آقاي فرهنگ عزيز
سلام
لطفا فيلم سينمايي جابر بن حيان كه روز شهادت امام صادق را گذاشت حتما ببنيد
ادمها مي تونن خودشونو تغيير بدن مطمئن باشين . مدرك از اين بالاتر اگرم قبول ندارين كه من ديگه حرفي ندارم
نمایش نسخه قابل چاپ
آقاي فرهنگ عزيز
سلام
لطفا فيلم سينمايي جابر بن حيان كه روز شهادت امام صادق را گذاشت حتما ببنيد
ادمها مي تونن خودشونو تغيير بدن مطمئن باشين . مدرك از اين بالاتر اگرم قبول ندارين كه من ديگه حرفي ندارم
اینکه آدم می تونه تغییر کنه بحثی نداره،این تحمیل تغییره که ایراد داره.
خود دختر بايد تصميم بگيره كه قبول كنه مي تونه قبول نكنه آخه. ولي در كل تا بيشتر از اين وارد احساسات بيشتر نشده و فكراي خنده دار به ذهن برادرمون بيشتر نيفته بايد رك حرفشو بزنه . نه اينكه توسط ديگرون مخشو بزنه و مجبورش كنه با حجاب شه :43::43:
سلام
خودمو یه لحظه گذاشتم جای دختر واقعا گیر دادن یا اینکه بو ببره که مخشو زدن حس خیلی بدیه. ولی اگه بصورت یجور خواهش عاشقانه و درخواست محترمانه با کمال خوش رفتاری باشه اونطرف هم آدمه و سرشار از احساس پس رو حساب مرام و معرفت هم که باشه قبول میکنه اما فکر می کنم قبول کردنی که یکم تعقل هم داشته باشه بهتره.:305:
اینطور به نظر نمیرسه ، واقا همینطوره و تحمیل کردنه مثل اینکه از شما بخواد که شلوار صورتی جذب با پیرهن ریش ریش شده بپوشید...
من کاملا به شما حق میدم و میدونم که به من ربطی نداره اما ی توصیه اینه که توجه داشته باشید عفاف مهم تر حجابه ، وگرنه هستند و وجود دارند کسانی چادری مثل دوست خانم شما اگه بگم تعدادشون به اندازه همون بد حجاباس باورتون نمیشه ... اگه خانم مورد نظر شما اون عفاف و تعهد لازم رو درون خودش داره خیالتون راحت باشه...
سلام. دوست عزیز. افرادی که بی حجاب هستن بر اساس یک باور و فرهنگ عمل میکنند . اما بد حجابی به تمسخر گرفتن و جنگ با باور شماست. چطور میگید اینو میشه یک کاری کرد. از صحبت های شما میتونم میزان حجاب دختر مورد علاقه شما رو تصور کنم. قطعا رفتاری سنگین و معقول داره که شما علاقه مندش شدین. مقایسه من قیاس مع الفارق بود ، و مقایسه اتومبیل فروختن شما با باورهای یک انسان بجا و درست ؟ دوست عزیز. من بهتر از هر کس از افکار شما با خبرم. چون خودم هم مثل شما فکر میکنم. اما شهامت این رو دارم که به خواست طرف مقابلم احترام بذارم. حجاب به یک باور نیاز داره . اگر بدون باور باشه، هیچ ارزشی نداره. چرا به نماز خواندن و روزه گرفتن و باقی فرایض دینی دختر مورد علاقتون حساس نیستید؟ چرا از عقاید و ایمانش نمی پرسید. من میدونم. چون چیزی که در جمع دیده میشه و شما رو به اون مربوط میکنه حجابشه. اگر اون دختر نماز نخونه کسی نمیبینه اما میترسید با نوع حجاب ایشون شما رو به نوعی روشنفکری متهم کنند. آقای محترم. فکر نکنید اگر روسری همسرتون کمی به عقب رفت به بی غیرتی متهم خواهید شد. غیرت سیبیل کردی تاب دادن نیست. غیرت شوهر یعنی دفاع از حق زن در مقابل هر گونه بی عدالتی. یعنی ستون خانواده بودن. یعنی گذشت . یعنی دادن احساس آرامش به همسر. یعنی تلاش برای نزدیک شدن افکار. یعنی اینکه اون خانم احساس کنه تو تمام دنیا هیچ کس بیش از شما دوستش نداره. دوست عزیز. در جامعه ما در حق خانمها کوتاهی و بی عدالتی بسیاری میشه. کوچکترینش دادن حق طلاق به شوهره. چرا یک زن حق طلاق نداره؟ چرا اجازه نداره فرزند بیمارش رو بدون اجازه شوهرش بستری و عمل کنه؟ چرا برای هر چیز اجازه همسرش رو نیاز داره؟ و در مقابل این همه شوهر تنها برای همسر دوم نیاز به رضایت خانم داره؟ مسخره نیست؟ اگر من و شما زن آفریده شده بودیم معترض نبودیم؟ مگر من و شما صورتمون رو اصلاح نمی کنیم؟ مگر به موهامون سشوار نمی کشیم؟ ادکلن نمی زنیم؟ اگر با ایشون قرار ملاقات بذارید مایل نیستید مورد توجه ایشون واقع بشید؟ زن هم آرایش میکنه. ( البته تا اندازه ای که بیش از اندازه جلب توجه نکنه و شکل زننده به خودش نگیره،) چه ایرادی داره؟. این خصوصیت رو خدا در وجود خانمها قرار داده.من و شما نمیتونیم بخاطر میل خودمون سرکوبش کنیم. برادرم. حجاب تنها چیزی نیست که شما مشاهده می کنید. ببینید رفتار ایشون در بین دانشجوهای پسر چطوره؟ حجابشون در میهمانی های خانوادگی و دوستانه چطوره؟ در بین اقوام نزدیک اما نامحرم مانند شوهر خواهرچطور رفتار می کنند؟. قطعا میزان حجابشون در مواقع جشن با چیزی که شما در دانشگاه می بینید متفاوته. شما تنها نگاهتون به آرایش و روسری ایشونه.برایشان مشخص کنید با شرکت در مراسم مختلط و رقص های گروهی چه نظری خواهید داشت. قبل از اینکه با ایشون صحبت کنید برای خودتون تعریف کاملی از حجاب داشته باشید و بعد خواسته خودتون رو مطرح کنید. امیدوارم رضایت قلبی هر دو نفر شما جلب بشه. از نتیجه باخبرمون کن. موفق باشی.
- - - Updated - - -
سلام. دوست عزیز. افرادی که بی حجاب هستن بر اساس یک باور و فرهنگ عمل میکنند . اما بد حجابی به تمسخر گرفتن و جنگ با باور شماست. چطور میگید اینو میشه یک کاری کرد. از صحبت های شما میتونم میزان حجاب دختر مورد علاقه شما رو تصور کنم. قطعا رفتاری سنگین و معقول داره که شما علاقه مندش شدین. مقایسه من قیاس مع الفارق بود ، و مقایسه اتومبیل فروختن شما با باورهای یک انسان بجا و درست ؟ دوست عزیز. من بهتر از هر کس از افکار شما با خبرم. چون خودم هم مثل شما فکر میکنم. اما شهامت این رو دارم که به خواست طرف مقابلم احترام بذارم. حجاب به یک باور نیاز داره . اگر بدون باور باشه، هیچ ارزشی نداره. چرا به نماز خواندن و روزه گرفتن و باقی فرایض دینی دختر مورد علاقتون حساس نیستید؟ چرا از عقاید و ایمانش نمی پرسید. من میدونم. چون چیزی که در جمع دیده میشه و شما رو به اون مربوط میکنه حجابشه. اگر اون دختر نماز نخونه کسی نمیبینه اما میترسید با نوع حجاب ایشون شما رو به نوعی روشنفکری متهم کنند. آقای محترم. فکر نکنید اگر روسری همسرتون کمی به عقب رفت به بی غیرتی متهم خواهید شد. غیرت سیبیل کردی تاب دادن نیست. غیرت شوهر یعنی دفاع از حق زن در مقابل هر گونه بی عدالتی. یعنی ستون خانواده بودن. یعنی گذشت . یعنی دادن احساس آرامش به همسر. یعنی تلاش برای نزدیک شدن افکار. یعنی اینکه اون خانم احساس کنه تو تمام دنیا هیچ کس بیش از شما دوستش نداره. دوست عزیز. در جامعه ما در حق خانمها کوتاهی و بی عدالتی بسیاری میشه. کوچکترینش دادن حق طلاق به شوهره. چرا یک زن حق طلاق نداره؟ چرا اجازه نداره فرزند بیمارش رو بدون اجازه شوهرش بستری و عمل کنه؟ چرا برای هر چیز اجازه همسرش رو نیاز داره؟ و در مقابل این همه شوهر تنها برای همسر دوم نیاز به رضایت خانم داره؟ مسخره نیست؟ اگر من و شما زن آفریده شده بودیم معترض نبودیم؟ مگر من و شما صورتمون رو اصلاح نمی کنیم؟ مگر به موهامون سشوار نمی کشیم؟ ادکلن نمی زنیم؟ اگر با ایشون قرار ملاقات بذارید مایل نیستید مورد توجه ایشون واقع بشید؟ زن هم آرایش میکنه. ( البته تا اندازه ای که بیش از اندازه جلب توجه نکنه و شکل زننده به خودش نگیره،) چه ایرادی داره؟. این خصوصیت رو خدا در وجود خانمها قرار داده.من و شما نمیتونیم بخاطر میل خودمون سرکوبش کنیم. برادرم. حجاب تنها چیزی نیست که شما مشاهده می کنید. ببینید رفتار ایشون در بین دانشجوهای پسر چطوره؟ حجابشون در میهمانی های خانوادگی و دوستانه چطوره؟ در بین اقوام نزدیک اما نامحرم مانند شوهر خواهرچطور رفتار می کنند؟. قطعا میزان حجابشون در مواقع جشن با چیزی که شما در دانشگاه می بینید متفاوته. شما تنها نگاهتون به آرایش و روسری ایشونه.برایشان مشخص کنید با شرکت در مراسم مختلط و رقص های گروهی چه نظری خواهید داشت. قبل از اینکه با ایشون صحبت کنید برای خودتون تعریف کاملی از حجاب داشته باشید و بعد خواسته خودتون رو مطرح کنید. امیدوارم رضایت قلبی هر دو نفر شما جلب بشه. از نتیجه باخبرمون کن. موفق باشی.
سلام , ممنون ، حرف هاتون خیلی منطقی بود استفاده کردم.:72:
در واقع حرفای من یکم ساده انگارانه برداشت شده بود و درواقع چون طولانی میشد زیاد بازش نکردم. تو اینکه باید باورهای ایشون رو بسنجم شکی نیست و تا حدودی این کار رو کردم.من در مشهد زندگی میکنم و اینجا یک شهر مذهبی هستش.مثلا ایشون به زیارت حرم میرن , نماز میخونه , روزه میگیره , راهیان نور میره ! و از اینکه من آدم تقریبا مذهبی ای هستم خوششون میاد,البته جلوی پسرای دیگه حول نمیشه و راحت حرف میزنه, از این تیپ آدمهاست و بقیه اش رو تقریبا باید خودتون حدس بزنید.در ضمین یکی دیگه از دلایل انتخابم این بوده که ایشون با روابط دوست پسر/دختری مخالف اند و با کسی دوست نمیشند(و در این مورد هم عقیده ایم) و با من هم که ارتباط دارند هنوز من رو با فامیل صدا میکنند یا افعال رو جمع میببند هنوز "شما" تبدیل به "تو" نشده شاید من از دستم در بره و بخوام یکم شیطنت کنم اما ایشون چارچوب رابطه رو حفظ کرده! تو شروع این ارتباط من هرچی سرمایه اجتماعی داشتم خرج کردم و رو همین حساب اعتماد کرده بنده خدا که ارتباط شکل گرفته , البته خانواده ها هم بی تاثیر نبودند.خلاصه من به پاکی ایشون عقیده دارم. اما اما اما :
بله من می ترسم که اطرافیانم به ظاهر ایشون و گذشته من نگاه کنند و جور دیگه ای فکر کنند(اگه بگم حرف مردم برام مهم نیست شاید غلو نباشه اما حرف فامیل و نزدیکان روم اثر میزاره)
بله من می ترسم که بعدا مورد بالا باعث تردید من بشه.
بخاطر همینه که سعی دارم موضوع رو یه جور حلش کنم.پیش خودم حل شده است.
در مقطع کنونی در پی پیش آوردن موقعیت خوب هستم برای بیان بیشتر عقایدم و این موضوع و ارزیابی عقایدشون.
باز هم سپاسگذارم دوست عزیز
دوست عزیز:72:به نظر من اولا پیرو صحبتهای جناب فرهنگ27 حتی فکر هم نکنین به تغییر ایشون ، چون اساسا فکر عوض کردن همسرکاملا اشتباهه...شما یا ایشون رو با مجموعه خصوصیاتی که الان دارن بپذیرین یا فراموششش کنید...دوم اینکه به نظر من پاکی و وفاداری طرف اصله و از هرچیزی مهمتره...ظاهر و پوشش درحدی که شما عنوان میکنین از نظر من جزئیاته...اگه کسی واقعا وفادار و متعهد باشه چه بسا با مانتوی کوتاه و آرایش وموهای بیرون به احدی اجازه دست درازی یا فکر بد در مورد خودش رو نده...و خدای ناکرده کسی هم که اهل خیانت و هوسبازی باشه اگه توی صدتا چادر بپیچیش و برزنت دورش بکشی کار خودش رو میکنه...از نظر من اصل شخصیت انسانی و تربیت و شعور آدماس نه میزان وضخامت پارچه ولباسای دور تنشون یا چند سانت موی بیرون از روسری..
