RE: چکار کنم که همسرم صدمه کمتری ببیند
نقل قول:
نوشته اصلی توسط bivojdan
آقای kamrava: اول اینکه ممنون بابت سرکوفتهات. من البته حواسم بهش هست که بی حرمتی بهش نشه که اینکارو شاید بیشتر به خاطر خودم انجام میدم، چون هر صدمه ای که از بابت این رابطه بهش بخوره خوب من مقصرم و دیگه توجیهی برای این ندارم. نظرتون اینه که مستقیم بهش بگم نمیخوامت؟ و همه بدونند که ما از همدیگه جدا شدیم چون من بهش علاقه نداشتم؟ اینطوری به نظرتون برای اون بهتره؟ کمتر آسیب می بینه؟ برای آینده اش مشکلی پیش نمی یاد؟
بله کاملا درست متوجه شدید. رکی و راستیو صداقت باعث میشه ایشون واقعیت را راحت تر بپذیره و بهتر باهاش کنار بیاد. اگه عاقبت کار جداییه بلاخره لطماتی را میخوره و این اجتناب ناپذیره پس بذارید با واقعیت روبرو بشه و با واقعیت کنار بیاد.
از این گذشته اگه بهش بگید ممکنه ازش بشنوید که اونم بشما همین حس را داره و اونوقت کارها خیلی راحت تر پیش خواهد رفت (چون دل به دل راه داره و خیلی احتمال داره مهر شما هم به دل ایشون ننشسته باشه و منتظر ی فرصته که بهتون بگه..پس این فرصت را در اختیارش قرار بدید که اونم حرف دلشو بیرون بریزه)، یا ممکنه شوکه بشه ولی شاید خودش ی راه حل بهتری واستون پیدا کنه. شاید به کمکتون بیاد که با تغییر دادن خودش بشه همونی که شما دوست داری. پس رک و راست همه داستان را با خودشون در کمال آرامش و نهایت احترام و در فضای دوستانه بگید:310:
RE: چکار کنم که همسرم صدمه کمتری ببیند
دوست عزیزو محترم و شایسته ام
اول از همه ازت خواهش می کنم در حد پیشنهاد این اسم کاربری را تغییر بدهی . اسمی انتخاب کن و از مدیران درخواست تغییر آن را داشته باش .
خیلی مهم است که حتی در شرایط سخت نگاه ما به خودمان چگونه است . شرایط بحرانی و سخت برای همه هست . مهم این است که حتی در این لحظات نگاه محترم و شریف و ارزشمندی به خود داشته باشیم .
و اما با تصویر ی که از بستر خانواده نشانمان دادی در فشار هستی و متاسفانه این واکنش ها بدتر برای تو فشار مضاعف ایجاد می کند و تو نیز فرار رو به جلو را می خواهی انتخاب کنی . به هر حال فرار رو به جلو نیز روشی است . اما باید دقت کنیم که همیشه راه و انتخاب ما نباید فرار باشد .
واقعا چقدر سعی کردی ؟
چقدر خواست و درخواستت رو از همسرت بیان کردی ؟
چقدر پافشاری کردی و ازش درخواست مستقیم و قاطع داشتی ؟
هشت ماه زمان کمی است برای رسیدن به یک تصمیم گیری مهم .
من مخالفتی با جدایی ندارم . اگر لازم باشد اتفاق افتادنش بهتر از نیفتادنش است . اما به شرطی که تو واقعا سعی خودت را کرده باشی و همه ی راه ها را رفته باشی و بعد واقعا ببینی که به نتیجه نمی رسی .
چرا خجالت می کشی و شرم می کنی از اینکه بخواهی بگویی واقعا از چه چیز همسرت خوشت نمی آید و یا او چه دقتی باید داشته باشد که ندارد . دقیقا کلید مشکل تو در همین بخشی است که شرم می کنی و عنوان نمی کنی .
واقعا فکر می کنی اگر عنوان کنی چه چیزی پیش می آید و یا اگر بگویی یا احتمال راه حل دادن برایش نباشد ؟!
ضمن اینکه تاکید می کنم طلاق گزینه ی آخر انتخاب ما ست یعنی وقتی همه ی راهها را رفتیم و سعی و تلاش کردیم و دیدیم که نمی شود . در نتیجه در پست قبل خودم گفتم که فعلا متمرکز بر روی ساختن اعتماد به نفس و مرمت این روح آزرده باش و بعد برای زندگی ات تصمیم بگیر و .................ضمن اینکه من رد پای علاقه و احترام به همسرت را در حرفهایت می بینم .
منتظر فرو ریختن دیوار این شرم هستم . از همین جا که کسی ترا نمی شناسد و همسرت را نیز نمی شناسد شروع کن . این دیوار را بشکن . مهم نیست که نتیجه ی این ازدواج چه می شود یاد بگیر که شرمی وجود ندارد . این شرم ها دست ساز بشر است . شاید برایش راه حلی بود اگر فقط شهامت کنی و از این بخش ناگفته حرف بزنی .
چه کسی گفته وقتی تو در زندگی خودت دچار مشکل هستی طرح آن معنی غیبت و پشت سر حرف زدن و تخریب شخصیت و .....می دهد ؟
وقتی نگاه تو به زندگی سازنده است و دنبال راه چاره هستی و راه شفا را جستجو می کنی .
RE: چکار کنم که همسرم صدمه کمتری ببیند
ممنون از shabe barooni، kamrava و ani عزیز که توی این فاصله نظر دادند،
من تقریبا به یک جمع بندی از نظرات دوستان رسیدم:
1- مشکل از شخصیت خودمه که اعتماد به نفس ضعیف من به نظر دوستان توی این ماجرا خیلی پررنگه و باید روی این زمینه کار کنم و اگر مشکل واقعا از همین باشه باید چند سالی صبر کنم تا با حل مشکل اعتماد به نفس من شاید این مشکل هم حل بشه
2- شرم از گفتن بعضی حرفها رو باید کنار بزارم و اگر ازش بخوام شاید با چند تغییر ظاهری مطابق سلیقه من بشه
3- اگر قرار به طلاق باشه باید رک و راست و با صداقت بهش بگم نمیخوامت و اینطوری براش بهتره
اگر درست متوجه نشدم یا راهکار دیگری داشتین ممنون میشوم با من در میان بزارید.
بازم از همگی ممنونم. برای من و همسرم دعا کنید.
RE: چکار کنم که همسرم صدمه کمتری ببیند
فعلا وقت و زمان صحبت از طلاق به میان آوردن نیست . وقت ساختن است .
نکته ی مهم برای تو رفیق شدن با همسرت است و ساختن صمیمیت . باید این فضای غیر صمیمی را ترک کنی و با مهربانی و در نهایت احترام و صمیمیت درخواست ها و پیشنهادها ی خودت را با همسرت طرح کنی .
در فضای صمیمی و رفاقتی بدون شرم و ترس ..... انسان ها بهتر دستهایشان به سمت هم دراز می شود تا به هم کمک کنند .
اساسا زن و مرد در کنار هم که قرار می گیرند یک بعد اصلی اش رفاقت است . با رفیقت چگونه بی حد و مرز و مشتاق و محترم هستی ؟ با همسرت نیز همین رفاقت را بساز و با او هم همانگونه باش . از او نیز بخواه و دستش را بگیر و قانون رفاقت خودتان با هم بند بند بنویسید .
خیلی مهم است که یک مرد و ختی زن بلد باشند قانون رفاقت کردن را . تو قانون رفاقت کردن را بلدی ؟
نام کاربری خودت را خواهش می کنم عوض کن و نسبت به موضوعات طرح شده بی تفاوت و بی واکنش نباش و چشم پوشی از بعضی مطالب نداشته باش .
RE: چکار کنم که همسرم صدمه کمتری ببیند (قصد جدایی به خاطر ظاهر خانمم)
خانمani:
من فکر میکنم قانون رفاقت زیاد برای من کاربردی ندارد. برای مشکلات رفتاری یا اخلاقی شاید قانون خوبی باشه ولی مشکل من با حرف زدن حل نمیشه. آخه قیافه اش که دست خودش نیست. مواردی مثل عمل و آرایش و ... هم مشکلی حل نمیکنه. مهریه خانم من 1365 سکه است اگر با این چیزا حل شدنی بود قطعا انتخاب میکردم این راهها رو.
-
بابت پیشنهاد تغییر نام کاربری ازتون ممنونم. صحبت از احساس بد نسبت به خود نیست، در این مورد فکر میکنم کاملا مناسب برای شخصیتی باشه که توی این موضوع دارم.
RE: چکار کنم که همسرم صدمه کمتری ببیند (قصد جدایی به خاطر ظاهر خانمم)
سلام
نمی خواستم اصلا اینجا حرف بزنم
اما آقای به قول خودت بی وجدان به نظرم جای طلاق به چیز های دیگه فکر کن
چرا دیگه با دیگان رفت و آمد نمی کنی ؟خجالت می کشی ؟
یه سوال اگه الان بدونی چشم یکی از همون دوستات دنبال زنته ، منتظره طلاقش بدی ،عاشق زنت می شی ؟
نصفه مشکلات ما آدم ها اینه که واسه دیگران زندگی می کنیم . اگه یک لباسی رو بخریم یک نفر بگه چه زشته دیگه نمی پوشیم حتی اگه با علاقه خریده باشیم . اما اگه یه چیز رو که با علاقه هم نخریده باشیم همه بگن قشنکه ما هم عاشقش میشیم .
اما انسانها مثل لباس نیستند .
لازمه ثابت کنی به همه که انتخابت بهترینه حتی اگه از دید اون ها بهترین نباشه به داشته ات افتخار کن .
به نظز من سعی کن یک بار آزمایش کنی ، قبل طلاق به آزمایشش می ارزه
اول از همه لباس هایی که دوست داری بپوشه رو واسش بخر ( هدیه ) بعد با هاش برو تموم اون جاهایی که شاید تا حالا زا رفتن به اون جا ها باهاش خجالت می کشیدی
و در اون مکان ها به اطرافیانت ثابت کن که زنت رو دوست داری .یک بار با همه اون چیز هایی که ازش می ترسی بجنگ .
بی ارادگی خوب نیست . تا حالا که مجرد بودی انتخابت شد این . مطمئن باش بعد طلاق کیس هات محدود تر هم میشن
تمرین کن
به عنوان فردی که 3 سال زیر یک سقف با همسرم زندگی می کنم می گم
قیافه خیلی زودتر از هر چیز واسه آدم ها غادی میشه
زشت رو معمول یمیبینی
زیبا رو هم معمولی میبینی
با آبرو ی خودت و خانواده ات بازی نکن
RE: چکار کنم که همسرم صدمه کمتری ببیند (قصد جدایی به خاطر ظاهر خانمم)
سلام آقای "بی وجدان"
من نیومدم که راهنمایی کنم چطور این قضیه رو با همسرتون در میون بزارین. فقط پست اول شما رو خوندم و پست های دوستان رو هم به دقت ندیدم
.
اینو میخام بگم که شما وقتی در کنار هم هستین این قیافه ظاهری خانمتون نیست که شما رو دفع میکنه بلکه شما با روحیات خانمتون مشکل دارین که نتونستین باهم خوب جفت بشین و بعد تقصیر رو میندازین گردن ظاهر همسرتون .
مطمئنا شما دوستانی دارین که با بودن در کنارش یا همسفر شدن باهاش لذت میبرین و این مربوط به ظاهر دوستتون نیست بلکه با روحیات همدیگه بخوبی آشنایی دارین.
.
من فکر نمیکنم شما اگه با خانم دیگه ای ازدواج کنین این مشکل شما مرتفع بشه ... باید ریشه ای مسئله رو براخودتون حل کنین ...
نمیگممشکل صرفا از شما یا خانمتون هست ولی اگه یاد بگیرین چطور با همدیگه اونطور که دوست دارین ارتباط برقرار کنین این زندگی هم برای شما و هم همسرتون بستر آرامش خواهد شد ...
پیروز باشید
RE: چکار کنم که همسرم صدمه کمتری ببیند (قصد جدایی به خاطر ظاهر خانمم)
این پست در پاسخ به پستی است که رو به من نوشتید .
یکبار این متن را بخوان و ببین چه نوشته ای ؟
چرا فکر می کنی زندگی ات هیچ راه حلی ندارد ؟
امتحان کردی و دیدی راه حل ها جواب نمی ده یا امتحان نکرده به این نتایج شگفت انگیز می رسی ؟!
چرا اینقدر مسائل را بزرگ می بینی و توانایی ها و قدرت شگفت انگیز خودت و همسرت را ناچیز و خرد ؟!
اینها خطاهای توست در نوع دیدگاه . حتی حاضر به امتخان نیستی . دائم جواب از قبل تعریف شده داری .
جوری جرف می زنی که انگار زنت یک موجود عجیب الخلقه است که رفاقت و عمل جراحی و ......روی او تاثیر ندارد . جدا یکبار این متنی که خودت نوشتی را بخوان .
شنیده ای از محبت خارها گل می شود ؟!
امتحان کن .
در این دنیای گل گشاد انسان ها بدبخت و فدایی یک جو محبت ریخته شده بر دل زمین هستند که از قضا بلد هم نیستند که چطور و چگونه آن را جمع کنند و از این برکت بهره ببرند ...............و تو ادعا می کنی که حتی روش رفاقتی و دوستانه که در دلش نهایت دوستی و صمیمیت و احساس پاک هست دوای درد تو نیست . اینقدر بی نیازی ؟!
کجا معیار رفاقت قیافه بوده که اینجا باشد ؟
اما می بینی همان رفیقی که از نگاه دنیا زشت ترین موجود روی کره ی زمین است عزیز ترین و همراه ترین و یاورترین و محترم ترین شریک - یار - ......همسفر - همراه - همفکر ............می شود .
تک بعدی نباش . در زندگی ارزش های دیگری وجود دارد که به مراتب ارزشمندتر از زیبای چهره است و تو امروز نمی خواهی از دل این هیولای زشت منظر آن زیبایی ها را بیرون بکشی و ببینی .
به روزی فکر کن که پری رویی را رو به روی خود داری اما هزاران صفت نیکو را فدای این چهره ی زیبا کرده ای .
راستی اساسا زنت را کشف کرده ای ؟
خصوصیات خوبش چیست ؟
RE: چکار کنم که همسرم صدمه کمتری ببیند (قصد جدایی به خاطر ظاهر خانمم)
خانم آنی عزیز،
خیلی ازتون ممنونم. اگر بخوام درک خودم رو از نوشته تون بنویسم به این صورته:
شما می فرمایید که من سعی کنم بهش نزدیک بشم، باهاش دوست بشم، سعی کنم رفاقت کنم، تا خوبی هاش رو ببینم و خوبی هاش اونقدر جذبم کنه که زشتی ظاهریش دیگه به چشمم نیاد. از نظر شما خیلی چیزهای مهمتر از ظاهر هست که اگه کشف بشند نه تنها جایگزین که حتی بهتر از جایگزین برای ظاهر زیبا هستند.
آیا درست متوجه منظورتون شدم؟
RE: چکار کنم که همسرم صدمه کمتری ببیند (قصد جدایی به خاطر ظاهر خانمم)
بله درست متوجه شدی .
در دنیا هیچ چیز پایدار نیست .
به تغییر فصل ها و وضعیت درخت نگاه کن . انسان نیز از این تغییرات مستثنی نیست .با مرور زمان لاغر -چاق می شود . بچه - بزرگ می شود - صورت صاف و براق پر چین و چروک می شود و ........
تا جایی که همه مسافر یک بستر خاکی دومتری می شویم .
اما در این میان اگر خصلت قوی و محکمی در فرد ببینی این کفپوش هر چه پا خورده تر می شود ارزشمند تر می شود . قیمتی . کیمیا . مهربانی و ایثار از بین نمی رود . طی زمان قیمتی تر و شکیل تر و ارزشمندتر می شود . مسئولیت - تعهد - وفاداری - توجه و اهمیت - احترام و.............این ها طی زمان حکم انتیک می یابند .......برو گنج وجود همسرت را کشف کن و از برکت این گنج فیض ببر .
حرف های تو و تاکید تو بر صفت زشتی مطلبی را به ذهنم راه داد که برایت می گویم
پارسال موردی بود که خواهر شوهری به روی صورت زن برادرش و سه دختر کوچک او اسید پاشید.
صورت های زیبای این 4 نفر به شکل عجیبی در کمتر از ثانیه فرو ریخت .
وقتی با خانمی که روی صورتش اسید پاشیده شد ه بود صحبت می کردم علت این کار خواهر شوهر را از او پرسیدم . گفت جوانی کرده و اشتباه به این دلیل که نسبت به زندگی ما حسودی کرد. شوهرم کارمند شهرداری است و .....ما زندگی خوب و قشنگی داشتیم و داریم .......
و زمانی که با مرد این خانواده صحبت می کردم حرف عجیبی زد .....گفت زندگی ما تغییری نکرده ما همچنان خوشبخت هستیم و همسرم زن بی نظیر و بزرگواری است و من عاشقانه ستایشش می کنم ..............تنها مشکل ما هزینه ی درمان زن و دخترانم است که با توجه به هزینه های درمانی و شغل و در آمد من ...............من از پس آن بر نمی آیم .
و بچه های این خانواده شاهکار تر از پدر و مادر بودند . به معنای واقعی کلمه شاهکار و بی نظیر و بخشنده و بزرگوار و دسته ی گل .
تا به حال صورت یک فردی که به صورتش اسید پاشیده شده را از نزدیک دیده ای ؟
چه عواملی باعث زندگی عاشقانه ی این افراد است در حدی که مرد همچنان عاشقانه همسرش را ستایش می کند و ......؟
به تکرار خواهش می کنم این نام کاربری را عوض کن .
در ظرف وجودی هر انسانی از وجدان و بی وجدانی تا هر آنچه که فکرش را بکنی از خیر و شر هست .
برو سر ظرفی که در آن مردانگی و مسئولیت و .....ریخته شده و آن را تقویت کن اگر ضعفی در آن هست و آن را به دست بگیر نه اینکه این ظرف را بشکنی و ظرف وجودی بی وجدانی ( البته به باور خودت ) را به دست بگیری . ( چرا که من در مورد تو چنین باوری ندارم )