وسواس حسرت در حد جنون

سلام محمد اقا :72:

من مدتهاست که تاپیکت رو میخونم.اما با توجه به حضور فرشته مهربان و خانم معلم مهرااد جسارت نکرده و پستی نذاشتم.

محمد جان،به نظرم شما داری به این مشکلت همینطور جازه بزرگ شدن میدی.من تقریبا تو سن و سال شما دچار وسواس شدید شدم.در حدی که شما حتی فکرش رو هم نمی تونی بکنی.

اوایل مساله خیلی پیش و پا افتاده بود اما من بهش توجه نکردم و تا جایی هم که تونستم بهش فرصت بروز دادم.به افکارم.افکاری که میدونستم اشتباهه.

نمیدونم شما تا چه حدی این افکار در شما رشد کرده و مسلط شده.اما به نظرم بهتره شما توصیه فرشته مهربان و رو هر چی زودتر عملی کنید و به یک روان شناس بالینی مراجعه کنید.این توصیه فرشته مهربان با کلمه " حتما " تاکید شده بود.پس جدیش بگیر.

همین امروز اقدام کن.نگران نباش خوب میشی.اما هر چه دیرتر اقدام کنی درمانتون مشکل تر و زمان بر تر خواهد بود.

فقط خدا :72::72::72:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط faghat-KHODA

سلام محمد اقا :72:

من مدتهاست که تاپیکت رو میخونم.اما با توجه به حضور فرشته مهربان و خانم معلم مهرااد جسارت نکرده و پستی نذاشتم.

محمد جان،به نظرم شما داری به این مشکلت همینطور جازه بزرگ شدن میدی.من تقریبا تو سن و سال شما دچار وسواس شدید شدم.در حدی که شما حتی فکرش رو هم نمی تونی بکنی.

اوایل مساله خیلی پیش و پا افتاده بود اما من بهش توجه نکردم و تا جایی هم که تونستم بهش فرصت بروز دادم.به افکارم.افکاری که میدونستم اشتباهه.

نمیدونم شما تا چه حدی این افکار در شما رشد کرده و مسلط شده.اما به نظرم بهتره شما توصیه فرشته مهربان و رو هر چی زودتر عملی کنید و به یک روان شناس بالینی مراجعه کنید.این توصیه فرشته مهربان با کلمه " حتما " تاکید شده بود.پس جدیش بگیر.

همین امروز اقدام کن.نگران نباش خوب میشی.اما هر چه دیرتر اقدام کنی درمانتون مشکل تر و زمان بر تر خواهد بود.

فقط خدا :72::72::72:

---

دوست خوب با سلام یه روانشناس بالینی خوب چطوری باید پیدا کنم چون اکثر دکترا فقط پ.ول میگرین و وقتی میری داخل مطب بدون راهنمایی که ثمر بخش باشه میگن خوش اومدی بخدا خودمم کلافه شدم میدونید چرا ؟ چون پیش خودم که 22تا 4 که میکنم میگم ما(البته بابام) 5 تومن خرج نما کردیم فقط بخاطر یه اشتباه کوچولو 240هزار پول به نمای بهتر ندادیم بدبختی از این شروع شد که من ابله از اوستای نما پرسیدم کودوم بهتر بود و اون میگفت اونیکی گونیا بود و قشنگتر درمیومد دیگه شنیدن این جمله همان و تا الان حسرت(در حد دیونگی)همان!! بربختی دیگه هم اینه که همون اوستای ما واسه همسایه هم میخواد نما بزنه و اگه مال اون از مال ما بهتر بشه تازه حسرت من شروع میشه نمیدونم چجوری این حسرت رو کنار بذارم همه ی کارایی که فرشته مهربان گفتند رو هم (مثل گفتن جمله ی مگه من چقدر میخوام عمر کنم که غصه ی اینچیزارو بخورم هم) انجام دادم اما هنوزهم همون حال رو دارم هی میگم کاش 1ماه پیش بود و این چیزا با این که میدونم حسرت خوردن بیخوده و دیگه اون روز برنمیگرده ولی به این دلیل که اون کاشی فروشی محل رفت و آمدمه هر زمان که از اونجا میگذرم حسرته بیشتر میشه بخدا خودم هم موندم چی کنم.

