RE: کمک: رابظه خواهرم با همکار متاهل
به نظر من باید سعی کنی بهش نزدیک بشی تا خودش باهات حرف بزنه مطمئنن اونم دلش می خواد در این مورد با یکی حرف بزنه مشکلاتش رو مطرح کنه
اگر خودش بیاد به طرفت و اعتمادش رو جلب کنی بهتر می تونی کمکش کنی
سعی کن از در نصیحت وارد نشی
چون مطمئنن اون خودش با این سن می دونه رابطه با یه مرد متاهل غلطه
بهترین راه ایجاد حس صمیمت در اونه تا خودش باهات حرف بزنه
و توهم صبور باشی و با آرامش باهاش حرف بزنی تا مشکل حل شه
اگر هیجان زده عمل کنی و بخوای ملامتش کنی مطمئن باش ازت مخفی می کنه و پنهانی به کارش ادامه میده
RE: کمک: رابظه خواهرم با همکار متاهل
سلام
من هم مثل شما از نظر بچه ها گیج شدم . اا خواهر عزیز اگه نمی تونی باهاش مستقیم صحبت کنی . این سایت رو بهش معرفی کن . با هم بشینید پای این تاپیک ها . البته یه اسم کاربریه دیگه واسه خودت بشاز و با اون بیا که نفهمه این تاپیک ماله شماست . بهش بگو اون هم یک اسم کاربری انتخاب کنه و اون هم اینجا درد و دل کنه .
اینطوری شاید بهونه ای بشه سر خیلی از موضوع های این سایت باهم صحبت کنید بخواه ازش که با هم واسه تاپیک ها نظر بگذارید . مستقیما هم نرید سر تاپیک خودتون یا تاپیک مشابه
RE: کمک: رابظه خواهرم با همکار متاهل
بله متوجه شدم که شما باید فرزند اول خانواده باشید !...........متاسفانه فرزندان اول خانواده به دلیل عدم مهارت ها و.......ونواقص تربیتی والدین ، مسئولیت و نظم بخشی به سیستم خانواده را ناخودآگاه از کودکی بر دوش می کشند .
در نتیجه شما به شکل ناخودآگاه نقش والدین و مسئولیت های آنها را در سیستم خانواده به دوش می کشی
. اگر با این فشارهای تحمیلی راحت هستی که روشی که خودت با آن خوب و راحت هستی را پیش ببر اما یادت باشه که اجازه نداری به این بهانه وارد حریم خصوصی خواهرت بشوی و به شعور و تجربه اش توهین کنی . این تجربه هر چیزی می تواند باشد و هر بها و هزینه ای می تواند داشته باشد . تو فقط می توانی در صورت احساس نیازش و در صورت درخواستش در کنارش باشی .
در این بخش شما نیاز هست که روی خودت کار کنی و کنترل خودت را به دست بگیری ............چرا که این نقش در سیستم خانواده برای شما تعریف شده اما الزامی به این موضوع نیست که وقتی متوجه شدی این حس و حال و .....از کجا آمده و از کجا تعریف شده .......تو همیشه این نقش را حفظ کنی و خودت را در بسیاری از جاها اذیت کنی . جاهایی که ربطی به تو ندارد و اساسا نیاز به دخالت تو نیست .
و اما
خواهرت ................به تکرار ............ضمن اینکه تجربه ی او به تو ربط ندارد .
فرض بگیر امروز او مجرد است تو در مورد او حس مسئولیت داری ....فردا او شوهر می کند باز این حس مسئولیت برای تو هست و ناخودآگاه می بینی که همیشه فشار زندگی او مستقیم و غیر مستقیم قابلیت بر دوش تو سوار شدن را دارد و بر دوش تو سنگینی می کند و ..................
در نتیجه از امروز تمرین کن .
ضمن اینکه ارسال و مخابره ی پیام های غیر مستقیم به شرطی که ذهن خودت را بیش از حد در گیر خواهرت و مسائلش نکند اشکالی ندارد .
