تازه عقد کرده بودم که ... (مشکلات در مورد تعهد همسرم)

ﻳﻜﺘﺎﻱ ﻋﺰﻳﺰ
ﻣﻨﻢ ﻳﻜﻲ ﻣﺜﻞ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﻢ ﺗﺎﺑﻴﻜﻤﻮ ﺧﻮﻧﺪﻱ ﻣﻴﺪﻭﻧﻲ ﺑﺒﻴﻦ ﮔﻠﻢ ﻣﺮﺩﻫﺎ ﺍﻛﺜﺮﺍ ﺑﻠﺪﻥ ﭼﻴﻜﺎﺭ ﻛﻨﻦ ﻛﻪ ﺳﻮﺗﻲ ﺩﺭ ﻧﺪﻥ ﺑﺒﻴﻦ ﻳﻪ ﻣﺜﺎﻝ ﺳﺎﺩﻩ ﺍﻳﻦ ﺍﻗﺎ ﺑﺎ ﻳﻪ ﺭﻣﺰ ﻣﻴﺘﻮﻧﻪ ﺧﻄﺸﻮ ﻭﺍﺳﻪ ﭼﻨﺪﺗﺎ ﻣﺨﺎﻃﺐ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﺮﺱ ﺧﺎﺭﺝ ﻛﻨﻪ ﻣﺎ ﺯﻧﻬﺎ ﺧﻴﻠﻲ ﺳﺎﺩﻩ ﺍﻳﻢ ﻛﻪ ﻓﻜﺮ ﻣﻴﻜﻨﻴﻢ ﺷﺎﻫﺰﺍﺩﻣﻮﻥ ﺑﺎ ﺍﺳﺐ ﺳﻔﻴﺪ ﺍﻭﻣﺪ ﻭ ﺗﻤﻮﻡ ﻧﻪ ﮔﻠﻢ ﺗﺎﺯﻩ ﻣﻦ ﻧﻪ ﺩﻭﺳﺘﻢ ﺑﻮﺩﻡ ﻧﻪ ﺩﻭﺭﻭ ﺑﺮ ﺍﻳﻨﻜﺎﺭﺍ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺟﻨﺎﺏ ﺍﺯ ﻳﻪ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻣﺤﺘﺮﻡ ﺗﺎﺯﻩ ﻳﻜﺴﺎﻝ ﻧﺎﻣﺰﺩﻱ ﺑﻘﺪﺭﻱ ﺳﺮﺷﺎﺭ ﺍﺯ ﻋﺸﻖ ﻭ ﺣﺮﺍﺭﺕ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ...ﺷﺎﻳﺪ ﺑﺎﻭﺭﺕ ﻧﺸﻪ ﺣﺘﻲ ﺗﺎ ﺍﺳﻤﺲ ﻫﺎﺵ ﻫﻤﻪ ﺑﺮ ﺍﺯ ﺷﻮﺭ ﻭ ﻫﻴﺠﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﺗﺎ 4ﺻﺒﺢ ﺍﺳﻤﺲ ﺑﺎﺯﻱ ﻣﻴﻜﺮﺩﻳﻢ ﺍﻣﺎ ﺍﻻ ﻥ ﻛﻞ ﺭﻭﺯ ﻫﻤﺶ ﺑﺸﻪ 20ﺗﺎ ﺍﻳﻨﺎ ﺍﻳﻦ ﻣﺪﻟﻴﻦ ﻭﻟﻲ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﻦ ﻧﺒﺎﻳﺪ ﻋﺠﻠﻪ ﻣﻴﻜﺮﺩﻱ ﻭﺍﺳﻪ ﻋﻘﺪ ﺣﺎﻻ ﺷﺪ ﺩﻳﮕﻪ ﻛﺎﺭﻳﺶ ﻧﻤﻴﺸﻪ ﻛﺮﺩ ﻭﻟﻲ ﻓﻘﻂ ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺷﻮ ﺑﻌﺪ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻛﻦ ﻳﻜﻢ ﺑﻪ ﺭﻭﺍﺑﻄﺶ ﺑﺎ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺩﻗﺖ ﻛﻦ ﻣﻦ ﺑﺮﺍﺩﺭﻡ ﺑﺎ ﺑﺴﺮ ﺧﺎﻟﻢ ﻓﻮﻕ ﺍﻟﻌﺎﺩﻩ ﺻﻤﻴﻤﻲ ﻭﺍ ﻭﺍﻗﻌﺎ ﻭﻗﺘﻲ ﺷﻮﺧﻲ ﻣﻴﻜﻨﻦ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺣﺮﻓﻬﺎ ﻫﻢ ﺑﻬﻢ ﻣﻴﺰﻧﻦ ﺍﻭﻥ ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﻣﻴﮕﻪ ﺟﻴﮕﺮ ﺑﻐﻠﺖ ﻭ...ﻭﻟﻲ ﻣﻮﻗﻊ ﺍﺯﺩﻭﺍﺟﺸﻮﻥ ﺑﻪ ﺯﻧﻬﺎﺷﻮﻥ ﺭﻭﺷﻦ ﺳﺎﺯﻱ ﻛﺮﺩﻥ ﺟﻮﺭﻱ ﻛﻪ ﺯﻧﻬﺎﺷﻮﻥ ﺳﺠﺪﻩ ﻣﻴﻜﻨﻦ ﺍﻳﻦ ﺩﻭﺗﺎ ﺧﻮﺷﺒﺤﺎﻟﺸﻮﻥ ﻭﻟﻲ ﻳﻜﻲ ﻣﺜﻞ ﻣﺎ ...
ﺍﻟﻬﻲ ﻣﺸﮕﻠﺖ ﺯﻭﺩ ﺯﻭﺩ ﺣﻞ ﺑﺸﻪ

