نامزدم بهم گفت منو اشتباه انتخاب کرده

با توضیحاتی که دادید بعید میدونم این خانم از ازدواج با شما پشیمون شده باشه.اما یه نکته ای است ک همونطور که شما در ابراز احساسات از سوی ایشون کمی مشکل دارین و هضم استدلال ایشون براتون سخته شاید این قضیه دوجانبه باشه یعنی ایشون هم بیان ابراز احساس از جانب شما درحالیکه نامحرمید براشون قابل حل نیست.و این مشکل هیچ کدوم نیست و برمیگرده به تفاوت دیدگاه اعتقادی 2نفر.اینکه وقتی بهش میگید دوستید یه جور توهین به ایشون محسوب میشه .چرا؟چون ایشون با توجه به اعتقاداتشون دوستی را جز خط قرمزهای دین میدونن و با شنیدن این واژه معلومه ناراحت میشن.بعدشم شما با این اصطلاح هم خودتون را زیر سئوال میبرید هم رابطه تونو.چون در دوستی هیچ تعهدی وجود نداره و میتونه دوام داشته باشه یا نه.اما وقتی پای ازدواج میاد وسط از همون ابتدای کار شما متعهد هستید ب طرف مقابل.برای مشکل ابراز احساسات اگه خودشون موافقن میتونید صیغه کنید تا محرم بشید.بعدشم من گمان میکنم شما همونطور که خیلی احساساتی هستید درصدی از زودرنجی هم دارید و یا از کسی که دوستش دارید توقع شنیدن هر کلامی را ندارید؟

سلام.ممنون از جوابتون.آره من زودرنجم.اما اگه کس دیگه مثلا تومحیط کار یا تحصیل چیزی بگه زود ناراحت میشم اما به روی خودم نمیارم ولی قطعا از کسی که میخاد شریک زندگی آدم باشه و تا ابد با ادم باشه توقع شنیدن این جملات رو ندارم. میدونم این جمله رو توی ناراحتی و عصبانیت گفت ولی بهرحال صحیح نبود.البته باید بگم از دیروز روابط ما به سطح عادی و عاطفی قبل برگشته و اوضاع عین قبل خیلی خوبه و جفتمون خوشحالیم الان.امیدوارم چنین مسائلی باز پیش نیاد چون واقعا سخته.چه بسا همین جملاتی که از سر عصبانیت گفته بشه باعث اختلاف های بیشتر و جدایی بشه.

من خودم دخترم و در چنین وضعیتی هستم.شاید شما توی این مدت حرفی زدین که این خانوم ناراحت شده و به روی شما از روی خجالت و حیا یی که دارن نیوورده و با بحثی که کردید از روی عصبانیت بهتون این حرفو زده.یه مقدار به کاراتون توی این 5ماه فکر کنید...تا چیزی نباشه این حرفو یه دختر نمیگه .......البته منظر این خانوم تموم کردن رابطه نیست..یه گله و شکایت هست که لحن بیان کردنش بد بوده....
در ضمن خانومایی که به محرم و نامحرم اهمیت دارم نمیتونن به راحتی به کسی که هنوز توی شناسنامه اونا نرفته ابراز علاقه کنن.در صورتی که توی دلشون چنین چیزیو میخان...

سلام ممنون خانم تارا.شایدم حق با شما باشه اما مساله خاصی از قبل نبوده ولی همون موقع من رعایت بیت المال رو نکرده بودم(من بدبخت یدفه از تلفن کارگاه بهش زنگ زدم محض اذیت و خوشمزه بازی) واسه همین شاکی بود خیلی شاکی بود که نباید نون حرام به بچه هامون بدیم و این حرفا، البته حق با اون بود.
من حرف ابراز علاقه رو نفیمیدم.خیلی کم اونم با اصرار من ابراز علاقه می کنه ولی خیلی باهام مهربونه.حالا میگین این ابراز علاقش عجیبه که 1 آدم مذهبی نباید کنه و یا اینکه چون مذهبیه و کم ابراز میگنه طبیعیه؟
چندهفتس خابگاها دیروز یدفه بدون هیچ مقدمه گفت که دلش واسم تنگ شده بعد آن قضیه آن حرفش هم اینو گفت.میدونم دلش کامل کامل با منه مطمئنم.حتی اگه هنوز به علت نامحرمی همه دلش بامن نباشه که اینطور نیست اما قطعا با هیچکس دیگه نیست.کاملا مطمئنم

سلام خب چرا زودتر عقد نمیکنین؟