-
آره میدونم. میخوام و سعی میکنم بی خیال باشم و اگر هم ناراحت شدم چیزی بهش نگم. البته بعد از این انشاء اله چون 3 ماه بود نمیرفتم و چیزی نمی دیدیم که بخوام ناراحت بشم. ولی خب منم آدمم دیگه بعضی وقتها از دهنم در میره و یه چیزی میگم و اونم باز از اول همه کارامو از چند ماه پیش تا اون روزش تکرار میکنه و میگه تو همیشه همطنطوری هستی . یادته اونروز فلان حرفو زدی؟ یادته بهمان روز بهمان حرفو زدی؟؟؟ و به جای آروم کردنم بدتر حالمو میگیره و پشیمونم میکنه از اینکه باز دو کلمه باهاش حرف زدم و کلی خودمو نفرین میکنم و . ... یعنی من حق درد و دل با شوهرم رو ندارم؟؟؟ چون اون اسمشو میذاره حرف در میاری :54:
نمیدونم حالتم منفعلانه است یا نه . ولی تصمیم گرفتم حالا که بعد 3 ماه رفتیم خونه مادرش به قول تو دیگه حرفی نزنم و همه ناراحتی هامو بنویسم توی کاغذ و بعد اینکه آروم شدم پاره اش کنم. یا اینکه آروم آروم با خدا درد و دل کنم.
- - - Updated - - -
عزیزم برات یه ایمیل میزنم نگاه کن
- - - Updated - - -
متاسفانه یاهو قطعه. ولی تو توی یاهو آن باش که اگه درست شد گذاشتم بخونیش
- - - Updated - - -
راستی میتونیم چت هم بکنیم
-
اینکه قراره به شهر دیگه ای بری درسته سخته اما میتونی به زندگیت سرو سامان بدی و راحت تر و بهتر با شوهر باشی بدون حرف دیگران و کاش بتونی به شوهر بگی وبه هم قول بدید دیگه نه شمانه اون حرف خانوادتونو توی خونه به عنوان 1بحث برای خودتون به وجود نیارید و اینوخواستم بگم به خانوادت بگو چون شوهرت حساس شده هروقت بیایم خونتون خواهشا مواظب حرفاتون باشیداگر زندگی منو دوست دارید بگو بیشترحواشو داشته باشن بهش برسن تا اینکه خود بخود جلب خانوادت بشه واگربازحرفی ایجادشد منکرتمام مواردی باش گه میگه نه اینکه ادامه حرف و بگی اگر گفت مادرت چراخونه مانمیای وحتما خواسته ببینه ماچیکارمیکنیم ودخالت کنه بگو نه اینطوری فکرنکن دلشون واسمون تنگ میشه و اونا مارو دوست دارن بخاطر این میگن بیشتربریم پیششون و ازاین حرفها(مثلا درصورتی که شاید دقیقا همینطوری بوده که شوهرت میگه)امامنکرقضیه شو امیدوارم بتونی با سیاست زندگی کنی
- - - Updated - - -
آره باشه البته من سرکارم زمانهایی که شرکتم گاهی سرم خلوت باشه میام یاهو اما ایمیل بذاری میبینم در اول وقت جواب میدم
- - - Updated - - -
راستی تو هنوز به چشم خاله به مادرشوهرت نگاه کن نه مادر شوهر عزیزم حق داری با شوهرت درد دل کنی اما احتمالا کاری کردی یا همش بادعوا باهاش حرف زدی که اون ازحرف زدن باهات پشیمون شده مواظب رفتارات باش(ازماست که برماست)واگربه نتیجه نرسیدی حتمامشاوره برو
- - - Updated - - -
الان آن هستم توی یاهو
-
عزیزم منم سر کارم و تو زمان اداری میتونم آن باشم. الان هم برات ایمیل زدم تونستی ببینش
در ضمن بابت توضیحاتت ممنونم. سعی میکنم کارایی که میگین حتما انجام بدم. بازم ممنون
-
آره دیدم وتوی کانتکتام اضاف کردم شما آن نیستی؟
-
نه به خدا همیشه آروم حرف زدم ولی چون اون کلا آدمی نیست که بتونه به حرفام گوش کنه زود حوصله اش سر میره و دوست داره زودتر تموم کنم. چون فشارش هم بالاست و زود دلش میگیره و اعصابش نمیکشه.
البته اینا مال قبلها بود و من از این به بعد تصمیم گرفتم آدم دیگه ای باشم . البته از خرداد هم که سعی کرده بودم رفتارامو خوب کنم اصلا دعوامون نشده بود تا دیروز. که با کلی حرف آرومش کردم
-
بیا یاهو پیامهای اینجا دیرمیرسه