سلام
خانوم بنظرم شما یا خیلی زندگی رو ساده گرفتی یا از ترس چاله داری خودتو میندازی توی چاه...... ببین عزیزم با یک حرکت کوچیک میشه شخصیت درونی آدما رو فهمید چه برسه به اینهمه علامت واضح که همسرت داره..... خالکوبی,سابقه بیماری روانی, اون عکس توی گوشی, افراط در احساسات.... من نمیدونم یا داری خودتو توجیه میکنی و برای مطمئن شدن میای اینجا نظر موافق خودتو پیدا کنی....یا واقعا" فکر میکنی مردا بعد از ازدواج عوض میشن.
خوب بشین فکر کن ببین کی توی فامیل هم حرفش حجته هم ازت حمایت میکنه و هم سنتی فکر نمیکنه ....برو سراغش ازش کمک بخواه

سلام یکتای عزیز
من تاپیکهای قبلیتون را نخوندم اما فکرمو بهتون می گم .. ببین خانومی این رو باور کن در درجه اول تنها کسی که می تونه کمکتونکنه خودتون هستی و در کنارش گوش دادن به هشدار ها و تجربه ها !!!! پس از الان تکلیف خودتونو روشن کن ... بعد از این همه مشورت گرفتن اگه می بینین هنوز تو همون مرحله اول رو همون پله هستین این فقط یه دلیل داره و اون خودتونی گلم ..... اگه خواهان آرامشید پس محکمتر تصمیم بگیر و جلو برو نه اینکه منتظر باشی اتفاقی بیوفته و بعد دنبال راه حل باشی ..... پیش گیری هم دردش کمتره هم غم کمتری براتون به همراه داره .. پس عزیزم خودتو دریاب و اگه تا الان به حرفا با دقت بیشتری گوش ندادیدن اینبار توجه بیشتری کنید عزیزم .. زندگی فقط همین 1 ماه چند روز اخیر نیست شما باید برای آینده ای با آرامش سرمایه گذاریکنی و خودتونو توجیح نکنید ...
امیدوااارمممممممممممممم از حرفام بار مثبتشو برداشت کنید خانمی به امید روزی که بیای و از آرامشتون بگی گلم ...
http://upload7.ir/images/10139231487874473900.jpg