دوستتان کاش الان یه ماه پیش بود تا اینهمه حجمه ی غصه و حسرت بهم فشار نمیاورد باور کنید دیگه به دلیل همین حسرتها دل و دماغ هیچ کاری رو ندارم

روانشناس خوب سراغ ندارم.
تا بگردی پیدا کنی یه توصیه می تونم بهت بکنم. دانشگاه که می ری سرت شلوغه. به کارهای دانشگات برس. بعدش هم وقتی می بینی اعصابت خورده هی داری فکر می کنی تنها نمون برو پیش دوستات یا خونوادت یا اینکه برو بیرون نرم نرم با یه کفش خوب روی پنجه ی پا بدو. خسته می شی کم کم هم به مرور بدنت ورزیده می شه. احتمالا مفید باشه برات.

سلام اقا محمد.:72:

چی داری می کنی با خودت داداش!؟ :72::72:

شما تا حالا پیش هیچ روانشناسی رفتی یا فقط شنیدی که به فکر پولشونن؟ قبول دارم کمتر پزشکی تو این دوره زمونه پیدا میشه که دغدغه سلامتی بیماراش رو داشته باشه،اما هست.در ضمن احتمالا با چند تا تکنیک یا شایدم یه دوره مصرف قرص خوب میشی.خیلی هم قرار نیست بری پیششون و مشتری ثابت بشی که.

محمد جان،من نگران این نیستم که شما دو زار ضرر کردی.نگران این نیستم که لپ تاپی که خریدی بهترین لپ تاپ ممکن نبوده،نگران نمای خونتون هم نیستم ..... .

من نگران اینم که فردا وقتی ازدواج کردی زندگیت رو تبدیل به کابوس کنی.هم برای خودت هم برای اون بنده خدایی که با هزار امید بهت بله گفته.اصلا با این تفاسیر خیلی سخت میتونی یکی رو واسه ازدواج انتخاب کنی.بعدشم که خدا به داد برسه.

بازم تاکید می کنم.همین امروز اقدام کنم واسه درمان.اصلا بذار پولت رو بخورن.نوش جونشون فقط تو رو به زندگی عادی برگردونن.شما بچه که نیستی.چند جلسه میری می بینی اگه هیچ تغییری به نظر خودت نکردی برو پیش یکی دیگه.فقط برو.

فقط خدا :72::72::72:

دوستان عاجزانه ازتون میخوام کمکم کنید :54:واسه مشکلی که گفته بودم به توصیه فرشته مهربان و خانوم مهرااد دو جلسه رفتم پیش روان شناس و با صحبتایی که کرد حالم بهتر شد و کم کم داشتم این عذاب وجدان و حسرت از نما ی خونمون رو فراموش میکردم تا اینکه هفته پیش همسایه مون از همون نمایی که به خاطر فقط اشتباه اون موقع واسه خودمون نزدیم رو واسه نمای خونه خودشون زدن من حالم نه بدلیل حسادت بلکه برای حسرت و بیشتر عذاب وجدان چندین برابر خرابه و دیگه اصلا حال و روز خوبی ندارم هی پیش خودم میگم چی میشد اگه خونمون رو بفروشیم و بریم جای دیگه یا چی میشه که خودکشی کنم

سلام محمد جان :72:

چند روز خبری ازت نبود گفتم خدا رو شکر مشکلت حل شده.اما همین که اقدام کردی یعنی یه قدم رو به جلو.

خب با دو جلسه که نمیشه انتظار معجزه داشت.چیزی که 10 روزه برطرف بشه 10 روزه هم بر میگرده.به خودت فرصت بده.زمان نیازه.شاید به سال هم بکشه تا کاملا درمان شی.فقط نا امید و دلسرد نشو.

فکر نکنم روانشناسان تو حیطه وظایفشون تجویز دارو باشه.حتی اگه کاملا اشراف داشته باشن.

