باشه همین کاری رو می کنم که می گی:
""""بهشون اینجوری پیشنهاد بدید بگید ک دوست دارید سال تحویلو تو خونه ی خودتون جشن بگیرید. به عنوان یه خانواده ی مستقل بعد دیدن بزرگترا برین .""""
ممنونم. امیدوارم همه چی خوب پیش بره و دم عیدی دعوا و قهر نباشه.
نمایش نسخه قابل چاپ
باشه همین کاری رو می کنم که می گی:
""""بهشون اینجوری پیشنهاد بدید بگید ک دوست دارید سال تحویلو تو خونه ی خودتون جشن بگیرید. به عنوان یه خانواده ی مستقل بعد دیدن بزرگترا برین .""""
ممنونم. امیدوارم همه چی خوب پیش بره و دم عیدی دعوا و قهر نباشه.
"""""""""پيشنهاد من اينه كه با حالت زنانه (عشوه و ناز و...) شرايطي رو فراهم كنيد كه ايشون بهتون ابراز محبت كنند و به همون حالتتون ادامه بدين و بحث رو ببرين به اين سمت كه بهش افتخار ميكنيد و سربلندتون كردن و ... كه وقتي در كنار ايشون تنها هستين انگار دنيا رو بهتون ميدن و... هميشه حرف آخر رو ايشون ميزنه وشما تابع تصميمات ايشون هستين و...ممنونم . از این که وقت می ذاری ممنونم صبا جان :love_heart::cheerful:
.
ولي و اما نيارين و بگين كاش ميشد يه بار، سال تحويل دونفره رو هم تجربه ميكرديم و بعدش پرانرژي ميرفتيم بازديد خانواده ايشون. همين و ديگه ادامه ندين.
.
اگه قبول كرد هم تشكر آنچناني نكنيد كه فكر كنه نقشه كشيدين خامش كنيد فقط ابراز محبت كنيد و اگه قبول هم نكرد باز خودتون لوس كنيد بگيد هر چي شما بگيد و اوامر پادشاه خونه هميشه اولويت داره."""""""""
.
شما فوق العاده ای صبا خانوم! امیدوارم زندگی خیلی خیلی خوبی داشته باشی! من این مدل رفتارها رو بعد از سه سال زندگی مشترک تازه توی این انجمن دیدم و شناختم!
.
اگه قبول كرد هم تشكر آنچناني نكنيد كه فكر كنه نقشه كشيدين خامش كنيد فقط ابراز محبت كنيد!
.
آره ! بعضی وقتا تشکرها و خوشحالی من به خاطر پذیرش درخواست هام باعث ناراحتیش می شه چون فکر می کنه زن ذلیل شده! دقیقا فکر می کنه خامش کردم. درست می گی. عکس العمل بعدی من هم خیلی مهمه.
.
امان از دست خانواده ها که سرشونو کردن تو برف
وهیچی به بچه شون یاد نمیدن
این مشکلا همش بخاطر عدم شناخت جنس مخالفه
کتاب مردان مریخی زنان ونوسی رو خوندی؟ حتما بخون
مردا برعکس خانوما اصلا پیچیده نیستن
کافیه باهاش نرم باشی
هیچی به اندازه یه روی خوش ویه ذره محبت(یه ذره نه زیاد !) مردارو راضی نمیکنه
رگ خوابشو پیدا کن سیاست داشته باش
براش عشوه بیا
مرسی که بالاخره یه مرد هم جواب منو داد!:)
آقا سینا من وقتی می خوام یه خواهشی از همسرم بکنم یه عالمه براش توضیح میدم. سخنرانی می کنم. دلیل میارم تا توجیه کنم چرا همچین خواسته ای دارم و منظورم چیه و چرا فکر می کنم همچین حقی دارم و ... لااقل یه نیم ساعتی میشه!:(
اونم زیاد حوصله نداره گوش بده.
.
مثلا الان دارم فکر می کنم شروع کنم از عید سال اول بگم براش تا برسیم به عید امسال !
اگر شما بودی دوست داشتی زنت چی بهت بگه؟
آقا جون می خوام عید با اعصاب راحت، با لباس راحت، عشقولانه، مستقل، سر سفره هفت سین خودمون باشم!!!!! بفهم!!!! بعدش تا هر وقت خواستی پیش مامانت اینا باشیم.
:ambivalence:
.
:confused:
مردا پیچیده نیستن، حساسن.
