-
سلام نسرین جان.
قبلا هم گفتم نمیخوام تاپیکت حالت چت بگیره. اما ناگزیر پاسخت رو میدم مطمئنا آخرین پستی خواهد بود که میذارم.
این برداشت های تند و تیزی که از حرف های من و سایر دوستان میکنی و واکنش های شدیدی که نشون میدی رو چندبار گذاشتم به حساب زودرنج شدنت از این شرایط. هنوز هم سر حرفم هستم و بهت حق میدم.
اما تنها به عنوان یک دوست مجازی، میخوام بهت هشدار بدم. اگه سعی نکنی دیدت رو تغییر بدی، بدجور اذیت میشی و بدتر از اون پسرت داغون میشه.
تو نمیتونی یک پیله دور خودت و پسرت بکشی و سه تایی با خدا زندگی کنین.
تو میخوای درس بخونی، بری سر کار، تو همین جامعه زندگی کنی و با افراد زیادی در تعامل باشی، باید سعی کنی ظرفیت روحیت رو بالا ببری.
یکی مثل من یا یک کاربر دیگه که نه میشناسیمت نه نیتی جز کمک کردن داریم که بخوایم حرف نامربوطی بزنیم، بلافاصله موضع میگیری و انگار همه آدم ها رو میذاری تو یه دسته که کمی بهتر از شوهرت هستن. چه برسه به اینکه در آینده کسی بخواد با حرفی یا عملی برنجوندت.
اونم تو جامعه ای که شاید تفریح خیلی ها تیکه انداختنه.
چه جوری میخوای زندگی کنی؟
همه آدم هایی که باهاشون در ارتباطی که محدود به خونوادت نمیشن که مشکلت رو بدونن.
تو پست قبلیم گفتم نمیخوام نصیحت کنم. اونم تو شرایط روحی الانت. اما دیدم بی حوصله تر و زودرنج تر از این حرفهایی و چون یک پسر کوچولو داری بهتره یکم با خودت و آدم ها مهربونتر باشی تا تو اخلاق پسرت تأثیر سوء نذاره.
میدونم پیش مشاوره میری.
ادامه بده و بیشتر از حالات روحی خودت بگو.
این آخرین پستم بود. چون همه حرف هایی که فکر میکردم کمکت میکنه رو گفتم. امیدوارم با تصمیم خوبی که گرفتی بهترین زندگی رو برای خودت و پسرت بسازی.
موفق باشی:43:
-
سلام
اول باید بگم خیلی ممنونم از شما که اینقدر منو راهنمایی میکنید
حرف مردم مثل واکسیناسیون شدن یه مدت درست آدم تب میکنه زود رنج بشه ولی عوضش واکسینه میشه برای همیشه عوضش واقعا مثل کوه قوی میشه در بدترین حالات حتی و واقعا خدارو شکر داره
شاید من درآینده قرار فردی بشم که خیلی از آدم ها به من تکیه کنن براشون امید بشم شاید برای کسانی که حالشون از امروز من بد تره باید برای اون موقع آماده بشم تا زلزله ی ده ریشتری هم منو از جا در نیاره
ممنونم منم امیدوارم که شما هم توی زندگیتون موفق و پیروز باشید .و بازهم که توی این مدت منو مثل خواهرتون دونستید شاید از توی دنیای مجازی نشه کمک کچند دانی کرد ولی یه مرحمی بودید متشکرم
بعضی وقتا آدم مشاوره هم لازم نداره فقط باید یه مدت تنها باشه تا هدفشو برای همیشه مشخص کنه از زندگی این دنیا از زندگی دراون دنیا چون بعضی مشاوره ها هم حرفتو نمیتونن بخونن چون اونا تمام زندگی تورو که نمیدونن خدایا دوست دارم برای همیشه مثل همیشه مثل همیشه آرومم میکنی فقط تو
- - - Updated - - -
شایدکه نه حتمی تمام زندگیه ی تا دیروز همش برام خاطره میشن حالا یه سری خاطرات خوب یه سری خاطرات بد البته بد نیست بیشتر ترش از هر دو خاطره باید درس بگیرم تا فردامو بسازم فردایی که شاید خودم هم باور نمیکردم همون که همیشه توی آرزوهام بود از طفولیت اینکه بتونم بیشتر موثر باشم تا متاثر حالا دیگه وقتی یه مطلقه رو میبینم نه بهش احساس ترحم میکنم نه احساس بد چون میدونم چقدر این دوحس براش بدن فقط مثل یه دوست میمونم باش مثل همه دوستام باهاش رفتار میکنم و بهش این امید میدم که فردایی هست که شاید انقدر زیبا باشه که خدا از تو اسمون بگه فتبارک الله احسن الخالقین آره اون روز برای همه هست برای همه فقط باید به قلبمون ایمان داشته باشیم لازم نیست باهاش حرف بزنیم سکوت کنیمک و فقط صداشو بشنویم که داهر میکه هر ثانیه یه تپش قلب جدید هر ثانیه یه نفس جدید که همش نشونه اینه که دنیا همینجوری نمیمونه مثل سیب هزار جور دور میخوره تا برسه زمین
- - - Updated - - -
فرض کنید من 10 ساله دیگه ینی بشه 34 سالم بیام اینجا بگم واقعا حس میکنم خدا داره از توی آسمون نگاه میکنه و خدا هم از زیبایی زندگی من به وجد اومده البته اون موقع فکر نکنم دیگه وقت کنم بیام اینجا ولی میام و میگم زندگیمو که ساختم