-
RE: خیانت دوباره
یه جوری شوهرت را راضی کن که خونه نیم سازتون را به نام تو بزنه یعنی به عنوان یه شرط برا بخشش مطرح کن با مشاورت هم قبلش صحبت کن که بهش بگه که اعتماد سازی کنه و با این کار تو را به ادامه زندگی مشترک تشویق کنه و مثلا با یه کار خاص تو را جذب خودش کنه و صداقتش را به تو نشون بده و خونه را به نامت بزنه
(اینکه چی بگید که اون این کار را بکنه من واقعا نمیدونم از چه جملاتی استفاده کنید ولی میدونم با توسل به زور خونه را به نامت نمیزنه)
وقتی خونه نیم سازتون به نامت خورد بعد هر تصمیمی از قبیل قهر و جدایی بگیر فعلا شما زیاد بهش فشار نیار که خونه بگیره و سر این موضوع باهاش قهر نکن اگه قراره دوست پدر شوهرت باهاش حرف بزنه و بنام خودش برا شما خونه بگیره چه اشکالی داره که این اقای پولدار برا پسرش خرج کنه ؟ بزار اون براتون خونه بگیره ازش انقدر کن نمیشه که شب گرسنه بخوابه:311:
-
RE: خیانت دوباره
کبود راست میگه چقدر خونه ارزونه اونجا:311:
ببین نقطه ضعفش چیه
چیو ازش بگیری داغون میشه اعصابش خورد میشه ببخشیدا میگم به غلط کردن می افته
اگر پوله ازش دریغ کن.اگر توجه هست.هرچی که حالشو خراب میکنه باید بفهمه کار اشتباهی کرده.تا دیگه سمتش نره
فقط صبور باش بی احترامی نکن چون عکس العملش بی احترامیه
اصلا تو این مورد کوتاه نیا زندگی الانت نتیجه کوتاه اومدناته:305:
بهش بگو برای تو وزندگیمون چقدر تلاش کردی. جوابشو با بی وفایی و قدر نشناسی دادی.و تا وقتی که اعتمادمو جلب نکنی ازت دریغ میشه.
ولی تا وقتی همسرته دیگه هواست به پولات باشه خیلی زیاد:305:
من با نظر دوستان که میگن محبت کن مخالفم اولا فکر میکنه پاداش بی فاییشه پر رو تر میشه
دوما آدم محبتش نمیاد یه جور پایین آوردن اعتماد بنفسه
خانوم عزیز محکم باش
محکم
برات دعا و آرزوی موفقیت میکنم
-
RE: خیانت دوباره
مرسی از توجه و محبتتون.
سند زمینی که داریم می سازیم به اسم فامیل شوهرمه . من یک وکالت بلاعزل دارم برای یک چهارم زمین
تا الان 50 میلیون برای ساخت دادم که فقط فیش بانکی هاشو دارم
سند خونه به اسم من خواهد شد. چون وامش بی نامه باید تا قسط سوم بانک صبر کنم .
ولی صبر می خواد که من نمیتونم .
دیروز بهش میگم به بابات زنگ بزن بگو که مشکل داری ، نمیگم که بهت کمک کنه ولی برات مثلا یه وام جور کنه. خودت قسطشو بدی . میگه اصلاااااا زنگ نمی زنم
بعد دعوامون شد . برمیگرده میگه : اگه یه روز تو نباشی ، بابام یکی از خونه هاشو بهم میده . حتی ممکنه به اسمم کنه .
مشکل این خانواده اینه که زیادی روی من حساب کردن . امروز با مدیرمون صحبت کردم . خواستم که سمتو عوض کنه یه کار کم مسئولیت تر بهم بده ( در نتیجه حقوقم میاد پایین ) ولی قبول نکرد . میگه من روی شما حساب کردم . سرمایه گذاری کردم . اگه اصرار کنی ، تو موقعیت بدی می افتی
-
RE: خیانت دوباره
سما جان چرا انقده اصرار میکنی که شوهرت یا پدرش کمک مالی یا اعتباری کنن؟
بزار روال همه چی طی بشه انگار الان مشکلت خونه سازی و پوله نه شوهرت!!
الان هیچ پولی نداری ادامه بدی و بسازی؟
اگر نداری دست نگه دار. یه مدت بیخیالش بشی خودشون کمک میکنن الان فکر میکنن پول داری ولی از لج شوهرت
نمیدی اگرم داری نده.واگر مطمئنی خونه ت به اسم خودت میشه خودت جور کن (البته به نظر من یه مدت دست نگه
دار ببین عکس العمل شوهرت چیه)اصلا ی مدت جوری زندگی و فکر کن انگار مجردی.
دختر خوب نقطه ضعفت اینه از کنار مسائل خیلی راحت عبور میکنی و کوتاه میای
دارن از این بزرگواریت سو استفاده می کنن.
خانواده شوهرت به اون اطمینان ندارن اون حرفم زده فقط بلوف بوده والا الان میدادن
راستی برا وکالتت اقدام کن اگر سند داره یک چهارمشو به اسم خودت کن. اینطوری خیالت راحت تره!
مواظب خودت باش گلم:72::72:
-
RE: خیانت دوباره
سلام خانوم گل
اينقدر كه از مسايل مادي و كاري گفتين من كه درست متوجه نشدم كه چقدر همسرتو و زندگيتو دوست داري؟ داري براي اون مي جنگي يا براي اين كه بازي رو نباخته باشي؟ خصوصيات مثبتش چيه؟
به نظرت شما خيلي زيادي خودتو وارد مسايل مادي زندگي نمي كني؟
هر چي باشه شما يه خانومي فكر نمكني همسرت نياز داره گاهي حس مردي و تكيه گاهي و ... داشته باشه و شما با بازي يك نقش كمي مردونه اينو ارش گرفتي؟ شايد اين چيزي كه در تو نميبينه و سراغ افرادي مي ره كه شايد بيشتر از تو اونو قبول دارن؟
شما يك زن توانمندي و اين عاليه ولي ايكاش اينو تا اين حد داخل زندگي زناشوييت نمي كردي. اين مال من و مال توها، اين من از تو قويترم ها ميتونه آفت زندگي بشه
با توجه به تواناييهات مي توني اين زندگي رو اداره كني ، چيزيو از دست نميدي كه تلاش كني كه ازش يك عاشقونه بسازي. :72:
الان دلت ازش گرفته كه بي وفايي كرده، كه نيازهاي زندگيتو برآورده نكرده، كه خانوادشم كمكي نمي كنن، كه تو با اين همه توانايي به اون چيزي كه لياقتشو داري نرسيدي در اين زندگي.
كوچيك تر از اونيم كه راهنمايي كنم ولي به نظر من از محبت خارها گل مي شود نه با تهديد نه تنبيه نه كنكاش. شايد همديگرو خوب درك نمي كنيد شايد اين فاصله باعث شده كه اون تلاشي براي اين زندگي نمي كنه
به اميد خدا كه همه چي درست ميشه :323:
-
RE: خیانت دوباره
yadegari عزیز ! من همسرمو دوست دارم ولی نه مثل سابق ...
دیگه نمیتونم بهش اعتماد کنم . از کجا معلوم که دیگه با اونا ارتباطی نداشته باشه . من الان جوان و سرپا هستم که اینطوری با من کرد . ده سال دیگه چی میشه ؟
از وقتی گوشی پیشمه ، 3 هفته است ، کسی اصلاااااا نه زنگ زده و نه پیام فرستاده . به همین دلیل هنوز مشکوکم بهش . بیشتر احتمال میدم که باهاشون هماهنگ کرده .
من اگه جای همسرم بودم ، جلوی چشم همسرم زنگ می زدم به طرفهام . بهشون می گفتم ببخشید من متاهلم . تا اینجا هم که باهاتون بودم ، اشتباه بوده دیگه کاری به کار هم نداشته باشیم.
ازش هم خواستم ولی میگه انجام نمیدم . من هم اصرار نکردم چون هیچ چیزی با اصرار درست نمیشه
در مورد وضعیت مالی ، واقعا دوست ندارم یه بازنده کامل باشم. قسطای ماشین و خونه رو به زحمت جور کردم . حالا بذارم به همین سادگی از دستم بره . همسرم همین الان هم میتونه برای من خونه بگیره ولی نمی گیره . میگه خواهرت یه مدت خونه بابات بودن ، ماهم باشیم چه اشکالی داره
در صورتی که خواهر من 3 ماه بوده ، شوهرش یه شهر دیگه کار میکرده ، خونه اشون هنور تکمیل نبوده که پیش مامانم بوده . دلیلشون با ما فرق داره
مطمئنم گوشی جدیدی که میخواد بخره وارد بازار بشه ، 2 میلیون میذاره رو گوشی فعلیش .