مردا غرغر کردنو دوست ندارن
اصلا برای گفتن حرفت از زمان خیلی گذشته شروع نکن یا حرفو کش نده
اگه میتونی اصلا مستقیم بهش نگو
خب اینم البته بستگی به اخلاق طرف مقابلت داره
گاهی بعضی حرفارو مستقیمو کوتاه بگی
بعضیارو با سیاستو غیر مستقیم
شما یک زنی
احساسات زنونه تو دست کم نگیر
خیلیم رو امسال حساس نشو سعی کن در بلند مدت کاری کنی که حرف همو قبول داشته باشین
کافیه اخلاقش دستت بیاد و زبونشو بدونی
مثلا تو مواقع خاص که حسابی بااحساس اومده طرفت براش عشوه بیا
هندونه بزار زیر بغلش :dread::303: با لحن ناز ولوس حرفتو تو چند تاجمله کوتاه خلاصه کن
اگه عصبی شد تو آروم باش بزار کم کم محو محبتو آرامشت بشه
نخواه که حرفت همون لحظه به نتیجه برسه روش کلید نکن
اگه یه مرد محبتو آرامشو از زنش بگیره تااخر عمر زن ذلیله باور کن
اما محبتی که واقعی باشه ونه اونقدر زیادی که دلشو بزنه
مرسی.
وقتی گفتم میام اینجا و نتیجه رو میگم!!:d
برام دعا کنین منم سال نو رو با شادی شروع کنم. برای همگی آرزوهای خوب خوب دارم.
پنج شنبه و جمعه رفت پیش خانواده اش شهرستان. به بهانه ی کاری. هر دومون می دونستیم که می تونه نره. ولی بیشتر هدفش تنهایی کنار خانواده اش بودن و با اونها حرف زدنه.
دو روز تعطیل منو تنها گذاشت. در حالی که ما به هر حال این هفته داریم میریم شهرستان پیش خانواده اش.
به پدر و مادر من هم سر نزده بود. برای من مهم نیست ولی اگر من همچین کاری کنم پدرم رو درمیاره که چرا به مامان و باباش بی احترامی کردم و نرفتم ببینمشون.
پنج شنبه شب منو به زور فرستاد خونه مادربزرگم گفت نمی خوام تنها باشی. ولی جمعه شب عملا اونقدر دیر راه افتاد که من شبو تنها گذروندم. برام مهم نیست از تنهایی نمی ترسم. ولی وقتی برای اونم مهم نیست چرا مجبورم میکنه خونه نمونم؟
میگه ما مث پشگل تو تهران فامیل داریم! خیلی نامرده. حالا که قراره من تنها نمونم پس فامیلای خودش کجا رفتن؟
هیچ وقت هیچ خیری ازشون ندیدم. همش از فامیل و خانواده من سو استفاده می کنه. اونا حتی یه بار هم خونه ما نیومدن. خدا میدونه اگر مامان بزرگ و عمه من نبودن الان ما کجا بودیم... وقتی که بابای شوهرم توی خونه خودش خوابیده بود، عمه من برای ما دنبال خونه می گشت... مامان بزرگ من سه ماه بهمون پناه داد! اگه تعطیلات تهران باشیم میریم خونه خاله من دو سه روز می مونیم! ولی بعد که برگشتیم شوهرم میگه ما مث پشگل تو تهران فامیل داریم!!!!!!!!!!!!!
از شوهرم متنفرم!!!!!!!!!!!!!!!!!
اون سیاست مدار ، نامرد ، سوءاستفاده گر و زیادی زرنگه!!!!!!!!!!! و خیرش به هیچ کس نمی رسه!!!!!!!! خودخواه !
مامانم بهش گفته رسیدی تهران بهم بگو خیالم راحت بشه سلامت رسیدی من بیدار می مونم.
نمی دونید نمی دونید چه منتی سر من گذاشت که یه میس کال زد به مامانم که من رسیدم خونه!!!!!!!!!!!!!!!!!!
قبلش البته به مامان خودش زنگ زد و توضیحات کامل داد.:mad:
ازش متنفرم!!! بی لیاقت پست!!! معلومه که از همچون مادری همچین پسری هم ساخته میشه!!!!
ازش متنفرم !!!!!!!!!!! از بازی هاش !!!!!!!! درست مث یه زن هفت خط رفتار میکنه !!!!!!!!!!!
من سادگی و صمیمیت می خوام!!!!!!!! اون یه زنه مرد نیست! اگر مرد بود عاشق حرفای خاله زنکی مادرش نبود!!!!
حسابی داغونم...:320:
این چه وضعیه....
فقط خودش و خانواده اش...... بعدش هم تازه کلی مظلوم هستند!
میمیره یه زنگ به مامان من بزنه! بعد از اون همه محبت ... بعد از اون همه فداکاری ...
خسته ام.
محبت می خوام... صداقت می خوام...داغونم....