نقل قول:
نوشته اصلی توسط
مصباح الهدی
خیلی خوب است که وارد فاز عملگرایی شده اید.
همان طور که خودتان هم متوجه شده اید شما بیشتر احتیاج دارید تا تمام احساساتتان را خالی کنید.اما به دلیل اینکه امکان دارد اطلاعاتتان فاش شود این کار کاملا شدنی نیست.
لذا پیشنهاد می دهم که حتما با یک مشاور با تجربه مرد صحبت کنید و راهکارهای ارائه شده از ایشان را هم پیاده بفرمایید.(خواهشمندم هر یک از دوستان اگر مشاور باتجربه ای را می شناسند معرفی کنند)
یک سوال دیگر هم دارم :
شما قبل از ازدواج آیا معیارتان این بود که خانمتان تحصیل کرده باشد ؟ یا الان در حال حاضر به این فکر می کنید که ای کاش خانم من تحصیلات عالیه داشت؟ (با توجه به اختلاف تحصیلیتون پرسیدم.)
امروز جمعه بود و متاسفانه همسرم همواره در کنارم بود از طرف دیگر فرزندم نیز مدام از من می خواست با او بازی کنم و در نتیجه مجالی برای سر زدن به این سایت نداشتم و از این بابت متاسفم
مسلما تحصیلات همسر برایم اهمیت داشت. زمان ازدواج او دانشجو بود.اما بعد از ازدواح به بهانه های مختلف از درس خواندن سرباز زدو درسش را ول کرد و دیپلمه باقی ماند یادم نمی رود که در آن ایام که اوج درگیری های من دردوره های پایان لیسانس و کارشناسی ارشد بود چقدر اذیت شدم. چون باید کودکی را مراقبت می کنم که ادعای همه چیزش می شد و در واقع هیچ نداشت. هنوز هم همین است.
اما تحصیلات برای من در درجه اول اهمیت نبود در حقیقت من چنان از لحاظ روحی قوی و با اراده بودم که کمبود و خلا عاطفی در خودم احساس نمی کردم . مهمترین خصوصیت همسر آینده ام را زیبایی و امکان برآورده کردن نیازهای ج ن س ی می دانستم خوشبختانه همسرم از این لحاظ نه تنها کم نظیر که حتی بی نظیراست. زیبایی خیره کننده و مسحور کننده ای دارد که با وجودی که چادر می پوشد و حتی آرایشی هم ندارد در محافل مختلف جلب توجه می کند و می درخشد. اندام زیبا و خوشتراشی دارد که هنرپیشه های هالیوودی به گردش هم نمی رسند نیازهای ج ن س ی مرا به بهترین شکل برآروده می کند به نحوی که بسیار پیش می آید که در مقابلش کم می آورم.
- - - Updated - - -
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
مصباح الهدی
یک سوال دیگر هم برای خودم ازتون دارم:
اون خانم اگر چه رفتاری داشت شما عاشقش نمی شدید؟
1)مثلا اگر در محیط کار در مورد مسائل غیر کاری با شما بحث نمی کرد ؛بهتر بود؟
2)یا اینکه اگر تا حدی در رفتارش غرور بود چه طور؟
3)آیا لحن ایشان زیادی مهربانانه بود؟ باید با شما سنگین تر صحبت می کردند؟ باید رسمی تر صحبت می کردند؟
4)پوششان تاثیر گذار بوده؟
5)سایر موارد....
در واقع من این سوال را بیشتر برای تجربه خودم می خوام. چون نمی خوام در آینده در محیط کارم به طور ناخوداگاه باعث خیانت یک مرد نسبت به همسرش بشم و همینطور دوست ندارم که در این اندازه هم به همسر آینده ام خیانت کنم.
پس ممنون می شم اگر به طور دقیق منو از تجربیاتتان بهره مند سازید و راهنمایی بفرمایید که رفتار یک خانم در محیط کار باید چگونه باشد؟(از دید شما که از این بابت ضربه خورده اید برای من مفید خواهد بود) ممنون
بحث بر این است که ایشان رفتارش با همه همکاران، چه زن و چه مرد و حتی با رییس اداره به همین نحو است یعنی با همه بگو و بخند دارد و با همه گرم می گیرد. مطمئنم برخی همکاران مرد هم با قصد و وغرض و البته تحت لوای انجام کارهای اداری وارد اتاق ما می شوند و دقایقی با وی گرم می گیرند و می روند. اما نکته مهم آن است که رفتار وی کاملا بی آلایش و بی تکلف است و با وجودی که با قدرت تمام و به نحو احسن کارش را انجام می دهد و در حال حاضر حدود 8 مسئولیت مهم را در واحد ما برعهده دارد اجازه نمی دهد ذره ای فشار کار بر روابط اجتماعی اش تاثیر بگذارد.
درخصوص من بارها اذعان کرده که از لحظه اولی که مرا دیده احساس نزدیکی و قرابت ویژه ای با من پیدا کرده است و مرا به عنوان برادرش فرض می کند. در نتیجه بسیاری از مسایل خانوادگی اش را برای من شرح می دهد من هم بالطبع همین طور.
- - - Updated - - -
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
جوانه؟؟؟
سلام با احترام به شخصیت شما و همکارتون و همین طور نظر دوستان
باید صراحتا و مختصرا بگم که احساس شما به این خانوم هرگز عشق نیست بلکه میل جنسی شدیدیه که با تفکرات ذهنی زیاد و پر وبال دادن به شخصیت این خانوم و همچنین صحبت و رابطه بیش از حد با اون و در کنارش عدم دسترسی به اون خانوم به دلیل حفظ شخصیت خودتون هر روز داره بیشتر و سرکوب تر میشه
شاید این وضعیت عشق نباشد اما مسلما میل ج ن س ی هم نیست زیرا همسرم از این لحاظ مرا کاملا تامین می کند حتی بسیار بیشتر از آن چه به مخیله تان برسد.
- - - Updated - - -
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
لاله سفید
هیچ وقت خانمتون رو با این خانوم مقایسه نکنید مقایسه وقتی درسته که جایگاهشون یکسان باشه
یکی از این خانوما همسرتون و دیگری همکارتون مقایسه خیلی اشتباهه
شما همسرتونو کامل میشناسید ولی این خانومو در حد همکارودوست چه بسا اگه این خانم همسرتون بود و همسرتون همکارتون بود همین حس رو داشتید
چون در زندگی مشترک روی خوش و بد همسرتون رو دیدید ولی در محیط کار و مهمانی فقط روی خوشه همکارتون رو دیدین بخاطر اینه از همکارتون یه سوپروومن ساختین
اتاقتون که جدا شه به مرور زمان بهتر میشید
به این فکر کنید که اگه از حستون باخبر بشه چه عکس العملی نشون میده با تعریفای که کردین مشخصه با شخصیته پس ازتون متنفر میشه و هرچی دیدین از چشم خودتون دیدین
جوری که ازش تعریف کردی و بهش علاقه داری راه درمانی نداری تا خودت واقعا نخوای و جوری هم که معلومه واقعا میخوایش پس راهی نداری جز سوختن و ساختن یا ابراز علاقه و از هم پاشیدن زندگیت
دقیقا حق با شماست
به هر حال نمی دانم فردا در اداره وقتی او را دیدم می توانم به توصیه شما عمل کنم یا نه؟