-
سلام
من نظر شخصیم رو میگم ممکنه درست نباشه ولی نکاتی توش هست که میتونه کمکتون کنه.
تفاوت دیدگاه در مسائل مذهبی و سیاسی به نظر من خیلی مهمه. چون در خانواده ایرانی بعد از ازدواج قطعا فرزندی وجود خواهد شد. شما حتی اگه بتونین خودتون رو با اختلافاتتون وفق بدین بعدها بر سر تربیت فرزند دچار مشکل میشین، چرا که مثلا خانم طبق فلان حدیث میخوان یه نوع تربیت و رفتار رو با بچه داشته باشند وشما اون رفتار رو معقول نمیدونید. حتی در مسائل ابتدایی حضور فرزند مثل نامگذاری و... ممکنه دچار اختلاف بشین.
من با شمیم الزهرا موافقم، تفاوت شما فقط در اختلاف بر مسائل عقیدتی نیست تفاوت طرز فکره، یعنی بنیان و اساس تصمیم گیری های شما تو زندگی با هم فرق داره، یکی عقاید دیگری رو مسخره و خرافه میدونه و دیگری عقایدش واسش از جونش هم مقدس تره و طرز فکر طرف مقابل رو کفرآمیز میدونه.
مساله دیگه اینکه اگه این خانم واقعا به عقایدشون ایمان دارند قبول فردی با عقاید شما مخالف اعتقاداتشون هست!!! و اینکه چرا اصرار به ادامه رابطه دارن هم نشات گرفته از غلبه احساسشون به عقلشون هست.
به این فکر کنید که هر کدوم از شما میتونید در کنار فردی با عقاید مشابه زندگی کم دغدغه تری رو داشته باشید. اون خانم حق دارن که بخوان سفرهای زیارتی زندگیشون رو با رضایت و آرامش و در کنار همسرشون برن وشما هم حق دارین بجای سفر زیارتی بخواین مسافرت اروپایی برین.
نکته دیگه هم اینکه بهتره زن و شوهر در اختلافات زندگیشون یه منبع رو قبول داشته باشند و به اون رجوع کنند. که در مورد شما این مساله صادق نیست.
موفق باشید
-
نمیدونم چی بگم،به شدت ذهنم مشغوله، الان جوانیم و جاذبه جوانی و جنسی شاید دونفر رو کنر هم نگه داره ولی در میانسالی و کهنسالی چی ،آنموقع که جاذبه های جوانی نیست چه چیزی دوتا ادمو کنار هم نگه میداره، قطعا علایق مشترک، مسافرت رفتن،مشهد رفتن، شمال و ..... . باید دید آیا توی این دلخوشی های کهنسالی ما باهم اشتراک داریم، جوا من قطعا
منفیه. بخدا اصلا فکر نمیکردم نظراتش این شکلی باشه، فکر میکردم اهل خدا و پیغمبره، نه اینکه بگه این حدیث اینو میگه، یا راجب ولایت فقیه که دیگه اصلا نگو، من تاالان فکر میکردم کسایی که طرفدارشن بیشتر ریا می کنن اما این با چه عشقی ازش میگه، حتما حالا که آقا گفته 5تا بچه ماهم باید 5تا بیاریم:33: .راجب خانواده و جمع فامیلشون اصلا اینطور نیستن یا راجب
سیاست باباش عین خودمونه،اصلا من با خانوادش مشکلی ندارم، معلوم نیست 4سال تو خابگاه چه بلایی سرش آوردن اینطوری شده، باز خودش خوبه دوستش که میگفت ولی فقیه عین بابامه، موندم چه کنم، این همه اختلاف، من تصورم این بود اونم میخاد ی زندگی معمولی داشته باشه، عین همه، من ی آدم کاریمف دلم میخاد کارکنم پولدار شم پیشرفت کنم، نه اینکه
یدفه بگه کارمهم نیست، البته بشدت علاقمند به شوهرکاری و سخت کوشه، آخه همش میگم شاید هنوز تو جو باشه، خیلی ها اینشکلی بودن و تو زندگی تعادل رو پیش گرفتن، زنگی سخته واقعا، اینهمه سوال واسم پیش امده،
مشکل دیگه تموم کردن این رابطه و آغازش بایکی دیگس، به آن چی بگیم، خودشم میگه من هیچوقت با هیشکی نبودم و الان به یکی دیگه چی بگیم، بگیم 7ماه به یکی دیگه میگفتیم دوست دارم، بعدش اینهمه مشکل زن و شوهرا باهم دارن، از کجا معلوم بعدی تفکراتش دینیش همخونی داشته باشه ولی بقیه مسائل چی، حجابش چی، ما مذهبی نیستم ولی حجاب
واسمون مهمه، مهمونی مختلط تابحال نرفتم و دلم نمیخاد برم، وقتی باهم میریم گردش و بیرون همه چیز خوبه، خیلی فکرم مشغوله..................
