نمایش نسخه قابل چاپ
پونه جان،قصد مباحه کلامی ندارم،اما شما دارید دو نظر متضاد هم را می دهید؛از سوی می گویید که خداوند زیبایی را در نهاد هر فردی قرار داده است و آرایش خاتمها به دلیل حس زیبایی طلبی فطری آنان است و نیز جلب توجه کردنشان و از سویی نظری دیگر دارید که می گوید این به دلیل اعتماد به نفس پایین یا پیدا کردن زوجی مناسب یا تخلیه عقده ها و نابسامانیهای شخصیتی است.
به سخن دیگر در نگاه نخست این را امری فطری و طبیعی و در نظر دوم به دلیل مشکلات شخصیتی می دانید؟اینکه نمی شود . . .
من كاري به زمان عصر حجر و يا حيوانات ندارم. در كل مي دانم كه زن لطيف است. هر چقدر كه پا به پاي يك مرد و مردانه كار كند، باز هم زودتر ترك بر مي دارد،احساس خستگي جسمي و روحي مي كند، گاهي كم مي آورد و به گريستن يا افسردگي روحي رو مي آورد. همه اينها نشاندهنده لطيف بودن زن است. من قدرت هوش و استدلال خانمها را زير سئوال نمي برم اما يققين دارم كه از لحاظ قدرت بدني وسختي اندام به پاي مرد نمي رسند و ماهيت وجودي زن ايجاب مي كند كه تن و صورت ظريف خود از آنچه كه هست ظريفتر و زيباتر نشان دهد.
در تمامي زنان اين حس كه مردي از ديدن آنها لذت ببرد وجود داشته و غير قابل انكار است( منظور من مي تواند شوهر فرد باشد. خواهش مي كنم خانمها بد برداشت نكنند) زماني كه مرد از تن و چهره زن تعيرف مي كند و با ولع و لذت به آن نگاه مي كند زن حس غرور بهش دست مي دهد و لذت مي برد و شدت ناز و كرشمه اش بيشتر مي شود. يكي از دلايل آرايش كردن شايد همين خصلت فطري باشد. بسياري از كارهايي كه انسانها در دنيا انجام مي دهند به دليل حس لذت است مانند ميل به طعام لذيذتر و نوشيدني گواراتر و ... . تعريف و حض كردن مرد از ظرافت و زيبايي زن، احساس بي نظيري به خانم مي دهد.
anigma عزیز
اول: کاش اسم ساده تری انتخاب میکردی تا هم تلفظ و هم نوشتن آن در فارسی ساده تر می بود. ( شوخی بود)
دوم: وقتی دوست دختر شما با بهترین لباس و اغواکننده ترین آرایش پیش شما ظاهر می شود و شما هم، این چه معنایی دارد؟ شما ممکن است آرایش او را که کلی برای آن زحمت کشیده خراب کنید (شاید) ولی تصور نمایید زمانی را که پنج سال از ازدواج یک زوج گذشته است و آن زوج قصد دارند به یک مهمانی بروند و خانم کلی آرایش کرده و زیبا شده است، حال اگر همسر ایشان با دیدن زیبایی ملکوتی بانویش تمایل به او نشان دهد (هرچند کوچک) می توانید حدث بزنید با چه پاسخی مواجه خواهد شد؟ احتمالا این را خواهد شنید " نه نه آرایشم خراب میشه"
سوم: کمی در این مورد فکر نمایید دوست جوان
آها . . .آفرین به دانه خانم و پونه خانم و NO1 و خود اعتقاد و خودم!داریم به نتیجه می رسیم:
با در نظر گرفتن درستی صددرصد سخن دانه جان،باید این را گفت که آرایش زنان دقیقاً برای کسب لذت جویی که هدف غایی همه است از راه جلب توجه زنان به دلیل گوشزد ضمنی به آنان که ببینید من برترم و خوشگل تر و جذاب ترم است و جلب توجه مردان بقیقاً به دلیل تمایلات جنسی مردان که به آنها بگویند:تن و چهره مرا ببینید و لذت ببرید تا من هم لذت ببرم.
اما چرا در بیرون خانه آرایش زنان بیشتر است،در مورد نظر زنان که خوب آشکار است به جز مهمانیهای درون خانه زنی در خانه در حالت معمولی روزمره نیست و در مورد مردان این دقیقاً به دلیل یکنواخت شدن زندگی با همسرش و نیز مهم تر از همه تعریف نکردن و لذت نبردن شوهر ار زن خود و تن و اندام و چهره همسرش است.