- - - Updated - - -
- - - Updated - - -
سلام
من خودم قبل از اينكه به چادر اعتقاد قلبي پيدا كنم يك خواستگار داشتم كه خيلي دوستم داشت.هر چي ميگفتم ميگفت باشه.هر بهونه اي آوردم كه بگم عقايد ماباهم جور در نمياد باز بحثو عوض ميكرد وفرداش با دليل ديگه ميومدن.كه خوشبختانه خدا كمك كرد با يه بهونه رفت سراغ زندگيش.
از من ميخواست به خاطر خانوادش كه مثل شما بودن چادري بشم.منم چند بار بهش گفتم من اصلا دوست ندارم وپدرم منو در انتخاب حجاب آزاد گذاشته اونوقت چيزي رو كه كوچكترين اعتقادي بهش ندارم وحتي ازش متنفرم سرم كنم؟من همينطورم.اگر مورد پسندم بازم بيا وگرنه ديگه نيا.
فرداش ميومد ميگفت باشه فقط دوران عقد سرت كن اونم خودم دوست ندارم اما به احترام مامانم...
شما بايد تكليف خودتونو روشن كنيد.
اگر اونقد مومنيد كه ميگيد پس نبايد به يك دختر مانتويي كه اندامش ديده ميشه وآرايش ميكنه وموي سرش بيرونه اونقد نگاه كنيد كه خوشتون بياد وبريد خواستگاريش.وحالا چون خودتون جذب زيبايي ظاهريش شديد(والبته بعدش تحقيق كرديد وصد البته دختر خوبي بوده) نميخوايد يكي مثل خودتون بهش نگاه چپ بندازه ازش ميخوايد چادر بپوشه.
بهتره هر چه زودتر بهش بگيد شرطتون براي ازدواج چادره.اونطوري اونم بيشتر از اين به شما دلبسته نميشه وشما هم به گناه نميفتيد.
خيلي حرف دارم چون من هم بيحجاب بودم وهم حجابو الان از ته دلم قبول دارم.
اما فقط با همين جمله حرفمو تموم ميكنم.هيچ چيزي با اجبار موندگار نيست.شك نكنيد.
- - - Updated - - -
سلام
من خودم قبل از اينكه به چادر اعتقاد قلبي پيدا كنم يك خواستگار داشتم كه خيلي دوستم داشت.هر چي ميگفتم ميگفت باشه.هر بهونه اي آوردم كه بگم عقايد ماباهم جور در نمياد باز بحثو عوض ميكرد وفرداش با دليل ديگه ميومدن.كه خوشبختانه خدا كمك كرد با يه بهونه رفت سراغ زندگيش.
از من ميخواست به خاطر خانوادش كه مثل شما بودن چادري بشم.منم چند بار بهش گفتم من اصلا دوست ندارم وپدرم منو در انتخاب حجاب آزاد گذاشته اونوقت چيزي رو كه كوچكترين اعتقادي بهش ندارم وحتي ازش متنفرم سرم كنم؟من همينطورم.اگر مورد پسندم بازم بيا وگرنه ديگه نيا.
فرداش ميومد ميگفت باشه فقط دوران عقد سرت كن اونم خودم دوست ندارم اما به احترام مامانم...
شما بايد تكليف خودتونو روشن كنيد.
اگر اونقد مومنيد كه ميگيد پس نبايد به يك دختر مانتويي كه اندامش ديده ميشه وآرايش ميكنه وموي سرش بيرونه اونقد نگاه كنيد كه خوشتون بياد وبريد خواستگاريش.وحالا چون خودتون جذب زيبايي ظاهريش شديد(والبته بعدش تحقيق كرديد وصد البته دختر خوبي بوده) نميخوايد يكي مثل خودتون بهش نگاه چپ بندازه ازش ميخوايد چادر بپوشه.
بهتره هر چه زودتر بهش بگيد شرطتون براي ازدواج چادره.اونطوري اونم بيشتر از اين به شما دلبسته نميشه وشما هم به گناه نميفتيد.
خيلي حرف دارم چون من هم بيحجاب بودم وهم حجابو الان از ته دلم قبول دارم.
اما فقط با همين جمله حرفمو تموم ميكنم.هيچ چيزي با اجبار موندگار نيست.شك نكنيد.
- - - Updated - - -
اگر حرفام كمي تند بود ببخشيد.منم مثل بقيه نظرمو گفتم.شما ميتونيد از عقايدخودتون دفاع كنيد.
سلام , از لطفتتون ممنونم که تجربیاتتون رو در اختیارم گذاشتین
نه حرفاتون تند نبود, راستش اون قسمت که گفتید نگاه چپ و این حرفا یکمی از حرفتون ناراحات شدم البته شما حق دارین اینطوری برداشت کنید اما من این خانوم رو روزای اول دانشگاه دیدم و اولین جرقه صورت معصومشون تو یک نگاه ناخودآگاهانه روم اثر کرد ولی تو خودم پنهان کردم. من توی دانشگاه طوری ام که به محض ورود دیگه تنها نیستم همیشه دورو برم یکی هست, تو کلاسا هم همیشه ردیف اول میشینم :303: اصلا تحت هیچ شرایطی نزدیکترین دوستام هم نمیدونستن که من به ایشون علاقه دارم. حتی من نگاه نمیکردم به ایشون که خدای نکرده کسی فکر بدی نکنه(البته نه فقط به ایشون به هیچ کس نگاه نمی کردم) این علاقه که از نگاه ناخواسته شروع شد کم کم رفتارهاشون هم مثل چیزی بود که من می خواستم.تو طول این دوسال همش خودم رو سرزنش می کردم که چرا به دختر مردم نگاه کردم و اینکه در موردش فکر میکنم دیگه گذشت تا اینکه دیگه نمیتونستم طاقت بیارم و می ترسیدم که عروس بشه واسه همین به دوستم که خانومش همکلاسی مونه گفتم و رفت باهش صحبت کرد و بعدش هم به مادرم و خواهرم گفتم و اونم همزمان به خانوادش. ببخشید طولانی شد.
متاسفانه این روزا دنیای چند رنگیه و اصلا ظاهر و باطن ادمها یکی نیست, خودم دیدم چادری هایی که تحت پوشش چادر چه کارا که نکردن. من نمیگم چادر من میگم حد و حدود عرف. ولی اهل گیر دادن و تعصب بازی در آوردن هم نیستم.
زیاد گیر نیستم اما همچنان امیدوارم :)
- - - Updated - - -
سلام , از لطفتتون ممنونم که تجربیاتتون رو در اختیارم گذاشتین
نه حرفاتون تند نبود, راستش اون قسمت که گفتید نگاه چپ و این حرفا یکمی از حرفتون ناراحات شدم البته شما حق دارین اینطوری برداشت کنید اما من این خانوم رو روزای اول دانشگاه دیدم و اولین جرقه صورت معصومشون تو یک نگاه ناخودآگاهانه روم اثر کرد ولی تو خودم پنهان کردم. من توی دانشگاه طوری ام که به محض ورود دیگه تنها نیستم همیشه دورو برم یکی هست, تو کلاسا هم همیشه ردیف اول میشینم :303: اصلا تحت هیچ شرایطی نزدیکترین دوستام هم نمیدونستن که من به ایشون علاقه دارم. حتی من نگاه نمیکردم به ایشون که خدای نکرده کسی فکر بدی نکنه(البته نه فقط به ایشون به هیچ کس نگاه نمی کردم) این علاقه که از نگاه ناخواسته شروع شد کم کم رفتارهاشون هم مثل چیزی بود که من می خواستم.تو طول این دوسال همش خودم رو سرزنش می کردم که چرا به دختر مردم نگاه کردم و اینکه در موردش فکر میکنم دیگه گذشت تا اینکه دیگه نمیتونستم طاقت بیارم و می ترسیدم که عروس بشه واسه همین به دوستم که خانومش همکلاسی مونه گفتم و رفت باهش صحبت کرد و بعدش هم به مادرم و خواهرم گفتم و اونم همزمان به خانوادش. ببخشید طولانی شد.
متاسفانه این روزا دنیای چند رنگیه و اصلا ظاهر و باطن ادمها یکی نیست, خودم دیدم چادری هایی که تحت پوشش چادر چه کارا که نکردن. من نمیگم چادر من میگم حد و حدود عرف. ولی اهل گیر دادن و تعصب بازی در آوردن هم نیستم.
زیاد گیر نیستم اما همچنان امیدوارم :)