راهنمایی در خصوص مشکل در نامزدی(ادامه مبحث خواستگاری بی وفا)

از همون اول معلوم بود که خانمت خیلی حساسه ، و تو تمام سعیت رو باید بکنی تا لول از همه ببینی اصلا میتونی حساسیتش رو کم کنی یا نه ؟
میخواستم این رو بهت بگم که اگر خانم خودت هم مثل تو توی مکان های مجازی به یک آقایی بگی عزیزم و قربونت و .. یا مثلا رفیق خودم آقای فلانی و .... ناراحت میشی یا نه ؟؟؟؟؟ اگر ناراحت نمیشی که هیچ ... ولی اگر دوست نداری خانمت به یک آقایی این حرف ها رو بزنه حتی در محیط مجازی ، بدون که پس کار خودت هم اشکال داره .
گرچه من اصلا نمیپسندم همسرم حتی توی محیط مجازی با خانم ها این طوری حرف بزنه .
یک چیز دیگه اینکه ، هر چی با خانمت سر این جور مسائل بدتر رفتار کنی ، مثل الان که انگار قهر کردی و ... اون حساس تر میشه و با خودش فکر میکنه حتما اون خانم ها انقدر براش با ارزش تر از من هستن که به خاطر اونا داره با من این رفتار رو میکنه ... شاید فکرش هم صحیح نباشه ، ولی ما خانم ها اینیم دیگه ... چون شوهرامون رو دوست داریم ، روشون حساس هستیم ، دلمون میخواد در تمام ظرایط بهمون اثبات کنند که خیلی دوستمون دارند .

به نظرم باهاش یک قرار بگذار و باهاش در این رابطه خوب صحبت کن ، و بگو که حساسیت هات رو توی بعضی مسائل زندگی دیدم و اصلا نمیخوام که این مسال بخواد توی زندگیمون مشکل ساز شه ، بگو دلم میخواد زنم اول از همه بهم اعتماد داشته باشه چون بیشتر از همه دوستش دارم و خواهم داشت و شرایط و محیط کاری من رو درک کنه .
حرف هایی که به ما میزنی رو خوب بهش بزن ...همین حرف ها خیلی حرفای خوبیه که اعتمادش رو جلب کنه .

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط tamanaye man

از همون اول معلوم بود که خانمت خیلی حساسه

گرچه من اصلا نمیپسندم همسرم حتی توی محیط مجازی با خانم ها این طوری حرف بزنه .

بگو دلم میخواد زنم اول از همه بهم اعتماد داشته باشه .

---

تمنا جان به نظرم راهنمایی شما متناقض هستش. و از طرفی ایشون رو مصر تر میکنه که خانمش حساس است و عملکرد ایشان مشکلی ندارد. شما که خودت اصلا نمی پسندی حتی در محیط مجازی همسرت با خانمها به این نحو صحبت کند پس چطور خانوم آقای بی وفا را خییییلی حساس قضاوت میکنی؟

به نظرم آقای بی وفا (چه اسم با مسمایی! :311: مزاح کردیم) باید سر دوربین را به سمت خودشون بچرخونند و رفتار خودشان را و ادبیاتشان را در ارتباط با خانمها مورد بازنگری قرار دهند و اصلاح کنند.

آقای بی وفای گرامی، در ادبیات شما و در این توضیح و تفسیرها و دفاعیه هایی که در پاسخ دوستان (که متفق القول بر اصلاح گفتار شما تاکید داشتند) نوشتید، من دو انتها و یا دو لبه تیز احساسات را دیدم. خانمی را که با شما مهربانانه تر صحبت کرد، در قربان صدقه غرق کردید، و خانم دیگری را که نظرات اش مورد پسند شما نبود (هر چند من نکته ناراحت کننده ای در کلام ایشان ندیدم) مورد ضرب و شتم کلامی و تهدید قرار دادید.

این آن چیزی است که نیاز به تعدیل دارد.

و نکته ای که در باب توجیهات شما دارم این است که، سپاسگذار بودن از لطف و مهربانی و کمک کسی منافاتی با رعایت حد و مرز محرم و نامحرم ندارد. مثال قریب به ذهن و در دسترس همینکه شما میتوانستید مثلا به خانوم آسمانی بگویید: خانوم آسمانی گرامی از لطف و محبت شما و وقتی که صرف کمک به من در تاپیکهایم میکنید فوق العاده سپاسگذارم و برایتان آرزوی موفقیت دارم.

مطلب دیگری که به ذهنم رسید اضافه کنم این است که شما جستجو کرده اید و خانمی مذهبی و اهل نماز و روزه و با توصیفاتی که خودتون کردید پاک و... گزینش کردید. اگر چنین خانمی را انتخاب کرده اید پس حتما میدانید که خانمی با این سطح اعتقادی چه نگرشی به روابط و نوع گفتار محرم و نامحرم میتواند داشته باشد. کما اینکه این نوع آزادی شما و عدم تبعیت از هنجارها در روابط با خانمها منحصر به خانمهای مذهبی نیست. و تقریبا اکثر خانمهای این مرزو بوم، پذیرش چنین فرهنگ رفتاری را از سوی همسرشان ندارند.

به هر حال باید خوشحال باشید که کلید این مشکل دست خود شماست و انشا الله با بازنگری که در این مورد انجام میدهید، کمک بزرگی به اصلاح رابطه تان میکنید. اعتماد را باید سعی کنید بوجود بیاورید نه اینکه رفتارهای شک بر انگیز انجام دهید بعد انتظار اعتماد هم داشته باشید.

و در پایان، قهر کردن و جواب ندادن تماس هم یک رفتار مسئله ساز است که در جای خود نیاز به بررسی و اصلاح دارد علی الخصوص که منشا این مشکل هم خود شما بوده اید.

خب اینکه رفتین مشاوره خیلی خوبه.چون اونجا تستی میگیرن که غیر مستقیم به خصوصیات طرف پی میبرن البته بازم جای شناختی که خود ادم بدست بیاره رو نمیگیره ..اینکه میگی احساساتیه وزود گریه میکنه شاید خوب نباشه اونم واسه شمایی که تحمل ندارید حالا یا کلا روحیاتش حساسه یا توی خونه رفتار والدین جوری بوده که اون اینجوری شده .اینجور ادما ممکنه خیلی هم زودرنج ونازک نارنجی باشن .من یه دوستی داشتم که روحیه قوی داشت اما بعد یه مدت بخاطر اینکه پدرش یه مقدار زور گو بود واجازه نمیداد دخترش تو بحثها حرفشو بزنه ودادوفریاد راه مینداخت خیلی احساساتی شده بود وزود گریش میگرفت وخیلی هم زود تا کسی بهش محبت میکرد جذب طرف میشد.ببینید من یه مقدار نگرانم که ایشون چرا اینقدر زود به شما وابسته شدن ومثلازود سر دیر اومدن شما گریه میکنن !آخه هنوز که خبری نشده!اصلا شما به هم محرم شدید؟البته نمیخوام شمارو بدبین کنم ولی بهرحال باید بیشتر دقت کنید.وهونطور که شما هنوز در مورد خودتون بعضی چیزا رو بهش نگفتید مسلما اونم یه چیزایی رو نگفته.تازه شما که مثل اون وابسته نیستید ولی اون به خاطر ترس از دست دادن شما ممکنه یه چیزایی رو نگه که این برمیگرده به سیاست شما که بتونی به اونا پی ببری.
اما شما!من اصلا قصد جسارت ندارم واین برداشتیه که تو این دنیای مجازی از شما پیدا کردم که ممکنه درست یا اشتباه باشه.من احساس میکنم شما یه کوچولو غرورتون بیشتر از بقیست وخیلی رک گو هستید .من احتمال میدم به خاطر تک فرزند بودن شماست البته من خودمم تک فرزندم وشوخ ودر مواقع عصبانیت رک گو وخب به هر حال بین ما وکسایی که چند تا بچه هستن یه فرقهایی هست .البته مطمینم لوس نیستید اینو از حرفاتون فهمیدم واین خوبه بخصوص برا شما که پسر هستید.بازم معذرت میخوام که این برداشت رو کردم ولی میگم اگر این 2 خصیصه رو داشته باشین باید یه کم تعدیلش کنید چون تو زندگی مشکل سازه .شاید شما بتونید با دوست وهمکارتون با عصبانیت صحبت کنید یا به قول خودتون تیکه بندازید ولی توی خونه خیلی فرق داره .اصلا بعضی وقتها جواب بعضی هارو ندادن خیلی بهتر از اینه که با تندی جواب داد واوضاع رو خراب کرد شاید اون خودش بیشتر خجالت بکشه.بهر حال این خوبه که تا حالا مشکلی با ایشون نداشتی و وابسته نشدی که خوب بتونی تصمیم بگیری .یه سوال هم داشتم که ندیدم در موردش چیزی بنویسید! از نظر ظاهری وتحصیلات وسن چطورین ؟هم شما هم ایشون.واینکه تو خواستگاریهایی که قبلا رفتین بیشتر شما نمیپسندیدید یا اونا؟.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط tamanaye man

از همون اول معلوم بود که خانمت خیلی حساسه ، و تو تمام سعیت رو باید بکنی تا لول از همه ببینی اصلا میتونی حساسیتش رو کم کنی یا نه ؟
میخواستم این رو بهت بگم که اگر خانم خودت هم مثل تو توی مکان های مجازی به یک آقایی بگی عزیزم و قربونت و .. یا مثلا رفیق خودم آقای فلانی و .... ناراحت میشی یا نه ؟؟؟؟؟ اگر ناراحت نمیشی که هیچ ... ولی اگر دوست نداری خانمت به یک آقایی این حرف ها رو بزنه حتی در محیط مجازی ، بدون که پس کار خودت هم اشکال داره .
گرچه من اصلا نمیپسندم همسرم حتی توی محیط مجازی با خانم ها این طوری حرف بزنه .
یک چیز دیگه اینکه ، هر چی با خانمت سر این جور مسائل بدتر رفتار کنی ، مثل الان که انگار قهر کردی و ... اون حساس تر میشه و با خودش فکر میکنه حتما اون خانم ها انقدر براش با ارزش تر از من هستن که به خاطر اونا داره با من این رفتار رو میکنه ... شاید فکرش هم صحیح نباشه ، ولی ما خانم ها اینیم دیگه ... چون شوهرامون رو دوست داریم ، روشون حساس هستیم ، دلمون میخواد در تمام ظرایط بهمون اثبات کنند که خیلی دوستمون دارند .

به نظرم باهاش یک قرار بگذار و باهاش در این رابطه خوب صحبت کن ، و بگو که حساسیت هات رو توی بعضی مسائل زندگی دیدم و اصلا نمیخوام که این مسال بخواد توی زندگیمون مشکل ساز شه ، بگو دلم میخواد زنم اول از همه بهم اعتماد داشته باشه چون بیشتر از همه دوستش دارم و خواهم داشت و شرایط و محیط کاری من رو درک کنه .
حرف هایی که به ما میزنی رو خوب بهش بزن ...همین حرف ها خیلی حرفای خوبیه که اعتمادش رو جلب کنه .

---

مرسی تمنا خانوم

قهر نکردم که
ادم سر مسائل پیش پا افتاده قهر نمی کنه دیگه دیشب زنگ زد ازم خبر بگیره و اینا دیدم گفت مامانینا(مادر خودش) مارو دعوت کردن به مراسم افطاریشون فکر کنم عموش و داییشینا هم باید باشند ولی من حوصله دخترای فامیلشونو ندارم بدم نمی اد ولی زیاد و بی موقع می خندن بازم برخوردی به اون صورت ندارم ولی می تسم بدم بیاد
کاری ندارم ولی نه قهر نکردم از کارش خوشم نیومد نا گفته نماند من اهل ناز کردنم بد منظورمو نگیرید فکر کنید عین زنا لوس می کنم خودموا نــــــه یعنی اینکه غرورم اجازه نمی ده که کسی اشتباه کنه بعد من برم سمتش اون باید نازمو بکشه نه در این مورد در موارد دیگه بخاطر همین زنگ نزدم تا بدونه که کارش اشتباه بود خلاصه گذشت سعی می کنم تو قرار بعدی که خواستم برم بیرون بهش اعلام کنم که چقدر نسبت به کسای دیگه بیشتر براش اهمییت قائل می شم و دوسش خواهم داشت البته سر بسته

اخه من هر جور فکر می کنم که کارمندام بنده خدا ها نیت بدی ندارن چه از اس ام اس یا چه زنگ زدن من نمی تونم با اینا برخورد کنم زشته اخه

به هر حال ممنونم

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط وارنا

خب اینکه رفتین مشاوره خیلی خوبه.چون اونجا تستی میگیرن که غیر مستقیم به خصوصیات طرف پی میبرن البته بازم جای شناختی که خود ادم بدست بیاره رو نمیگیره ..اینکه میگی احساساتیه وزود گریه میکنه شاید خوب نباشه اونم واسه شمایی که تحمل ندارید حالا یا کلا روحیاتش حساسه یا توی خونه رفتار والدین جوری بوده که اون اینجوری شده .اینجور ادما ممکنه خیلی هم زودرنج ونازک نارنجی باشن .من یه دوستی داشتم که روحیه قوی داشت اما بعد یه مدت بخاطر اینکه پدرش یه مقدار زور گو بود واجازه نمیداد دخترش تو بحثها حرفشو بزنه ودادوفریاد راه مینداخت خیلی احساساتی شده بود وزود گریش میگرفت وخیلی هم زود تا کسی بهش محبت میکرد جذب طرف میشد.ببینید من یه مقدار نگرانم که ایشون چرا اینقدر زود به شما وابسته شدن ومثلازود سر دیر اومدن شما گریه میکنن !آخه هنوز که خبری نشده!اصلا شما به هم محرم شدید؟البته نمیخوام شمارو بدبین کنم ولی بهرحال باید بیشتر دقت کنید.وهونطور که شما هنوز در مورد خودتون بعضی چیزا رو بهش نگفتید مسلما اونم یه چیزایی رو نگفته.تازه شما که مثل اون وابسته نیستید ولی اون به خاطر ترس از دست دادن شما ممکنه یه چیزایی رو نگه که این برمیگرده به سیاست شما که بتونی به اونا پی ببری.
اما شما!من اصلا قصد جسارت ندارم واین برداشتیه که تو این دنیای مجازی از شما پیدا کردم که ممکنه درست یا اشتباه باشه.من احساس میکنم شما یه کوچولو غرورتون بیشتر از بقیست وخیلی رک گو هستید .من احتمال میدم به خاطر تک فرزند بودن شماست البته من خودمم تک فرزندم وشوخ ودر مواقع عصبانیت رک گو وخب به هر حال بین ما وکسایی که چند تا بچه هستن یه فرقهایی هست .البته مطمینم لوس نیستید اینو از حرفاتون فهمیدم واین خوبه بخصوص برا شما که پسر هستید.بازم معذرت میخوام که این برداشت رو کردم ولی میگم اگر این 2 خصیصه رو داشته باشین باید یه کم تعدیلش کنید چون تو زندگی مشکل سازه .شاید شما بتونید با دوست وهمکارتون با عصبانیت صحبت کنید یا به قول خودتون تیکه بندازید ولی توی خونه خیلی فرق داره .اصلا بعضی وقتها جواب بعضی هارو ندادن خیلی بهتر از اینه که با تندی جواب داد واوضاع رو خراب کرد شاید اون خودش بیشتر خجالت بکشه.بهر حال این خوبه که تا حالا مشکلی با ایشون نداشتی و وابسته نشدی که خوب بتونی تصمیم بگیری .یه سوال هم داشتم که ندیدم در موردش چیزی بنویسید! از نظر ظاهری وتحصیلات وسن چطورین ؟هم شما هم ایشون.واینکه تو خواستگاریهایی که قبلا رفتین بیشتر شما نمیپسندیدید یا اونا؟.

---

وارنا خانوم سپاس

اول بزار بگم یا برات روشن بکنم که سیستم اخلاقی من به چه صورته شاید غلطه یا درست نمی دونم ولی می گم

من گفتم طاقت اشک ندارم ولی بخاطرش به کسی بی احترامی نمی کنم مخصوصا خانواده خودم

تو زندگیم اول اول طرف حق بعد از اون خانواده خودم و در اخر زنم رو خواهم گرفت
پس دلیل نمی شه که اگه هر کاری بکنه یه چند قطره اشک بندازه ته چشم بگه این که الان می بخشه نـــه دیگه اشتباه می کنه دیگه

منظورمو بد رسوندم پوزش ازت


در مورد وابستگی راستشو بخوای به مشاوره زمانی که باید تنها بریم گفتم گفت عیب نداره چون قبل ازدواج با کسی نبوده بازم نمی دونم مشاوره از کجا می دونه می خواد ابراز علاقه کنه بهت و از دستت نده اینجوری به من گفت بازم نمی دونم همون سوالاتی که مشاوره از من پرسید تا بدونه دوست دختر دارم یا ندارمو از اون پرسید یا خیر ولی اینجوری گفت به من

محرم که نه محرم کلامی اره یعنی که اینا یه مدت برای شناخت در ارتباط باشند عقد که اگه خدا بخواد اخر شهریور


چیزی نمونده که دیگه نگه 24 ساعته داره زنگ میزنه با من حرف میزنه ولی من اره یه چیزایی مونده ولی اون چیزا چیزای حادی نیست اینا همش قبل ازدواج چیز بی خودیه در عمل باید دید به چه صورته
یه چند بار می خوام تو مهمونی های خانوادگیم ببرمش و نحوه برخوردشو ببینم خودمم پس فردا مهمونم خونشون اون جا هم نحوه رفتار خانوادهاشون رو ببینم .ببینم کار میکنه خودش که میگه غذا درست می کنم اگه شد بگم پس فردا غذا رو خودش درست کنه ببینم چی میگه :311:


وارنای عزیز شما تک فرزندی و خصوصیاتت بیشتر شبیه منه من راستشو بخوای زیاد اعصاب ندارم و وقت شناسم عصبانیتمو شکر خدا دارم تمرین می کنم با یاری دوستان دارم کنترلم می کنم ولی گاهی اوقات دست خودم نیست رک گو هم هستم طاقت انتقاد بی ارزش رو ندارم و ....


ازم سوال کردی که تحصیلات ظاهر سن

من 26 سالمه 3 سال میشه فارغ التحصیل از رشته مدیریت شدم

ظاهر به خودم میرسم خیلی هم میرسم نمی دونم بعد ازدواج به مشکل برخورد می کنم یا نه
تیپ منم بیشتر با کت اسپرت و شلوار لی هستش غیر از کار رسمی بازم نمی دونم ظاهر منو می خواستی یا اون خانوم


اما نامزد من 22 سالشه داره دندان پزشکی می خونه ظاهرشم خوبه من مشکل پسندو تا حدودی راضییم کرده

تو خواستگاری ها که قبلا میرفتم که حدودا 8 جلسه به طول انجامید می پسندیدم ولی بیشتر خانواده ایشون می پسندیدن بازم نمی دونم شاید اشتباه می کنم ولی اشتباه نمی کنم چون اگه نمی پسندیدن منو که این ازدواج اصلا سر نمی گرفت و نمی گیره که

به هر حال خیلی ممنونم ازت
من الان با کسی قهر نیستم ولی می ترسم بیشتر حساس شه می دونم باید اعتماد سازی شه ولی بیچاره کارمندام نمی دونن از این ماجرا که ایشون حساسن و ممکنه بار ها و بارها یا زنگ بزنن یا اس ام اس بدن اونم جهت اطلاع یا تبریک من باید برخوردم چطور باشه مطمئنا اون هارو به زنم ترجیح نخواهم داد خودشم این رو احساس خواهد کرد ولی من باید برخوردم چطور باشه ؟؟؟

سلام بي وفاي عزيز. من شاهد تمام تاپيكهات بودم. و يه خانمم.( شما من رو مي شناسي من از طريق نام كاربري دوستم قبلا براتون پست مي زاشتم )

دوست عزيز دوست دارم يه نظر كوچولو بدم. با شناختي كه با سريال تاپيكهات پيدا كردم متوجه شدم شما يه خصوصيت داري. اميدوارم نظر من رو بدون هيچ ذهن خاني بخوني . قضاوت با خودت.
يادمه تاپيكي زدي و از عصبانييت شاكي بودي حالا با توجه به اين
من مي دونم شما اصلا قصدي نداري مي دونم خ برونگرايي مي دونم خ شوخ و ..

اما يه چيزي اين وسط هست اينكه شما كلا احساسات تند و تيزي داري. اگه از يه كاربر خوشت بياد خخ احترامش رو وداري و اگه از يه كاربر بدت بياد خخ باهاش برخورد مي كني.
اگه عصباني بشي خخ عصباني ميشي.

خب دوست من. به نظر من اگه شما سعي كني اين تندي و تيزي احساست رو كنترل كني تو هر زمينه اي تعادل داشته باشي اگه از كاربري خاستي تشكر كني در حد تعادل اگه خاستي انتقاد كني در حد تعادل.. كلا مي توني عصبانيتت رو هم كنترل كني. پس كلا سعي كن هم خوشحاليت هم ميزان شوخيت هم ناراحتيت رو كنترل كني.
نمي خام از دستم ناراحت شي. اين چيزي كه به دهن من مي رسه.
من اصلا قصد توهين به شما و خ اسماني رو ندارم و براي هر دو شما احترام قايلم ولي خاطرم هست تو تاپيكهاي اوليتون از خ اسماني و جوانه خ شاكي بودي بعد نسبت به چند كاربر ديگه خ تشكر مي كردي تو تاپيك عصبانيتت باز از يه خانم خ تشكر مي كرديو...

نمي گم تشكر نكنين ميگم در حد تعادل. و اما در مورد خانمتون كه خئا مي دونه من هم اگه جاي شما بودم خخ خخ خخ ناراحت مي شدم. اما دوست دارم به عنوان كسي كه از شما بزرگتر و شما قبلا در تاپيكهاتون خ ازش تشكر كرددي اينو بگم كه
دوست من يه كاربر مثل بي دل مي اد وقت ميزاره نظراتش رو كه مبتني بر تجربه هست رو عرض مي كنه و به شما فرصت مي ده از ديد ديد يه خانم هم به قضيه فكر كنين. حالا ايشون بيانشون با عزيزم و.. همراه نيست و شايد تلخ هم باشه. اما واقعا سعي كن نكاتش رو بگيري. و جبهه نگيري در مقابل اين ادمهايي كه واكنش منفي طرف مقابل رو به خودشون رو بهجون مي خرن اما از تجربياتشون مي گن.
در مورد اين تيزي احساسات هم خاطرم هست فرشته مهربان به يه خانم aqua_68 در فكر كنم تاپيك زندگي ما چه وقت قرار شيرين بشه؟؟؟ توضيحاتي دادن. سعي كنين بخونين. براتون ارزوي بهترينها رو دارم من پاسخ شما رو خاهم خاند اما نظر نخاهم داد. دلشاااااد باشين

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مهرااد

سلام بي وفاي عزيز. من شاهد تمام تاپيكهات بودم. و يه خانمم.( شما من رو مي شناسي من از طريق نام كاربري دوستم قبلا براتون پست مي زاشتم )

دوست عزيز دوست دارم يه نظر كوچولو بدم. با شناختي كه با سريال تاپيكهات پيدا كردم متوجه شدم شما يه خصوصيت داري. اميدوارم نظر من رو بدون هيچ ذهن خاني بخوني . قضاوت با خودت.
يادمه تاپيكي زدي و از عصبانييت شاكي بودي حالا با توجه به اين
من مي دونم شما اصلا قصدي نداري مي دونم خ برونگرايي مي دونم خ شوخ و ..

اما يه چيزي اين وسط هست اينكه شما كلا احساسات تند و تيزي داري. اگه از يه كاربر خوشت بياد خخ احترامش رو وداري و اگه از يه كاربر بدت بياد خخ باهاش برخورد مي كني.
اگه عصباني بشي خخ عصباني ميشي.

خب دوست من. به نظر من اگه شما سعي كني اين تندي و تيزي احساست رو كنترل كني تو هر زمينه اي تعادل داشته باشي اگه از كاربري خاستي تشكر كني در حد تعادل اگه خاستي انتقاد كني در حد تعادل.. كلا مي توني عصبانيتت رو هم كنترل كني. پس كلا سعي كن هم خوشحاليت هم ميزان شوخيت هم ناراحتيت رو كنترل كني.
نمي خام از دستم ناراحت شي. اين چيزي كه به دهن من مي رسه.
من اصلا قصد توهين به شما و خ اسماني رو ندارم و براي هر دو شما احترام قايلم ولي خاطرم هست تو تاپيكهاي اوليتون از خ اسماني و جوانه خ شاكي بودي بعد نسبت به چند كاربر ديگه خ تشكر مي كردي تو تاپيك عصبانيتت باز از يه خانم خ تشكر مي كرديو...

نمي گم تشكر نكنين ميگم در حد تعادل. و اما در مورد خانمتون كه خئا مي دونه من هم اگه جاي شما بودم خخ خخ خخ ناراحت مي شدم. اما دوست دارم به عنوان كسي كه از شما بزرگتر و شما قبلا در تاپيكهاتون خ ازش تشكر كرددي اينو بگم كه
دوست من يه كاربر مثل بي دل مي اد وقت ميزاره نظراتش رو كه مبتني بر تجربه هست رو عرض مي كنه و به شما فرصت مي ده از ديد ديد يه خانم هم به قضيه فكر كنين. حالا ايشون بيانشون با عزيزم و.. همراه نيست و شايد تلخ هم باشه. اما واقعا سعي كن نكاتش رو بگيري. و جبهه نگيري در مقابل اين ادمهايي كه واكنش منفي طرف مقابل رو به خودشون رو بهجون مي خرن اما از تجربياتشون مي گن.
در مورد اين تيزي احساسات هم خاطرم هست فرشته مهربان به يه خانم aqua_68 در فكر كنم تاپيك زندگي ما چه وقت قرار شيرين بشه؟؟؟ توضيحاتي دادن. سعي كنين بخونين. براتون ارزوي بهترينها رو دارم من پاسخ شما رو خاهم خاند اما نظر نخاهم داد. دلشاااااد باشين

---

مرسی دوست عزیز

موافقی از تاپیک عصبانیتم شروع کنیم؟
خواهرم من تاپیک میزنم که مشکلم حل شه دیگه شما ها هم همینطور هر ادمی که میاد اینجا از کوچکترین مشکل تا بزرگترین مشکلی که داره قصدش فقط فقط حل کردن مشکلشه
من میام تاپیک میزنم چرا به چه علت کسی میاد برام حکایت میگه؟؟؟یا نصیحتم میکنه؟

بابا منو راهنمایی کنید نه برام غصه بگید(منظورم این تاپیک نیست تاپیک عصبانیتم بود) وقتی که نمی تونم کنترل کنم بیام وسط عصبانیتم بخندم خدا وکیلیش میشه این حالت؟؟؟؟؟
خنده داره دیگه من همون اولش هم گفتم از لینک تاپیک یا نصیحت نکنید خواهشا
این تاپیک هم به همین صورت من اومدم مشکلمو حل کنم
دوستان دارن میگن نمی دونم با این حرکاتت منظور داری به دخترا من اگه منظوری داشتم خیلی وقت پیشا تو اوج اون کارها می تونستم کاری کنم نه اینکه بیام به یکی که بهم کمک کرده و منو یاری کرده با راهکارش از روی احساس بگم عزیزم یعنی بهش احساس دارم می دونم میگی که منظورم این نیست ولی باید کسی که اون حرف و زده خجالت بکشه و فرهنگ یاد بگیره که همه چیز رو به چشم بد می بینن
من به کسی توهینی نکردم خانوم اسمونی تو اولین تاپیک خواستگاریم میومد نظر میداد من ازش خواهش کردم نظرنده ولی بازم میداد می دونم قصدش اذیت کردن نبود قصدش سر به سر گذاشتن من شاید بود ولی هیچ گاه بهش توهینی نکردم جوانه که بحثش جداست بعدش دیدم چند تا نظر خوب داد خوشم اومد ولی قبلش خیلی نظراتش جالب نبود همش کذبی بود خلاصه کنم برات من با کسی پدر کشتگی ندارم تو این تاپیک که یه نظری رو کذب و رد کنم یه نظر و بپذیرم همه رو هم می خونم برای همشون هم احترام قائلم ممکنه اختلاف نظر پیش بیاد عصبی بشم از انتقادش ولی اولش ازش خواهش می کنم نظر خودشو دیگه اعلام نکنه ولی بعد ای که من اومدم اینجا با شما مشورت کنم اگه می خواستم نصیحت بشنوم میرفتم پیش مادرم تا صبح برام میگه 1 کله
منم گله ای نکردم شاید شما حق دارین ولی یکم باید منطقی باشید من کاملا دقت کردم تو تاپیک هایی که دوستان مذکر ما اغاز می کنن اعم از طلاق یا خیانت که اصلا کاری به کارش ندارم دوستانی خانومای تالار بیشتریاشون همش جبهه ای پیش میرن و فکر می کنن هم جنس خودشون فرشته هستن ما پسر و جنس مذکر از دماغ فیل افتادیم و بد ذاتیم
ادم باید طرف حق و بگیره نه هم جنس خودشو

به هر حال مرسی ار نظرت خوشحالم کردی

چه خبر شده اینجا :103:

من هیچ وقت فکر نمی کردم توانایی اینو داشته باشم که انقد باعث دردسر بشم :311:

همینجوری دارم تاپیک ها رو می خونم و اسم خودم رو می بینم لابه لای حرفا :18:
در هر صورت ، حتی اگه باعث کشف یه مشکل کوچیک تو رفتار آقای بی وفا بشم که بتونه به بهبود زندگیش کمک کنه خیلی خوشحال میشم .
آقا محمد یادت هست اوایل تاپیک هم نسبت به حرفای من و جوانه جبهه می گرفتی ، الان این کارو نکن. صحبت های دوستان اینجا از سر دشمنی نیست . اینو باور کن. همه به دنبال حل یه مشکل از شما هستن . خیلی خوبه که بی دل عزیز با تیزبینی قسمت هایی از این مشکل رو شناسایی کرد.
ببین درسته که تو هیچ منظوری نداری و تقریبا همه ما هم اینو قبول داریم و من کاملا درک می کنم چی میگی ، اما تو همون تاپیک اولم گفتم

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط asemani

ضمن اینکه یادت باشه تو دیگه یه پسر مجرد نیستی . اجتماعی بودن و برونگرا بودن یه طرف قضیه ست و شوخی و خنده با یه مرد متاهل با یه دختر مجرد یه طرف دیگه قضیه
یه کمی بیشتر مراعات کن. می دونم منظوری نداری . اما بی منظور هم که باشی ، یه کمی بیشتر باید از این به بعد مراعات کنی

---

پس آقا محمد شد دو تا مورد که باید روشون کار کنی اگر دوس داشته باشی
1. اعتماد سازی برای نامزدت
2. یه کمی مراعات بیشتر

و حالا دوستان عزیز
من به خاطر اینکه در تمام تاپیک های آقای بی وفا حضور داشتم تا حدی به اخلاقش پی بردم
یکی اینکه این آقای بی وفا احساساتش خیلی غلیظه . یعنی محبت و مهربونیش رو وقتی ببینه طرف دوستشه به شدت ابراز می کنه و عصبانیت و ناراحتیش رو وقتی ببینه کسی باهاش تند حرف می زنه ، حتی اگه حرفاش به نفعش باشه ، به شدت نشون میده .
یه نکته کوچیک رو هم بگم که اینو آقای بی وفا نخونه . :203:
اگه میخواید در موردش صحبت کنید و انتقاد کنید اول کارای مثبتی که کرده رو تایید کنید و بعد انتقادتون رو بگید. اینجوری عالی میشه و می تونید به این کاربر عزیز کمک زیادی کنید .

اما امیدوارم که همگی به این نکته هم توجه کنن
من در پست اولم این دو مورد رو به آقا محمد گفتم
که هم مراعات بیشتری داشته باشه و هم اعتمادسازی کنه برای این دختر خانم
و امیدوارم که هرچه زورتر هم این کارو کنه
اما همون طور که می دونیم اخلاق آدما خیلی بعد و قبل ازدواج تغییری نمی کنه . من نگران این هستم که این خانمی که آقا محمد از اون اول داره میگه خیلی احساساتیه و داره وابسته میشه ، شخصیت زیاد حساسی داشته باشه !
که امیدوارم با انجام این دو کار توسط ایشون این موضوع هرچه سریع تر مشخص بشه .

برات آروزی موفقیت دارم بی وفا . ببخشید باعث دردسر شدم :stupid:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط سیمین‌دخت

پس اگه این رفتارتون فقط مختص محیط مجازی نیست و با هر خانومی که میخواید ازش قدردانی کنید اینجوری حرف میزنید و صمیمی میشید حتما حتما این موضوعو به خانومتون بگید یا شایدم گفته باشید ولی ازونجایی که نامزدتون از حرکت دیروز تاحدی ناراحت شده بعیده که از این رفتار شما با خانوما هم دلگیر نشه

حتما قبل از نامزدی یه چشمه از این نوع صحبت کردنتون با خانومایی مثه اسمونی رو جلوشون بیاید بعد نامزد کنید

یه چیز دیگه هم اینکه خشک برخورد نکردن الزاما به این معنی نیست که ادم حتما تا این حد احساساتشو بگه .میتونه مثه یه ادم بالغ و پخته تشکر و قدردانی کنه بدون مخلفات

---

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط بی وفا

سیمن دوخت عزیز خواهش می کنم تاپیک و به انحراف نکش
من اعصاب درستی ندارم حرفی میزنم بدت میادا
خواهشا برو یه جا دیگه نظرات زیباتو بده من تموم این مسائلو از بحرم

به سلامت دوست عزیز

-

---

با سلام و احترام
بی وفا گرامی

قدردانی و قدر شناسی نقش بسیار مهمی در آرامش و خوشبختی آدمی دارد.
وقتی یک کاربری بدون اینکه شما را بشناسد و از روی نوعدوستی وقت و انرژی خودش را می گذارد و اتفاقا چنین جالب و غنی شما را راهنمایی می کنند ، شرط انصاف نیست. اینگونه خشن با او برخورد شود.
اگر قدردانی نمی کنید، اگر تشکر نمی کنید. حداقل اینست که سکوت کنید.

هیچ کس در تالار مدیون شما نیست. و بدهکار شما نیست. شما باید محترمانه برای کسانی که بدون چشمداشت وقتشون را برای شما می گذارند برخورد کنید.

سلام.در مورد سوالی که پرسیدین من یه بار جواب داده بودم .که مثلا برای تبریک توی شرکت تبریک رو اعلام کنید وشما که میگید شوخ هستید میتونید با زبان طنز به کارمندا اعلام کنید که:324: :دوستان وهمکاران گرامی !همونطور که میدونید من ازدواج کردم ومشغله هام دوبرابر شده پس وقت اس ام اس خوندنو اس ام اس دادن رو جز در موارد کاری ندارم ولطف بزرگی میکنید اگه با بنده همکاری کنید.واز اون طرف به خانمتون بگید که به همکارا اونجوری گفتیدوتاکید کنید شما توقع دارید از کسی که تحصیلکردست وفردا میخواد بره تو اجتماع که واقع بینانه تر با این مساله برخورد کنه.بالاخره اونم داره دندانپزشکی میخونه .بهش بگید یعنی میتونه مراجع مرد نداشته باشه وخوبه شما از کارش به این دلیل منعش کنید؟ .و وقتی پیش هم هستید اگر زنگ زدن گوشی رو بدید بهش تا اون صحبت کنه ومثلا بگه چند دقیقه دیگه تماس بگیرید الان وقت ندارن.یا وقتی خونه شماست یا شما خونشون هستید گوشیتونو بذارید جایی که اونم بتونه بهش دسترسی داشته باشه مثل روی میز و....مطمین باشید چند بار که اینکارو بکنید اون خودش بیخیال میشه.من امتحان کردم .نامزد منم همینکارو میکرد البته من بهش شک نداشتم ولی اون از اول خودش اینجوری بود وگوشیش در دسترس من بود.والان من اصلا توجهی نمیکنم.برای یه مناسبتم یه همکاراش بهش اس زد واون مناسبت رو با عقدمون رو تبریک گفت.نامزدمم واسه من خوندش .منم گفتم نمیخواد تو جوابشو بدی خودش میفهمه که تو الان ازدواج کردی وشرایطت تغییر کرده .اونم همینکارو کرد واون خانمم ناراحت نشد الانم اگر مساله کاری باشه اس میزنه ولی نامزدمم خیلی رسمی جوابشو میده.اگر منطقی باشه که قبول میکنه اگر نه ودیدید کلا روی نگاه عادی شما به خانمها وتلفن و...بازم در دراز مدت حساسه یهمقدار جای بررسی داره چون اختلالی هست بنام(اختلال هذیانی)یا(هذیان زناشویی) که کار روانشناسه که متوجه اون بشه.میگم چون شما مدت اشناییتون کمه نمیشه نظر قطعی داد حالا اینکارارو بکنید ببینید چی میشه.ولی یادتون باشه شما هم باید یه کم رسمی تر بشید ببینید شما از دختر عموها که هی میخندن بدتون میاد وچقدر حرص میخورید:97:.


- - - Updated - - -

سلام.در مورد سوالی که پرسیدین من یه بار جواب داده بودم .که مثلا برای تبریک توی شرکت تبریک رو اعلام کنید وشما که میگید شوخ هستید میتونید با زبان طنز به کارمندا اعلام کنید که:324: :دوستان وهمکاران گرامی !همونطور که میدونید من ازدواج کردم ومشغله هام دوبرابر شده پس وقت اس ام اس خوندنو اس ام اس دادن رو جز در موارد کاری ندارم ولطف بزرگی میکنید اگه با بنده همکاری کنید.واز اون طرف به خانمتون بگید که به همکارا اونجوری گفتیدوتاکید کنید شما توقع دارید از کسی که تحصیلکردست وفردا میخواد بره تو اجتماع که واقع بینانه تر با این مساله برخورد کنه.بالاخره اونم داره دندانپزشکی میخونه .بهش بگید یعنی میتونه مراجع مرد نداشته باشه وخوبه شما از کارش به این دلیل منعش کنید؟ .و وقتی پیش هم هستید اگر زنگ زدن گوشی رو بدید بهش تا اون صحبت کنه ومثلا بگه چند دقیقه دیگه تماس بگیرید الان وقت ندارن.یا وقتی خونه شماست یا شما خونشون هستید گوشیتونو بذارید جایی که اونم بتونه بهش دسترسی داشته باشه مثل روی میز و....مطمین باشید چند بار که اینکارو بکنید اون خودش بیخیال میشه.من امتحان کردم .نامزد منم همینکارو میکرد البته من بهش شک نداشتم ولی اون از اول خودش اینجوری بود وگوشیش در دسترس من بود.والان من اصلا توجهی نمیکنم.برای یه مناسبتم یه همکاراش بهش اس زد واون مناسبت رو با عقدمون رو تبریک گفت.نامزدمم واسه من خوندش .منم گفتم نمیخواد تو جوابشو بدی خودش میفهمه که تو الان ازدواج کردی وشرایطت تغییر کرده .اونم همینکارو کرد واون خانمم ناراحت نشد الانم اگر مساله کاری باشه اس میزنه ولی نامزدمم خیلی رسمی جوابشو میده.اگر منطقی باشه که قبول میکنه اگر نه ودیدید کلا روی نگاه عادی شما به خانمها وتلفن و...بازم در دراز مدت حساسه یهمقدار جای بررسی داره چون اختلالی هست بنام(اختلال هذیانی)یا(هذیان زناشویی) که کار روانشناسه که متوجه اون بشه.میگم چون شما مدت اشناییتون کمه نمیشه نظر قطعی داد حالا اینکارارو بکنید ببینید چی میشه.ولی یادتون باشه شما هم باید یه کم رسمی تر بشید ببینید شما از دختر عموها که هی میخندن بدتون میاد وچقدر حرص میخورید:97:.

عزیز چیزی که یه زن نیاز داره تا کاملا خیالش راحت باشه از شوهرش همون اطمینان خاطره. اینم به مرور به دست میاد. شما باید خیلی صبورانه و مهربانانه رفتار کنی تا خانمت بتونه کاملا اطمینان کنه بهت. اونوقت اگه هر کی هم هر چی بگه می گه همونی که شوهرم می گه درسته. اطمینان یا همون اعتماد سازی که اسمانی می گه با صبر و درایت به دست میاد. می دونم می گی جوشی هستی و زود از کوره در میری اما در این مورد نیازه که با خودت یه مقدار کنار بیای. اگه خودت به خودت تذکر بدی که مثلا در این مورد که خانمت حساسه صبور و مهربان باشی دیگه احتمالا زود عصبانی نمیشی چون فکر خودتو از قبل اماده کردی. در اصل اونچیزی که واسه خود من باعث عصبانیت میشه اینه که از یه چیزی غافلگیر بشم.
موقع های عصبانیت برای کنترلش کاری که می خوای بکنی رو به تعویق بنداز. اما باید یه جوری تخلیه کنی عصبانیتو که به جسمت فشار نیاد. اینو نمی دونم چطوری. اگه اهل ورزشی می تونی همون وقت یه ورزشی بکنی یا هر چی خودت راحتی. یعنی باید اون محل تخلیه انرژی عصبانیتتو تعویض کنی به یه چیزی که بی ضرره. مثلا به جای اینکه همون وقت دعوا کنی یکی رو بری ورزش کنی. من خودم نتونستم این تعویضو پیدا کنم هنوز.
اگه در این مورد که گفتی با خانمت مشکل داری صبور و مهربان باشی و بتونی بعد از یه مدت اطمینان خاطر رو براش فراهم کنی در این مورد، حتی نیاز نیست که روابطتو با بقیه کمتر کنی. اما اگه دلت خواست بعدا کم کم به مرور می تونی سطح و تعداد اس ام اسا رو بیاری پایین.