سلام گیسو جان.
من نظر کارشناسانه ای ندارم اما یکم برام طرز برخوردت عجیبه.
من اگه جای شما بودم اصلا اینجوری قضیه رو پیش نمیکشیدم.شرایط خوبی محیا کردی اما نباید با فرستادن پالس منفی شروع میکردی.گفتی تو زندگی شاد نیستیم
میتونستی با محبت کردن و ابراز عشق جسمی و زبانی شروع کنی و بگی چقدر از همسرت لذت میبری و دوست داری که تو غم هاش شریکش باشی و آرامش بخشش.
بعد حتی بخوای که از دغدغه هاش برات بگه و واقعا سعی کنی درکش کنی.شاید بعد چند دفعه که تونستی این شرایط امن رو براش فراهم کنی کم کم بگی که چقدر از رابطه باهاش لذت میبری و خدارو شکر میکنی که چنین همسری داری... و رابطه چقدر تورو از سختی های زندگی دور میکنه و بهت آرامش میده...
همسرت بیش از اینکه از شما علاقه برای رابطه ببینه،عصبانیت و کج خلقی از نبود رابطه دیده و این روش شما اصلا تاثیر مثبتی روی هیچکس نداره.
شاید به خاطر این جریان خسته ای و نمیتونی صبورانه با محبت قضیه رو حل کنی.برای اینکه ذهنت آروم بشه اول سعی کن که اینقدر خودتو درگیر این موضوع نکنی و سرتو با تفریحات و کارهای خودت شلوغ کن تا کمتر بهت فشار بیاد و بتونی با رفتار مناسبتری حرفاتو بگی.
موفق باشی خانمی