عنوان ندارد،درد دارد...

با احترام به همه دوستانی که نظراتشون رو گفتن..من فکر میکنم موضوع این تاپیک از ارائه راه حل برای تصمیم گیری نهایی شما واسه ازدواج یا جدایی ،بیشتر منحرف شد به بررسی روابط جنسی شما با اون خانوم..درسته که س ک س با اون خانوم کار اشتباهی بوده ولی این مورد قابل توجه هستش که کسی که به گفته خودش حداقل با دونفر رابطه جنسی داشته ..الکل میخورده و با مرد متاهل س ک س منجر به از دست دادن بکارت برقرار کرده مطمئنا توسط نویسنده این تاپیک برای رابطه جنسی اغفال نشده!!! بلکه اون خانوم با توجه به تجارب قبلی و پختگیشون نسبت به این آقا، رابطه رو از ابتدا با مهارت مدیریت کردن تا اونو به ازدواج برسونن...و در مقابل اصرارهای این آقا واسه روابط جنسی در زمان مورد نظر خودشون و شاید برای عمیقتر کردن بیشتر این رابطه به اون تن دادن..(اگرچه کار نویسنده این تاپیک در اصرار برای برقراری س ک س هم کاملا اشتباه بوده و از تقصیرش کم نمیکنه)...
دوست گلم:72:اگرچه تو در رابطه ت با اون خانوم اشتباهاتی داشتی ولی به نظر من در شرایط پیش آمده جداشدن بهترین راه حله..چون پرده حجب وحیا واعتماد بین شما از بین رفته و آدم هوسباز چه پسر باشه وچه دختر قابل اعتماد وتکیه گاه شدن نیس..خصوصا اینکه گفتی خانواده ت هم مخالف این ازدواج هستن..فراموشش کن و نذار بیش از این نه خودت زجر بکشی و نه اون خانوم بلاتکلیف بمونه....:72:

واقعا لیلا جان راست میگی بعضی شبها به کسی که دوسش داشتم فکر میکنم بعد با خودم میگم گناه کردم اون که سهم من نیست یا از خودم میپرسم نکنه چون نمازم قضا شد گناه کردم.خدایی دلم میگیره وقتی میبنم یکسری ادمها میگن ما مذهبی هستیم نماز میخونیم و... بعدش میگن چندبار سکس داشتیم و غیره.من میگم حداقل به خودمون دروغ نگیم حداقل اسم مذهب و دین رو خراب نکنیم حداقل جرات داشته باشیم بگیم بدیم یا بد بودیم.
باحرف پسر ایرونی موافقم
ایکاش میتونستیم حد رابطه رو مشخص کنیم.
من هنوز هم نفهمیدم چرا وقتی به قول خودمون قصدمون ازدواجه و چیز دیگه ای نیست چرا وقتی کلی منبع دینی و غیر دینی و عقلی این رابطه رو رد کردن ولی ماباز کار خودمون رو میکنیم و نمیتونیم جلوی هوا و هوس خودمون رو بگیریم و تا بعد از ازدواج منتظر بمونیم چرا؟؟؟؟؟

بخدا ستاره 26 سالم شد ,همه چی هم دارم یه بار رابطه نگرفتم که مبادا اشتباه کنم که مبادا از شخصیتم کم شه ولی .................
دوستان یه کم فکر کنید کجای کاریم
sn1985 عزیز,آقای عزیز بهتره سراغ این رابطه نرید دوباره,سر انجامی جز پشیمونی نداره

بچه ها ممنون از همتون
بازم باید یه مطالبی اضافه کنم
1- من فقط سر اون موضوع به این رابطه شک نکردم سر خیلی مسائل دیگه بود که کلیش میشه تفاوت های فرهنگی و خانوادگی و مطمئنا اونا هم تاثیر کمی نداشتن،
پس فقط به مسائل جنسی توجه نشه
2-خانواده من از ابتدا ،از همون روزی که برای بار اول دیدمش در جریان بودن خانواده اون هم همه در جریان بودن گرچه پدرش کمی کمتر
3-منم خیلی وقتها من من داشتم،با یه نماز و دعا به اوج میرفتم ولی...سر بزنگاه افتادم ،همه ما خیلی چیزا خوندیم،خیلی چیزا شنیدیم ولی خدا کنه سر بزنگاه پامون نلغزه

- - - Updated - - -

و یک نکته مهم دیگه
همه آدم ها اشتباه میکنن
خودم هیچی
ولی اون دختر خوبی بود،فقط اشتباهاتی کرده بود،خیلی خوبیها داره،اشتباه باعث نمیشه زندگی و آینده بدی داشته باشه اگه جلوش گرفته شه
چون خدا بزرگتر و بخشنده تر از هر کسی است

- - - Updated - - -

و یک نکته مهم دیگه
همه آدم ها اشتباه میکنن
خودم هیچی
ولی اون دختر خوبی بود،فقط اشتباهاتی کرده بود،خیلی خوبیها داره،اشتباه باعث نمیشه زندگی و آینده بدی داشته باشه اگه جلوش گرفته شه
چون خدا بزرگتر و بخشنده تر از هر کسی است

عزیزم میدونم چی میگی
ولی واقعا این رابطه برای هردوی شما بی فایده است
الان ناراحتی وکاملا هم حق داری ولی خوب یه پایان تلخ بهتر از یه تلخیه بی پایانه
وقتی بین دونفر چیزی به اسم حرمت نباشه حتی عشق هم اون رابطه رو زیبا نمیکنه
شما فرضا با ایشون ازدواجم کردین,با هر بار عشق بازی اون مسایل میاد جلو چشمتون,شک نکنید
درسته تنها دلیل این جدایی سکس نبوده ولی مهمترینش که بوده؟

خداییش پسره روشن فکری هستی !:227:

به نظرت معنی میده که میگی اون خانم پاکه اگه جلوش گرفته بشه؟و اگه گرفته نشه؟
یعنی هر کس باید یکی جلوشو بگیره؟
این سخن شما عقلانیت رو میبره زیر سوال,حس تعهد به خویشتن رو میبره زیر سوال

- - - Updated - - -

تو زندگی همه ما بزنگاه وجود داره,اونم از نوع بدش ولی ما هوشیاریم باید سر بزنگاه مواظب باشیم نه تو خونه و پشت درای بسته

سوال آسمانی عزیز را جواب ندادی.

الان قصدت از برگشتن به سمت دختر چیه؟
می خوای و می تونی باهاش ازدواج کنی؟

نه منظورم این بود اگه جلوی کار اشتباه گرفته بشه ،اگه آدمها به خدا برگردن،باز هم میتونن خوشبخت بشن
منم همین فکرا رو کردم که پا رو دلم گذاشتم،همین ترسم از آینده که نتونم فراموش کنم نذاشت،اونوقت اون حق داشت که بگه چرا با شک اومدی
آره دیر گفتم ولی میتونست خیلی دیرتر بشه،واقعا حرف زیباییه
یه پایان تلخ بهتر از یه تلخیه بی پایانه



- - - Updated - - -

من الان میدونم نباید برگردنم با این اوضاع
اگر زمان بگذره
اگر واقعا درمان بشه فکر و روحم
و اگر دوست داشتن و عشق قدرتش رو بهم ثابت کنه
شاید بشه کاری کرد،امیدوارم بشه

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط sn1985

حالا در مرداد 92 یک ماه از جداییمون میگدره ،اون به ظاهر کنار اومده و از من متنفره
من هنوز درگیرم و نمیدونم راه دوباره ای هست یا نه

---

اگر قصد برگشتن نداری، منظورت از " آیا راه دوباره ای هست" چیه؟