شما کاملا از وخامت شرایطتون گفتید؟

شما رو به روانپزشک ارجاع ندادن؟

نگفتن بازم بیاید؟

میشه یه خرده از مشاوره ای که رفتین و احیانا راهکارهاش بگید؟

خیلی اوقات دوست دارم پررنگ باشم تا بتونم از برخی امکانات سایت استفاده کنم.مثلا اینکه تاپیکتون رو در زمره تاپیکهای نیازمند حضور کارشناسان قرار بدم.

فقط خدا :72::72::72:

- - - Updated - - -

راستی این اخرش دیگه چی بود نوشتی بابا!!!!

خودکشی به خاطر سنگ نمای خونه!!!!! حتی شوخیش هم جالب نیست.از شما بعیده.

چی بگم روانشناسه یه ساله مطب زده شرایطم رو تا اونجایی که میشد بازش کردم و چند جمله و روش گفت و گفتش به سلامت بار دوم هم خودم رفتم و زیاد دفعه دوم گرم نگرفت و جیز جدیدی نداشت که راهنمایی کنه ولی بنده خدا خودش هم گفت اگه میخوای ریشه ای مشکلت حل بشه برو پیش روانشناس باتجربه تر این کار رو تا شنبه انجام میدم و جوابش رو خدمتتون میگم...راستی اگه امکانش باشه و این تاپیک رو تو تاپیک نیازمند کارشناسان قرا بدید واقعا لطف بزرگی کردید

- - - Updated - - -

چی بگم روانشناسه یه ساله مطب زده شرایطم رو تا اونجایی که میشد بازش کردم و چند جمله و روش گفت و گفتش به سلامت بار دوم هم خودم رفتم و زیاد دفعه دوم گرم نگرفت و جیز جدیدی نداشت که راهنمایی کنه ولی بنده خدا خودش هم گفت اگه میخوای ریشه ای مشکلت حل بشه برو پیش روانشناس باتجربه تر این کار رو تا شنبه انجام میدم و جوابش رو خدمتتون میگم...راستی اگه امکانش باشه و این تاپیک رو تو تاپیک نیازمند کارشناسان قرا بدید واقعا لطف بزرگی کردید

برادر من "به چیزی که دل نداره دل نبند"،هیچ چیزی موندنی نیست که داری حسرت میخوری ممکن بود لپتاپ apple میخریدی میشکست اونوقت چی؟و در ضمن قیاس خوبی نکردی تو واسه چیزهای بی جان حسرت خوردی داییت واسه کسی که دوست داشته و اینکه میترسی در آینده همین مشکل رو داشته باشی ولی به نظر من اگه نتونستی کسی رو که دوست داشتی و عقل ودلت باهاش بوده به هردلیلی کنارت داشته باشی، فرض رو بر این میذارم که تمام تلاشت رو کردی(که البته نکردی)چون غیر ممکن وجود نداره امـــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــا حق نداری زمانی که کس دیگه ای رو وارد زندگیت کردی اجازه بدی فکر نفر قبلی زندگیت هم از خیالت رد بشه چه به برسه به اینکه حسرتشو بخوری البته اینو گفتم با توجه به سرگذشت داییت خواستم بگم مقوله دل بستن به آدمها متفاوته،به ترست غلبه کن و به خودت اعتماد کن و خودتو دوست داشته باش و مسئولیت هر انتخابی که میکنی هم به عهده بگیر اگه نمیتونی اینکارهارو بکنی اونوقت بترس،حسرت یک لحظه ی گذشته رو نخون چون اگه تو گذشته زندگی کنی بازنده ای ولی شما مردی و مردها اصولا دوست دارن برنده باشن پس تمرین کن چیزی که گذشته رو فراموش کنی.

محمد جان من نمیتونم اسمتون رو تو اون تاپیک بذارم.ما اعضائ عادی این امکان رو نداریم.الان یه کاریش می کنم.


سلام دوستان پررنگ و مهربون.

لطفا این تاپیک رو در " تاپیک نیازمند حضور کار شناسان " معرفی کنید.


محمد جان این نهایت کاری بود که میتونستم بکنم.نگران نباش حله.

فقط خدا :72::72::72: