شمیم رمضان

الهی! به حقّ خودت حضورم ده و از جمال آفتاب آفرینت نورم ده .
الهی! ما همه بیچاره ایم و تنها تو چاره ای ، و ما همه هیچ کاره ایم و تنها تو کاره ای .
الهی! از پای تا فرقم ، در نور تو غرقم . « یا نورَ السموات و الارض ، أنعمتَ فَزِدْ »
الهی! وای بر من اگر دانشم رهزنم شود و کتابم حجابم .
الهی! چون تو حاضری چه جویم و چون تو ناظری چه گویم .
الهی! چگونه گویم نشناختمت که شناختمت ، و چگونه گویم شناختمت که نشناختمت .
الهی! خودت می دانی که دریای دلم را جزر و مدّ است ؛ «یا باسط» بسطم ده ، و «یا قابض» قبضم کن.
الهی! ناتوانم و در راهم و گردنه های سخت در پیش است و رهزن های بسیار در کمین و بار گران بر دوش .
الهی! از روی آفتاب و ماه و ستارگان شرمنده ام ، از انس و جان شرمنده ام ، حتّی از روی شیطان شرمنده ام ، که همه در کار خود استوارند و این سست عهد ، ناپایدار.
الهی! عاقبت چه خواهد شد و با ابد چه باید کرد ؟
الهی! عارفان گویند « عرِّفنی نفسَک » ، این جاهل گوید «عرِّفنی نفسی»
الهی! همه گویند خدا کو ، حسن گوید جز خدا کو.
الهی! همه از تو دوا خواهند ، و حسن از تو درد .
الهی! آن خواهم که هیچ نخواهم.


فرازهایی از یک نامه الهی از علامه حسن زاده آملی :72:

http://www.hamdardi.net/imgup/659065eac72ff51059.jpg

حاج میرزا اسماعیل دولابی رحمه الله علیه




*شب‌های ماه رمضان است، اغلب شما جوان هستید، وضو بگیرید، نماز بخوانید ، کم حرف بزنید، کم قصه بگویید، این چیزهایی که در تلویزیون نشان می‌دهند برای تفریح است یا برای بچه‌ها،،
شما که روزه دارید کمتر این و آن را گوش دهید.



*کمی به کارهایتان برسید. نیم ساعت یا یک ساعت بعد از نماز در سجاده بنشینید و خدا را یاد کنید. افطار که کردید، بدنتان که آرام گرفت، یه دعایی، یه ثنایی یک دقیقه خدا را یاد کنید. با خودتان خلوت کنید. به قرآن نگاه کنید. یا اینکه اصلا ساکت بنشینید. این خیلی قیمتی است. آدم افطار حقیقی را با خدا می‌کند. افطار حقیقی که خوردن نیست.



*اولیای خدا چه چیزی برداشت کردند که وقتی به این ماه می‌رسیدند مثال بارز “وَاشتاقُ الی قُربِکَ فِی المَشتاقین” بودند.
بی شک به خدا اطمینان داشتند و در هر حال رضا بودند،، آدم‌ها برایشان فرقی نمی‌کرد و همه را به دید الهی می‌دیدند . مریضی و بی پولی و مرگ و غم و غصه و حتی شادی‌ها برای آنها نشانه است از سلطان السلاطین .



*چرا ما به خدا اعتماد و اتکا نمی کنیم در صورتی که می دانیم کسی ما را اندازه او دوست ندارد و به فکر ما نیست و توکل بر غیر او خسران دنیا و عقباست.
“خابَ الوافِدونَ عَلی غَیرِکَ وَ خَسُرَ المُتَعَرِضُونَ الاّ لَک” یک راهنمایی برای آنهایی که دلشان در حال تپش است: عارف فانی سید هاشم حداد (ره) میفرمایند:
همت عالی دار، به چیزهای کوچک قانع مشو ، اینقدر دور خود نگرد‌، به او بسپار و جلو برو .



*مرد باید عالی همت باشد. حیف است کسی که می‌خواهد به محضر سلطان السلاطین حضور یابد در راه مثلا از گدای سر گذر چیزی بخواهد.”



*هر جا غصّه دار شدی استغفار کن. استغفار امان انسان است.



*یکدیگر را (شناخته و ناشناخته، در این ماه دعا کنیم، به یک صلوات)
اللهم صلّ علی محمد و آل محمد و عجّل فرجهم:72:

سرخپوست پیری برای کودکش از حقایق زندگی چنین گفت :
در وجود هر انسان، همیشه مبارزه ایی وجود دارد ، مانند مبارزه ی دو گرگ ،،،
که یکی از گرگها سمبل بدیها مثل : حسد ، غرور ، شهوت ، تکبر ، خود خواهی و ...
دیگری سمبل مهربانی، عشق ، امید، و حقیقت است.

کودک پرسید :
پدر کدام گرگ پیروز می شود؟
پدر لبخندی زد و گفت : گرگی که تو به آن غذا می دهی .

اللهم صلّ علی محمد و آل محمد و عجّل فرجهمhttp://www.hamdardi.net/images/smilies/72.gif

این هفته کلا مثل هکرها داشتم یه کد رو میشکستم، بعد از پنج روز بالاخره دارم موفق میشم ولی هنوز تموم نشده
ولی حداقل خوبیش اینه به روزه بودنت توجه نمیکنی، هر چند روزه برای من سخت نیست گرفتنش، شبا هم مثل جغد بیدارم و البته روزها هم نمیخوابم و دقیقا وقت سحری که میشه اصلا میل به غذا ندارم و بیشتر روزها رو بدون سحری گرفتم و حتی آب هم نمیخورم، ولی زولبیا بامیه رو خیلی دوست دارم و چایی هم ولی دقیقا همون لحظه که دارم زولبیا بامیه میخورم یه روح خبیث:97: میاد بالای سرم و میگه بسه بر نفست غلبه کن و اینقدر بهشون نگاه نکن.

الانم داشتم با کامپیتوتر کار میکردم نمیدونم کدوم خناسی نیم ساعت ساعت کامپیوتر رو برده جلو :102:و کلی خوشحال شدم که نزدیکه افطاره ولی ساعت گوشی م یه چیز دیگه میگفت

ولی خیلی خوبه ماه رمضان در کل.

سلام زونیام
پس اهل کد شکستن هستی :)
من ارادت زیادی به هکرها دارم :)
اگه الان هیتلر زنده بود الان با مهم می رفتیم برا شکستن کدهای انگلیسی ها :)
دور از شوخی ، توانایی و مهارت خوبیه اگه درست استفاده بشه
خدا قوت .



ما که یه بار نیم ساعت قبل افطار زد سرمون بریم حلوا درست کنیم
خلاصه رفتیم ...کاش نمی رفتیم ....حلوا چه عرض کنم خدمتتون ،،،کوفته درست کردیم :)
آرد را خوب الک نکرده بودم فکر کنم ..خلاصه خرابکاری شد و فقط خودم تا آخر خوردمش :)


راستی زونیام میشه ، همون عصایی که پدر و مادر بهش تکه می کنند ( همون زانو )
اسم قشنگیه



زونیام اینا را نگاه کن - برا تقویت و مبارزه میگم :
:)

زونیام + C.r.y:
دلم تا چند یا رب خسته باشد
درب رسیدن به اینها تا کی بسته باشد

http://www.hamdardi.net/imgup/659065eaea6d77ead3.jpg


:ghost:

اللهم صلّ علی محمد و آل محمد و عجّل فرجهمhttp://www.hamdardi.net/images/smilies/72.gif

التماس دعا :72:

داستان میزان فاصله قلب ادمها و تن صدا


استادى از شاگردانش پرسید:
چرا ما وقتى عصبانى هستیم داد می زنیم؟
چرا مردم هنگامى که خشمگین هستند صدایشان را بلند می کنند و سر هم داد می کشند؟


شاگردان فکرى کردند و یکى از آنها گفت:
چون در آن لحظه، آرامش و خونسردیمان را از دست می دهیم



استاد پرسید:
این که آرامشمان را از دست می دهیم درست است امّا چرا با وجودى که طرف مقابل کنارمان قرار دارد داد می زنیم؟
آیا نمی توان با صداى ملایم صحبت کرد؟ چرا هنگامى که خشمگین هستیم داد می زنیم؟

شاگردان هر کدام جوابهایى دادند امّا پاسخهاى هیچکدام استاد را راضى نکرد.




سرانجام او چنین توضیح داد:

هنگامى که دو نفر از دست یکدیگر عصبانى هستند، قلب هایشان از یکدیگر فاصله می گیرد.
آنها براى این که فاصله را جبران کنند مجبورند که داد بزنند.
هر چه میزان عصبانیت و خشم بیشتر باشد، این فاصله بیشتر است و آنها باید صدایشان را بلندتر کنند.

سپس استاد پرسید:
هنگامى که دو نفر عاشق همدیگر باشند چه اتفاقى می افتد؟
آنها سر هم داد نمی زنند بلکه خیلى به آرامى با هم صحبت می*کنند. چرا؟
چون قلبهایشان خیلى به هم نزدیک است.
فاصله قلبهاشان بسیار کم است.

استاد ادامه داد:
هنگامى که عشقشان به یکدیگر بیشتر شد، چه اتفاقى می افتد؟ آنها حتى حرف معمولى هم با هم نمی زنند و فقط در گوش هم نجوا می کنند و عشقشان باز هم به یکدیگر بیشتر می شود.

