به نام خدا
سلام
با تشکر فراوان از همه عزیزانی که با نوشته هاشون سعی در راهنمایی و رفع مشکل من و زندگی مشترکم دارند.
.
"فرشته مهربان" ممنونم که به تاپیکم توجه کردید. جواب پرسشهاتون رو پس از تمرکز کافی و صرف وقت مناسب در پست بعدی خواهم گذاشت تا از نکته سنجی ها و راهنماییهای شما بهره مند بشوم.
.
دوست عزیز "بهار.زندگی"ممنونم که با نوشتت خواستی تلنگری به من بزنی تا خودم رو بهتر ببینم. قطعا فضای مجازی، ظرفیت کاملی برای درک مقاصد و افکار دیگران نیست. و این رو به شما حق میدم که بامشاهده نوشته ای چند خطی که در آن قطعا با توجه به ضعف نوشتاری بنده ، و پرهیز نویسنده از پرداختن به همه مسائل به خاطر دقت در عدم شناسایی فردی و خانوادگی ،اینگونه برداشتی از مسئله داشته باشی برای شفاف تر شدن موضوع برای همه دوستان سعی میکنم در ذیل توضیحاتی ارائه کنم تا شاید کمکی به راهنماییها نماید.
.
1- در مورد "مطمئن بودن از بی طرفی خودم" باید عرض کنم که چون معصوم نیستم قطعا در این زمینه هم به خودم کاملا مطمئن نیستم ، اما تلاشم رو میکنم که از انصاف دور نشم.
2- فرمودید : "خودت رولطف عظیمی در حق زنت میدونی" راستش این همون جمله ای که زنم بارها با زبان و کارهاش به من میگه و القا میکنه. مشاور هم پس از انجام تست شخصیت به زنم گفت که شما زنونگی خودت رو بسیار بیش از حد نرمان قبول داری. و خودت رو خیلی بی نقص میدونی.(دیگه قضاوت رو به خودتون میسپارم.)
3- استفاده من از لفظ "بهانه"در اعتیاد همسرم به اینترنت ( که در پستهای قدیمی تر ذکر کردم) به این خاطر بود که قبل از اینکه ماجرای چتهای نامناسبش رو مطلع بشم ، در مقطعی دیدم که همش پای کامپیوتر هست و کاملاافسرده شده و اصلا برای هوا خوری هم بیرون نمیره ، لذا یاهو مسنجر رو روی سیستم بستم، که باعث شد یک دعوای مفصل توی خونه راه بندازه و در پایان با حالت بغض و گریه (که برام این حالتش نادر بود) گفت که من با دخترها توی چت دارم درد و دل میکنم تونباید این راه تخلیه روانی من رو ببندی!! که من بهش گفتم خوب بیا با من حرفات رو بزن و بریم بیرون و درد و دل کن نه با کسی که توی فضای مجازی هست. که اصلا اینو قبول نداشت و من مجبور شدم برای تخلیه روانیش (به قول خودش) یاهو مسنجر رو دوباره فعالش کردم ، غافل از اینکه بعدها دیدم که در همون زمانها داشته با آقایون چت میکرده ودرد و دل با خانمها بهانه ای بیش نبوده. حالا برای اینکه اینهمه مفصل ننویسم درپستهای قبلیم از لفظ "بهانه" استفاده کردم. لطفا درقضاوتهاتون عجله نفرمایید.
4- در مورد نقل قول نزدیکان همسرم که با حالت شوخی و جدی در مورد دائماناشزه بودن زنم – باید بگم که باز زود قضاوت کردید! این کلام رو در ابتدای ازدواجمون برادر ایشون در مورد مادر و خواهر خودش ، در یک مهمانی خانوادگی استفاده کردند (که من فقط برای تقریب ذهن دوستانی که قصد راهنمایی دارند، نقل قول کردم ) البته اینگونه لفظها از طرف برادر و دایی ایشون خطاب به تعدادی از زنان فامیل خودشان بسیار تکرار میشود ولی با مشاهده منش رفتاری من دیگر در مورد زنم تکرار نمیکنند. دوست عزیز ، اگر کسی کار اشتباهی بکنه من خیلی زود تو برجک طرف نمیزنم بلکه با سنگینی رفتارم متناسب با موضوع اون رو به طرف میفهمونم.
