من به شوهرم خیانت بزرگی کردم(متن زیاد ولی من به کمکتون احتیاج دارم)

با سلام
به نظرم دیدگاه و نگرشت را تغییر بده، تا بار دیگر در آغوش آرامش قرار گیری
شاید وقت آن رسیده است که رابطه خودت را با خدایت اصلاح و ترمیم کنی و کمتر جز به او فکر کنی
بقیه چیزها در فرمان اویند.

تو اگر واقعا پیشمان باشی و پشیمان باشی و از خدا استمداد بطلبی او قول بخشش داده و او راهگشاست.
در این صورت احساس گناهت و ناراحتی وجدانت کاهش می یابد و امیدت افزون می شود.
در این صورت چه همسرت تو را طلاق بدهد چه ببخشد و عشقولانه باهات زندگی را ادامه دهد در هر حال شما رضایت از زندگی داری و امیداور به فضل خدا زندگی می کنی و از دلهره و اضطراب رها می شوی. البته ممکن است رنج داشته باشی ، اما آرامشی داری که به خاطر صداقتت با خودت و خدایت هست. و اگر کسی باور نکرد نگران نیستی. چون او که باید باور کند باور کرده است و جالب است که او قویترین و خالق انسان هست و همه متغیرها در دست اوست. و اگر او بخواهد همسرت را در کنارت و اگر نخواهد از توجدایش می کند و در دو حال شما خوشحال خواهی بود. که از گذشته فاصله گرفته و با مبدا آفرینش گره خورده ای

این تیکه ها و طعنه ها طبیعیه. بالاخره همسرتون دلشکسته ست. و زمان میبره تا شمارو ببخشه. به نظرم به جای گریه و زاری (کاری که باعث میشه شما ضعیف جلوه کنید) بهتره که بهش بگید بهتون یه زمان برای جبران گذشته بده و توی اون زمان هم از یادآوری اون اتفاق بد مربوط به گوشی و حرف زدن در موردش خودداری کنید. بهش بگید که باید همه چیزو جبران کرد و با پناه بردن به مشروب چیزی حل نمیشه. قانعش کنید با شناختی که از شما داره باید بدونه رابطه فقط از روی ندانم کاری و در حد تلفن و اس‌ام‌اس بوده. چند ماهی طول میکشه تا اوضاع درست بشه. بهتره توی این فرصت برنامه ای بذارید که بیشتر با هم باشید. برای پیاده روی با هم بیرون برید. همون فیلم دیدن در آغوش همدیگه و شام خوشمزه دونفره خوردن رو تکرار کنید. نسبت به تیکه هاش هم عکس‌العملی نشون ندید. فقط یک بار برای همیشه بگید از این که حرف گوشی و رابطه ها دوباره عنوان بشه بیزارید و احساس شرم میکنید. اگر قراره به شما فرصت داده بشه، پس بهتره حداقل ایشون هم وانمود کنند که این مساله رو فراموش کردند.
بهتره یه مدت هم مرخصی بگیرید. همسرتون بعد از این که آروم شدند دوباره راضی میشه که سرکارتون برگردید، اما الان زندگی و همسرتون مهمتر از فشار مالی و کارتونه

یه پیشنهاد براتون دارم
سعی کنید موقعی که همسرتون خونه است بیایید این تالار.
یه جوری کنجکاویشو برانگیزید که بخواد بفهمه شما تو اینترنت چه کار میکنید
بعد به یه بهانه ای برید سراغ یه کاری طوری که همسرتون فرصت اومدن و دیدن مطالب شما رو داشته باشه
شاید اینجوری باور کنه که واقعاً رابطه نداشتید و اوضاع بهتر بشه
متوجه منظورم شدید؟ چیدن نقشه اش با خودتون اما اگه بگیره خوب گرفته.

خدا. دلم براش تنگ شده تو زدندگی هر چی ازش خواستم بهم داد و هر وقت که داد بیشتر ازش دور شدم الان که دارم این و مینویسم احساس میکنم فقط دارم مینویسم واز خدا به غیر از طلب معجزه چیزی تو یادم نیست یه زمان نماز می خوندم سه شنبه و جمعه نماز امام زمان میخوندم همیشه هر روز 2 رکعت نمازحاجت و 2 رکعت نماز سپاس می خوندم ولی الان 1 سالی هست دورم دور خیلی دور اون موقع ها تو مراسم عزاداری امام حسین به یاد زینبش گریه میکردم .امسا خودم و امتحان میکردم ببینم چقدر نزدیکم اخه میگن کسایی که نزدیکن تو این مراسم ها اشک ها شون میادپایین ولی دریغ از یه قطره اشک.دورم ازش تو این یک سال 2 بار جا نمازم پهن شده

- - - Updated - - -


میدونم باید برم سمتش ولی اونم میدونه که هر چی بهم میده دور تر میشه نمیده که از این بدتر نشم
دلم تنگه واسه اون حسی که عشق این وداشتم نماز صبح را با آب سرد تو حوض تو زمستون بگیرم واسه اون آدمی که با تمام شیطونیاش افتخار میکرد تو خوابگاه دانشجویی زودتر از همه نمازش ومیخونه.........خوابگاه کسی باورش نمیشد من اعتقاد داشته باشم به من میگفتن بهت نمیادبابا تو این حرف ها ولی وقتی میدیدن اره من دعای توسل زیارت عاشورا میخونم خیلی از دوستامم نماز خون میشدن و یاد میگرفتن هر چیزی جای خودش وحرمت خودش
ولی الان اون ادم با این ادم خیلی غریبه هست
اون موقعه ها که تازه با شوهرم دوست شده بود م میگفتم من چه بخواهم چه نخواهم باید با همین ادم ازدواج کنم چون خدا یکی عشق

- - - Updated - - -

و شوهر هم یکی میگفتم اگه من با این ادم ازدواج نکنم با یکی دیگه ازدواج کنم چجوری بگم قبلا با یکی دوست بودم بهم میگفتن اون که از گذشتت نمیفهمه من هم شرط گذاشته بودم اگه بخواهم با کس دیگه ای ازدواج کنم روز خواستگاریم میگم باکس دیگه ای هم دوست بودم اگه قبول کرد یا علی ...........کو اون اعتقاد ها کو

- - - Updated - - -

و شوهر هم یکی میگفتم اگه من با این ادم ازدواج نکنم با یکی دیگه ازدواج کنم چجوری بگم قبلا با یکی دوست بودم بهم میگفتن اون که از گذشتت نمیفهمه من هم شرط گذاشته بودم اگه بخواهم با کس دیگه ای ازدواج کنم روز خواستگاریم میگم باکس دیگه ای هم دوست بودم اگه قبول کرد یا علی ...........کو اون اعتقاد ها کو

سلام
اومدم بگم نقشه جناب روزنه درصورتی عملی وخوب میشه ک پست ایشون والبته پست الان من حذف بشه...اگ خاستین از مدیران محترم بخاین زحمتشو بکشن..
خانومی هیچوقت برانزدیک شدن به خدا دیر نی..خدابزرگترومهربونتراز این حرفاست ک بخاد باتوجه به خطاهامون بهمون نعمت بده تازشم تو قران فرموده بعداز توبه بدیهاتونم تبدیل به خوبی میشه..عزیزم تو غصو بعدشو نخور خدا خودش خوب بلده..
شما انقد لیاقت وخوبی داشتین ک شوهرتون پاک شد..پس بازم میتونی البته با یاری خدا
شادوموفق باشی

به نظر من
از همسرت بخواه ببخشتت همين اينارو بهش بگو....
بهش بگو انسان گاهي ممكنه اشتباه كنه
اشتباه ها بزرگ و گاهي كوچيك هستند و اين خيلي بده ولي خوبه كه آدم وقتي به اشتباهش پي برد ديگه تكرارش نكنه
بهش بگو منم اشتباه كردم و منكر اشتباهم نيستم
حالا تو به بزرگي و مهربونيت منو ببخش ( خدا در قرآن ميگه ببخش تا بخشيده بشي)
بهش بگو من زمين بازي و توپ بازيمو و يار بازيمو عوض كردم و حالا فهميدم كه چقد نامرد بودم
فهميدم چقدر بي معرفت بودم و چقدر نمك نشناسي كردم
هر چي تو بگي و هر كاري كني درسته اما من واقعا و از صميم قلبم ازت معذرت مي خوام و براي جبرانش حاضرم هر كاري بكنم
****
****
اميدوارم به حرف ها و اشتباهاتت پي برده باشي و واقعا ايمان داشته باشي
:strawberry:

س ی م ی ن عزیز مرسی از توجهت واقعآالتماس دعا دارم

سلام دوست عزیز

به تالار همدردی خوش آمدید

قبل از هر چیز باید بگم برعکس گفته دوستان اصلا شوهرت نباید با این محیط آشنا بشه چون حضور شما در فضای مجازی زمینه ای میشه برای بدتر شدن بدبینی ایشون ، وقتی ایشون خونه هستن سراغ هیچ چیزی نرید و فقط توجهتون به همسرتون باشه شما باید یادبگیرید که خلا ها رو با چیز دیگری جبران نکنید حتی همین الان که شوهرتون محبتش کمتر شد و حتی ممکنه توهین کنه .

شما فقط و فقط عشق بورز حتی اگر در جوابش توهین شنیدی دوبرابر قبل عشق بورز . اگر دقت کنی می بینی پیام شوهرت خیلی واضح هست . کاملا مشخص هست که ایشون زندگیش با شما رو دوست داره و نمیخواد این زندگی از هم بپاشه فقط بی اعتماد شده اما به شما گفته چکار کن که اعتمادم دوباره جلب بشه .

خانمی شما چرا وقتی خودت زندگیت رو دوست داری و نمی خوای جداشی به دوروغ میگی حاضرم جدا بشم یا به هر بهانه ای حرف از جدایی میزنی شما دقیقا باید برعکس عمل کنید یعنی ابراز کنید که زندگیتون رو دوست دارید و برای حفظش هرکاری لازم باشه می کنید .

هر مردی روی زنش غیرت داره اگر تا امروز رفتارتون رو طبق خواست شوهرت کنترل نکردی امروز این کارهارو انجام بده بگذار شوهرت متوجه بشه که خواستش برای شما اهمیت داره و او مهمترین فرد زندگی شماست. برای جلب اعتماد شوهرت راه سختی در پیش داری . هرکاری که میگه انجام بده حتی سرکار رفتن ، بهش احترام بگذار و بیش از پیش محبت کن حتی اگر جوابی نگیری .

یک بار در حضور شوهرت دست روی قرآن بگذار و هم به خودت هم شوهرت و هم خدای خودت قول بده که سمت هیچ گونه ارتباطی با نامحرم نخواهی رفت و قسم بخورکه هیچ ارتباطی جز ارتباط تلفنی نداشتی . به شوهرت یادآوری کن که فقط به او قول ندادی بلکه به خالقت قول دادی و توبه کردی . بعد از این جز به ضرورت نه برای خودت نه شوهرت کارهای اشتباهت رو تکرار نکن و همونطور که مدیر گفتند از خودت دفاع نکن .

نگران نباش اگر شرایط خونه رو دور از تنش نگه داری و محبت کنی و اعتماد شوهرت رو جلب کنی شوهرت سمت کارهای گذشته اش نمیره در اینجور مواقع سرزنش نکن بلکه محبت کن و در عین صمیمیت ابراز کن که دوست نداری به خودش آسیب بزنه .

عزیزم چرا خودت رو سیاه میدونی . همین که از کارت پشیمان هستی و میخواهی زندگیت رو حفظ کنی نشون میده شما سیاه نیستی و دور نشدی و هنوز وجدانت بیداره .
برگرد و دوباره به خدا نزدیک شو ، نماز بخوان ، توکل کن و از خودش بخواه که رحمتش رو شامل حال تو و زندگیت کنه ، اگر به خدا نزدیک بشی می بینی که چقدر آرامش میگیری و خودش کمکت می کنه تا شرایط رو مدیریت کنی . فقط کافیه خودت رو به خالقت بسپاری .

موفق باشی

باران بهاری عزیز خدا به من خیلی کمک کرد ولی من احمق .................

- - - Updated - - -

مرسی باران 68 التماس دعا
ولی من خودم از عذاب وجدان و بد بودنم دارم میمیرم گریه امونم نمیده خودم و کامل گم کردم

- - - Updated - - -

دوستان الان براش یه نامه نوشتم و فقط عذر خواهی کردم میخواهم برم واسش یه کادو هم بگیرم خوبه به نظرتون؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط سیاه

باران بهاری عزیز خدا به من خیلی کمک کرد ولی من احمق .................



- - - Updated - - -

مرسی باران 68 التماس دعا
ولی من خودم از عذاب وجدان و بد بودنم دارم میمیرم گریه امونم نمیده خودم و کامل گم کردم

---

به نظرم فراموش كن اشتباهتو و سعي كن اشتباه ديگه نكني
خدا بزرگه صبور باش
گريه كار درستي نيست فهم و دركتو ببر بالا

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط سیاه

دوستان الان براش یه نامه نوشتم و فقط عذر خواهی کردم میخواهم برم واسش یه کادو هم بگیرم خوبه به نظرتون؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

---

عاليه
جمله هايي رو كه گفتم عين جمله هامو بنويس...
انجمن na گاهي شعارش اينه
ياربازي توپ بازي و زمين بازي رو عوش كنيد