر خودم هم بود همینو می گفتم)..شما و برادراتون هم اگه دخالت کنید و موفق هم به جدایی مادرتون از این آقا بشید در درجه اول از نظر مادرتون دشمن قلمداد می شوید
خیانت اون آقا به زن و بچه ش هم به شما مربوط نیست مطمئنا زن اون آقا مدتهاست که میدونه اگه مادر شما هم نباشه اون آقا به زنش وفادار نمی مونه
پاتون رو از زندگی شخصی مادرتون بیرون بکشید همونطور که اگه پدرتون در صورت فوت مادرتون حق داشتند خلا ایجاد شده رو به صورتی پر کنند مادر شما هم به عنوان یک آدم زنده همچین حقی رو دارند
دوستان عزیز درسته که ایشون نباید تو زندگی خصوصی مادرشون و با ازدواجشون دخالت کنند ولی مثل اینکه نمی بینید ملیکا خانم تو پستها نوشتند این آقا عادت به صیغه کردن زنها داره و دوست عزیزمون هم میخواد چشمهای مادرشو باز کنه که این آقا مناسب مادرشون نیستند چون متاسفانه هوس در هر سنی عقل رو قفل و احساسات رو به کار می اندازه و با کل قضیه ازدواج مادرشون مخالف نیستند.
دوست عزیزم نظر من اینه که شما نباید این قضیه رو نه با برادرتون نه با اقوام نزدیک و حتی مورد اعتمادتون و نه با هیچ کس دیگه ای درمیون بذارید. این خوبه که شما تا حالا اینقدر صبوری و رازداری کردین. چون اگه مادرتون صیغه شده باشند از دست هیچکس کاری ساخته نیست مخصوصا اگه به برادرتون هم چیزی بگین و بعدا معلوم شه صیغه است ممکنه نتونه اونو هضم کنه و عواقب خطرناکی داشته باشه. شما فقط با مادرتون به جای قهر خوب و منطقی حرف بزنید که رابطه اشون رو کات کنند. وسوسه نشید که به برادر یا خانم اون آقا چیزی بگید.چون عواقبش کاملا مشخصه. اگه خدای نکرده برادرت جوونه نتونه با خودش کنار بیاد و خدای نکرده یه بلایی سرش بیاره اون مورد از اینم حادتر میشه.
- - - Updated - - -
عزیزم اگه این قضیه حل شد که انشاءاله حل میشه با ازدواج مادرتون به هیچ عنوان مخالفت نکنید چون ایشون هم حق زندگی دارند.
راستی با مادرت حرف بزن ببین قصدش چیه و میخواد با اون آقا ازدواج کنه؟ و اگر تصمیمشون رو گرفته باشند دیگه کاری از دست شما بر نمیاد و این شمایید که باید کوتاه بیاید . به نظرم صیغه شدن مادرتون بهتر از رابطه داشتن الانشونه