متاسفانه تو خونواده م کسى نيست که کمکم کنه اگه بگم پز شوهر خودشونو ميدن چون شوهرماز شوهراشون خوشکل تر و خوش تيپ تره

- - - Updated - - -

متاسفانه تو خونواده م کسى نيست که بهشون بگم گفتم به يکى از خواهرام گفت شوهر من ااينجوره شوهر من اونجوره خلاصه خيلى پز شوهرشو داد من زندگى رو ساده نگرفتم بخدا نگرفتن دنبال رای مٽبت هم نيستم. خودش ده بار گفت بيا بريم مشاوره من نرفتم ميدونين شوهرم خيلى به دوستاى پسرش وابسته ست وابستگى بيش از حدتو هر شهرى هم ى دوست داره تو جايى که خودش زندگى ميکنه چهارتا دوست داره سه تا از دوستاش متاهل هستن شاید هم چهارتاشون ادماى سن بزرگى هم هستن يکيش که نزدیک پنجاه سالشه اونا هم از خودش بزرگترن همش با همین دوستاشه و کسى جز اينا نداره البته تو شهر خودش جاهاى ديگه هم نميره پيش اون دوستاش که شهرهای ديگه هستن ى فيلم از دوستاش نشونم داد مه رفته بودن بيرون مرغ کباب کرده بودن و ميزدن و ميرقصيدن و قليون ميکشيدن البته چند تا غيلم نشونم داد اون بيشتر به پسرا گرايش داره تا دخترا اينا رو سه روزى که خونشون بودم فهمیدم

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط yektaa2013

متاسفانه تو خونواده م کسى نيست که کمکم کنه اگه بگم پز شوهر خودشونو ميدن چون شوهرماز شوهراشون خوشکل تر و خوش تيپ تره

- - - Updated - - -

متاسفانه تو خونواده م کسى نيست که بهشون بگم گفتم به يکى از خواهرام گفت شوهر من ااينجوره شوهر من اونجوره خلاصه خيلى پز شوهرشو داد من زندگى رو ساده نگرفتم بخدا نگرفتن دنبال رای مٽبت هم نيستم. خودش ده بار گفت بيا بريم مشاوره من نرفتم ميدونين شوهرم خيلى به دوستاى پسرش وابسته ست وابستگى بيش از حدتو هر شهرى هم ى دوست داره تو جايى که خودش زندگى ميکنه چهارتا دوست داره سه تا از دوستاش متاهل هستن شاید هم چهارتاشون ادماى سن بزرگى هم هستن يکيش که نزدیک پنجاه سالشه اونا هم از خودش بزرگترن همش با همین دوستاشه و کسى جز اينا نداره البته تو شهر خودش جاهاى ديگه هم نميره پيش اون دوستاش که شهرهای ديگه هستن ى فيلم از دوستاش نشونم داد مه رفته بودن بيرون مرغ کباب کرده بودن و ميزدن و ميرقصيدن و قليون ميکشيدن البته چند تا غيلم نشونم داد اون بيشتر به پسرا گرايش داره تا دخترا اينا رو سه روزى که خونشون بودم فهمیدم