اگر سیستم تربیتی جمعی رایج نبود می گفتم که حتی به پدر و مادرت ، مسائل یک دختر 25 ساله ربط ندارد اما اگر قرار باشد کسی با توجه به این تربیت جمعی رایج در مملکت اجازه ی دخالت داشته باشد والدین شما هستند . سعی نکن همیشه مسئولیت آنها و کوتاهی های آنها را به بهانه های مختلف از جمله مریضی و .......بر دوش بکشی .
ضمن اینکه چرا بی آبرو بشوید . این دختر در حال تجربه زندگی خود است . تو هنوز نمی دانی که اصل ماجرا چیست . سعی کن قضاوت و پیش داوری مسموم نداشته باشی . ضمن اینکه تجربه ی زندگی کسی حتی اگر موافق ذائقه ی ما نباشد معنی بی آبرویی نمی دهد .از نگاه من این سیستم فکری دچار اشکال ریشه ای ست .
RE: کمک: رابظه خواهرم با همکار متاهل
سلام دوست عزیز
توصیه جدیدی براتون ندارم فقط خواستم در تایید صحبت های ani گرامی بگم که گاهی واقعا مهربونی بیش از حد ما بیشتر مشکل درست می کنه تا مشکل رو حل کنه. یکی از نزدیکان من مشکلی داشت که البته با موضوع شما فرق داشت ولی من با مطرح کردن توی سایت می خواستم که کمکی کنم و مشکلشون رو حل کنم. دوستان به من گفتند که شما کار خاصی از دست بر نمی آد جز اینکه بیشتر به اون فرد نزدیک بشی و حرف های دلگرم کننده بهش بزنی. ماجرا طوری پیش رفت که کلا من نتونستم هیچ کاری بکنم هر چند که شدیدا دلم می خواست کاری بکنم. الان بعد از چند ماه می بینم که بدون حضور من و دیگران مشکل حل شده و حتی اگر مشکل مطرح نشده بود شاید حل کردنش راحتتر هم می بود.
فکر می کنم شما هم جز همون حرف های غیرمستقیم و دوستی واقعی با خواهرتون کار دیگه ای از دستتون بر نمی آد. شاید خواهرتون خودشون متوجه بد بودن کار شدن و دارن سعی می کنن یه طوری از این مسیر خارج بشن. اگر این طور باشه یا ان شاالله به زودی این طوری بشه اون وقت دونستن شما و یا هرکس دیگه کار رو خیلی خیلی براشون سخت می کنه. بنابراین خیلی خیلی مواظب باشین که خودتون آبروی ای که خواهرتون پیش خودتون و دیگران داره به خطر نندازین.
RE: کمک: رابظه خواهرم با همکار متاهل
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ani
چرا به سئوال پدربزرگ در مقابل اینکه چند سال دارید پاسخ ندادید ؟( پاسخ این سئوال را به شکل جدی از شما می خواهم )
از قضا من بر عکس بقیه ی دوستان می گویم خیلی کار بدی کردید که تجسس کردید .
ارتباطات شغلی و اجتماعی و حتی احساسی او ( اگر رابطه احساسی باشد ) ابدا به شما مربوط نیست . مگر اینکه خواهر شما از شما کمک بخواهد و شما طرف مشاوره ی او قرار بگیرید .
اینکه شما برادر این خانم هستید و ایشان را دوست دارید قابل درک و تحسین است اما همین و نه بیش از این . مگر اینکه خواهر شما از شما بخواهد که برایش کاری انجام بدهید . ایشان مسئول رفتار و احساسات و اعمال خود هستند و بهای آن را هم خود خواهند پرداخت . تجربیات ایشان از هر نوعی که باشد نه به شما مربوط است و نه خطر ی برای شما ایجاد می کند .
و نکته ی مهم تر شما با کمترین اطلاعات از اصل موضوع دچار به هم ریختگی شده اید و مثلا می خواهید برای او نقش قیم و بزرگتر را بازی کنید . این اشتباه بزرگ تر شماست .
اگر خیلی دوست دارید عشق و علاقه و توجه خود را نسبت به این خواهر نشان بدهید . بروید و اعتراف کنید که کار بدی انجام داده اید و بر حسب این اشتباه این اس ام اس ها را دیده اید و ذهن تان مسموم شده و نگران هستید و حرف هایش را بشنوید که البته در نهایت باز این خواهر شما خواهد بود که انتخاب می کند که رفتارش در مقابل این رفتار نادرست و تجسس شما چگونه باشد و اساسا شما باز هم حقی برای دخالت در رابطه ی او پیدا نمی کنید .
این حرف ها به این معنی نیست که از خواهر شما دفاع می شود و یا کار او تائید می شود ............چرا که اساسا ما کمترین اطلاعات را در مورد این ارتباط داریم و هیچ جای نقد و بررسی در مورد خواهر شما وجود ندارد مگر مبنای احساس یک برادری که در اوج احساس کار اشتباهی انجام داده و.................و با این حد از اطلاعات و به دلیل حضور شما ما روی رفتار و احساس شما متمرکز هستیم ...............و با این حد از اطلاعات جای فکر و گمانه زنی در مورد خواهر شما ابدا وجود ندارد .
و در نهایت با توجه به فرهنگ سنتی و مذهبی رایج این دختر بزرگتر و پدر و مادر دارد که باز جای دخالت شما در این میانه نیست .
اینکه ایشون از همه چیز مطلع نیستند درسته ولی دلیل نمیشه که حتما منتظر عواقبش برای خواهرشون باشن
پیش گیری بهتر از درمان هست
ایشون الان میدونه در صورت ادامه ارتباطات غلط چه چیزهایی در انتظار خواهرش میتونه باشه و اومده که مشاوره بگیره که چطور جلوی این اتفاقات رو بگیره
تعجبم از اینه که تشکر هم زدن زیر پستتون
حتما باید همه چی اتفاق بیوفته و بعد ایشون پشیمون بشه چرا به خواهرش کمک نکرده
حتما باید خواهر ایشون عواقب ببینه تا متنبه بشه؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط mmani828
فرزند اول
یعنی بذارم ادامه بده تا آبرومون بره؟
خانم آنی من واقعا گیج شدم
مشکل من چیه که چیزایی که میگین رو درک نمیکنم؟
میخواهم صمیمی باشم و حقیقت را بگویم اما میترسم باهاش مستقیم صحبت کنم بهونه بیاره یا یه جوری خیال من رو راحت کنه اما دوباره مخفیانه ادامه بده
می خواهم کار درست را انجام بدهم و کاری که آخرش نتیجه خوب داشته باشه و برای همیشه مشکل حل شه
یعنی این قضیه شامل امر به معروف و نهی از منکر هم حتی نمیشود؟ این را هم قبول ندارید؟
بر خلاف خانوم آنیه کارشناس به نظر من شما باید هر کاری از دستتون بر میاد برای خواهرتون انجام بدین
اول باید اینقدر باهاش صمیمی باشین که باهاتون مشورت کنه
ما انسانیم و در قبال همدیگه مسئولیم
هم در قبال پدر و مادرمون و هم خواهر و برادرمون
و این قابل تقدیره که شما نگران خانوادتون هستین و اینگونه نیست که کسی داره به طرف پرتگاه میره ما باهاش کاری نداشته باشیم چون به ما مربوط نیست و عواقبشو خودش میخاد ببینه
به نظر من شما تا جایی که میتونین باید بهش کمک کنید
شاید بر مبنای احساسات داره تصمیم میگره یا موارد دیگه،شاید شناخت درستی از اقایون نداره ، یا احتمالات دیگر که باید بررسی کنید
یا شاید داره راه درست رو میره
به هر حال شما اگر میخاین کاری انجام بدین باید سعی کنید همه حقیق رو بدونید و بعد از اون بتونین راه حل پیدا کنین برای کمک کردن به خواهرتون
پس تنهاش نذارین
RE: کمک: رابظه خواهرم با همکار متاهل
سلام
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ani
اما سئوال این ست
چرا با خواهرتان صمیمی نیستید ؟ آنقدر صمیمی که بروید و بگویید که چکش کرده اید و همه ی این حرفهایی که اینجا زدید را به خودش بگویید و پاسخ بشنوید ؟( از نظر من و با تعاریف من از صمیمیت ، سیر اتفاقات معنی صمیمیت شما دو نفر با هم را نمی دهد)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط mmani828
میخواهم صمیمی باشم و حقیقت را بگویم اما میترسم باهاش مستقیم صحبت کنم بهونه بیاره یا یه جوری خیال من رو راحت کنه اما دوباره مخفیانه ادامه بده
می خواهم کار درست را انجام بدهم و کاری که آخرش نتیجه خوب داشته باشه و برای همیشه مشکل حل شه
منم دقیقا میخواستم حرف انی رو بزنم اما میدونستم فریاد وااسفا و وامصیبتای بعضیا شروع میشه..
بگذریم.
به دو تا نقل قول بالا توجه کنید.غیر اینکه با خواهرتون مستقیم صحبت کنید چه راهی هست؟
شما میگید نمیخوام باش حرف بزنم اما میخوامم همه چی تموم بشه..با جادو و کارای غریبه میخوای اینکارو کنی؟؟خوب بلاخره باید باش حرف بزنی یانه؟؟
ضمن اینکه یه اقدام خودسرانه ازطرف شما ممکنه باعث لجبازتر شدن و دور شدنش از شما بشه.
میدونم خواهرشی و دوست داری کمکش کنی..اما تو فقط میتونی کمک کنی.میتونی اطلاعات و تجریباتت رو در اختیارش بذاری.و این دیگه با خودشه که استفاده کنه یا نه.
مثه اینکه شرایط رو واسه درس خوندن بچه فراهم کنیم اما دیگه به جاش که نمیتونیم امتحان بدیم.
شاید لازمه خواهر شما یه بار شکست بخوره و بابت شکستش هزینه بده تا یاد بگیره ازخودش مراقبت کنه.
اما چون بازم دوست داری کمکش کنی بهتره باش مستقیم حرف بزنی.اما نه از در مچ گیری..با لحن دوستانه.که فعلا نداری و خیلی عصبانی هستی و ممکنه باعث واکنش تند اون بشه.
اما اگه به دید گناهکار و مجرم بهش نگاه کنی اوضاعو بدتر میکنی.
بهش بگو تو از جریان فقط در حد همین چندتا اس ام اس مطلعی و متاسفی که خوندی اما دلیلش فقط علاقت بهش بوده حالا دوست داری اگه تمایل داره بهش کمک کنی..
خواهرت 25سالشه..قرار نیست تا اخر عمر دستشو بگیری و راه ببریش.
من حتی یادمه مدیر همدردی هم به مادری که یه مشکل تقریبا مشابه با دخترش داشت گفت وظایفشو انجام بده و اگه دخترش تمایل داره بعضی چیزا رو تجربه کنه و نتایج منفیش رو هم ببینه با خود دختره است.
موفق باشی
RE: کمک: رابظه خواهرم با همکار متاهل
خوب ، راستش نمی دونم ، من اول فکر کردم شما دختری ، ولی بعد دیدم یکی از کاربرا تو نوشته هاش گفته بود " دلیل نمیشه چون برادرشی ... " و ازونجا فکر کردم پسری ، حتی یکی هم اسم شما رو نوشته بود مانی! و من کلی خجالت کشیدم که به شما گفتم "چون خودت هم زنی" پس احساسشو میفهم و ... واسه همین عذرخواهی کردم
بعد خودت گفتی که دختری و ... من دوباره یکم گیج زدم و ... مهم نیست ! :160:
البته منم موافق نیستم که شما مستقیم عمل کنی ، ممکنه خواهرت بگه اصلا به تو مربوط نیست یا پنهانی کارشو ادامه بده و اوضاع بدتر بشه ، البته این به صمیمیتت با خواهرت و شناختی که از روحیاتش داری برمیگرده و خودت باید تشخیص بدی ، ماها که هیچکدومتون رو ندیدیدم نمی تونیم اینو تشخیص بدیم.
اما معنیش این نیست که بی تفاوت باشی و بشینی تماشا کنی یکی از اعضای خانوادت داره خودشو یک خانواده رو بدبخت می کنه ، اس ام اس هایی که گفتی کاملا مشخص می کنه رابطشون در حد نامناسبی رسیده و از طرفی همدیگه رو هرروز همم سرکار م بینند ، من بیشتر ناراحت همسر اون آقا هستم.
رابطه عاطفی خودت رو با خواهرت بیشتر کن و باهاش صمیمی بشو.
اگه نمیتونی مستقیم باهاش حرف بزنی یک شخص فرضی رو براش مثال بزن ، مثلا بگو یکی از دوستات یا همکاراته و به تازگی فهمیده شوهرش با یه دختری ارتباط داره و خودتو بسیار ناراحت نشون بده و تعریف کن که چه مسائل ناراحت کننده ای برای اون دوستت پیش اومده ، بعد از خواهرت بپرس به نظرت باید چکار کنه؟
منظورم یک داستان کوتاه نیست ، شما میتونی هر روز بیای و چیز جدیدی ازین ماجرا تعریف کنی ، فرض کن اسم دوستت مریمه ، میتونی هر روز بیای بگی مریم امروز حالش خیلی بد بود و گفت فهمیده شوهرش با دختری ارتباط داره و یکجوری تعریف کن که دلش به حال اون زن بشوزه و بفهمه داره دقیقا خودش همینکارو با زن دیگه ای می کنه.
فرداش دوباره بیا بگو امروز مریمو دیدم مثلا اینجوری بود ... از خوبی هایی که مریم فرضی برای شوهرش کرده ، از دل شکستنهاش و روزهای سختی که میگذرونه براش بگو .. بگو زندگی مشتکرش دچار چه بحرانی شده و ممکنه از هم بپاشه ، هر روز یا یک روز درمیون و از خودش هم راهنمایی بخواه!
بهش یادآوری کن اون دختری که با شوهرش ارتباط داره مقصره و همه این بلاهارو اون به سرش آورده و حتما خدا جوابشو میده ، بگو یک خانواده رو بدبخت کرد و ... خلاصه آخر عاقبت ناگوار کارش رو براش تعریف کن.
یه مدت اینکارو ادامه بده بلکه روش تاثیر بذاره ، خودت هم که خانومی میتونی خیلی چیزای دیگه رو هم درک کنی و بهش گوشزد کنی.
امیدوارم مشکلش حل بشه ، البته همه اینهایی که گفتم نظر منه و شما باید با شناختی که خودت از خواهرت ، روحیاتش ، اعتقاداتش داری تصمیم بگیری ، شاید نظر من اشتباه باشه
اما اگه اینکارو کردی سعی کن شنونده هم باشی به حرفاش گوش کنی ببینی خودش چه احساسی داره ، یعنی در مورد فکری که اون دختر سوم تو دل خودش میکنه هم براش صحبت کن ، مثلا بگو دخترا هم گول این مردا رو می خورند و هم خودشون رو بدبخت می کنند هم یه زن دیگه رو ، اون دختره هم حتما گول خورده و حتما تنها بوده و این مرده ازش سواستفاده کرده.. یکجورائی در مورد احساسات اونم حرف بزن و یه دیو ازش ترسیم نکن ! و خلاصه نظر خودت رو نسبت به اون دختر ، یک جانی و مجرم و ... تعریف نکن! یکجورائی اون دختر رو هم یک قربانی یا فریب خورده مجسم کن و مقصر اصلی رو شوهر خائن جلوه بده تا خواهرتم جرات بکنه باهات حرف بزنه و اگه هوس کرد باهات درد و دل کنه از حرفایی که در مورد اون دختره زدی به وحشت نیفته.
RE: کمک: رابظه خواهرم با همکار متاهل
سلام mmani828 عزیز
به تالار همدردی خوش آمدی
خیلی خوبه که در رابطه با خواهرت احساس مسئولیت می کنی ،خیلی خوبه که خیر و خوبی را برای او میخواهی:104::104:
قابل درک هست که این نوع ارتباطی آسیب زا هست و صدمه میزند و نگرانی شما بجاست و هیجانتان قابل فهم ، اما سعی کن اول برخودت مسلط باشی و هیجانت را کنترل کنی و ،بیشتر از آنکه نگران آبرو باشی نگران سلامت خواهرت باشی .
دقت داشته باش که :
احساس مسئولیت در رابطه با خانواده و حتی همنوعان بجا هست ، اما حد و حدود و چگونگی و روش اعمال این احساس مسئولیت از خود آن مهمتر هست .
پدر ، مادر ، خواهر ، برادر همه در سیستم خانواده نقش و جایگاه خاص خود را دارند و بنا به همین نقش ، مسئولیتها تعریف می شود و بی تفاوتی و بی توجهی هیچ توجیح عقلایی ندارد از طرفی نابجا عمل کردن و دخالتهای نابجا نیز همینطور .
لذا ما می پذیریم که شما در جایگاه یک خواهر دلسوز احساس مسئولیت می کنی اما روش و نحوه عملیاتی شدن این احساس مسئولیت از سوی شما اشکالاتی دارد که البته این هم به عدم آگاهی باز می گردد و الا اگر می دانستید به خوبی عمل می کردید .
این احساس مسئولیت یک روح جاری و همیشگی هست و تلاش برای تعامل درست و صمیمیت داشتن از آن ناشی می شود . لذا اگر شما رابطه ای نزدیک و صمیمی با خواهرت داری ،بدون تجسسی که داشتید ، قطعاً وقتی که متوجه تغییر رفتار و حالات و عادات ایشون شدی (چنانکه اشاره داشتی ) ، ضمن توجه ، خویشتنداری نموده و با کنترل هیجان صبر و تلاش می کردی موقعیتی مناسب فراهم بشه و ضمن هم حسی و همدلی با خواهر ، به او می گفتی :
مدتیه "حواسم بهت هست و متوجه شدم گویی درگیر مسئله ای هستی ، چیزی اذیتت میکنه ، یا ذهن و احساساست را درگیر کرده ، همون خواهر همیشگی نیستی ..... چیزی شده ؟ کمکی از من برمیاد ؟ نیاز به حرف زدن داری سراپا گوشم برای خواهر گلم . نبینم خواهرم به هم ریخته باشه و ..... با بیانی سراسر عاطفی و رقیق ، اورا جذب می کردی تا با اطمینان از هم حسی و راز داری و یاری رسانی شما خودش باهات مسئله را مطرح می کرد و ...... شما هم مثل یک دوست او را راهنمایی درست کرده ، از آسیبهای چنین رابطه ای برایش می گفتی یا کمک می کردی نزد یک مشاور راهنمایی بگیرد و با آگاهی از عواقب و عوارض در تصمیم گیری و انتخاب راه ، آزادش می گذاشتی "
این نوع رابطه آگاهی و مهارت میخواهد که متأسفانه ما اغلب از آن غافلیم .
به شما و دیگر عزیزان عرض می کنم :
احساس مسئولیت یا بی تفاوتی ؟ >>>>ابداً ما نمی توانیم در نظام خانواده ، حتی در یک جامعه ، نسبت به هم بی تفاوت و بدون احساس مسئولیت باشیم چون انسانیم و اتفاقاً احساس مسئولیت جزء آیتم های هوش هیجانی هست و ضعف آن در هر کسی اشکالاتی ایجاد می کند . در عین حال باید تعادل در آن داشت ، یعنی نه افراط نه تفریط . ما یا از این ور بام می افتیم یا از آن ور ، یا تصور می کنیم هیچ چیزی به ما ربط ندارد یا دخالت را هم احساس مسئولیت می دانیم یا حتی مسئولیتهای خود ساخته داریم .
صمیمت در خانواده >>>>در نظام خانواده صمیمیت بسیار مهم هست ، اما همین صمیمیت نیز تعریف دارد ، مهارت می خواهد ، که پرداختن به آن در این مجال نمی گنجد، اما اگر باشد، کمک بزرگی برای صحیح تحقق یافتن احساس مسئولیت هست ، مثلاً در اینجا من میان پرده ای از تحقق احساس مسئولیت mmani828 در رابطه با خواهرش با استفاده از صمیمیت فی ما بین را بیان کردم که به عنوان مشتی از خروار تأثیری که صمیمیت می تواند در تعامل سازنده و رشد دهنده در خانواده ایجاد کند ببینید . تا ان شاء الله در تاپیکی مستقل به آن پرداخته شود .
.
RE: کمک: رابظه خواهرم با همکار متاهل
سلام خانم ani
من با بخشی از حرفهای شما موافقم و اینکه نباید حریم همدیگه رو نقض کنیم.درمورداینکه ایشون نباید موبایل خواهرشو چک بکنه،درست.درمورد اینکه نباید کوتاهی پدرومادرش توجیح بشه،درست. درمورداینکه ایشون نباید خودشو درجایگاه والدین قرار بده،درست و...
امادرمورد عدم مسئولیت داشتن این خانم به عنوان خواهر باشما موافق نیستم. مسئله اینجاست که وظیفه خواهری چیه؟درسته که ایشون نباید درمسائل خصوصی خواهرش دخالت بکنه،ولی اینکه منتظر باشه که پدرومادرش کاری صورت بدن،درحالیکه توانایی مدیریت کردن رو ندارن(هرچندازمقصربودن اونها چیزی کم نمیشه) آیا بازهم بقیه اعضای خانواده مسئولیتی ندارن؟
البته کسی قرار نیست نقش کس دیگری رو بازی کنه.نقش پدرومادربه جای خود،نقش خواهری هم درجای خود. نمیشه گفت که رفتارهای خواهرم ،به من مربوط نیست. یه مثال میزنم اگر شما ببینید که یه آدمی از یه ارتفاعی میخواد خودشو بندازه پایین، شما همینطور اونو نگاه میکنید که خودشو بندازه پایین. چه برسه به اینکه اون شخص خواهرش باشه.چه واکنشی باید نشون بده؟
بله هیچ کس نباید نقش دیگری رو به عهده بگیره.هرکسی نقش خودشو داره.نقش پدرومادر،نقش خواهر،نقش برادر،نقش دوست،حتی نقش شمای کارشناس هم همینطوره.هرکسی درجایگاه خودش نقش و مسئولیت داره. ایشون هم درجایگاه خودش میتونه نگران خواهرش باشه/خواهرشو آگاهی بده/راهنمایی کنه.در همین حد نه بیش ازاین.
http://ahlekhaneh.ir
RE: کمک: رابظه خواهرم با همکار متاهل
سلام
از تمام کسانی که برایم وقت گذاشتند سپاسگذارم
اگر می توانستم تمام حقایق را بگویم و بیشر از این توضیح دهم شاید بیشتر حق را به من میدادید
و شاید بهنر راهنمایی میشدم
اما متاسفانه نشد
و اما من فعلا به گفته فرشته مهربان عمل می کنم
مدتیه "حواسم بهت هست و متوجه شدم گویی درگیر مسئله ای هستی ، چیزی اذیتت میکنه ، یا ذهن و احساساست را درگیر کرده ، همون خواهر همیشگی نیستی ..... چیزی شده ؟ کمکی از من برمیاد ؟ نیاز به حرف زدن داری سراپا گوشم برای خواهر گلم . نبینم خواهرم به هم ریخته باشه و ..... با بیانی سراسر عاطفی و رقیق ، اورا جذب می کردی تا با اطمینان از هم حسی و راز داری و یاری رسانی شما خودش باهات مسئله را مطرح می کرد و ...... شما هم مثل یک دوست او را راهنمایی درست کرده ، از آسیبهای چنین رابطه ای برایش می گفتی یا کمک می کردی نزد یک مشاور راهنمایی بگیرد و با آگاهی از عواقب و عوارض در تصمیم گیری و انتخاب راه ، آزادش می گذاشتی
آیا این درسته؟
از بقیه همدردیها خواهشانه می خواهم راهنماییم کنند