-
یعنی هیچکس دیگه پیدا نمیشه ی کمکی نظری چیزی،واقعا نمیدونم چکار کنم...............
-
سلام
من فکر میکنم بهترین و کامل ترین پاسخ رو تا به حال صبا2009 به این پست داده باشن. روی صحبت هاشون تمرکز کنید.
باتوجه به زندگی یکی از اقوام بسیار نزدیک و دو نفر از دوستانم می تونم بهتون بگم این سطح از اختلاف باعث بر هم زدن آرامش در زندگی مشترک میشه چون شما طرز تفکر ایشون و عقاید مذهبی و سیاسیشون رو اصلا قبول ندارین...
در ضمن شما هنوز توی این رابطه به نتیجه قطعی نرسیدین ، پس به فکر رابطه بعدی و اینکه توی اون رابطه به طرفتون چی بگید نباشید.به هر حال خیلی از ما ها (چه دختر چه پسر)قبل از ازدواجمون ممکنه با افراد دیگری به قصد ازدواج مراحل شناخت رو طی کرده باشیم و به نتیجه نرسیده باشیم و جدا شده باشیم.هدف از این دوران شناخته و ممکنه به ازدواج ختم نشه.پس این نگرانی رو به نگرانی هاتون اضافه نکنید تا بهتر تصمیم بگیرید...
-
سلام؛یه جاگفتی ما روی اصول دین باهم،توافق داریم،یه جامیگی من موافق نیستم مبنای زندگیم قرآن واحادیث باشه!یه جامیگی پیامبراون کارو کرد که نشون میده خودت دراصول دین بخش نبوت هنوزمشکل داری وگرنه هرحدیثی علیه پیامبرو قبول نمیکردی تازه میگی من با احادیث مشکل دارم اونوقت اون حرف وحدیث(که حدیث نیست) رو علیه پیامبر قبول کردی! دوباره میگی هرچی عقل خودم حکم کنه(کلما حکم به ی عقل حکم به ی شرع؛هرچه که عقل به آن حکم کند شرع هم به آن حکم میکند وبرعکس).تازه یه جا واست این مهمه که کسی با عموت توی جمع بحث نکنه.به نظرم خودت هنوزبه یه ثبات فکری نسبی دراین زمینه نرسیدی،همه چی برمیگرده به دیدگاه شما که چقدربتونیدباتفاوتها کناربیایید هرکدوم یه قدم به اون یکی نزدیک شوید شما نمازخون بشی(اگه نیستی)ایشون احادیث وآیات روخشک اجرانکنه،به نظرم اگه توانایی اینوداشته باشید این تفاوت رو منصفانه مدیریت کنید،هردوتا تون زندگی لذت بخشی رو تجربه میکنید.و هردو به هم کمک میکنید به نظرم عموت بدش نمیاد یه دختراینقد جسارت داشته باشه که بهش بگه من بانظرت مخالفم این خودتی مقداری احساسی برخوردمیکنی.
-
ببینید خیلی از مردها و زن ها هستند که حتی زمانازدواج دینشون رو هم عوض می کنند (خیلیاز
کسانیمی شناسم که مرد برای ازدواج با زن حتی بهدین اسلام در اومده)
ودر زندگیشون مشکلی هم پیش نیومده .چون از اول زندگیشونیاد گرفتند که تنها به خودشون
فکرکنند و دیگری رو همونطور که از اول دیدند بپذیرند. امامشکل شما الان اینه که اصلا نمی تونید
طرفتون و عقایدشو بپذیرید. من خودم یک دختر خیلی مذهبی بودم. جالامی خواهم سوالاتی از شما
بپرسم تا ببینم سطح مذهبی بودن شما چقدره و براساس جوابهاتون بهتون بگم چه مشکلاتی برسر
راهتون خواهد بود. میشه به سوالهای زیر جواب بدید؟
1- تفاوت مذهب و دین و انسان مذهبی و دیندار در چیه؟
2- ایاشما به این عقیده اعتقاد داریدکه زن و شوهر در اون دنیا هم می تونند کنارهم باشند؟
3- اگربه سوال دو اعتقاد داریدلازمه اون چیه؟
4-اگردر مسافرتی باشید سوار اتوبوس و اون اتوبوس برای نماز صبح نگه نداره چی کار می کنید؟
5- اگرموقع نماز در هواپیما باشید و اگر نمازتون رو نخونید نمازتون قضا میشه چی کار می کنید؟
6- اگرلباستون خونی باشه اونو جدا می شورید ویا با لباسهای دیگه می شورید؟ چگونه اونوتمیز می کنید؟
7- نظرتون در مورد بازی تخته چیه؟ آیابازی می کنید؟ 8- نظرتون در مورد خرید تخته نرد برای دوستتون چیه؟ آیا اگر دوستتون بگه برام بخر براش می خرید؟ فعلا به این سوالها جواب بدید.
-
سلام.ممنون از نظراتتون،اول بگم اینو قبول دارم که ادم احساسی هستم و زود تحت تاثیر حرف بقیه قرار میگیرم.گاهی اوقات همین باعث میشه که ذهنم آشفته بشه و احساسی حرف بزنم.اول از همه بگم اصلا من ادم بی دین و بی اعتقادی نیستم.نماز روزه حلال حروم ناموس گناه مردم ازاری و صدتا چیز دیگه واسم فوق العاده مهمه.اختلاف
ما اختلاف مذهب نیست طرز نگرش و استفاده از دینه.یادمه توی ی تایپیک خوندم کخ پسره و دختره سر مساله غسل بعد رابطه تفاهم نداشتن،خوب چنین مساله ای اصلا نیست. یا نجاسات و خون و مشروب و این داستان ها.هیچ چیزی که توی دین حرام از دید من حلال نیست.اما خوب قبولم ندارم با پای چپ برم دستشویی. دیشب خیلی
باهاش حرف زدم و از دغدغه هام گفتم.گفت که من دیوانه ام و اصلا چنین طرز فکری راجب آن که بخاد همش واسم حدیث بخونه صحیح نیست.یاد فیلم کتاب قانون افتادم. اگه
دیدین دغدغه من رفتارهای آن خانم تو فیلمه.منم مشکلم اینه که یکی بی منطق بگه فلان حدیث و آیه مهمه ولی علتشو ندونه که گفت اصلا اینجوری نیست و باید اول علت آن حدیث رو بفهمیم.دقیق که نگاه می کنم اختلافم باهاش خیلی نیست.چون من واقعا
همه چیز رو رعایت می کنم حتی خوشم نمیاد بعضی موزیک ویدئو یا مسابقات رقص ایرانی رو نگاه کنم،میگم گناهه و دلم میخاد یکی باشه که تو این راه بیشتر کمکم کنه.مثلا دیروز گفتم که جمعه صبح میخام استراحت کنم و به هیچ وجه دعای ندبه نمیام و گفت منم درک میکنم و این چیزا حالیمه.از آنطرف تو این 7 ماه تابحال ی بار هم دعای ندبه نرفته.میدونین من خودمو
بی دین تر و آن خودشو با دین تر نشون میده.7 ماه کم نیست، تو این مدت ی بار هم جمکران نرفته ولی میگه دلم میخاد با شوهرم گاهی اوقات برم.من با رفتن مشکلی ندارم ولی تعدادش مهمه.میگم سالی یکی دو دفه جمکران و شاه عبدالعظیم رو موافقم ولی نه هر هفته.ولی آن عدد نمیگه و میگه منم درک میکنم اگه شرایطش بود.و تاکید میکنه
من بیشتر از تو اهل تفریح و بیرون رفتنم، همه چی به جای خودش.اصلا خشک نیست،خواهرش چادری نیست و میگه چون تو سن بلوغه نباید چیزی رو بهش تحمیل کرد و یا اینکه اگخ تو ی جمعی غیبت شد آدم سعی میکنه حرفو عوض کنه نه اینکه مستقیم بگه غیبت نکنید. تو فامیل صحیح نیست مشکل بوجود بیاد و به شدت تاکید داره که درکش
زیاده و شوهر و خاست آن مهمترین اولویت تو زندگیه.حتی بهش گفتم ی چیزی جدیدا مد شده به نام تقویم زناشویی که میگه فلان موقع رابطه صحیحه فلان موقع اشتباه و گفت ان مستحب و مهمتر از آن خواست شوهره. تو مسائل جنسی تاکید خیلی زیاده داره که خواست شوهر و رضایت آن مهمه و اگه شوهر ناراضی باشه گناه بزرگیه. حداقل اینجا دین به فکر مردا بوده.:46:
جواب دادن به سوالات خانم deljoo_deltang سخته ولی اول من ی سوال داشتن چرا دختر مذهبی بودین؟؟؟یعنی الان مذهبی نیستین؟؟چرا؟؟
جواب سوالاتون..
1- انسان مذهبی و دیندار در کل تفاوتی نداره ولی از دید من انسان دیندار به دین کاملا معتقد و به آن عمل میکنه ولی ادم مذهبی علاوه بر عمل به دین ظواهر دین هم براش مهمه،یعنی مسجد دعا هیئت و این داستانا.من خودم دیندارم و عیال آینده مذهبی،چون علاوه به اینکه اعتقاد به دعا داره دلش میخاد این دعا و یا شب احیا تو جمع و مسجد باشه ولی من خلوت و
تنهایی خونه رو بیشتر دوس دارم،حقیقتش اینه تابحال این جور مراسمو تجربه نکردم و حسم نسبت به بعضی آدما که هممون میشناسیم و فقط به علت ریا میان این مراسم بده.با خودش مشکلی نیست ولی منم گاهی اوقات بعد نماز دعا می خونم یا همیشه تعقیبات و آیه الکرسی میخونم بعدش.دلم نمیخاد درگیر ظاهر دین بشم تا باطنش. به خودشم گفتم که بیشتر از
دعا تاثیر دین تو اینه که تو اتوبوس و مترو جامون رو به بزرگتر بدیم یا کمک به نیازمند و یا من خودم اگه کسی تو راه ببینم سوارش میکنم بی پول .اینا رو کاملا قبول داره و اصلا خشک نیست، اصلا که فقط به ظواهر توجه کنه.
2- بله چرا که نه ی عشق ابدی تا آن دنیا هم ادامه داره
3- همراهی توی این دنیا،واقعا من از ته قلبم میخام مذهب تو زندگیم باشه، من مهندس عمرانم و متاسفانه تو این شغل خلاف زیاد میشه انجام داد.اهل حرام نیستم ولی میخام زنم هم طوری باشه که مانع از گناه من بشه نه اینکه بخاطر پول حاضر باشه من دزدی کنم.
4- بهش میگیم اگه نگه داشت خوبه ولی اگه نگه نداشت و بقیه مخالف بودن نمیتونم دعوا کنم و متقاعدش کنم.شاید این یه نکته منفی از دید شما باشه
5-نمیدونم حالا هواپیما سوار شیم میگم.خوب رسیدم مقصد قضاشو میخونم
6- خوب خون نجاسته اول خونو پاک میکنم بعد میشه با لباسای دیگه شست
7- بدیش چیه.ی بازی شبیه بقیه بازی ها مگه میخایم قمار کنیم.ی زمانی شطرنج هم تو این مملکت حرام بود.هیچ مشکلی باهاش ندارم.حتی با ورق ولی قمار و بازی سر پول قطعا صحیح نیست
-
من تعجب میکنم از دوستان که چرا این مسألهی به این واضحی رو کش میدن؟! کسایی که نظر میدن لطفا ریسکی این کار رو انجام ندید.
ببین احمد آقایِ گل، کاملا واضحه که شما کفو عقیدتی-مذهبی نیستید. این که ما در اصول یکی هستیم و در عمل... نه برادر من... این حرفها رو رها کن، تو و این خانوم به طور واضحی درگیر کشمکشهای ارتباط اول هستید.
از خواص این ارتباط اینه که طرفین با اینکه تناقضهایی در خودشون میبینند باز سعی میکنن اونا رو توجیه کنند سعی میکنن با هم سر اثبات عقایدشون بجنگن. گویا محکوم به این هستند که با هم ازدواج کنند یا مجبورند به این رابطه ادامه بدن و همین طور ادامه میدن و آخرش هیچی.
شما وقتی از این رابطه خارج بشی( انشاءالله که میشی) بعد از گذر یه زمان کوتاه تازه میفهمی از چه خطری نجات پیدا کردی، و البته این مورد در مورد خانم هم صدق میکنه.
یکی از مشکلات این روابط تموم کردنشه، رابطههای بعدی رو میشه خیلی راحت تموم کرد و هر دو طرف به سادگی این کار رو می کنند( البته منظور وقتی هست که به تناقض رسیدن). من میتونم موقعیتت رو درک کنم چون تجربش کردم... الان هر دوی شما توی حالتی هستید انگار میخواید به هم دیگه ثابت کنید که حق با شماست. گفتن عباراتی مثل: ببین! حق با تو هست اما... یا : تو درست می گی اما تا حالا فکر کردی... و ....
برادرانه بهت میگم رابطه رو تموم کن و رنجش رو تحمل کن، و مبادا حسی دلسوزلانه برات پیش بیاد که خانم به من علاقه داره و احساسش چی میشه. بزرگترین لطفی که میتونی به خودت و این خانم بکنی اینه که خیلی غیر احساسی و قاطعانه طوری که عزت نفس هیچ کدومتون آسیب نبینه و بدون اینکه مستأصل جلوه کنی، کات کنی.
من و دیگران تا ابد هم اگر بنویسیم و بنویسیم و بنویسیم، باز هم فایده نداره، خودت باید تصمیم بگیری من اگر حتی یه کم هم شک داشتم که نظرم اشتباه هست انقدر سفت و سخت بهت توصیه نمیکردم.
-
ممنون که به سوالاتم دقت کردید. طبق تعریف دینداری شما و دختر خانم هردو انساننهای دینداری هستید یعنی به دین و خدا و پیامبر اعتقاد دارید. اما میزان مذهبی بودن شما با هم فرق می کنه. کسی که مذهبی باشه به تمام احکام تن میده و به دنبال توجیه برای عمل به اونها نیست. اینجاست که مشکلات شما و دختر خانم در صورت ازدواج شروع میشه. مثلا در مورد سوال های 4، 5 و 6 فرق انسان مذهبی با شما در اینه که 4- حتی اگر اتوبوس نگه نداره نماز رو در انوبوس میخونه (چون در عقیده انسان مذهبی نماز در هر حالتی واجبه و ترک اون به هر دلیلی گناه) 5- باز هم مثل سوال 4. 6- از نظر یک انسان مذهبی تخته نرد جزء وسایل قماره و هر گونه بازی با اون حتی بدون برد و باخت و هر گونه خرید و فروش اون حرامه. .................................................. .................................................. .................................................. .................................................. .................................................. .................................متوجه باشید که این جوابها که من به شما دادم برای این نیست که شما بیایید و با من بحث کنید در مورد چراییشون. تنها به این دلیل گفتم که بدونید تفاوتهای شما و این دختر خانم ممکنه تا چه حد در زندگیتون تاثیر بگذاره و زندگیتون رو به یک محل پر از تنش تبدیل کنه. تا وقتی مذهب به مسائل فردی مربوط بشه ممکنه شما مشکلی براتون پیش نیاد ولی همینکه وارد مسائل اجتماعل و مالی بشید مشکلات شروع میشوند. بنابراین بهتره مدتی رابتتون رو با هم قطع کند تا احساساتتون فروکش کنه و بتونید با عقل برای ایندتون تصمیم بگیرید. اگر بخواهید من باز هم می تونم مثالهای دیگری بزنم از مسائل احتمالی مورد اختلاف. (پ.ن. در مورد اینکه من گفتم مذهبی بودم چون در شرایط الان زندگیم نمی تونم اونطور که در گذشته بودم به مذهبم عمل کنم.)
-
سلام و باتشکر
myself میتونین یکم واضحتر و با مثال برام توضیح بدین، باهاتون مخالف نیستم اما واقعا مستاصل شدم.
خانم deljoo-deltang دارم به صحبتاتون فکرمیکنم،میتونین مثال های دیگه ای رو که گفتین برام بزنین
ممنون