با سلام و احترام
اگر یه نگاهی به عنوان تاپیکت بیندازی (خیانت به همسرم. کمکم کنید )و پست اولت را یکبار با دقت مطالعه کنی ، متوجه می شوی اگر بقیه فقط تنش های روزانه دارند. شما اگر درست عمل نکنید. کل زندگیت به هواست.
همسر شما به شما احترام می گذارد در آزاد گذاشتن پوششت، ولی جان و روح و روان شما را فقط و فقط متعلق به خودش می داند (باور ندارید ازش بپرسید.)، پس شما وقتی بحث تعامل با همسرتان پیش می آید همه چیز را بی تنش می بینید. او به شما احترام می گذارد و شما هم نباید با او رک صحبت کنید.
اما وقتی به نرم افزار وجودتون بر می گردید ،هیجانات و شوق و ذوق و انرژیتان را از جای دیگر عمدتا تامین می کنید.
این تعارض و چالش زنگ خطری بسیار مهم هست.
شما از عنوان تاپیکت منصرف شو
آنوقت هیچ نیازی به گفتن رک به همسرتان و ایجاد تنش ندارید.
اما اگر این مسیر را می پیمایید، پس بهتر هست قبل از سقوط و از هم پاشیدگی زندگی، حداقل یک فرصت به شوهرت بده تا با احساس تنش این مسئله مهم به مرکز فکرش منتقل شود. شاید بتواند زندگیش را نجات دهد