-
سلام
می دونی چی توی صحبت هات واضحه ؟
شما هنوز به رشد فکری که برای یک ازدواج و مسئولیت پذیریش لازمه نرسیدی !!!
چرا؟ چون فکر میکنی ازدواج جلوی هدف هاتو میگیره . بله خوب درست فکر میکنی اگه طرف مقابل شما مثل شما فکر نکنه ازدواج جلوی آرزوهاتو خواهد گرفت. پس بین آرزوهات و درک ازدواج و تعهد و مسئولیت باید به یک درک درست برسی یعنی باید ببینی کدومش ارجح تره و واقعا برات مهمه تا در آینده حسرت تصمیمی که الان خواهی گرفت رو نخوری. من دلم به حال اون پسر میسوزه ناراحت نشو ولی اون آماده ازدواجه و شرایط شو هم تعدیل کرده ولی شما مثل دختر بچه ها هنوز معنی ازدواج رو درک نکردی و این در صورتی که توی تفکراتت تجدید نظر نکنی و مسیرتو محکم مشخص نکنی برات چالش ساز خواهد شد. بهتره بیشتر در مورد ازدواج و مسئولیت هاش مطالعه کنی چون اونجا دیگه فقط خودت و آرزوهات به تنهایی مهم نیستی شاید مواقعی برسه که به خاطر زندگی مجبور شی از آرزوهات و رویاهات بگذری و کوتاه بیایی واقعیت ازدواج با تصوری که شما داری منطبق نیست. چون خودتم هنوز از خودت و چیزایی که میخوای مطمئن نیستی (به ظاهر میدونی چی میخوای)
-
سلامدیشب ساعت 2 نصفشب خواهرش اس داده و ازمون عذرخواهی کرده و گفته که ما استخاره کردیم خوب نیومد!آخــه این دیگه چهجورشه؟!پســره که میگفتواسه دیدن من بی تابی میکنه!پس چی شد همه ی اون حرفایی که بهم میگفت؟!حداقل رو حرفشنموند و نیومدن که دوباره باهم حرف بزنیم شاید به تفاهم میرسیدیم,شاید من یکم سطحتوقعاتمو میاوردم پایین!به نظرت ایندرسته که این آقا تو چند باری که باهم از طریق اس در مکالمه بودیم همش از قیافهحرف بزنند؟!در حالیکه چیزایمهمتر از قیافه هم وجود داره(شکر خدا قیافهمم طوریه که حتی بدون آرایشم میتونم برم بیرون...بهتره بگم خیلی خیلی کم آرایشمیکنم...و خیلی دختر ساده ای هستم با اینکه افکارم قرن بیست و یکیه اما ظاهرم خیلیساده هستش)اون آقا در موردظاهر من هنوز دودل بودن به قول خودشون میخواستند واسه بار دوم منو ببینند تا ازنظر قیافه به یقین برسند و هرگز به بزرگترین تصمیم زندگیشون شک نکنند,خب منم بهشون حق میدم تا حدی چون لازم بود منم دوبارهببینمشون)اما اینکه گفتند من ندیده عاشقتون شدم,عاشق شخصیتتون)(اینکه میگم ندیده درست عین حرف خودشونه چون میگفتند روزی که اومدن خواستگاریاونقد استرس داشتند که دقیق منو ندیدن,هـــه)بین حرفاشون یجــورایی تناقضه...سخت میشه با یه همچین مرد ظاهربینی زندگی کردمگـــه نه؟!:(اصن ازشون ناراحت نیستم بلکه خوشحال هستم چون خودمم 99% تردید داشتم که آخراین رابطه ای که حس آنچنانی بهش ندارم چی میشه!فقط دلم از این گرفته که آیا ارزش و شخصیت من کمتر از یه استخـــاره بود؟؟؟؟؟؟؟؟!!
- - - Updated - - -
سلام
امروز ساعت 2نصف شب خواهرش اس داده و ازمون عذرخواهی کرده و گفته که ما استخاره کردیم خوب نیومد...
آخه این دیگه چه جورشه؟!
پسره که میگفت واسه دیدن من بی تابی میکنه!پس چی شد تموم اون ادعاهاش؟!
حداقل رو حرفش نموند و نیومدن که ذوباره باهم حرف بزنیم...شاید به تفاهم میرسیدیم ... شاید من یکم سطح توقعاتمو میاوردم پایین...
بنظرتون این درسته که این آقا دائم بطور غیرمستقیم قیافه منو با قیافه خودش مقایسه کنه؟!
در حالیکه قیافه فقط ظاهره...معلوم نیس درون آدما چی میگــذره
نمیخوام قیافه و ظاهر خودمو توصیف کنم براتون...فقط به تموم عالم و آدم میگم:"من قیافه مو دوس دارم...خدایا شکرت)
این آقا در رابطه با قیافه منو هنوز دودل بودند...به قول خودشون میخواستند دوباره منو ببینند تا از نظر قیافه به یقین برسند و هرگز به بزرگترین تصمیم زندگیشون شک نکنند!البته منم حق میدم بهشون چون لازم بود منم دوباره ببینمشون.
بهم میگه من ندیده عاشق شخصیتت شدم(اینکه میگم ندیده عین حرف خودشونه چون به قول خودشون روزی که اومد خونمون اونقدری استرس داشتند که خوب نیگام نکرده اما فک کنم خوب نگام کرده بود چون بعدا خوب قیافه و ظاهرمو توصیف کرد...هـــه)
بین حرفاشون یجورایی تناقضه...مگــه نه؟؟!
اصن ازشون نارحت نیستم بلکه خوشحالم هسم چون خودمم تردید داشتم از اینکه آخر رابطه ای که حس آنچنانی بهش ندارم چه خواهد شد
فقط این از این دلگیــرم که آیا ارزش و شخصیت من کمتر از یه استخـــاره بود؟؟؟؟!!!:confused:
-
دوست عزیز عاقبت زندگی که با دو جلسه دیدن و ارتباط از طریق اس ام اس بخواد در موردش تصمیم گیری بشه به استخاره و روضه و فال بنده(هر چند من تصور میکنم این بهانه بوده). در موارد بعدی جدی تر و منطقی تر فکر کنین ، ضمنا از اهداف زندگیتون هم کوتاه نیایید که بعدا مثل صدها عضو این انجمن پشیمون میشین.
-
گویا این آقا پسر دودل بودن و بنا به دلایلی که خودشان عنوان کردند مجبور شدن دروغ مصلحتی بگن (دروغ مصلحتی همون قضیه استخاره...اصلا استخاره نگرفته بودند که)چون میخواستند اگه این رابطه داره تموم میشه دلخوری بین طرفین بوجود نیاد...
امروز اومدن و تقریبا 2ساعتی باهم حرف زدیم بازم اختلافمون راجع به همون مسائلی بود که اول تایپیک عنوان کردم
البته اگه تو مسائلی مث قضیه کار من در بیرون از خانه و ادامه تحصیل من و تغییر محل سکونت بعد چند سال زندگی به یه شهر بزرگ کنار بیان (و البته کنار امدن با جای جوش که رو صورت من مونده) منم میتونم چادری شدنو قبول کنم...
توروخدا بچه ها واسم دعا کنید هرچه به صلاحمه و هرچی خیره پیش بیاد:203:
-
ازدواح جایی برای گروکشی نداره.خواسته هایی که دو طرف از هم دارن باید
در طرف مقابل وجود داشته باشه.
-
مگه دارید معامله می کنید ؟!!! واقعا عجیبه !!!!
از اون بدتر موارد معامله ست ! کنار اومدن ایشون با جای جوش های صورت شما !!!!!! استغفرا...
-
انگار پسره نتونست با خواسته های من کنار بیاد...
مگــه من خواسته ی نابجایی داشتم ازش؟!!!
امروز خواهرش به خواهرم اس داده بود که:"خیلی دوس داشتم باهم فامیل شیم اما برادرم میگه من لیاقت خوشبخت کردن فلانی رو ندارم"
همــه چی تموم شد...
خداجون کمکم کن,دستامو که عاجزانه به سمتت دراز شدنو بگیر...خدایا نزار بعدا حسرت این روزهارو بخـــورم"
خیلی دلم گرفته خدای آسمــونا...!:sorrow:
-
عزیز من یه خواستگاری ساده بوده و یک چند جلسه صحبت. به یک ماه هم که نکشید. چرا اینقدر خودت را باختی؟
به اس ام اس هاشون جواب ندهید و همه چیز را تمام کن. کش دادن موضوع فقط شخصیت شما و خانواده تون را زیر سوال می بره.
در ضمن این جمله "من لیاقت تو را ندارم" یا "لیاقت تو بهتر از من هست" تنفرانگیزترین جمله ای هست که یک مرد وقتی شجاعت نداره بگه من به هر دلیلی قصد ازدواج با شما را ندارم استفاده می کنه. می تونم بگم نود درصد آقایون این جمله را استفاده می کنند و فکر می کنند خیلی جمله نابی گفتند ( تمام موارد دوست و آشنایی که من سراغ داشتم، جواب رد با این جمله بوده، چه در دوستیها وقتی می خوان برن سراغ نفر بعدی، چه در خواستگاریها ... ).
-
برای چی حسرت این روزها رو بخوری؟ شماها توی یه مدت کوتاه همدیگه رو سنجیدید حالا به هر دلیلی اون آقا پسر منصرف شد دلیلی برای ناراحتی شما نیست من نمیگم قسمت نبوده چون قسمت رو خود آدمها میسازن اما میگم بشین یکم با خدای خودت خلوت کن و ازش بخواه هر چی که خیره واست اتفاق بیافته بعد آرامشی میگیری که دیگه نیازی به حسرت خوردن نیست . محکم باش و فراموش کن .
-
نگرانی و نارحتی من از اینه که نکنــه این بهترین موردم بوده و بعد این کیس بهتری تو مسیر زندگیم قرار نخواهد گرفت....
هرچند به این ایمان دارم هیشکی از فردای خودش خبر نداره و نمیدونه بعدها بهتری وجود خواهد داشت یا بدتری....
همیـــــــن:apthy: