RE: پاییز و حس تنهایی را با دوستی با جنس مخالف پر کنم؟؟؟؟!
سلام
تو يه جمله ميگم دركت ميكنم .
روابط دختر و پسر وقتي وارد فاز عاطفي بشه خطرناكه!
اگر قرار باشه تو پسري را به بازي بگيري خطرناكه !
اگر تو روابط قصد سوء استفاده گري باشه خطرناكه !
اگر توقصدت بازي باشه وديگري قصدش غير ازاين باشه خطرناكه !
اين دلايل وهزار دليل ديگه ميگه دختر و پسر نبايد رابطه داشته باشن (من نميگما منم شنوندم)
امــــــــا
من ميگم يه رابطه سالم و تعريف شده همه چي شفاف براي هردو طرف ميتونه درست باشه .
حالا راه حـــــل
برو عضو يه تيم بشو ، تيمي كه يه فعاليت مثبت انجام ميدن ، تيم كوهنوردي ، تيم كه فعاليت رشته درسيت را انجام ميدن ، يه تيم مشاعره (اگر دوست داري) و....
اين تيمها هدفشون مشخصه انجام يه عمل ويك هدف مشخص ، زمان ديدارشون برنامه داره هر هفته دو جلسه سر ساعت خاص ، اونجا تويي كه بايد احساسستو كنترل كني وابستگي با شخص خاصي براي خودت ايجاد نكني ، تو تيم سرگرمي بگو بخند داري تازه حسنشم اينه ميتونه همزمان با چند تا جنس مخالف برخورد داشته باشي و تفاوتشونو ببيني (تجربت ميره بالا ;))
همشون نظر شخصي من بود .
RE: پاییز و حس تنهایی را با دوستی با جنس مخالف پر کنم؟؟؟؟!
sunlife:خوبه حداقل تاپیکم موجبات خنده و شادی شما رو فراهم کرده.
اره گمونم صبر کنم میگذره...این روزای کوتاه سرد و شبای طولانی سرد میگذره.
شیرین جان:مرسی.خیلی خوشحال شدم که حسمو خوب فهمیدی..درست میگی..ادم گاهی انقد خسته میشه که لج میکنه دلش میخواد بزنه زیر همه چی.
البته من منتی سر خدا ندارم.چون خوب نبودم که منتی سرش داشته باشم.اما از دستش شاکیم خیلی.خیلی.
بله به احتمال قوی من اینکارو نمیکنم چون قرار نیست ادم یه اشتباهو مدام تکرار کنه.
ممنونم بازم.
پدربزرگ:
نقل قول:
در زندگی دنبال چی هستی .؟؟؟؟
ارامش..اسایش..یه زندگی کوچولو اما بی دردسر.بی دغدغه..بدون حرص..بدون بلا تکلیفی..بدون حسهای منفی.
نقل قول:
از زندگی چه انتظاراتی داری .
خیلی انتظارا دارم..دلم میخواد یه کم به ساز من برقصه..انقد با من کل کل نکنه..هی واسم سخت بگیره همه چی رو.میمیره یه کم با من خوب باشه؟؟زندگی رو میگم.
نقل قول:
جوع خانوادتون چطوره .حتی مشکلات خانواده ام رو آدم تاثیر میزاره بدون اینکه خودمون متوجه بشیم.
عالی!!!همینطور خوشبختی داره ازمون میچکه..زیاد نمیگم که دهن کسی اب نیفته..یه وقت اگه کسی که خونوادش مشکل داره دلش نخواد..همه چی عالیه..با اون 2000تا تاپیکی که زدم من و این همه خوشبختی محاله!!
هکتور:خودم میدونم اینکار غلطه ولی راهی برای خوب شدن حس و حالم پیدا نمیکنم.:(
تنها:نه نمیتونم مطمئن باشم که برای من اتفاقی نمیفته...میدونم.برای همین خودمم میدونم اینکار اشتباهه و احتمالا انجامش نمیدم.
نقل قول:
آیا مشکل داشتن دوسته صمیمیه؟ (جنسیت برات ملاکه؟)
نه نیست...اما حتی دخترا هم اولویت اولشون دوست پسرشونه..تو اگه با یه دختر هم دوست باشی..اولویت اول براش جنس مخالفشه نه تو که جنس موافقشی.