اینه که میگم برای کاری که دوست داره و بهش علاقه داره ارزش قائله ولی زندگی ... هیچ
در ضمن بی وفایی اشو با چی میخواد جبران کنه ؟ این حداقل خواسته یه زنه که خونه ای براش تهیه بشه .
همین امروز می تونم خودم برم یه خونه اجاره کنم ولی باز همون داستان قبله
-
RE: خیانت دوباره
ببخشید سما خانوم در مورد روابط و خیانت هاش ابراز پشیمونی نمیکنه؟
اگر همه چیز مال خودت باشه آره خوبه نباید بازنده کامل باشی
-
RE: خیانت دوباره
پریا جان میگه روابط من در اون حدی نبوده که فکر میکنی. چون نمیدونه گوشی پیش منه در مورد ارتباطات نزدیکتر مثلا بوسیدن انکار میکنه. میگه خودم به این نتیجه رسیدم کار اشتباهیه. و دیگه دنبالش نمیرم. اما از کجا معلوم
امروز دکتر روانشناسم میگفت ارتباط جنسیتونو زیاد کن تا 4 ماه. بهتر میشه. بهت نزدیکتر میشه و از سرش میره.
-
RE: خیانت دوباره
باورت میشه؟
اگر در اون حد نبوده چرا این همه مخفی کاری میکنه ؟
چرا با زن دوست میشه؟ چرا براشون کادو میاره؟ اونم لباس؟
به نظر خودت حرف شوهرت راسته؟
من میگم گول نخوری ساده نباشی.مردها خیلی راحت دروغ میگن.
حرف دکتر روانشناست راسته انگار ازش دوری و فقط نقش مراقب رو داری اگر برگردی به نقش همسر، کسی که از بی وفایی ناراحت میشه دلشکسته میشه شاید درک کنه. اگر همه راه ها رو رفتی و نتیجه نداده این راه هم برو .شاید نتیجه داد.
بهت گفتم فراموش نکن. براش همسر باش.همه کارهایی که یه زن خونه دار بیپول براش انجام میده براش انجام بده ببین نتیجه چی میشه. ولی با سیاست و بی دعوا پشتیبانی مالیتو به حداقل برسون بگو ندارم قرض پیشمه ازین حرفها
برات دعا میکنم زندگیت رو به راه بشه:72:
-
RE: خیانت دوباره
سلام دوست عزیز،
به نظر من داستان زندگی شما بسیار غم انگیز هست و در شرایط بعدی قرار داره. ولی داستان فقط از زبان شما نوشته شده و همسر شما به عنوان یک مرد بسیار بد و هوس باز معرفی شده و شما به عنوان یک قربانی بیگناه و زحمت کش و صبور معرفی شدید. همهٔ ما انسانها به یک رابطهٔ عاشقانهٔ متعادل نیازمندیم که بر پایهٔ اعتماد و احترام و آزادی بنا شده باش که علاوه بر نیازهای فیزیکی، نیازهای روحی و عاطفی ما رو هم بر آورده کنه. همسر شما هم از این نیاز مستثنی نیست ایشان هم به چنین رابطهای نیاز داره و مطمئن باشد با این دلگیهای جنسی به اون نیازهای عاطفی نمیرسه. شما باید ببینید همسر شما چرا این کارها رو انجام میده. رفتار ایشون به این صورت که شما فرمودید بیشتر حاکی از یک سری عقده و کمبود هاست که میتونه ریشه در خیلی چیزها داشته باشه. میتونه هم ریشه در کودکی ایشون داشته باشه. فکر میکنم شما باید به یک روان شناس خبره مراجعه کنید که موضوع رو خیلی باز کنه و مورد بررسی قرار بده. ولی به نظر من غرور همسر شما به دلایلی خیلی شکسته و در اون زندگی احساس مرد بودن نمیکنه. یک مرد سالم با زن شوهردار رابطه برقرار نمیکنه. این رفتارها خیلی بیمار گونه هست.
شما که بسیار صبور و عاقل هستی و به زندگیت علاقمندی مشکل رو از طریق روانشناس حل کن. امیدوارم مشکلت زودتر حل شه.