-
مرسی دوستان...
من هم همین فکر رو میکنم ولی میخواد پیش مشاور و روانشناس بر تا رفتارایی که داشته درست شه.. یعنی هیچوقت حتی قبول نمیکرد که ایراد از رفتارهای اونه اما برام عجیبه که
پذیرفته و داره کار میکنه رو خودش.. نمیدونم.. تو دو سال گذشته همچین رفتارهایی ازش ندیده بودم حس میکنم واقعا فهمیده و میخواد عوض شه و تصمیمش قطعی هست..
میگه فهمیده که تو این مدت برام کم گذاشته بوده و بعضی رفتارهای خودش بوده که باعث شده من حتی دروغ بهش بگم... میگه جبران میکنه همه اذیتهایی که کرده.. یعنی اصلا
امکان نداره شخصی پشیمون باشه از رفتارهایی عوض شه؟؟؟ حقیقتش نمیدونم باید بهش فرصت بدم یا نه... من بهش گفتم من نمیتونم رو قولت که میگی عوض میشم
حساب کنم و بهت فرصت بدم.. باید بهم ثابت بشه که عوض شدی.. اما تو مدت کوتاه آدم نمیتونه رفتارهایی که یک عمر باهاشون بوده کنار بذاره.. چند تا کتاب خود شناسی و روانشناسی
داره میخونه و پیش مشاور هم قراره بره.. ازش خواستم بعد از مشاوره و یه مدتی که رو خودش کار کرد بهش جواب میدم.. اصلا نمیخوام احساسی تصمیم بگیرم.. بخاطر همین بهش گفتم تو این مدت حاضر نیستم ببینمت..
به نظرتون کار خوبی کردم یا اینکه فرصت دادن بی فایده هست و همین الان جواب آخر منفی رو بدم؟؟؟
-
نظر دادن راجبه همچین شرایطی کمی سخته چون طرف میل به اصلاح داره و این ارزشمند هست ولی باید دید چقدر درونش تغییر کرده و حرفایی که میزنه چقدر عمیق و حقیقت هست و صرفا از روی دلتنگی و ناراحتی نیست ، نکته مهمش دقیقا همین جا هست هر چند که سابقه ایشون واقعا سابقه خوبی نیست !
من یه سوال از شما می کنم شما فکر می کنی ایشون چقدر شما رو دوست داره ؟ و آیا فکر می کنی واقعا دوستت داشته؟ یا تو زمانی که باش رابطه داشتی تظاهر به دوست داشتن می کرد ؟! اگه مثلا گریه می کردی چه کار می کرد ؟!
-
ممنون همراز عزیز
شرمنده من مدتی نت نداشتم و دیر جواب میدم. الان به نظر میاد واقعا پشیمون شده و واقعا من و دوست داره. کاملا حس میکنم که الان واقعا قصد داره تغییر کنه و حرفش سطحی نیست..
خیلی با قبل فرق کرده رفتارهاش گریه میکردم عصبی میشد اما الان اشگم بیاد خودش هم میخواد اشک بریزه . میگه من نمیدونستم تا این حد تو رو دوست دارم و چون همیشه داشتمت
انگار خواب بودم الان فهمیدم اشتباه میکردم که فقط میگشتم دنبال یه چیزی و شک میکردم بهت.. الان 10 روز هست که بهش فرصت دادم باهم ارتباط داشته باشیم تا جواب بدم.. چند بار
سعی کردم عصبانیش کنم یا شرایطی ایجاد کنم که بهم شک کنه.. مثلا ساعتها موبایلمو خاموش کردم ببینم وقتی عصبانی هم بشه یادش هست این حرفاش یا نه.. دیدم عکس
العملش منطقی بود و اصلا مثل قبل نبود انگار یه آدم دیگه شده و همش میگه من متنفرم از گذشتم و میخوام همه کمبودهایی که تا الان برات گذاشتم جبران کنم.. تا الان که نشون داده
تغییرشو اما وجودم پر از شک هست میگم نکنه جواب مثبت بگیره باز عوض شه.. میگم ولش کنم برم گذشتش و نبخشم از یه طرف میگم الان کسی شده که هیچ ایرادی نمیتونم از
رفتارهاش بگیرم چون خودش فهمیده و همش حواسش هست نکنه رفتاری کنه که رنگی از گذشتش باشه، شاید دیگه کسی و پیدا نکنم که تا این حد دوست داشته باشه منو...
-
مریم جان،
نوشتی در گذشته ارتباطات نامشروع داشته، تا این سن که 29 سالش هست دنبال خوشگذرونی و ... بوده،
حالا این آدم به شما بگه دوستت دارم و می میرم برات کافیه؟
شخصیتش برات مهم نیست؟
خود کلمه ارتباطات کلی مشکل داره
چه برسه به اضافه شدن نامشروع به اون
بهش فرصت بده، اما دقیق باش.
گول حرفهاش را نخور.
خودش را و عملش را ببین.
حرف برادر و پدرت را در این مورد جدی بگیر. معمولا مردها همجنس خودشون را بهتر از ما می تونن ارزیابی کنند.
-
مرسی شیدا جان.. درست میگی اما نمیدونم الان و ببینم و آینده ای که قولش و بهم میده یا گذشته .. خیلی سخته
-
سلام
فقط خواستم بهت بگم كه با احساسات تصميم نگير.عاقلانه تصميم بگير.نامزدت بعد از يه مدت كوتاه يه آدم ديگه شده؟؟؟؟!!!!!!!!!!:confused:
ازدواج خيلي قضيه مهميه.بعد از ازدواج ديگه حتي در شرايط خيلي بد هم دل كندن و جدا شدن خيلي خيليييييييييي سخته.مثل اينه كه روحتو به يه نفر ديگه دوخته باشي و با جدا شدن يه تيكه از روحت پيشش جا ميمونه.
عاقل باش.دلسوزي قبل از ازدواج غلط محضه.
-
خدایااا.. دلم می خواد سریع تصمیم بگیرم یا بمونم یا برم.. میترسم بمونم اشتباه باشه، برم هم فرصت بهش نداده باشم شاید واقعا خوب شده باشه .. خیلی کمک نیاز دارم