نقل قول:
اینکه زندگیت رو گم کردی و احساس میکنی یه چیزی کمه ؟
بله..خیلی چیزا کمه.
نقل قول:
راستی بهار نگران نباش از ینکه داری سرد میشی و احساسات کم شدن من بهت قول میدم این حس هرگز کم نمیشه
فعلا که تعطیله..و بقول دوستم تو انزوا و لاک خودم رفتم.
ابتسام:واسه ورزش که تنبلم:).رشته خودم و شاعری رو دوست ندارم..همه پیشنهاد انجمن خوبه اگه بتونم انجمن خوبی پیدا کنم.
مسئله این نیست که من میخوام حتما با جنس مخالف باشم..مسئله اینه که همه جنسهای موافق دور و برم یا با پسران یا اونایی که نیستن کلا شوت تشریف دارن.
ایوب:خلقت خدا رو میبینی؟؟!خودشم مونده.
اینطورا که گفتی نیست..من با دوست دختر خوب هم موافقم..اصلا ترجیحشم میدم..یا مثلا یه کار سرگرم کننده.اما وقتی همه همه دخترای دورم کلا تو فاز پسرن چیکار کنم؟؟یا باید باشون و با پسرا برم گردش و مسافرت.که نمیخوام..همینطوری بمونم که هستم.
هیچ پسری هم نمیاد که دوست دختر من بشه..اونوقت واسه همین من حیرون میمونم.
واقعا این سرما و هوا و ...بهونه نیستا...تا یادم میاد تابستونا هیچ وقت همچین فکری به سرم نیومده عوضش این هوای دلگیر........
موفق باشید
RE: پاییز و حس تنهایی را با دوستی با جنس مخالف پر کنم؟؟؟؟!
بهار جان تو مشکلاتت چندتاست یکی دو تا نیست که دختر :160:
یکی ازین مشکلا دوستات و دخترای اطرافته توی بیشتر حرفات معلومه اونا باعث این طرز فکر و تنهاییت شدن . وقتی تو دوست دختر صمیمی که مثل خودت باشه نداری دقیقا حق با توست که دنبال دوستی پسر باشی تو اصلا به حرفشون اهمیت نده نخیر توی لاکت نیستی خیلی هم خوب و قویی ولی فازت با اونا یکی نیست و اگه کناره گیری کنی ازشون صدبار بهتره . بهتره دوستای جدیدی پیدا کنی که از دنیای به این بزرگی چیزای با ارزشتر و پشتوانه های محکمتر از دوست پسر داشته باشن تا اونا راه زندگی رو نشونت بدن دوستان تو زندگی رو نمیبرن شاید ببازن تو این دوران پر از توهم و احساس هیچی جز رویا نیست فریب و دلخوشی های ناپایدار دختر جون منم تجربه کردم .
پاییز و هوای ابری برا همه دلگیره خودتو اذیت نکن به نظرم از دوستات فاصله بگیر تنها نمیشی چون الانم که باهاشونو تنهایی اونا فقط یه گوش میخوان و چشم که بشینن از اتفاقای مثلا خوششون بگن که یه سال دو سال بعد تموم میشه . بهار زندگیتو پیدا کن خودت باش دوست دختر زیاده که به خودت بخوره واالا مشکلت با پسر حل نمیشه من فک کنم ازش دلسرد شی چون مشکلت چیزیه که پیداش نکردی و اگر پیداش کنی تو به همه ثابت میکنی که زندگی چیه
RE: پاییز و حس تنهایی را با دوستی با جنس مخالف پر کنم؟؟؟؟!
اِ ! بهار!
خودتی واقعاً ؟
ببین یه موضوع هست که من اطمینان دارم در مورد تو صادقه .
تو حتی اگه بری با یکی دوست بشی ، تازه همون روز اول یادت می افته که وای اگه من وابسته بشم چی ؟
اگه اون وابسته بشه چی ؟
و دهها وای دیگه ؟!
پس ببین تو دختری نیستی که بخوای با کسی دوست بشی . خیالت راحت!
پس برای دلگیریت توی این هوا یه راه چاره دیگه پیدا کن .
ضمناً شهر شما خیلی سرده و ابریه که اینجوری ناراحتت کرده ؟
.
راستی خیلی تعجب کردم که گفتی تمام دوستات فازشون اونجوریه .