---

چرا قبول نمیکنی بری پیش مشاور؟
دلیلتون چیه؟
اینجا خانوم میخواد بره پیش مشاور شوهرش دوست نداره . یا اینکه براشون هزینه بره.
شما دیگه چرا؟
من فک میکنم تو میترسی اگه حقیقت معلوم شه و خدایی نکرده ایشون اونی نباشن که شما انتظار شو داشتی ، جلو خونوادت تحقیر بشی. بقول خودت خواهرات واست پز شوهراشونو بدن.
اما عزیزم تو که نباید بخاطر حرف مردم سرتو بکنی زیر برف بگی شتر دیدی ندیدی چون منم میخوام بهترین شوهرو داشته باشم بدیگران هن اینو نشون بدم.
اگه خدایی نکرده این آاقا اونی نباشن که شما فکر میکردین بعدا میخواین چه کنین؟ بعدا که وابسته تر شدی میخوای چکار کنی؟ بعدا که دیگه راه بزگشت نبود دیگه یه آدم مطلقه واقعی میشی میخوای چکار کنی؟ اون موقع میدونی آبروریزی بدتری رخ میده؟؟ جلو خونوادت بدتر سرشکشته میشی.
فکر کت بین بد و بدتر یکی و انتخاب کن . تو هنوز دختری فقط یه اسم تو شناسنامته راه برگشت هست .برو پیش مشاور.یه مشاور خوب خودت بگرد نه شوهرت خودت بگرد یک مشاور خ ب پیدا کن

فدات شم که اينقد بفکرمى عزیزم من تو ى شهرى زندگی ميکنم که ى مشاور هست اونم خوب نيست بايد برم ى شهر ديگه که ى کم سخته ى مشاور پيدا کردم که ميشه تلفنی باهاش صحبت کرد حتما بهش زنگ ميزنم و ميگم شوهرم ويژگى مٽبت خيلى داره خوشکله خوش تيپه مسئولیت پذيره زرنگه دنباله کاره ناراحتيم براش مهمه هرچى بخوام برام ميخره هرکارى بخوام ميکنه سه روزى که خونشون بودم ميرفت بيرون ميومد ميبوسيدم دوباره ميرفت زياد هم پيش دوستاش نميموند اگه هم باهاشون بود فقط تو هيئت سينه ميزد که خودمم اونجا بودم چشاشم زياد نميچرخه . بحٽ سر اشنايى ما بود مامانش گفت هرچى گفتم زن بگير زن نميگرفت ميگفت زن نميخوام گفت بهش گفتم خب اگه دوست دختر دارى و دوستش دارى گفت نه دوست دختر هم ندارم گفت پنج شش سال پيش يکى رو داشته و ديگه نرفت دنبال اين برنامه ها شخصیتش خيلى وابسته ست به خودمم وحشتناک وابسته ست درکل شخصيت وابسته اى واره. همش ميگه بهم محبت کن نذار دوباره افسرده بشم همش ميگه تو فقط محبت کن اگه اس ندم دم به ديقه اس ميده مدام زنگ ميزنه اصلا هم درمورد رابطه جنسى چيزى نميگه ميگه زمانی ازت ميخوام که خودتم بخواى. اين رفتاراش خوبه اما من بهش شک دارم ميدونى مشکل من وحشتناک بيخيال بودنمه اگه ببينيم باورت نميشه من همونيم که اينهمه مشکل دارم و سرد سردم اخلاقم باش نه خوبه نه بد اول بايد مشکلمو با خودم حل کنم ميگم امکان اين هست که اين کارا رو واسه جلب ت.وجه من کنه چون ميبينه زياد بهش توجه کنم

- - - Updated - - -

فدات شم که اينقد بفکرمى عزیزم من تو ى شهرى زندگی ميکنم که ى مشاور هست اونم خوب نيست بايد برم ى شهر ديگه که ى کم سخته ى مشاور پيدا کردم که ميشه تلفنی باهاش صحبت کرد حتما بهش زنگ ميزنم و ميگم شوهرم ويژگى مٽبت خيلى داره خوشکله خوش تيپه مسئولیت پذيره زرنگه دنباله کاره ناراحتيم براش مهمه هرچى بخوام برام ميخره هرکارى بخوام ميکنه سه روزى که خونشون بودم ميرفت بيرون ميومد ميبوسيدم دوباره ميرفت زياد هم پيش دوستاش نميموند اگه هم باهاشون بود فقط تو هيئت سينه ميزد که خودمم اونجا بودم چشاشم زياد نميچرخه . بحٽ سر اشنايى ما بود مامانش گفت هرچى گفتم زن بگير زن نميگرفت ميگفت زن نميخوام گفت بهش گفتم خب اگه دوست دختر دارى و دوستش دارى گفت نه دوست دختر هم ندارم گفت پنج شش سال پيش يکى رو داشته و ديگه نرفت دنبال اين برنامه ها شخصیتش خيلى وابسته ست به خودمم وحشتناک وابسته ست درکل شخصيت وابسته اى واره. همش ميگه بهم محبت کن نذار دوباره افسرده بشم همش ميگه تو فقط محبت کن اگه اس ندم دم به ديقه اس ميده مدام زنگ ميزنه اصلا هم درمورد رابطه جنسى چيزى نميگه ميگه زمانی ازت ميخوام که خودتم بخواى. اين رفتاراش خوبه اما من بهش شک دارم ميدونى مشکل من وحشتناک بيخيال بودنمه اگه ببينيم باورت نميشه من همونيم که اينهمه مشکل دارم و سرد سردم اخلاقم باش نه خوبه نه بد اول بايد مشکلمو با خودم حل کنم ميگم امکان اين هست که اين کارا رو واسه جلب ت.وجه من کنه چون ميبينه زياد بهش توجه کنم

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط yektaa2013

فدات شم که اينقد بفکرمى عزیزم من تو ى شهرى زندگی ميکنم که ى مشاور هست اونم خوب نيست بايد برم ى شهر ديگه که ى کم سخته ى مشاور پيدا کردم که ميشه تلفنی باهاش صحبت کرد حتما بهش زنگ ميزنم و ميگم شوهرم ويژگى مٽبت خيلى داره خوشکله خوش تيپه مسئولیت پذيره زرنگه دنباله کاره ناراحتيم براش مهمه هرچى بخوام برام ميخره هرکارى بخوام ميکنه سه روزى که خونشون بودم ميرفت بيرون ميومد ميبوسيدم دوباره ميرفت زياد هم پيش دوستاش نميموند اگه هم باهاشون بود فقط تو هيئت سينه ميزد که خودمم اونجا بودم چشاشم زياد نميچرخه . بحٽ سر اشنايى ما بود مامانش گفت هرچى گفتم زن بگير زن نميگرفت ميگفت زن نميخوام گفت بهش گفتم خب اگه دوست دختر دارى و دوستش دارى گفت نه دوست دختر هم ندارم گفت پنج شش سال پيش يکى رو داشته و ديگه نرفت دنبال اين برنامه ها شخصیتش خيلى وابسته ست به خودمم وحشتناک وابسته ست درکل شخصيت وابسته اى واره. همش ميگه بهم محبت کن نذار دوباره افسرده بشم همش ميگه تو فقط محبت کن اگه اس ندم دم به ديقه اس ميده مدام زنگ ميزنه اصلا هم درمورد رابطه جنسى چيزى نميگه ميگه زمانی ازت ميخوام که خودتم بخواى. اين رفتاراش خوبه اما من بهش شک دارم ميدونى مشکل من وحشتناک بيخيال بودنمه اگه ببينيم باورت نميشه من همونيم که اينهمه مشکل دارم و سرد سردم اخلاقم باش نه خوبه نه بد اول بايد مشکلمو با خودم حل کنم ميگم امکان اين هست که اين کارا رو واسه جلب ت.وجه من کنه چون ميبينه زياد بهش توجه کنم

- - - Updated - - -

فدات شم که اينقد بفکرمى عزیزم من تو ى شهرى زندگی ميکنم که ى مشاور هست اونم خوب نيست بايد برم ى شهر ديگه که ى کم سخته ى مشاور پيدا کردم که ميشه تلفنی باهاش صحبت کرد حتما بهش زنگ ميزنم و ميگم شوهرم ويژگى مٽبت خيلى داره خوشکله خوش تيپه مسئولیت پذيره زرنگه دنباله کاره ناراحتيم براش مهمه هرچى بخوام برام ميخره هرکارى بخوام ميکنه سه روزى که خونشون بودم ميرفت بيرون ميومد ميبوسيدم دوباره ميرفت زياد هم پيش دوستاش نميموند اگه هم باهاشون بود فقط تو هيئت سينه ميزد که خودمم اونجا بودم چشاشم زياد نميچرخه . بحٽ سر اشنايى ما بود مامانش گفت هرچى گفتم زن بگير زن نميگرفت ميگفت زن نميخوام گفت بهش گفتم خب اگه دوست دختر دارى و دوستش دارى گفت نه دوست دختر هم ندارم گفت پنج شش سال پيش يکى رو داشته و ديگه نرفت دنبال اين برنامه ها شخصیتش خيلى وابسته ست به خودمم وحشتناک وابسته ست درکل شخصيت وابسته اى واره. همش ميگه بهم محبت کن نذار دوباره افسرده بشم همش ميگه تو فقط محبت کن اگه اس ندم دم به ديقه اس ميده مدام زنگ ميزنه اصلا هم درمورد رابطه جنسى چيزى نميگه ميگه زمانی ازت ميخوام که خودتم بخواى. اين رفتاراش خوبه اما من بهش شک دارم ميدونى مشکل من وحشتناک بيخيال بودنمه اگه ببينيم باورت نميشه من همونيم که اينهمه مشکل دارم و سرد سردم اخلاقم باش نه خوبه نه بد اول بايد مشکلمو با خودم حل کنم ميگم امکان اين هست که اين کارا رو واسه جلب ت.وجه من کنه چون ميبينه زياد بهش توجه کنم

---

آفرین که این همه ازشون تعریف میکنی.
مسولیت پذر بودن مرد خیلی خوبه و با ارزسه البته در کنار تعهد .

همین تعریفهایی که اینجا هم کردی جلو کسایی که تعریف شوهراشونم میکنن بگو. که اینقدحرص نخوری دارن پز شوهراشون و میدن:)) ( شوخی )

اما در کل مشاوره خوبه برو حتما. زندگیت ارزش اینو داره که حتی اگه لازمه بری یه شهر دیگه.

در مورد بیخیالیت هم باید بگم طبیعیه فکر کنم ما دخترا وقتی نسبت بکسی حسی نداشته باشیم واسمون مهم نیس اینچیزا زیاد. دلخورم نمیشیم. اما وای بحال روزی که عاشق بشیم. اونموقع از کوچیکترین موردی هم که پیش بیاد دلخور میشیم.

من خودم ببار تاحالا اونم درحد خفیفش تجربه کردم تاره زیادم نذاشتم این حسم پیشرفت کنه حالا بدلایلی که جاش اینجا نیس.
اما اولش که هیچ حسی نداشتم واسم مهم نبود هرکاری که حالا بخواین بکنن. اما واسه اوشون خیلی مهم بود که حتی دوست نداشت با پسری سلام کنم. اما اوشون بدوست صمیمی پن میگفت خواهر. اولش واسم روابطشون مهم نبود که البته هم چیز خاصی نبود یعنی چیزی نبود اگه هم حرفی بود همش بخاطر خود من بود .یهو دیدم دارم ناراحت میشم از همین روابط خیلی ساده که میدوننمم بخاطر منه. تازه اونجا فهمیدم نه مثیکه حس بی تفاوتی داره جاشو به حسای دیگه ای میده که واسم تا اون روز ناشناخته بود.
من حتی از اول میدونیتم ک یدخار تووفامیلشون هست که عاشقش شده و از اون موقع که این فهمیده با اون دختر نحرفیده دیگه و رفت و امدشو قطع کرده اولش اصن واسم مهم نبود اما بعدا این فکر اذیتم مبکرد. طوری که حتی باورم نمیشد. میگم این حس و تاحالا تجربه نکرده بودم.
نمیتونی درک کنی چون زیاد به سوهرت وابسته نیسی. اونفدری دوستش نداری هنوز تو همون حال و هوای بی تفاوتی هسی اما بالاخره از اون حال درمیای یردزی تو هم دوستش خواهی داشت اونموقعس که این افکار اذیت میکنه.
واسه همین میگم الان سردی اما یروزی گرم میشی یروزی یه حسی نسبت بهش پیدا میکنی. تا آخر اینطوریدنمیمونی. خصوصا که دختری ، دخترا زودتر احساساتی میشن.
بخودت نگا کن ببین حست نسبت بقبل و اوایل آشناییتون تغییر نکرده؟

حتما این شک و از خودت دور کن بعد ازدواج کن.

منظورت از این حرفها که زدی چی بود؟ یعنی فکر میکنی همسرت تمایل به مردها داره؟ (1- تقاضا نکردن برای رابطه 2- اس ام اس های جنسی با دوستان مرد 3- وابستگی به دوستان مردش و ...)؟

اره حتما زنگ ميزنم مشاور و حتما شک رو از خودم دور ميکنم چون اينجورى سر جمع تا ى سال ديگه بيشتر دوام نميارم و حتما راهى تيمارستان خواهم شد از روز اول تا حالا احساساتم ى ذره بهش بيشتر که نشده هيچ کم ترم شده تا اومدم دوستش داشته باشم خودش خرابترش کرد ميدونى من زيادى بى احساس و بيخيالم بطوریکه همه ميگن کاش مٽل تو بوديم کاش دردامون يادم ميرفت بيخياليم شهره شهر شده. ميدونى بهش گفتم اگه ازت چيزى ببينم ى لحظه هم باهات زندگی نميکنم فکر نکن واسه ت دختر زياده بکه واسه منم پسر زياده هيچوقتم فکر نکن چشامو رو کارات ميبندميا ساده م حاليم نيست که سخت در اشتباهی گفت اها دارى کم کم اسم پسر ميارى لابد تو کسى ديگه رو دوست دارى گفتم اگه کسيو دوست داشتم الان بجای تو اسمم تو شناسنامه اون بود همش ازش فرار ميکنم کنارش نميخوابم اگع هم بخوابيم ى کيلومتر اونور تر ميخوابم يعنى ميشه واسع جلب توجه من اينکارا رو کنه?
الان با خودت ميگى چقد احمقى يکتا

- - - Updated - - -

منظورم از تمایل داشتن به مرد ها اين نيست که همجنس باز هست ولى به دوستاش وابسته ست نميدونم چرا همش خودشو باهاشون مقايسه ميکنه اگه تقاضا نکرده واسه رابطه من خودم نخواستم نذاشتم رابطه اى پيش بياد همه درحد ى بوسه و ى دست گرفتن همه پسرا به هم اس جنسى ميدن اما بعيد ميدونم پسر بود خداکنه پسر باشه کى بدش مياد

يادم رفت بهتون بگم تازگيا گوشيشو ميذاره پيشم و ميره مٽلا اونروز نزديک دو ساعت گوشيشو گذاشته بود فکر کنم داره امتحان ميکنه بينم من بازم ميرم سر گوشيش تا الان ده بار اينکارشو تکراذ کرده چرا اينکارو ميکنه?

- - - Updated - - -

يادم رفت بهتون بگم تازگيا گوشيشو ميذاره پيشم و ميره مٽلا اونروز نزديک دو ساعت گوشيشو گذاشته بود فکر کنم داره امتحان ميکنه بينم من بازم ميرم سر گوشيش تا الان ده بار اينکارشو تکراذ کرده چرا اينکارو ميکنه?