5- شما خودتون خانم هستید ومیدونید که اختلال هورمونی یک بازه چند روزه داره ولی وقتی این بازه نزدیک به بیست روز در هر ماه طول بکشه قطعا یک مشکلی این وسط هست ، ولی متاسفانه به خاطر خودرایی همسرم و بی نقص دیدن خودش ، حتی با الفاظنرم و لطیف و قربون صدقه هم حاضر به پیگیری جدی مشکل نیست!
6- فرمودید : " گاهی خودت رو جای همسرت بذار و به چرایی رفتاراش بیشتر دقت کن تا بیشتر درکش کن،تاهمدلیت بیشتر بشه،اون بهت اعتماد کنه و باهات همراه بشه.حتی برای درمان"حرف شما کاملا درسته ، و من بارها این کار رو کردم و اغلب به این نتیجه رسیدم که بعلت ضعف عزت نفس همسرم که به رفتارهای مادرشاهی مادرش در دوران قبل از ازدواجش برمیگرده ، عقده فرمانروایی داره و هیچ حرف و حرکت مخالفی رو حتی برای یک دقیقه تحمل نمیکنه. البته این نتیجه رو چند بار بطور مستقیم و غیر مستقیم بهش گفتم و ایشونهمیشه منکر این بود ، جالبه بدونید که پس از ده سال زندگی مشترک چند روز پیش دقیقابه این حرف اذعان کرد و گفت: "من و تو هر دو تامون خیلی رئیسیم و شاید اگه من با کسی که حرف گوش کن بود و تابع من بود ، زندگی میکردم بهتر بود و تو هم همینطور." البته من با شنیدن این جمله داشتم ذوق مرگ میشدم که بعد از ده سال بالاخره منو فقط صاحب مشکل ندونست بلکه خودش رو هم در مشکلی شراکت داد. اینواقعا برام جالب بود!
.
.
.
.
خانم "بهار.زندگی"گذشته از موارد فوق الذکر که در پست شما بود و توضیح دادم ، روح کلی نوشتار شما یک پیام کلی داشت و آن: ابراز نارضایتی از سبک نوشتار و نوع افکار کاربری به نام Aram_577 !
بزرگوار! من از طرف پستهایم از شما عذر میخواهم که باعث ناراحتی شما شدیم!. اما اگر قائل به حفظ حریم شخصیتی افراد باشیم نباید در تاپیک افراد ، با برداشتهای سطحی و احساسی به افراد حمله کنیم. قطعا نوع بیان من در زندگی واقعی چنین اتو کشیده نیست! اما آیا من و شما مگر درک کاملی از یک کاربر در محیط مجازی داریم که با اولین پست به خودمون این حق روبدیم که با هر لفظی با او حرف بزنیم؟؟؟!!! من در این تالار دو پست با قالب فکاهی دارم یکی برای خانم "she" و دیگری برای خانم "بی دل" که اگر در آنها دقت نظر بفرمایید آنچنان ساز ناسازی نبوده و بیشتر جمع نوازی بوده تاتک نوازی! ، ولی در بقیه تاپیکها سعی کردم با حفظ حریم و احترام ، پستی ارسال نمایم. و اگر با افکار و شخصیت مجازی آنها احساس راحتی ندارم ، شاید مانند شما وبعضی دوستان هم نظر شما ، من هم به جوشش و خروش آمده باشم ، اما با عتاب به خودم و دستانم تاخته ام ، تا کاراکتری برای صاحب آن تاپیک ناهمخوان فکریم ننویسم چرا که :دستان و زبانمان در محضر خدا مسوولند! و من ضعیف تر از آنم که پاسخگوی شکسته شدن شان انسانی باشم!
خوشبختانه شما از کاربران باسابقه و مشترکین خوب سایت هستید و بهتر از من میدانید که در این تالار تاپیکی با مضمون"آلاچیق کل کل و ..." وجود دارد ، چنانچه خواستید میتوانید پستهای تندتر از این هم برای Aram_577 بگذارید ، و چنانچه عمر پررنگیم اجازه داد خواهید دید که این قلم آرام چند وجهیست و با نوع نوشتار دیگری از این آرام ناآرام آشنا خواهید شد. :stupid::chuncky::onthego:
.
جسارت مرا درگذرید.
و...
.
در پناه حق.