-
خواهر عزیز خودتم نمیدونی حست چیه یه بار میگی نکنه به یک نفر حس عجیبی پیدا کردم نکنه عشقه(عنوان سوالتو بخون!!!!!) یه بار میگی من شوهرمو دوست دارم و منظورم رابطه و عشق نیست و...کسی که به یکی متعهد میشه حتی فکرش سمت کس دیگه بره کارش خیانته،شما که نه شوهرت بده و نه مشکل خاصی باهاش داری پس این فکرتون چیه دیگه؟؟؟!!به نظرم ادم تنوع طلبی هستید و این عامل باعث شده که حتی تو دوران عقدتون کس دیگه براتون جذاب به نظر برسه و وگرنه کی تو دوران عقد عزیز تر از همسرش کس دیگه ای براش هست؟؟در هر صورت فکرتو سریع اصلاح کن که عواقب خوبی نداره برات جای شوهرتون بودم اگه میفهمیدم حتی فکر هم به این موضوع کردیید عزل خداحافظی رو باهاتون میخوندم و بهتون میگفتم خوش اومدی،زنی که تو دوران عقد همچین فکری کنه به درد زندگی نمیخوره!!
-
سلامی دوباره
از همه دوستان عزیز و فرشته مهربان گرامی که لطف میکنید به تاپیک من سر میزنید وقت میذارید و جواب میدید ممنووونم
دوستان عزیز این چند روز به حرفتون گوش دادم ارتباطمو کم کردم موقع رفتن هم با ایشون نرفتم خونه
برخی از دوستان گفتن راجع به کم و کاستی های شوهرم بهش بگم نمیدونم این دوستان یا خودشون ازدواج نکردن و مردها رو نمیشناسن یا اگه دارن شوهرشون مثل شوهر من نیست من بارها بهش گفتم . گفتم زنها به چه چیزهایی نیاز دارن با دلیل با مدرک کتابای روانشناسی رو نشونش دادم که فکر نکنه من پرتوقعم و بدونه همه زنها چنین انتظاراتی دارن ولی فایده نداشته مثلا وقتی من میگم گل دوست دارم کار زیادی واسه ایشون که عصر یه شاخه گل بخره بیاد خونه یا مثلا ورشکست میشه؟؟ وقتی میگم زنها دوس دارن ازشون تعریف بشه ازش کم میشه که حتی لفظی این کارو بکنه؟؟
منم قبول دارم ریشه مشکلات من همسرمه البته ایشون خیلی مهربونه خیلی بمن احترام میذاره در کل از من خیلی اخلاق بهتری داره ولی یه سری کارها رو فکر میکنم یاد نگرفته منم دلم نمیخواد بچه بزرگ کنم و همه این چیزها رو بهش یاد بدم هرچند که فایده نداره بارها گفتم و یاد نگرفته.... در مورد موقعیت هم به همین شکل من دلم میخواست مثلا من فوق لیسانسم شوهرم دکترا داشته باشه و دست منو بگیره ببره بالا و خیلی کم و کاستی های دیگه که بگذریم من به خاطر یه سری خوبیهای ایشون مثل نجابت و اخلاق و علاقه شدیدش بهم و...بهش جواب مثبت دادم که الان فکر میکنم کمرنگ شده و چیزهای مهمتری هم هست
در مورد این آقای همکار من میدونم که صد در صد ایده ال نیست شاید از شوهر من بهتر نباشه ولی از یه نظرایی بهتره یه سری چیزا که واسه من مهمه رو داره نمیدونم شایدم به قول دوستان من تنوع طلبم قبول دارم بعضی وقتها افراد دیگه رو هم که میبینم با همسرم مقایسه میکنم و فکر میکنم اونا بهترن و من نباید با همسرم ازدواج میکردم و موقعیتهای بهتری واسم پیش میومد ولی باور کنین فقط در حد فکره و هیچوقت به مرحله عمل نزدیک نمیشم هیچوقت ولی میدونم فکرشم خیانته و میخوام از بین بره همیشه و همیشه و همیشه سر نماز از خدا میخوام مقایسه و دودلی رو از دلم دور کنه تا به یه آرامش واقعی برسم ولی نمیشه بخدا نمیشه توروخدا دوستان تو این شبا برام دعا کنید که خیلی محتاجم
-
مهارتهای ارتباطی را بیاموزید و روشتون را در نشان دادن انتظاراتتان تغییر دهید . بیان انتظارات به صورت مستقیم
و با بیانی منطقی معمولاً مقاومت ایجاد می کند بخصوص در مردان که غرور مردانه آنها و حفظ آن برایشان مهم
هست .
اگر ایشان مردی استقلال محور ، کاری ، و با روحیه رهبر و مدیر هست . شما بیشتر باید دقت کنید که نحوه
ابراز نیازهایتان و انتظاراتتان به گونه ای باشد که به این روحیات ایشون صدمه نخورد یا مقابله با آن را القاء ننماید .
اگر جزء افراد تأیید طلب هست که شما دستتان برای ترغیب او به سمت توجه به نیازها و انتظاراتتان باز هست .
لازم هست از خصوصیات و تیپ سخصیتی ایشون بیشتر بدانیم تا بهتر راهنمایی کنیم
-
ارغوان عزیز،
حتی اگر اون اقا از همسر شما بهتر باشه، کار شما اشتباه است.
من اصلا کاری به اون آقا ندارم که خوبه یا بده یا ... مساله شما هستید و فکرتون.
شما حتما می دونید که هزاران مرد هستند که به شوهر شما برتری دارند و هزاران نفر هم کهتری
ازدواج کردید، جنس نخریدید که هر وقت بهترش را دیدید یکی دیگه بخرید.
تصمیم گرفتید که در کنار هم باشید و همدیگرو برای رسیدن به کمال همراهی کنید.
هم ایشون ایراداتی داره و هم شما، اما این دلیل نمی شه که هر زن یا مرد بهتری دیدید در تصمیم قبلیتون شک کنید.
وقتی نوشتی " من قصد ندارم از همسرم جدا بشم و با این همکار ازدواج کنم، فقط می گم کاش 6 سال پیش دیده بودمش "!!!!!!!!!
با خودم گفتم کاش قصد داشتی جدا بشی و با اون ازدواج کنی، تا اینکه اینطور فکر کنی.
فکر می کنی فرق این دو جمله چیه؟ اگه همسرت بشنوه براش فرقی داره که قصد داری جدا بشی یا نه؟
الان اگر قصدت جدا شدن از همسرت و ازدواج با اون نیست، بخاطر هزینه زیادی هست که این تصمیم داره. می ترسی از ریسک و هزینه اش
وگرنه اون چیزی که توی دلت هست، همون قسمت دوم جمله ات است.
از اون قسمت جمله ات بترس.
اگر شخصیت خودت را می شناسی و می دونی اهل مقایسه ای و دائم داری توی ذهنت دنبال شوهرهای بهتری که می تونستی داشته باشی می گردی
خودت را از این فضاها دور کن. می دونی اینقدر قابلیت شنا داری، نزن به آب!
به آب نزدن ظاهر مساله را برات حل می کنه و نمی ذاره به خطا بری
ولی حیفه که فقط ظاهری حلش کنی
مطالعه کن، ریشه یابی کن، مشاوره برو و ببین هدفت از زندگی و ازدواج و ... چیه؟
اونوقت از زندگی در کنار همسرت لذت می بری. دیگه برات مهم نیست که دکترا نداره یا بعضی مهارتها را در رفتار با شما یاد نگرفته.
شب چو در بستم و مست از می نابش كردم
ماه اگر حلقه به در كوفت جوابش كردم
امیدوارم که بتونی ریشه این نگرش را در ذهنت خشک کنی و از زندگی با همسرت لذت ببری.:323:
-
دستاش که قشنگ بوده
کار شما رو هم که بلده
برای همسرت هم که ریز ریز تعریف می کنی
خوابش رو هم که می بینی
جفتتون هم که اهل نماز و روزه و مستحبات
ایشون بچه هم که داره و بعدش کارتون راحت تره :303:
خب!
این تعریف عشق هست دیگه!
این آخرین و تنها فرصت عاشق شدن شماس! مواظب باش از دستش ندی :305: