به فکر خودت باش، نه ایشون :305:
این که فورا بعد از خروج از این رابطه وارد یک رابطه ی جدید بشی هم به ضرر شماست. با احتیاط و دقت بیشتری عمل کنید. :305:
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام کاکتوس
زندگی ما بسیار در گرو انتخاب های ما هست .
دیده ام افراد زیادی را که شرایط نابسامان داشته اند اما خود را محکم حفظ کرده و ارتقاء داده و از راه مطمئن تری از آن شرایط
نابسامان بیرون آمده و حتی به خانواده هم کمک کرده اند .
مادر شما چه شده ؟
هیچ خواهر و برداری ندارید ؟ آیا شما تک فرزند بوده اید ؟
پدر و مادر شما هیچ کس و کاری نداشته اند ؟ پرورشگاهی بوده اند ؟ چگونه با هم ازدواج کرده اند ؟ چرا آنها هیچ کس و کاری ندارند ؟
اینها سئوالات مهمی هست که کمک میکنه ما به شما کمک کنیم شیوه و نحوه ارزیابی بهتر از شرایط را برای بهترین راه کارها
در زندگی بیابید چون پیداست که شما در این خصوص نابلد هستید و ناآگاه و اغلب در زندگی لحظه اکنون را فقط می بینید و
دوراندیشی در شما ضعیف هست .
برای مثال دو سال هست ازدواج موقت نموده ای و فردی در زندگی شما وارد شده که شما را حمایت کرده .... اما شما از
همین فرصت برای ارتقاء خود مثلاً از نظر تحصیلی یا مالی استفاده نکرده ای . مثلاً می توانستی دانشگاه ادامه تحصیل دهی
تا اینگونه به وضعیت آینده خود از نظر شغلی کمک کرده باشی ... یا از نظر مالی برای این آقا روشن میکردی که با شرایطی
که دارد هرآن ممکن است شما را ترک کند و شما دچار مشکل شوی لذا یک پشتوانه از نظر مالی بخصوص مسکن احتیاج
داری و ... اصلاً در ازدواج خود چنین چیزی را شرط می کردی به عنوان مهریه . اما نکرده ای . به نظر می رسد شما تأمین نیاز
عاطفی و مالی را آنهم بیشتر به کمک عوامل بیرونی را مد نظر داری و مایلی کسی ناجی شما باشد آن هم راحت و
بی دردسر . چنانکه در این تالار هم از همون ابتدا در پستهایت از اعضاء پرسیده ای که چه کنم ؟ اگر مهلتم با این همسر تمام
شود چه کنم ، چرا کسی نمی گوید چه کنم و ... هیچ جا ندیدم بگویی چه فکرهایی کردی ، چه راه هایی را در نظر
گرفته ای ... تا اینکه در پستی اخیر گفتی فکر کردم یک رابطه جدید را شروع کنم و کم کم با این آقا کات کنم ... که روندی
هم خلاف شرع هست ، هم آسیب زا ... یعنی روندی را انتخاب کرده ای که در ادامه آسیب بیشتری به شما میزند چون
محدوده فکری شما فقط تا ترس از رفتن این آقا و تنها ماندن و مشکلات مالی هست و لذا پیدا کردن مفری برای حل همین
آنهم بوسیله دیگران ..... ( یا قبل تر به بچه فکر کرده بودی که قوز بالا قوز است )
راهی که شما گفتی اکنون در پیش گرفته ای در درجه اول خلاف شرع و تعهد همسری هست چون شما عقد موقت کسی
هستی و نمیتوانی با مرد دیگری ولو به عنوان آشنایی وارد رابطه شوی ..... بعدش هم به آسیب این رابطه ها حتی در شرایطی
که شما از این آقا جدا شده باشی و عده 3 ماه و 10 روز خود را نگه داشته باشی فکر کرده ای ؟؟؟
شما در کودکی دچار آسیب شده ای ... آیا در نوجوانی نمی توانسته ای اجازه ندهی کسی به شما دست درازی کند ؟
چرا منفعل بوده ای ؟ آیا تمایل شخصی خودت هم در میان نبوده ؟ چون آسیب کودکی شما بخاطر بی پناهی و .... و حتی
خانواده نابسامان معنایش این نیست که شما محکوم شرایط هستی . زندگی ما در گرو انتخاب های ما هست و اگر خودمون
محکم باشیم و راه درست را انتخاب کنیم قطعا خدا حمایت می کند .