انتظار دیگه ای داشتم!
RE: پاییز و حس تنهایی را با دوستی با جنس مخالف پر کنم؟؟؟؟!
بهار چقدر احساستو خوب درک میکنم! انگار که من گفتم و تو نوشتی!
البته دوستای من کاملا با دوستای تو فرق دارن.ولی باز انگار یه چیزی کمه...
صحبت های واقعا خوب و قشنگ! دوستان رو هم کاملا قبول دارم و با تشکر زدن تایید کردم.
من میدونم یه خلایی تو وجودم هست ولی دقیقا نمیدونم چیه و چطور میتونم پرش کنم.واقعا هم تو فصل پاییز خیلی بیشتر میشه :160:
RE: پاییز و حس تنهایی را با دوستی با جنس مخالف پر کنم؟؟؟؟!
ممنون.:72:
تنها:ازشون فاصله گرفتم..تهنای تهنا شدم:)
امید:اره خودمم..از صفحه اول پروسه متعجب شدن شروع شده :)
جالب گفتی..اره همینطوریه.کلا تو هر کاری زیاد اگه مگه میارم..الان که گفتی دقت کردم تو ازدواج که دیگه واویلام..اگه اینطور شد؟اگه اونجوری نشد؟؟
ای وااای.
میدونی امید من دوست شدم..الان نه..قبلا.نمیدونم چقد با تصویر ذهنیتون فاصله دارم..گمونم زیاده.این بیقراری که میگی رو تجربه کردم..همش دلم میخواسته تمومش کنم..همش یه جوری بوده..ارامش نداشتم.
اما امید الانم بی ارامشم..خیلی.
انتظار داشتی دوستام چطوری باشن؟؟
بعلاوه دوستام تموم خونوادم و اقوام اینطورین..منهای پدر مادرا.
تموم دخترای فامیلمون از اینان که دیلینگ دیلینگ صدای زنگ اس ام اس و حرف زدن یواشکی و البته پسرامونم اینجورین.
و یه قانون نانوشته بینمون هست که کسی اون یکی رو لو نمیده...و بعد میشینیم گاهی از اتفاقاتی که برامون افتاده که در رابطه مستقیم یا غیرمستقیم با دوست پسرامونه میحرفیم.
الان که من از خیلی وقته از این وادیا کشیدم کنار باورت میشه هیچ حرف مشترکی باشون ندارم بزنم؟؟
اصلا الان نمیدونم دقیقا باید چیکار کنم؟؟
کاملا اگاهانه میدونم با دوستی با پسر به ارامش دائمی نمیرسم..واسه همینه که سراغ اینکارا نمیرم وگرنه موقعیتش زیاد برام جور شده اما از اون طرف خیلی یه جوریم..واقعا نمیدونم چیکار کنم؟
همتون میگید بگرد مشکل اصلی رو پیدا کن..یه راه دیگه پیدا کن..خوب من اصلا واسه همین تاپیک زدم.وگرنه خودم دلایل عینی برای منع روابط فلان رو قورت دادم.
اینجا هم اصفهانه..هواش گمونم مثه بقیه جاهاست..
دیگه خیلی حرفیدم.یهو سر درددلم باز شد.:)
راحیل خانوم:جالب بود زیاد تو این تاپیک خصوصا دخترا بهم گفتن حال منو داشتن و درک کردن.
اره یه چیزی کمه..و خلاءش خیلی ازار میده.
موفق باشید
RE: پاییز و حس تنهایی را با دوستی با جنس مخالف پر کنم؟؟؟؟!
سلام سلام
به بهار عزیز و بقیه کسایی که احیانا این پست من رو می خونند.:46:
بهار عنوان جواب عنوان تاپیکت:
پاییز و حس تنهاییم رو با جنس مخالف پر کنم؟؟؟
خوب جوابش مشخصه
نه!
دلایلشم مشخصه و خودت خوب می دونی
حالا مشکل اصلیت
با وجود اینکه می دونی با دوستی با جنس مخالف مشکلی ازت حل نمی شه و دنبالش هم نمی ری ولی ی احساس خلایی داری که حس می کنی اگر می تونستی دوست شی اون حس خلات بر طرف می شد......
خوب بهار طبق صحبت های خودت قبلا وارد رابطه های دوستی شدی و یکی یا چندتا!!!
فکر کنم یکم به این نوع دوستی ها عادت کردی
هیچ خلا خاصی نداری
فقط عادت کردی
چونم تو محیطی هستی که همه دوستانت دوست پسر دارن و اقوام هم همین طور...به همین دلیل،اون حس عادت داشتن یادآوری میشه برات.
ببین پاییز حال و هواش ی جوریه که خوب شاید ادم کمی افسرده تر شه
البته نمی دونم چرا من من این جوری نیستم من عاشق هوای ابری و بارونیم ...:310:
به هر حال از خیلی ها شنیدم پاییز دلشون می گیره. و خوب این طبیعیه
ولی تو نمی خوای این دلتنگیت رو با یک عشق و همدم و همراه پر کنی یعنی من این جوری برداشت کردم که منظورت یک دوستی سطحی و کوتاه مدته نه یک رابطه عاطفی و ادامه دار.
اینکه بخوای دوست شی و بعدم سریع پاییز تموم شد ،تمومش کنی
بیشتر ی حس شیطنت گونه است
دنبال هیجانی...
ناشی از خلا عشقی و عاطفی نیست...تواین دوستی ها به نظر می رسه ی جور سرگرمی می خوای
نه یک رابطه عمیق و عاطفی
پس فکر می کنم نیاز به محبت و کمبود محبت و این جور چیزا نداری
فقط یکمی شیطونی.
راه حلش (البته اگر حدس من درست بوده باشه )
راه حلشم اینکه خودت رو سرگرم کنی و ذهنت رو کارای مورد علاقت متمرکز کنی ....
بهش اجازه شیطنت و بازیگوشی ندی.
اصلا فکر نکن چون همه دوست پسر دارن و تو نداری ی چیزی کم داری
اتفاقا این جوری تو دختر خاص تر و جالب تر ی هستی
دختری که برای خودش ی حریم مشخص داره و هر کسی راحت نمی تونه وارد حریم خصوصیش شه.:72:
شب بخیر.
RE: پاییز و حس تنهایی را با دوستی با جنس مخالف پر کنم؟؟؟؟!
سلام بهار جان:72:
نقل قول:
همتون میگید بگرد مشکل اصلی رو پیدا کن..یه راه دیگه پیدا کن..خوب من اصلا واسه همین تاپیک زدم
منم احساس شما رو داشتم. با این تفاوت که خوشبختانه تا این لحظه از زندگیم با هیچ پسری دوست نبودم. دقیقا تو سن شما که بودم اگه فاصله بین خواستگار داشتنم زیاد میشد این خلا رو شدیدا حس می کردم.
دوستای من هیچ کدوم تو این خط ها نبودن ولی همه یا ازدواج کرده بودن یا در آستانه ازدواج بودن یا به قول تو کاملا از مرحله پرت بودنو غرق در کار و زندگی شخصی
مشکل من با حضور یه دوست خوب حل شد. یکی که خیلی از تنهایی هام رو پر کرد. نقش یه دوست خوب و خواهر رو واسم بازی می کرد . بعد از حضور این دوست تو زندگیم من خیلی کمتر (نمیگم اصلا چون یه همجنس هیچوقت نمی تونه اون خلا رو کاملا پر کنه) اون خلا رو حس کردم ، خیلی کمتر به این فکر میکردم که از آخرین پیشنهاد ازدواجی که داشتم یا خواستگاری که اومده چقدر گذشته (با اینکه یه بازه تقریبا دو ساله هم قصد ازدواج نداشتم ولی بازم به کیفیت پیشنهادهایی که بهم میشد فکر میکردم) البته هر موقع اون دوستم هم نبود با یه جاهایی مثل همدردی ذهنم رو سرگرم می کردم. من تو این مدت مشغله م خیلی زیاد بود ، اینو می خوام بگم که اگه کار داشته باشی، درس بخونی یا ... خیلی رابطه مستقیمی با این احساست نداره. یهو شب یه امتحان مهم با هزار جور مشغله کاری و درسی و خانوادگی فیلت یاد هندستون می کنه. البته اگه بیکار بشی مطمئنا این حس رو بیشتر داری و بیشتر بهش دامن میزنی و دلت می خواد که انواع راه ها رو واسش تست کنی.
پیشنهاد من اینه که عضو یه گروهی، یه انجمنی یه تشکلی بشو که آدم های اونجا طرز فکر و رفتارشون بهت شبیه باشه. سعی کن با کسی دوست بشی که تو فاز ارتباط با جنس مخالف به شیوه دوستی نباشه. (پاییز دلگیر نیست اینکه همه یار دارن بی یار ماییم هست که دلگیره) با دخترایی که تو زندگیش هدفی والاتر از شوهر و دوست پسر دارن رفت وآمد کن. مطمئن باش اگه همچین کسایی تو زندگیت باشن نه تنها پاییز دلگیر نمیشه خیلی هم پویا و انرژی دهنده میشه.
امیدوارم به بهترین ها برسی:72::43:
RE: پاییز و حس تنهایی را با دوستی با جنس مخالف پر کنم؟؟؟؟!
ای بهار ، ای بهار
امان از این ذهنت !!!!!!!!!!!!
برات حرف دارم ، اما کمی فعلاً مشغله هست ، بزودی ان شاءالله در خدمت خواهم بود .
فقط دست به اتیش نزنی ها ، جیزه ، مواظب خودت باش خانمی ، .......
تا بعد
.
.
.
RE: پاییز و حس تنهایی را با دوستی با جنس مخالف پر کنم؟؟؟؟!
مرسی دوستان:72:
راحیل خانوم:ای ورپریده خوب میری پشت سرم نخودچی خورونی:)...همشهریای من چشونه؟؟مگه اصلا تو میدونی من اهل کجام که میگی؟؟درسته گفتم الان اصفهان زندگی میکنیم اما معنیش این نیست که اهل اینجام..
نازنین:سلام عروس خانوم..بهت تبریک میگم نازنین جان.امیدوارم خوشبخت باشی.:46:
راستش من اصلا شیطون نیستم..برعکس خیلی ارومم..حالا خیلیم نه ولی کلا ارومم.از این دخترا هم نیستم که مدام بیرون و بازارگردی و پلاس تو کافه و اینور و اونور باشم.
عادت هم نکردم..چون هیچ کدوم از اون دوستی ها باب میل من نبوده..حداقل صد در صد.راستش همیشه ارتباط گیری به پسرا برام راحتتر بوده..چون تظاهرها و پیچیدگی های شخصیتی دخترا رو ندارن..یعنی اگه مثلا مسائل جنسی رو از یه مرد بگیرن یه دوست فوق العاده میتونه برام باشه.چون شناختش برام راحتتره..کنار اومدن باهاش.
ولی در عمل نمیشه.چون به هر حال من دخترم و اون پسر.
من از مصاحبت با اقایون بیشتر لذت میبرم..نه چون پسرن..منظورم اینه که نه بخاطر ویژگی جنسی،بلکه شخصیتا احساس نزدیکی بیشتری بهشون میکنم تا دخترا.البته جدیدا خیلی تلاش کردم روحیات دخترا رو تو خودم تقویت کنم.
نقل قول:
راه حلشم اینکه خودت رو سرگرم کنی و ذهنت رو کارای مورد علاقت متمرکز کنی ....
با چی؟؟؟کار مورد علاقه یعنی چی؟؟بخدا جداً نمیدونم چیه؟؟
صبا:یه مسئله دیگه هم اینه که اغلب دوستای من تو یه شهر دیگه ان.
واقعا نمیدونم اینجا با مردمی که خوب روحیات خاص خودشونو دارن چطوری دوست جدیدی که تازه اهل دوست پسری نباشه اما بوقم نباشه پیدا کنم؟؟
نقل قول:
پیشنهاد من اینه که عضو یه گروهی، یه انجمنی یه تشکلی بشو که آدم های اونجا طرز فکر و رفتارشون بهت شبیه باشه
چه انجمنی؟؟من که هنر یا زمینه خاصی ندارم که برم عضو انجمن شم که اونم یه سری ادم بیکار لابد میاد..البته اینو مطمئن نیستم.
منم برات همین ارزو رو دارم.:72:
فرشته مهربون:اره میبینی..پدرمو دراورده..کاش میشد یه قرصی کپسولی چیزی میخوردم این ذهنم یه کم ساکت میشد..دارم اذیت میشم..گمونم بیش فعالی ذهنی دارم..پدرم در اومده:(
با کمال میل منتظرتم...
موفق باشید