من به نامزدم شک دارم که قبلا کس دیگه ایو دوست داشته!

سلام اندیشه جان
اول از همه بگم که نظر من کارشناسانه نیست و صرفا نظر شخصیه خودمه (غیر از نکته ی آخر)

از اونجایی که داری راجع به احتمالات صحبت میکنی به چند نکته اشاره میکنم:

اول اینکه بعضی وقتها آدم ممکنه به خاطر امید به شرایط بهتر در آینده، روحیه ش خیلی عالی باشه... در مورد نامزد شما اگر مثلا واقعا عاشق کسی بوده، ولی ممکنه الان با شما آینده ای رو ترسیم کنه که امیدوارش میکنه و باعث میشه خیلی هم باهات خوب رفتار کنه. ولی اگر حدس شما درست باشه و واقعا کس دیگری تو قلبش باشه، باز این امکان هست که بعد از ازدواج با شما وقتی ببینه که اون رویاهایی که تو سرش داشت به وقوع نپیوستن، نا امید بشه و دوباره تو غم عشق از دست رفتش فرو بره و ادامه ی داستان... (صرفا یک احتمالِ ممکن)

دوم اینکه هر کاری می خوای بکنی همین الان بکن: اعم از اینکه بفهمی آیا کسیو هنوز دوست داره؟ آیا دلایل ناپخته ای برای رابطه با تو داره یا نه؟ یا اینکه تو با این مسئله کنار میای یا نه؟ و هر سوال دیگه ...
یعنی تا زیر یه سقف نرفتین تمام فکرها و تحقیقاتت رو بکن ولی بعد از ازدواج دیگه حق کنکاش و تجسس توی گذشتش رو نداری!!!

پس الان از طریق مشاوره، بزرگتری که عاقل باشه یا هر راهکار معقول و اخلاقی سعی کن به تصمیم درستی برسی و اگر به این رسیدی که توی این رابطه بمونی و ادامه بدی دیگه به این چیزها فکر نکن و همشو بریز دور چون خود این میشه یک سم مهلک برای زندگیت

ایشالا که خوشبخت باشی عزیزم :72:

دقیقا حرف منم همینه nasime sobh جان
من نمیگم اون آدم بدیه یا داره فریبکاری میکنه...من میگم شاید از روی ناپختگیش نمی فهمه این موضوع را
که راه علاج مشکلاتش توی زندگی اینی نیست که الان انتخاب کرده
خسته شدم! آخه مشاور هم چه جوری می خواد این موضوع را بفهمه!
اه به این زندگی که هیچ وقت توش شانس نیاوردم
توی اصفهان مشاور خوب در مورد این موضوع کجا هست؟

پیش مشاور را که حتما میرم
نمی دونم سایت این امکانو میده که به من یه مشاور خوب قبل از ازدواج برای رفع مشکلم پیشنهاد داده بشه یا نه؟؟
ولی لطفا اگه میده راهنمایی کنید

یه سوال
آیا به نظر شما این روش خوبه که موضوع را یه جوری غیر مستقیم با خودش مطرح کنم؟
به فکرم خورده زندگی یکی از دوستامو براش مثال بزنم و بگم بعد از اینکه ازدواج کرده فهمیده شوهرش قبلا یه نفرو دوست داشته...یعنی شوهره به خاطر مشکلاتی که توی زندگی وجود داشته یهو زده زیر همه چیزو گفته اصلا من تورو از اول دوست نداشتم و به خاطر شرایطی که پیش اومد بات ازدواج کردم و... ............ ببینم نظرش چیه؟! و بعد بگم این خیلی اشتباهه که آدم با عشق یه نفر دیگه وارد زندگی با کس دیگه ای بشه و قطعا اخرش پشیمون میشه چون هیچ کس آدم کاملی نیست که بخواد آدم کاملی که اون از عشقش ساخته را از ذهنش بیرون کنه و.....(از این دست حرف ها)
نظرتون چیه؟؟ می فهمه دارم یه دستی میزنم؟!! (آخه خیلیم زرنگه...همچین زود میگیره!!)

اندیشه جان سلام
اگه نظر شخصی منو بخوای بهتره که زیاد روی این کارهای همسرت مانور ندی... هر آدمی یه گذشته‌ای داشته... این که همسرت میگه اگه اون رفتار و گذشته روی زندگی مشترک تاثیر نداره نباید گفته بشه عین حقیقته... آخه آدما بعد از گفتن بعضی حرفها چطور میتونن تا آخر عمر به هم اعتماد کنن
یه دوستی بود که می‌گفت: « ما زنا اینقدر سرمونو می کنیم تو کار شوهرامون تا آخر یه گندی پیدا می کنیم»
به نظرم بیشتر به حال و آینده و زندگی فکر کن... عشقی که رشته هاش گسسته شده باشه مثل یه زخم کهنه یواش یواش خوب میشه...شاید جای زخم بمونه اما مطمئن باش دیگه نه دردی داره و نه خونریزی...زمان باعث میشه همسرت با عشقی که تو بهش میدی یواش یواش اونو فراموش کنه و بتونه به خاطرات مشترکش با اون آدم بخنده