نوشته اصلی توسط
Unique5
...من هميشه منتظر بهبود اين رابطه بودم و اميدوار....ولي ديگه ديدم نمي شه... بيشترين ضربه رو من خوردم. ... توهين هاش من و ناراحت كرد چه جوري از دلش ميومد به دختري كه چند سال باهام بودن اين حرف ها رو بزنه.... الانم باز هر روز اس ام اس مي ده ...شايد به خاطر عذاب وجدانشه و اين من و بيشتر ناراحت مي كنه... داره به من ترحمممممممممممممممممم مي كنه..... من كه دوسش داشتم و هيچ وقت از دلم نمي يومد يه ثانيه ام ناراحتيشو ببينم... من نفرينش كنم از اين مي ترسه.... ولي من كسي نيستم كه يكي به من ترحم كنه و بدم ميادددددددددددد. خودم و كنترل كردم و جواب ندادم