RE: حالا که نمی تونم ازدواج کنم ، ایمانم به خدا کم شده
bahar shadi وبهار زندگی عزیز خیلی از پست ها و نوشته هاتون خوشم میاد پر از نگاه مثبته:43:
.من گذشته ام پر از اشتباهه تمام عمرم سعی کردم محبتی که تو خونه نداشتم رو بیرون از دیگران گدایی کنم و الان فهمیدم همه ی کارهام اشتباه بود اگر همون محبت رو از خدا گدایی میکردم وضعیتم خیلی بهتر از الان بود.با خدا بودن هیچ ضرری به آدم نمیرسونه حتی وقتی به آدم نعمتی رو نمیده عذاب تحقیر و کوچک شدنو تحمل نمیکنی.وقتی بهش توکل میکنی ممکنه چیزی رو که میخوای دیر بده ولی بالاخره میده.
راههایی که آقای مهرداد داد خوبه من هم اینکارها رو کردم و خیلی به آدم آرامش میده از نت قرآن دانلود کن قبل از خواب گوش کن میتونی ختم قرآن هم بگیری و هر روز یه حزب یاچند آیه رو بخونی با این نیت که خدا یه فرشته رو سر راهت قراربده و شرایطت روز به روز بهتر بشه این شماره واحد ختم قرآن حرم امام رضاست 2009397-0511 البته تو همین سایت هم ختم قرآن هست
به این فکر نکن که خدا چیا رو بهت نداده و نعمت هاشو مدام مرور کن.به خدا توکل کن و امیدتو از دست نده.من شنیدم میگن بزرگترین گناه ناامیدی از رحمت خداست
ببین خدا برات چه فرشته ای کنار گذاشته که این همه باید برای رسیدن بهش تلاش کنی
RE: حالا که نمی تونم ازدواج کنم ، ایمانم به خدا کم شده
قرآن کریم سوره نور :«وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لا يَجِدُونَ نِكاحاً حَتَّى يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ» .
«و آنان كه توانايى ازدواج ندارند بايد عفّت ورزند تا آن كه خدا از كرم خويش توانگرشان گرداند».
الإمامُ عليٌّ عليه السلام : ما الُمجاهِدُ الشَّهيدُ في سَبيلِ اللَّهِ بِأعظَمَ أجراً مِمَّن قَدَرَ فعَفَّ ، لَكادَ العَفيفُ أن يَكونَ مَلَكاً مِنَ المَلائكَةِ . (منتخب ميزان الحكمه و ميزان الحكمه ج6ص358به بعد)
امام على عليه السلام : كسى كه در راه خدا جهاد كند و شهيد شود اجرش بزرگتر از كسى نيست كه بتواند گناه كند و عفّت ورزد ، انسان پاكدامن نزديك است كه فرشتهاى از فرشتگان خدا شود .
دکتر فلاسن، استاد دانشگاه روچستبر، می گوید: خجالت کشیدن و حیاء علامت سلامت است و در میان تمام افراد بشر، حتی آنهایی که برهنه زندگی می کنند، نیز رایج است. اگر در جامعه، روح حیا ـ که به فرموده امام علی(ع) ثمره عفت است ـ حاکم باشد، بسیاری از نزاعها و اختلافهای خانوادگی و بسیاری از جرایم اجتماعی و بزهکاریها از بین می رود. (فلسفی، محمد تقی (ره)، کودک، ج 2، ص 371)
امید عزیز مهم ایمانمونه...
امید عزیز امیدتو از دست نده...
اگه مي خواي اهل آسمون بهت رحم كنن به اهل زمين رحم كن[color=#32CD32]
RE: حالا که نمی تونم ازدواج کنم ، ایمانم به خدا کم شده
یه چیزو مطمئن باش
اینکه اگه با این شرایط روحی که الان داری ازدواج کنی یکی گیرت میاد که شرایط روحیش از خودت بدتره و اصلا نمیتونه آرومت کنه
وبا توجه به اینکه بعد از ازدواج خیلی از مشکلات سر بر میارن خودت که آروم نمیگیری هیچی باید یکی دیگه رو هم اروم کنی
اینو از روی تجربه بهت میگم تا به ارامش و شادی نرسیدی ازدواج کنی ضررر میکنی
اینا مهمتر از مسائل مالیه شک نکن
واقعا واقعا واقعا ارامش درون خود ادمه نه دیگران و تو ادم خوش شانسی هستی که اینو قبل از ازدواج فهمیدی
RE: حالا که نمی تونم ازدواج کنم ، ایمانم به خدا کم شده
سلا امید عزیز من تورو مثل برادر خودم میدونم. ایمانت میدونی به چه علتی کم شده چون اعتماد به نفست پایینه چون توکلت کم شده. شما الحمدالله جوان برازنده ای هستی حیفت نیست که بذاری سنت بالا بره بعد مشکلاتت بیشتر بشه. میگی پول نداری ازدواج کنی کی اول زندگی همه چیز تموم بوده اگه بابات بهت میگفت پسرم ازدواج کن تموم خرج زندگیت بامن حرفش روقبول داشتی ؟آره معلومه باجون ودل.....خداگفته ازدواج کن اونش بامن حرف خداروقبول نداری؟؟توکلت روبه خدا کن واز راه اصلی وقانونی اقدام کن اگه درست نشد ...مطمئن باش ایمانت خیلی بیشترم میشه:305::305:
RE: حالا که نمی تونم ازدواج کنم ، ایمانم به خدا کم شده
آخه من خدا رو به خودم نزدیک می بینم ، بسیار هم شده که گریه ام بگیره از لطفش از کرمش از بزرگیش. حتی همین اواخر . یعنی اگه جمله تاثیر گذار ، آهنگ تاثیر گذاری در این زمینه بیاد دستم . احتمال اینکه براش گریه کنم زیاده.
.
ولی وقتی موقع عمل میرسه نمی تونم .
منم میدونم که خدا خودش گفته برین ازدواج کنین ، من کمکتون می کنم . حتی از هر کی پرسیدم که شماها تا حالا دیدین کسی متاهل بشه ولی وضع زندگی اش خرابتر شده باشه ؟ همه میگن نه ما ندیدیم.
منم میدونم که خدا گفته کسی که به خاطر فقر مالی نخواد ازدواج کنه به خدا گمان بد برده(؟).
منم همه اینا رو می دونم ، ولی انگار ته دلم قرص نیست . ایمانم کم شده ، قبول دارم .
البته فکر می کنم همه اش در همین زمینه ازدواجه .
یعنی شاید اگه ازدواج کنم از این سردرگمی نجات پیدا کنم .
.
.
شاید یکی از دلیلهای بزرگش پدرمه . ایشون خیلی آدم ریاکاریه . مثلاً آدم مذهبی هست ولی فکر نکنم به چیزی اعتقاد داشته باشه .
اما اون برام زیاد مهم نیست ، هر کسی مسئول ایمان خودشه ، من می خوام خودمو نجات بدم .
.
در هر صورت موقع عمل که میرسه نمی تونم نشون بدم که اون گریه هام واقعاً احساسی نبودند.
اون موقع ها که دنیال ازدواج نبودم وقتی می گفتن که ازدواج نصف ایمان رو حفظ می کنه ، با خودم می گفتم ، این حرفها چیه . همه اش دروغه . آدم با خویشتنداری راحت می تونه همین نصف ایمانشو هم حفظ کنه . .اما حالا می دونم حتی با خویشتنداری هم نمیشه .
دقیقاً گرفتار اون چیزی شدم که همیشه بهش می خندیدم.
شاید در واقع موضوع تاپیک منم بیشتر در مورد همه نصفه باشه .
.
چون اگه کسی ازدواج کنه . حتماً داره سنت الهی رو اجرا می کنه . چون اگه من ازدواج کنم . توکلم به خدا زیاد میشه.
به خدا گمان بد نمی برم . نمی گم این چه غریزه هایی بوده که در دل من قرار داده .
راحت میشینم زندگی مو می کنم .
.
جالبه ! الان فکر می کنم ، ازدواج برای من شده عین این هنرهای مفهومی !! :311: از هر زاویه ایی بهش نگاه کنی ، به معنی میده ! گذاشتمش جلو خودم هر روز دارم از یه زاویه ایی بهش نگاه می کنم .
فکر کنم اگه زودتر ازدواج کنم هم شماها راحت میشین هم خودم از این سردرگمی نجات پیدا می کنم .!
RE: حالا که نمی تونم ازدواج کنم ، ایمانم به خدا کم شده
می دونی آقا امید من تعجبم از چیه؟!
این که تا به حال یه خواستگاری هم نرفتی و این همه دغدغه برا خودت درست کردی!!!
آخه تو که هنوز پات به عمل نرسیده که می گی "وقتی موقع عمل میرسه نمی تونم"
اعتقادات اگه فونداسیون زندگی ات باشه... ازدواج برات حکم ستون هاش رو داره که از ریشه گره خوردن به این فونداسیون؛ فونداسیون خالی کارایی نداره ... ستون هم بدون فونداسیون امکان زدش نیست!!!!!
پس باید مرحله به مرحله بری جلو یعنی:
اعتقاد استوار => ازدواج
در غیر این صورت ازدواجت چون از پایبست مشکل داره محکوم به ویران شدنه...
تو اهدافت رو مشخص کن... تو راه اونا قدم بردار بعد توکل کن و اگه خدا کمک نکرد بهش گله کن!!!
RE: حالا که نمی تونم ازدواج کنم ، ایمانم به خدا کم شده
دوباره سلام امید
الان منظورت اینه که چون ازترس مسائل مالی ازدواج نمیکنی میترسی از ضعف ایمانت و شک به خدا باشه؟؟درست فهمیدم؟؟تا صفحه قبل انگار منظورت یه جور دیگه بود.
ببین امید اگه همینطوری ادامه بدی به این افکارت شک نکن دیوونه میشی.:)
تا اونجایی که من میدونم هم کثیر الشک بودن از کارای شیطانه.
یه مثال از خودم میزنم.
من قبلنا نماز میخوندم..حالا نه خیلی سفت و سخت ولی میخوندم.اما چه نماز خوندنی.پدر خودمو درمیووردم.مثلا موقع وضو میگفتم یعنی همه جای دستم خیس شد.نکنه یه قسمتش خشک مونده باشه.نکنه اشتباه مسح کشیدم.نکنه رو صورتم اثر کرم مونده بود.نکنه به لابلای مژه هام اب درست نرسید.
موقع نماز،این کلمه رو درست تلفظ کردم؟چندبار سبحان ا... گفتم؟چند رکعت شد؟
سرتو درد نیارم..انقد هی دوباره وضو میگرفتم و نمازمیخوندم که کفرم دراومد.خسته شدم.به خودم میگفتم چه فایده اینهمه وضو بگیر و نمازبخون اخرشم باطل بشه چون شاید یه جایی رو اشتباه گفتم یا وضوم غلطه.
یه روزم دختر عموم بهم گفت یا همیشه مرتب نمازبخون یا اصلا نماز نخون.اونجوری که یه وقت بخونی یه وقت نخونی گناهش بیشتره.منم که از اون شکهای زیاد خسته بودم و امیدی به صحیح بودن نمازام نداشتم کلا نمازو گذاشتم کنار.
الان به خودم میگم کاش همون دست و پا شکسته رو ادامه داده بودم.کاش به شکهام توجه نمی کردم،اخه هی این معلما میگفتن اگه سر سوزنی پوستتون خیس بمونه وضو باطله و فلان میشه و بهمان....
اما الان فکر میکنم خدا(بر فرض اینکه هست) خیلی بزرگوارتر از اونه که همچین قوانین سفت و سختی بذاره.و اگه نمازامو ادامه میدادم الان نمازخوندن برام انقد سخت و غیرقابل تصور نبود.
حالا امید خواستم بگم اگه به این ترسای الکیت ادامه بدی میبینی خسته شدی و همین نیمچه ایمان(یاایمان زیاد)که داری رو از دست میدی.
خدا کلی دستور داده..عقل هم داده..گفته چشماتو باز کن.شرایطتو بسنج و جلو برو.
.......................
انقد هم به خودت حس گناه تلقین نکن...خداییش اگه قرار بود خدا انقد سختگیر باشه اوضاع همه مون واویلا بود.
یه کم به خودت زمان بده..ترسهات رو قبول کن به جای اینکه تو سر خودت بزنی چرا میترسم؟یه کم به درددل امید گوش بده.
اگه ازشرایط مالی میترسه بهش قول بده بیشتر تلاش کنی..برنامه ریزی کن تا ایندت برات روشن باشه نه مبهم و هولناک.
خلاصه امید این یقه خودتو ول کن تو رو خدا :)
موفق باشی
RE: حالا که نمی تونم ازدواج کنم ، ایمانم به خدا کم شده
واااااااااااااااااااااي
خسته شدم از دست پسرا:97::97:
دايي منم همينجوره
كلي ناز ميكنن آخرشم ميگن دخترا اينجورن اونجورن
بابا آدم بايد عقلي و منطقي ازدواج كنه،بعد ازدواج هم عاشقانه،ديگه بعد ازدواج جاي اين نيست كه عاقلانه رفتار همسر رو موشكافي كرد.خيلي جاها بايد عاشقانه گذشت كرد.دنبال همسري باشيد كه اينو بفهمه.
آرامش هم چيزيه كه خدا واسه هر آدمي توي جنس مخالفش قرار داده،واسه همينه كه هدف ازدواج آرامشه(البته ازدواج عاقلانه).حالا هي بگيد علل بيروني،داخلي،خارجي،فوق كليوي،...!!:97: :97:
(ببخشيد،حرصم گرفته بود ازاينكه توي چندتا تاپيك پسرا همش اينجوري حرف زده بودند!منم ديواري كوتاهتر از شما پيدا نكردم!:311::311: )
RE: حالا که نمی تونم ازدواج کنم ، ایمانم به خدا کم شده
سلام امید جان تا 90% عینه خودمی.
الان تاپیک هاتو خوندم.
خیلی باحالی پسر.نمی دونستم تو دنیای مجازی هم عینه خودم پیدا میشه!
به من گفتی صبر کن بهترین راهو به من نشون دادی برخلاف میلم.
منم به شما می گم صبر کن.فقط همین.البته صبر هدفدار.صبری که توام با تلاش باشه.
فقط یقین داشته باشه یقین داشته باش یقین داشته باش یقین داشته باش:
قرآن کریم سوره نور :«وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لا يَجِدُونَ نِكاحاً حَتَّى يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ» .
«و آنان كه توانايى ازدواج ندارند بايد عفّت ورزند تا آن كه خدا از كرم خويش توانگرشان گرداند».
در ضمن اصلا اصلا اصلا اصلا نباید به روی پدرت بیایی.
سوره الاسراء آیه ۲۳:
وَقَضَى رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِندَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلاَهُمَا
فَلاَ تَقُل لَّهُمَآ أُفٍّ وَلاَ تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا ﴿۲۳﴾
و پروردگار تو مقرر كرد كه جز او را مپرستيد و به پدر و مادر [خود] احسان كنيد اگر يكى
از آن دو يا هر دو در كنار تو به سالخوردگى رسيدند به آنها [حتى] اوف مگو و به آنان
پرخاش مكن و با آنها سخنى شايسته بگوى (
خیلی با حالی پسر.
RE: حالا که نمی تونم ازدواج کنم ، ایمانم به خدا کم شده
اول یه موضوع خیلی خیلی مهم رو بگم
چرا از من تشکر نکردید ؟! الان دیدم از همه پست ها تشکر کردیدجز پست من!دوست ندارید پست بذارم خب بگید دیگه خودمو خسته نکنم البته تاثیری هم نداره من کار خودمو میکنم
بعد هم اینکه برای بار nام میگم بابت اون تایپیک انتقادیم از همه کسایی که ناراحت شدن معذرت میخوام
اینجا موضوع قطع ارتباطت با خداست یا دوباره همون موضوع شیرین ازدواجه؟؟!!
حرف های بهار زندگی و bahar shadiرو گوش کن. البته به نظر من وقتی پسری وضعیت مالی مناسبی نداره و نمی تونه رو کمک پدرو مادرش هم حساب کنه بهتره اوضاع اقتصادیشو بهتر کنه بعد برای ازدواج اقدام کنه.به هر حال هر چه قدر یه دختر بساز باشه بازم نمیشه از یه سری چیزا گذشت.تمرکزتو رو ازدواج کم کن روال عادی زندگیتو دنبال کن انقد بهش فکر نکن چون تحملش برات سختتر میشه.ازدواج هم میکنی حالا امسال نشد سال دیگه حتما ازدواج میکنی.به قول شمالیا ترشه کنس هم رو درخت نمی مونه یعنی حتی آدمی که شرایطش خوب نباشه و کسی حاضر نباشه باهاش ازدواج کنه هم بالاخره یه همراه داره و یه روز ازدواج میکنه .البته اینو معمولا واسه دخترا میگن:311: . شما که از ترشه کنس خیلی خیلی بالاتری خیالت راحت که ازدواج هم میکنی