مثلاً اگر واقعاً ناچار به انتخاب این نوع زندگی یعنی ازدواج موقت بوده ای و هیچ راه دیگری نداشته ای ( و غفلت از راه های دیگر
نکرده ای ) مطمئن باش خدا حمایتت می کند چون راهی هست که خود خدا برای چنین شرایطی قرار داده است . اما اگر
غفلت از یافتن راه های مطمئن تر ولو با زحمت بیشتر کرده باشی چه ؟
بگذارید کمی باز تر کنم . مثلاً شما می توانستی دنبال موقعیتهای شغلی باشی که در آن حضور شبانه روزی فرد را می طلبد
و اینگونه مکان و مأوا هم می داشتی مثل پرستاری از افراد سالمند مطمئن که سکونتت هم تضمین می شد . یا حتی کار در
سرای سالمندان یا مراکز شبانه روزی بهزیستی ، یا سرپرستی خوابگاه های دانشجویی و .....
شما انتخابهای فراوانی سر راهت بوده و هست اما به نظر میرسه دنبال آسون ترین و بی زحمت ترین هستی .
بهتره به سئوالات هم پاسخ دهی تا بهتر بشود شما را راهنمایی داد
با سلام
لطفا مشکل خودت را با یک مشکل بزرگتر جواب نده. مثل اینه که از چاله در بیایی و در چاه بیفتی.
قبل از هر چیز لطفا به لینک ذیل بروید و دقیقا و مو به مو آنرا مطالعه کنید. ما در لینک ذیل، چارچوب کلی چند همسری و صیغه را از دیدگاه تالار همدردی بیان کردیم.
تالار همدردی ، چندهمسری و صیغه
دوستان در بالا راهنمایی های ارزنده ای را به شما کرده اند.
من به خاطر اختصار برگشت به کاری که شما کرده اید و وکاوی آن نمی کنم.ا
گر همسر شما به مدت 3 سال شما را به عقد موقت خود در آورده اند. حتما مهریه ای مناسب به این منظور برای شما در نظر گرفته اند که خوب است آنرا به عنوان پشتوانه دریافت و سرمایه گذاری کنید. همچنین اگر به هر دلیلی این مبلغ کم بوده می توانید با توجه به علاقمندی که ایشون به شما دارند از او بخواهید که مثلا رهن قابل توجهی برای منزل شما بپردازند.
شما دچار مشکلی به نام ترس از ترس شده اید.
شنیده اید که می گویند ترس برادر مرگ هست.
گاهی ساختمان چند طبقه ای آتش می گیرد. بعدا گزارش می کنند کسانی که از ترس آتش سوزی بیرون پریده و جان داده اند بیشتر از کسانی بوده اند که در آتش سوخته اند. در واقع شرایط نوعی پیش رفته است که بقیه نجات یافته اند.
شما از ترس بی حمایتی ، دچار اضطراب و نگرانی شده اید و این می تواند مشکل عمده ای برای شما ایجاد کند.
شما در شرایط فعلی نیاز نیست که نگران آینده باشید.
اگر دقت کرده باشید هیچ یک از اعضاء از صحبت های شما قانع نشده است.
شما با حضرت آدم که روی زمین هبوط نکرده اید که بی کس باشید. حتی اگر با حضرت آدم هم هبوط کرده بودید ، حضرت آدم را داشتید.
شما نیاز به بازسای روابط و وابستگی های خانوادگی خود دارید. حتی با همان پدر که معتاد هست. نه برای وقتی که این آقا شما را رها کرد. بلکه همین الان هم نیاز دارید که با افراد و خویشان خود مرتبط باشید.
شما برای اینکه هرچه دلتان خواست را جامه عمل بپوشید از همه دنیا بریده اید و به این زندگی نیم بند خود را گره زده اید و حالا هم اضطراب از دست دادنش را گرفته اید.
بهتر هست نگران آینده نباشید. اما از شرایطتان با همسر موقت خود صحبت کنید. بگویید نیاز به پشتیبانی بیشتری مخصوصا از نظر مالی دارید.
همچنین فکر بچه دار شدن را در شرایط فعلی از سر خود بیرون کنید.
گاهی مراجعان به خاطر تصمیم اشتباهی که می گیرند و شرایط خاصی را برای خود رقم می زنند منجر می شود که راههای برون رفت از آن برای خودشان مشکل شود.
خواهش می کنم. در مدت باقیمانده خودت را تقویت کن.
بیشتر استقلال داشته باش. نه به معنی بد رفتار کردن با همسر موقتت. بلکه با تقویت سایر روابط خود با دوستان و اقوامت.
خلاصه:
طبق لینکی که معرفی کردم و توضیح داده ایم. صیغه موقت با شرایطی که توضیح داده شده و شرایط فعلی شما، می تواند مشکلتان پیچیده ای را برای شما ایجاد کند و اگر تکرار شود و با کس دیگری وارد رابطه بشوی، آنقدر مشکلاتت حاد می شود که از زندگی سیرتان می کند.
اما در شرایط فعلی در زمان باقیمانده باید بدون ترس خود را قوی کنید. تا اگر از او جدا شدید درمانده نشوید . به این منظور هم از همسر موقتتان کمک بگیرید و هم روابط عاطفی خود را با دوستان و اقوام و خانواده تقویت کنید.
من مادرم به خاطر کارهای پدرم و فروش مواد حدود 20 ساله که زندانه با حبس ابد . حالا اگر هم چند سال دیگه آزاد بشه . یه پیرزن 60 ساله به بالا میشه . کاری از دستش بر نمیاد.. یه برادر کوچیکتر هم دارم که معتاد شده به وضع فحیع . حدود 15 سالش هست . کل فامیل قطع ارتباط کردن به خاطر پدر م وحتی در خونه خودشون هم روی ما باز نکرده و نمیکنند . مهریه ام فقط 5 سکه هست . از دیروز حال خوبی ندارم و با این آقا دعوامون شده و گفت فقط مهریه ام رو میده
- - - Updated - - -
فامیل های پدرم یا فوت کرده اند ویا اصلا نمیشناسیمشون . پدرم توی شهرستان به بی آبرویی افتاده کارتن خوابی و جمع کردن ضایعات و فامیل مادرم هم بعد از مشکل مادرم دیگه خبری ازشو ن نداریم .
سلام
هیچ کس نمی داند که ایا تا فردا یا چند لحظه دیگه زنده می ماند.
شما سعی نکنید که با بد اخلاقی او را با این رابطه سرد کنید.صبور باشد و مهربان >> در حال
در مورد اینده سعی کنید برای خود حرفه ای را یاد بگیرید
>> خیاطی/ ارایشگری/حسابداری/... >> پیشنهاد من حسابداری
حدود شش ماهی بیشتر زمان نمیبره!
ان زمان که تونستید روی پای خود بایستید>>احساس بهتری خواهید داشت:43:
من از اول کودکی همش آواره این خونه و اون خونه بودم چونکه پدرم پولی برای گرفتن خونه و تامین ما نداشت. وهر کدوم به نوعی از من سوئ استفاده کردن ولی زمانی که متوجه شدم دیگه به کسی اجازه ندادم که بخواد بهم تعرض کنه . برای همن هم تن به ازدواج دادم که از دربه دری راحت بشم ولی الان مشکلاتم بیشتر شده چون مشکلی عاطفی داشتم خیلی به این آقا وابسته شدم . ضمنا این آقا خیلی وضع مالی بالایی نداره که بتونه برام خونه مستقل تهیه کنه میتونه در حد اجاره باشه . از دیروز که باهاش دعوا کردم و گفتم میخوام جدا بشم همش گریه کردم واقعا میترسم . فقط یک راه برام مونده اون هم خودکشی . من که دنیا رو نداشتم پس اخرت رو هم نمیخوام . من با 5 تا سکه تنها چیکار کنم .
من قبلا به این راه فکر کردم! در مورد اولین gf . ولی اون موقع فکر می کردم تنها و بهترین کاره! فقط صبر کردم گفتم ببینم فردا چه میشه!نقل قول:
فقط یک راه برام مونده اون هم خودکشی
ولی حالا احساس حقارت می کنم نصبت به اون حسم و از طرفی برام مسخره بود.
الان حاضر نیستم که به اون gf فکر کنم .
خودتون رو باور کنید!:43: