-
شما خیلی حساسی....
نباید این موضوع اینقدری اهمیت داشته باشه که اینجوری شما رو به هم بریزه !!!!!
اینکه من گفتم بی اهمیت باشی، یه این منظور نبود که صورت مسئله رو پاک کنی و از موضوعی که پیش اومده فرار کنی که هم خودت هم ایشون فکر کنین که شما تسلیم شدی.
منظور من این بود که اینقدرررر این مسئله رو سطح پایین بگیر و اینقدر تو مهمونی یا هرجایی که ایشون رو میبینی رفتارت طبیعی باشه که ایشون بفهمه شما اصلا مسئله رو جدی نگرفتی که بخوای جواب آماده کنی یا عکس العمل نشون بدی !!!!!!
-
دوست خوبم گل آرا جان منون از توجهت... زیاد آدم حساسی نیستم ولی اونقدر دور و برم شلوغه که حوصله یک موضوع جدید حتی بی اهمیت رو هم ندارم!
راستش من از اون دسته افرادی هستم باید منطقی با خودم جلسه بزارم!!!!:162:
وقتی نشستم و با خودم خلوت کردم دیدم این مساله زیاد هم مهم نیست که بخواد کارهای روزمره و زندگی منو مختل کنه، بنابراین تصمیم گرفتم که نگاهم به این فرد مثل هزاران فردی باشه که در روز از کنار آدم میگذرن و رفتاراین آقا باید برام بی اهمیت باشه...الان هم حالم خیلی خوبه چون تصمیم گرفتم که در برابر ایشون و رفتارشون به شیوه خودم برخورد کنم و مراعات نسبت خانواگی رو نکنم....