نمایش نسخه قابل چاپ
بیشتر ما انسانها نکات منفی و گاها زشتی در زندگیمون داریم. اما خیلی از افراد به این صفتها و اعمال زشت اعتراف نمیکنن. شما هنوز قدرت تشخیص و تمیز دادن خوب و بد رو به خوبی درک میکنی. اگر به عنوانهای موضوعاتی که نوشتی توجه دوباره کنی میبینی یکسره از خودت بخاطر رفتار های ناپسند انتقاد کردی. این نشون میده که روح و احساس سالمی داری. روانت هنوز پاک و لطیفه. وجدانت بیداره. کافیه کمی بیشتر روی خودت کار کنی. به خودت فرصت بده. شاید خانم پووه جدیدی شکوفا بشه که قبلا از توانایی هاش آگاه نبودی.
نه آقا مجید.
آدم خودش خودشو بهتر از هر کسی میتونه بشناسه.
من خودم میدونم که اصلا به درد ازدواج نمیخورم.
امروز هم فکر کنم فقط چون حس کردم یکی دوستم داره هیجان زده شدم.
ولی وقتی خودم هدفی برای خودم ندارم چه فایده؟ همینجوری تفریحی که نمیشه ازدواج کرد!!!
هدف از آسمون که نمیاد بیفته تو بغلت. باید برنامه ریزی کنی و بسازیش. کاری نکن که فردا مدیون دلت بشی. :305:شاید این همون فرصتی هست که چند سال منتظزش بودی. از دستش نده. تلاشت رو بکن. نترس. شاید خدا این شخص رو فرستاده که از فکرهای اشتباه گذشته دورت کنه. :323:
برای جبران اشتباهات گذشته باید جنگید. در اصل زندگی به واسطه همین تلاشها و پیروزیهاست که قابل تحمل میشه. حس شیرین بدست آوردن. توانستن. غلبه کردن. شدن. پیروز شدن.
حداقل اگر نشد هم پیش وجدان خودت شرمنده نیستی که کم آوردی. تو دلت میگی من تلاشم رو کردم. حتما در تلاش بعدی با استفاده از این تجربه بهتر عمل میکنم.
- - - Updated - - -
هدف از آسمون که نمیاد بیفته تو بغلت. باید برنامه ریزی کنی و بسازیش. کاری نکن که فردا مدیون دلت بشی. :305:شاید این همون فرصتی هست که چند سال منتظزش بودی. از دستش نده. تلاشت رو بکن. نترس. شاید خدا این شخص رو فرستاده که از فکرهای اشتباه گذشته دورت کنه. :323:
برای جبران اشتباهات گذشته باید جنگید. در اصل زندگی به واسطه همین تلاشها و پیروزیهاست که قابل تحمل میشه. حس شیرین بدست آوردن. توانستن. غلبه کردن. شدن. پیروز شدن.
حداقل اگر نشد هم پیش وجدان خودت شرمنده نیستی که کم آوردی. تو دلت میگی من تلاشم رو کردم. حتما در تلاش بعدی با استفاده از این تجربه بهتر عمل میکنم.
همین الان دیدم دوباره اس ام اس زده.
ولی حوصلشو ندارم.
جوابشو ندادم.
حس میکنم خیلی خوابم میاد. با اینکه بعد از ظهر هم کلی خوابیدم و عصر هم قهوه خورده بودم. اما الان حس میکنم خیلی خوابم میاد.
دلم میخواد اصلا بی خیال زندگی بشم. منظورم خودکشی نیست. دلم میخواد اصلا هیچ کس برام مهم نباشه. هیچی برام مهم نباشه. آزاد آزاد و بی قید بتونم برای خودم خوش باشم. منظورم از بی قیدی هم بی بندو باری نیست. ولی دلم میخواد واسه خودم باشم. راحت. بدون استرس احساس مسئولیتی نسبت به کسی. بدون استرس اینکه روی کسی تاثیر دارم. اصلا حوصله مسئولیت داشتن رو ندارم. حوصله اینکه باری رو دوشم حس کنم ندارم. واقعا فقط میخوام راحت باشم.
احساس میکنم خیلی خالی ام. مغزم، قلبم، ذهنم انگار پوک پوک پوکه. هیچ حسی ندارم. خاموش خاموش.
فقط دلم میخواد بخوابم.
- - - Updated - - -
همین الان دیدم دوباره اس ام اس زده.
ولی حوصلشو ندارم.
جوابشو ندادم.
حس میکنم خیلی خوابم میاد. با اینکه بعد از ظهر هم کلی خوابیدم و عصر هم قهوه خورده بودم. اما الان حس میکنم خیلی خوابم میاد.
دلم میخواد اصلا بی خیال زندگی بشم. منظورم خودکشی نیست. دلم میخواد اصلا هیچ کس برام مهم نباشه. هیچی برام مهم نباشه. آزاد آزاد و بی قید بتونم برای خودم خوش باشم. منظورم از بی قیدی هم بی بندو باری نیست. ولی دلم میخواد واسه خودم باشم. راحت. بدون استرس احساس مسئولیتی نسبت به کسی. بدون استرس اینکه روی کسی تاثیر دارم. اصلا حوصله مسئولیت داشتن رو ندارم. حوصله اینکه باری رو دوشم حس کنم ندارم. واقعا فقط میخوام راحت باشم.
احساس میکنم خیلی خالی ام. مغزم، قلبم، ذهنم انگار پوک پوک پوکه. هیچ حسی ندارم. خاموش خاموش.
فقط دلم میخواد بخوابم.
:72::72::72::72::72::72::72::72::72::72:اگه می خای دوباره روزای خوش زندگیت برگردن و اون احساسات منفی دست از سرت بردارن باید بهترین کار و بهترین انتخاب رو تو هرلحظه زندگیت داشته باشی.نقل قول:
نوشته اصلی توسط Pooh
کلا تو این تاپیک خ احساساتی شدی و همین باعث این همه بالا پایین رفتنت شده ارام باش و همون طور که واسه خریدن زمان مصرف می کنی واسه ازدواجت بشین زمان مصرف کن حلاجی کن ببین می تونی باهاش خوشبخت بشی یا نه!!!
پو جان بر اساس تجربه افسردگی ای که خیلی سال پیش داشتم (ممکنه واسه شما اینطور نباشه. من اونوقتا اصلا نمی دونستم افسرده ا م دکترم نرفتم) این حالت نوسانی که داری اینکه یه روز ناراحتی یه روز خوشحال تلاشیه واسه بهبودیت. یعنی داری سعی می کنی از افسردگی صرف که هر روز بی تفاوت بودی بیرون بیای. خوبه دکتر هم میری.
در مورد اینکه نوشته بودی احساسات منطقی نداری و احساساتت بچگانه است، احساس مگه منطقی هم میشه؟؟ نه. احساس و منطق به هم کاری ندارن. احساس مال کودک درونه. منطق هم مال بالغه. پس احساستو سرزنش نکن. اما با بالغت بهش نظارت کن. بالغت چی کار باید بکنه؟ همین کاری که دوستان می گن کاسب کارانه و دو دو تا چهار تا با خواستگارت جلو برو که اگه خوبه از دستش ندی و اگه دیدی به هم نمی خورین بتونی بفهمی.
تو با بالغت باید تصمیم بگیری که می خوای با ایشون ازدواج کنی یا نه. اما الان داری با کودک درونت تصمیم می گیری که کلا نمی خوای ازدواج کنی. کودک درون باید از احساس برات بگه. تصمیمو باید بالغ بگیره. هر دوشون همدیگه رو همراهی می کنن.
5 سال عذاداری واسه عشقی که تموم شده کافیه.
موفق باشی.
مهرااد و مینوش عزیز ممنونم.
مهرااد جان وقتی من میدونم افسردگی دارم، وقتی میدونم حال و حوصله زندگی ندارم، وقتی میدونم کافر شده ام، وقتی میدونم میل جنسی ندارم و .... بهترین کار و بهترین انتخاب چیه؟؟؟
خب خداییش به درد ازدواج نمیخورم. جز اینه؟؟؟
انتخاب درست اینه که بیام با زندگی یکی دیگه بازی کنم؟
انتخاب درست اینه که بیام به یکی واقعیتهای خودمو نگم و خودمو یه جور دیگه بهش جلوه بدم؟؟
اینا نیست. میدونم شما هم منظورتون اینا نیست.
شما میگید دست بردار. از افسردگی. از بی هدف زندگی کردن.
من میگم زندگی به نظرم پوچه پوچه. حتی جدی ترین مسائل زندگی هم برام مثل یه سرگرمی و تفریحه.نمیتونم زورکی به خودم هدف تزریق کنم. نمیتونم وقتی درونا هیچی برام معنا نداره خودمو گول بزنم.
مینوش جان، آره احساس هم باید منطقی باشه. این همه احساسات غیر منطقی توی این تالار........
من عزاداری گذشتموم نمیکنم. فقط پی بردم که چیزی که توی گذشته بودم غلط بود. گرچه خالصانه و با تمام و قلب و عقلم فکر میکردم درست بوده. ولی اگه درست بود نباید نتیجه خطا میداد. اگر نتیجه خطا داده پس درست نبوده.
احساسات دیروز من هم غلط بود. بچگانه و غیرمنطقی بود.
اگه عزاداری گذشته رو نمیکنی و در این حال فهمدی در دیروز در اشتباه بودی ولی امروزنقل قول:
نوشته اصلی توسط Pooh
باید خیلی هم خوشحال باشی از غفلت بیدار شدی و باید امروزت و فردات رو دیگه در غفلت نگذرونی نه اینکه ناراحت این باشی دیروزت چطور بودی
اصلا کاری به دیروزم ندارم.
ولی به دیروز های دورترم چرا. یعنی نه اینکه کار داشته باشم. ولی تاثیر خوبی روم نداشتن.بهم یاد دادن منم دلسنگ باشم.هرگز به کسی دل نبندم. مگر وقتی که بین و من و کسی خطبه عقد جاری شد و تموم شد رفت. همین.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط Pooh
ببین پو جان همه ادما یه سری نیاز روحی دارن مثل نیازهای جسمی. همونطور که نرسیدن اب به بدن اسیب می رسونه ارضا نشدن نیازهای روحیت هم حالت رو بدتر می کنه!
حرف اخر من به شما اینه: آیا از زندگیت راضی هستی؟ اگه جوابت مثبته پس این یعنی روشت تا الان درست بوده ، دستش نزن تنظیمه تنظیمی!
اگه جوابت منفیه:
اگه دوست داری زندگیت عوض شه
اگه دوست داری با نشاط باشی و حضورت به دیگران نشاط بده، دیگرانی که به کمکت نیاز داشته باشن
اگه دوست داری کسی دوستت بداره و تو از این جهت سیرابش کنی
اگه دوست داری کسی رو عاشقانه دوست داشته باشی
اگه دوست داری وجودت هم واسه خودت مفید باشه هم واسه تن خسته دیگران
.
.
اگه می خای از خودت راضی باشی
پس نیاز داری یه خونه تکونی اساسی تو ذهنت انجام بدی. انتخاب با خودته! تا
چشمی داری که باهاش م یبینی
تا گوشی داری که باهاش می شنوی
تا پایی داری که باهاش می تونی راه بری
تا دستی داری که باهاش می تونی کاری بکنی
کاری بکن. انتخاب با خودته. شما هیچیت نیست این افکاری که باهاش دست به گریبانی همه تو برهه ای زمان با شدت و تفاوت بیشتر و کمتر از شما درگیرن.
*************
احتمالا آخرین پستم واسه شماست. براتون آرزوی بهترینا رو دارم.
یه چیز بگم تو گلوم گیر کرده شما هیچ مشکلی نداری جز اینکه زود خسته میشی. تو هجوم افکار و احساساتت برنده معمولن احساساتت هستن. من که دوستت دارم و مطمینم قابلیت زیاد داری ولی حیف که تصمیم گرفتی چشمات رو رو همش ببندی. در هر صورت انتخاب با خودته دوست من.:72: