نوشته اصلی توسط
ammin
پو احتمالا این پستم یه کم طولانی بشه ولی تجربه شخصی واطلاعات خودمو میگم تشخیص نهایی وتجزیه وتحلیلش باخودت.چون بعضی جاهاش دخالت درکار دیگران هست ادعایی ندارم.
اگه دوباره نگاه کنی گفتم تعریفت ازامتحان سطحیست نه اینکه خود امتحان روانکارکنم هرلحظه امتحان میشیم ولی آخرپستم گفتم که دلیل مخفی ومحرمانه بودن امتحان اینه که رشد ما مصنوعی نباشه ذهن ونفس انسان استاد کپی وشبیه سازی هست ولی درامتحانات الهی همه چیزباید طبیعی ومستند اتفاق بیفته پس هر حدسی بزنی نمیتونی دست خداروبخونی خودتو خسته نکن.
تودخترباهوش و نکته سنجی هستی ولی ازیک جهت مثالت شبیه دانش آموزی که ازمعلمش سوالی میپرسه وتا معلمش یه کلمه میخاد توضیح بده سریع میدود توحرفاش میگه آهان منظورت اینه که میخاستی بگی...دوباره تایه کلمه میخادبگه باز میپری وسط حرفش.در رابطت باخدا هزاربارپریدی وسط آهان میخاست اینو بگه ...وقتی هم به نتیجه نرسیدی گفتی میخاست سربه سرت بذاره وفریبت دادوازون حرفا.
پوازسر راه خدابروکناربذارکارشو انجام بده.من وتو امتحان میشیم ولی اندازه علممون مسئولیت داریم چقدرازرساله میدونی فعلاهمون اندازه مسئولیت داری وعقلت تشخیص میده کجاکدوم نکته روانجام بدی.(این مسأله ی امتحان بود)
اما ایمان قلبی بدون پیش شرط چیه؟پو ملاک الان،هست همین زمان حال یا"اکنون ابدی".تو میتونی واسه خودت وخداشرط بذاری که بعدازکلی نمازو نمازشب بهش نزدیک بشی یابعدازکلی توبه وریاضت یعنی با این بهانه ها تأخیربندازی ولی ازکجامعلوم ما فردازنده باشیم؟الان صادقانه درهمون سطحی که هستیم باخداباشیم ولی به مرورهم کیفیت وکمیت عبادات رو بهترکنیم.
حضرت عیسی(ع)به بعضی یهودیان گفت شماهمش دنبال معامله هستیدمیگیدعبادت میکنیم و خداهم در قبالش وظیفه داره :81: به مانزدیکتر بشه(این عبارت رو من خودمونی گفتم دقیقش توی انجیل هاهست)بودا(البته روایات تاریخ مختلفه)کلی روزه گرفت امایه روزکه خسته شده بودوبه نتیجه نرسیده بود زیرسایه درختی نشست وبه رستگاری رسید،
منظورمن ازاین حرفا بی اهمیت بودن یاکم اهمیتی عبادات و نمازنیست امادیدوسیعتری لازم داریم باقلبی صاف وبدون کدورت وبدبینی،خالصانه وصادقانه با خداارتباط برقرارکنیم عقل اینجاهماهنگ بادل عمل میکنه مانع زدایی ومعرفت زایی میکنه.
بارهادرقرآن به عقل دل اشاره شده که مبادااجازه بدهید کوربشه تو قبلاباذهنت بیشترباخداکارکردی .خدایی که انعکاس ذهن توبوده. به زعم خودت ازاخمش ترسیدی بالبخندش شادشدی ولی این سیستم ازهم پاشیده وتو آشفته شدی چون به انعکاس ذهنت وابسته شده بودی هیچ سر زنشی متوجه ت نیست این مرحله ای هست که اکثرماگذروندیم.
من میگم با این عقل دل برو پیشوازخدا سندش این آیه(افلم یسیروفی الارض فتکون لهم قلوب یعقلون بها او ءاذان یسمعون بها فانها لاتعمی الابصار ولکن تعمی القلوب التی فی الصدور_آیادرروی زمین به سیروتماشانرفتندتادلهاشان بینش وهوشی یابدوگوششان به حقیقت شنواگردد؟ که چشمهای سرگرچه کور نیست لیکن چشم باطن ودیده دلهاکوراست.)این آشفتگی زایش بینش عمیقتری درتورامیطلبد.
من اشتباهت رو درمورد تعریف وملاکت ازتوبه گفتم تو یک یاچند حدیث روخوندی ولی بدون تجزیه وتحلیل منطقی چشم بسته به این نتیجه رسیدی که"قطعا"اثر خودارضایی سلب ازدواجه و هرچی شرایط وحالات توبه که تعریفش روبارها از زبان حضرت علی(ع)شنیدی اتفاق افتاده رو قبول نکردی چون هنوزازدواجی اتفاق نیفتاده!پو باخودت چکارکردی؟ا
احساس گناه خوبه نشانه سلامت نفس انسان هست ولی نه احساس گناه کاذب ذهنی.احساس گناه قلبی که حضرت امیربهش اشاره میکنه بارها درتو اتفاق افتاده ولی قبل ازطی مراحلش تو منتقلش کردی به احساس گناه ذهنی و چرخه معیوب عدم ازدواج_پس عدم قبولی توبه_احساس گناه کاذب_تکرارگناه(البته احتمالا).
درموردتقرب به خدا دربالاتوضیح دادم اینم اضافه میکنم که تقرب صرفاباتوبه وعبادت نیست یک تصادف یک مصیبت یک اتفاق ناگهانی هم میتواند انقلاب وتحول به سمتش باشه.امامساله مهم صداقت قلبی حال حاضرما درهرسطحی که هستیم تاکم کم خلوص قلبی بازم درسطح خودمون اتفاق بیفته.
حالابریم سراغ جزئیاتی که گفتی۱_درموردنمازت وقتی حس کردی بهت نظری نمیشه چراسعی نکردی بری جماعت بخونی ۲_درموردازدواجت چرا منتظرمعجزه درقلب خانواده هستی اگه آمادگیش روداری چرامسالمت آمیزباخانوادت صحبت نمیکنی ومتوجه شون کنی که میتونی تصمیم بگیری .
فقط اینودرپایان اضافه کنم دنبال مسائل فوق عادی برای درک منظورخدانباش بامشورت وتوصیه های عالمان ومتخصصین میتونی راهت رو درهر زمینه پیداکنی.
درموردالقائات مطمئنه قلبی من منکر رؤیای صادقه نیستم ولی منظورم صرفا خواب نبود.میتونی به صحبتهای بزرگان وآیت الله بهجت مراجعه کنی تاشبهاتت برطرف بشه.
مثال بزنم پست طولانی میشه.به نظرم زیادبه خودت سخت گرفتی فراموش نکن بزرگان دین یه وجود عینی دارند که ما الان نمیتونیم ببینیم ویه وجود کتبی دارند که بسیار رسمی هست ولی دقیقا خودشون نیست.این ممکنه باعث بشه الگوبرداری ما خشک وانتزاعی وآزاردهنده بشه:81:.
درمقدس بودن اوناشکی نیست ولی بایدبه سایرجنبه های زندگی هم پرداخت درغیراین صورت روح وجسممون رنجوروبیمارمیشه.الان خانوادت نبایدبدون مشورت باتو خواستگارات روجواب کنن نه با احادیث سازگاره نه باعرف.به نظرم خودت باهاشون صحبت کن براشون جابنداز.درمورد حدیث امام صادق(ع)کاملادرست هست امابقیه احادیث هم توجه کن؛التائب من الذنب کمن لادنب له(توبه کننده ازگناه مانند کسی است که گناه نکرده)