سرانجام، حتى از نجوا کردن هم بی نیاز می شوند و فقط به یکدیگر نگاه می کنند، اين همان عشق خدا به انسان و انسان به خداست است که خدا حرف نمی زند اما همیشه صدایش را در همه وجودت مي توانی حس کني اينجا بین انسان و خدا هیچ فاصله ای نیست می توانی در اوج همه شلوغی ها بدون اینکه لب به سخن باز کنی با او حرف بزنی.

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجّل فرجهمhttp://www.hamdardi.net/images/smilies/72.gif

رمضانتان ، متعالی http://www.hamdardi.net/images/smilies/72.gif




http://www.hamdardi.net/imgup/659065eb1be06d8cd0.jpg

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط C-R-Y

سلام زونیام
پس اهل کد شکستن هستی :)
من ارادت زیادی به هکرها دارم :)
اگه الان هیتلر زنده بود الان با مهم می رفتیم برا شکستن کدهای انگلیسی ها :)
دور از شوخی ، توانایی و مهارت خوبیه اگه درست استفاده بشه
خدا قوت .



ما که یه بار نیم ساعت قبل افطار زد سرمون بریم حلوا درست کنیم
خلاصه رفتیم ...کاش نمی رفتیم ....حلوا چه عرض کنم خدمتتون ،،،کوفته درست کردیم :)
آرد را خوب الک نکرده بودم فکر کنم ..خلاصه خرابکاری شد و فقط خودم تا آخر خوردمش :)


راستی زونیام میشه ، همون عصایی که پدر و مادر بهش تکه می کنند ( همون زانو )
اسم قشنگیه



زونیام اینا را نگاه کن - برا تقویت و مبارزه میگم :
:)

زونیام + C.r.y:
دلم تا چند یا رب خسته باشد
درب رسیدن به اینها تا کی بسته باشد

http://www.hamdardi.net/imgup/659065eaea6d77ead3.jpg


:ghost:

اللهم صلّ علی محمد و آل محمد و عجّل فرجهمhttp://www.hamdardi.net/images/smilies/72.gif

التماس دعا :72:

---

سلام کرای عزیز
نه بابا، یه کد ریاضی بود.
که اینطور پس هیتلر رو دوست دارین :)

نه منکه خودم اصلا سراغ اشپزی نمیرم، هیچی بلد نیستم. در حد املت و اینا، البته ماکارونی رو در حد تئوری بلدم :).

اره زونیام به معنای زانوهایم هست که ریشه لری داره، و معمولا یه پدر این اسم رو میزاره که پسر من حکم زانوهای منو داره که من رو نگه میداره.

دمت گرم بابت زولبیا بامیه، با چایی حال میده:72:

کرای جان یه سوال داشتم، چرا این سایت اینجوریه؟ یعنی صفحه شخصی خودمون نمیشه چیزی نوشت؟

سلام زونیام عزیز :)
طاعات و عبادتت قبول درگاه حق


-آره دیگه از همین شکستن کدهای به ظاهر ساده ریاضی شروع میشه تا ...... :)


-خیلی وقته در مورد گردان حافظتی حزب نازی و هیتلر تحقیق می کنم :)
چیزهای جالیی توش پیدا میشه ...خواستی تحقیق کن درباره اش .


-پس آشپزیت هم خوبه :)
ماکرونی هم مثل املته دیگه :)
امشب یواشکی همه خوابیدن، یرو درست کن بعد افطار...ببینم چی کار می کنی :)



تو بیمارستان رفته بودم دیدم یه فردی تو ویلچر بود ، با همون شرایط داشت تمام کارهای بستری پزشکی پدر و مادرش را انجام میداد ...
شخصیت جالبی داشت .
اگه فرزند بتونه حکم زانوی ها پدر و مادرش را داشته باشه ،،خیلی خوبه .



.............................

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط زونیام

کرای جان یه سوال داشتم،

---

بپرس پسرم :)

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط زونیام

چرا این سایت اینجوریه؟ یعنی صفحه شخصی خودمون نمیشه چیزی نوشت؟

---

آخه چجور مجوری مگه :)
امکانات سایت برا اعضا بستگی به نوع اشتراک دسترسی داره :
مثلا اگه عضو مشترکین سایت بشید می تونید پروفایلتون و ...ویرایش کنید
عضو انجمن آزاد بشید می تونید تو انجمن آزاد مشورت خصوصی بگیرید و تاپیک هاتون را انتقال بدید
و .....
• مدیریت کل سایت • سرپرست سایت • مدیران انجمن • کارشناس افتخاری • مشترکین آزاد • مشترکین سایت • کاربران سایت • در انتظار تایید ایمیل ثبت نام




.............................

اللهم صلّ علی محمد و آل محمد و عجّل فرجهم:72:

http://www.hamdardi.net/imgup/659065eb9ae013543f.jpg