در روابط زناشويي(سكس )هم كه در نظر بگيريد احساس خانمها با درجه لذتي كه مي توانند به همسر خود بدهند كامل شده و ميزان تعريف و تمجيد و جلب نظر مرد هر چقدر بيشتر باشد، آنها اعتماد به نفس بيشتري پيدا كرده؛ احساس غرور مي كنند و خود از اين لذت مرد لذت مي برند. بي شك آرايش كردن زن بي ارتباط با بحث جلب نظر مرد نيست. يكي از دلايل رقابت زنها با هم نيز همين است. مردي كه به همسر خود مي گويد اندام تو از زنهايي كه در فيلمهاي سكسي مي بينم بهتر است، اين زن خود را مانند ملكه اي مدي بيند كه همگان بر او سجده مي كنند. با اين حال زن از حس رقابت خود كنارنكشيده و به هر طريقي در اين زمينه رقابت مي كند. حس حسادت زنان هم به همين مسئله در ارتباط است. زماني كه زني مي بيند شوهرش به زني نگاه كرده و يا صحبت مي كند حس حسادتش به او اجازه سكوت نمي دهد و جملات او حتماً خواهيد شنيد كه مي گويد: مگر من چي كم داشتم كه سراغ فلان زن رفتي؟؟؟
گردآفريد جان
به نكته خوبي اشاره كردي
مردها همه ناراضي اند كه چرا زنان در منزل به خود نمي رسند،معلوم است در منزل نيازي به رقابت با هيچ كس نيست.
در خانمهايي كه شاغلند اين مسئله كمتر است چون مي دانند در جامعه چه مي گذرد و شوهرشان در بيرون از منزل چه مي بينند اما زنان خانه دار از همه جا بي خبر و از آنچه شوهرشان خارج از منزل مي بيند و مي خواهد غافلند.
تميز بودن و زيبايي مشكل ندارد ولي به گناه انداختن ديگران مشكل دارد و گناه هم دارد زن به تنهايي زينت و زيبايي دارد اين
حرف من نيست حرف قران است كه مي گويد . زن ها بايد زينت خود را از مردان نامحرم بپوشانند . نه اين كه زينتشونو كه
مثلا صورتشون است با رنگ هاي مختف تزئين كنند تا جلب توجه كند.
با سلام
آقاي گرد آفريد من در مورد عبارت زير كه در پست 24 به كار برده ايد، نظري دارم.
لذت جويي يا هدونيسم، هدف غايي افراد نيست. اما افرادي كه در سطوح پائين تري از نيازهاي ارضاء نشده هستند ممكن است به اشتباه لذت را هدف غايي خود بدانند.نقل قول:
نوشته اصلی توسط گرد آفرید
مثل اينكه ما تا تشنه هستيم شايد تصور كنيم هدف غايي ما يافتن و نوشيدن آب است، اما بلافاصله پس از سيراب شدن، متوجه ديگر اهداف پيش روي خود مي شويم.
در نظام آفرينش، و جهت توليد نسل، غرايز و كشش هايي در نهاد موجودات به طرق گوناگون قرار داده شده است، كه در اين ميان انسان به لحاظ صاحب اختيار بودن و اراده مند بودن مي تواند دست به گزينش بزند.
در اين ميان بعضي انتخابها او را درمسيري هماهنگ با هستي به پيش مي برد، آرامش مي دهد و گاهي براي او رنج به ارمغان مي آورد.
عشوه گري و جلب جفت در ساير حيوانات طرق مختلفي دارد مثل ايجاد بوهايي كه براي جنس نر كشش ايجاد مي كند. در انسان كشش هاي بين دو جنس علاوه بر خلقت ذاتي و تمايلات آنها مي تواند از طريق يادگيري تنوع پيدا كند.
و وقتي پاي تجربه و يادگيري و ... پيش مي آيد ممكن است به اشتباه 2 موضوع با هم خلط شود.
مثلا در مورد آرايش خانمها
1 - يك موضوع نياز به كشش جنس مخالف (متفاوت)، تشكيل خانواده ، ارضاء نيازهاي جنسي . (كه در واقع اين مورد فطري يا بهتر بگوئيم غريزي هست)
2 - نحوه و حدود ثغور و برداشتهاي فرد از تظاهر اين نياز،يادگيرهاي آموخته شده فرهنگي و كيفيت بروز و هدفهاي مورد اثر گذاري.
براي اينست كه با وجود چنين نياز ذاتي براي جلوه گري، اما تفاوت معنا داري در بين خانمها در اين زمينه هست. كه يكسرش تا نهايت عريانگري و يكسرش محدود بودن كامل به خانواده هست.
يعني يادگيريها و سلسله نيازهاي ارضاء شده و ارضاء نشده افراد، آنها را در طيف بزرگي از تظاهرات قرار مي دهد.
با توجه به سلسه نيازهاي پست تا عالي، هنگامي كه نيازهاي سطح پائيني ارضاء شود، تمايل به نيازهاي والاتر خودش را پررنگ تر نشان مي دهد.
در ساير كشورهايي كه در اين زمينه محدوديت ندارند، شايد بعضي اين صحنه ها را ديده باشيد كه خانمهاي پرمشغله، با موقعيت اجتماعي بالا، از نظر نوع و تنوع آرايشي در سطح متفاوتي از خانمهايي هستند كه در سطوح پائين تر بوده و فراغتهايشان بيشتر به لذتهاي سطح پائين معطوف است.
درود بر مدیر تالار همدردی
بنده ملتفتم که منظور شما چیست،اما شما دوست گرامی این را در نظر نگرفته اید که من درباره زنان یا حتی مردانی که چنین آرایش هایی را در سطح جامعه برای خود برگزیده اند،سخن رانده و منکر سخنان شما هم نیستم.
در مورد اینکه لذت جویی هدف غایی بشر است،با ضرس قاطع این را بگویم که این نهایت مقصد هر انسان است و تنها گونه آن دگرگون می گردد.چطور؟چرا؟
بیایید همین مثال آرایش برای شوهر و برطرف کردن نیازهای جنسی را در چهارچوب خانواده در نظر بگیریم و از آن باکلاس تر مثلاً همان زنانی که در غرب(که می دانم مظهر برهنگی است برای شما)آرایش زنان ویژه ای را نداشته و با آرایشی ملایم تر یا اصلاً بدون آرایش به کار و پیشه ای سرگرمند.
در این دو مورد و در همه موارد این باورها و نوع گزینشگری هر آدمی است که نوع لذت جویی او را تعیین می کند.مثلاً شما افراد مذهبی را ببینید . . .آنها یا از خوف جهنم یا از شوق بهشت چنین رفتارهایی دارند یا خیلی بخواهیم بالا برویم از عشق ناب به هستی کل که اینها همه نمونه هایی از لذت جویی اند.(چه آنکه فرار از عذاب آتش جهنم _در باور آنان_ خود عین لذت جویی است)
اکنون اگر زنی در محدوده خانواده دنبال کسب لذت جنسی است،بسیار خوب و بسیار هم عالی؛اما این لذت برای هردو طرف مسئولیتهایی در بر دارد و واجد مواردی دیگر است.لذتی است با شرایطی خاص؛اما در باب زنان مثلاً روسپی هم این امر در راستای همان لذت است،لذتی که در هیأت سیرکردن شکم خود است یا فرزندانش؛اگر حتی دختری رابطه جنسی دارد با دوست پسرش،در آن لحظه بنا بر هر دلیلی به دنبال لذت است.
خانمی که دارد کار می کند،لذت روی پای خود ایستادن را به کف می آورد یا لذت اینکه ناراحتی و گرسنگی فرزندانش راد نبیند یا اصلاً لذت دیدن پول و درآمد بیشتر و نیز شاید عشوه گری و کسب لذت جنسی با کیفیت بهتر؛ این لذات را مقدم بر عشوه گری می داند.در همه اینها اگر لذت ناظر بر عشوه گری و کسب لذت جنسی نباشد،به نظر من،گونه ای لذت مصنوعی است که در لفافه باورها و تمایلات درجه دوم ذاتی قرار می گیرد.
کسب لذت جنسی و البته پیش از آن سد جوع،به دید من ناب ترین و اصلی ترین لذاتی است که هر انسانی به دنبال آن است؛برای شناخت این دو لذت بنیادین شما باید یک سیر برعکس را در تاریخ داشته باشید تا به انسانی عاری از قید و بندهای باورمندانه برسید.
این را می دانم که می دانید و خوب هم می دانم که می دانید که:باور امری نسبی است؛مثلاً طبق باور برخاسته از قوانین ما زن خیانتکار به شوهر خود موجودی نجس،جهنمی و مستحق مرگ است،اما در غرب هر زنی و از جمله یک زن متأهل این حق را دارد که با هرکسی رابطه داشته باشد و قانون هم پشتوانه اوست و اگر کسی متعدی او شود،همین قانون پدرش را در می آورد.
بنابرین با عنایت به این مفدمات و توضیحات بنده می پندارم که شما از پایگاه نظری مقبول خود دارید نظر می دهید که البته قابل احترام است،اما درست نیست و نسبی است.دوباره تکرار می کنم:
انسان دنبال کسب لذت است،اما گونه آن تفاوت می کند.
سلام گردآفريد
تصور مي كنم تفاوت نظر ما از ساده سازي مفهوم لذت در ديدگاه شما سرچشمه مي گيرد.
اگر حرص مفرط شهواني و بدون قيد و شرط يك فرد را از روي لذت بدانيم
و از طرفي جان دادن امام حسين عليه السلام در راه معشوقش را نيز از روي لذت بدانيم ، پس بايد چارچوب نظري محكمي براي تعريف انواع اين لذت ها ابتدا ارائه دهيم. در اين صورت اين تعاريف از لذت ها آنقدر با هم متفاوت خواهد شد كه بهتر است براي هر كدام يك واژه منحصر به فرد بيابيم.
واژهايي كه بعضي در برگيرنده ارزش هستند و بعضي متضمن غريزه
مثلا: ايثار در برابر هوسبازي
معمولا در «ادبيات متخصصين هر رشته اي» براي هر مرحله و هر محدوده و هر شرايطي ، اصطلاح تخصصي ابداع مي كنند تا لازم نباشد در پس آن به توضيحات اضافه بپردازند.