فیلم دوران جوانی زندگیم را خراب میکند..

چرا اصلا از گناه/اشتباهت فیلم گرفتی؟!!!
اگر واقعا توبه کرده بودی چرا فیلم را پاک نکردی؟
توجیه نکن! نمیشه آدم فیلم به این کثیفی داشته باشه، توبه هم بکنه اما فیلم رو پاک نکنه!
فکر میکردی این فیلم در آینده به چه دردت بخوره؟
فکر نمیکردی همسرت قبل از ازدواج حق داره بدونه که شما در گذشته چه رفتارهای پرخطر و روابط ناپسندی داشتید؟ و اونوقت بهش حق میدادی که انتخاب کنه؟

اینقدر راحت از توبه حرف نزن! توبه شرائطی داره. من بعید میدانم که شخصی از گناهش یک توبه حقیقی بکنه و این برای خداوند به اثبات برسه و خداوند آبروی اون شخص رو حفظ نکنه!

یکبار همسرت را فریب دادی، اما واقعیت برای ایشان رو شد. انکار شما و تلاش برای دستکاری فیلم و تحمیق همسرتان، از خود واقعیت آزار دهنده تره!

با سلام

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط بی دل

چرا اصلا از گناه/اشتباهت فیلم گرفتی؟!!!
اگر واقعا توبه کرده بودی چرا فیلم را پاک نکردی؟
توجیه نکن! نمیشه آدم فیلم به این کثیفی داشته باشه، توبه هم بکنه اما فیلم رو پاک نکنه!
فکر میکردی این فیلم در آینده به چه دردت بخوره؟
فکر نمیکردی همسرت قبل از ازدواج حق داره بدونه که شما در گذشته چه رفتارهای پرخطر و روابط ناپسندی داشتید؟ و اونوقت بهش حق میدادی که انتخاب کنه؟

اینقدر راحت از توبه حرف نزن! توبه شرائطی داره. من بعید میدانم که شخصی از گناهش یک توبه حقیقی بکنه و این برای خداوند به اثبات برسه و خداوند آبروی اون شخص رو حفظ نکنه!

---

با سلام ..... اول جواب ( بی دل ) بدم

قبلا براتون گفتم جوانی بود و هوس بازی زیاد یا تنهایی زیاد ...خودم هم نمیدانم چرا این کار را میکردم.....

توبه نکردم اما دونبال این کارا هم نبودم وفکر این را هم نمیکردم یک روز باید جواب پس دهم ........

یادم نبود فیلم پاک کنم به دردم نمیخورد اگه هم به درد میخورد همان دوران جوانی بود.. شما فکر میکنید به چه درد یک آدم متاهل میخوره؟
الان که بهش فکر میکنم میبینم راست میگوید من حق نداشتم با احساسات و زندگی یک آدم بازی کنم بزرگترین اشتباه من این بود که پاکش نکردم و مدرک دادم دستش وگرنه هیچ کس به من شک نمیکنه که چنین آدمی بودم. به گفته دوستمان :

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط khaleghezey

از همه بانوان تالار عذر میخوام اینجوری بی حیایی میکنم و با پررویی میگم:

فدات شم سیدم هستی پس میشی پسر عموم خدا وکیلی چنتا پسر رو میشناسی باکره باشن و اینکار رو انجام نداده باشن؟!!!!!!!!! خیلی از رفیقای من موقع ازدواج به همسراشون گفتن قبلا رابطه داشتن ولی پشیمونن الان هم واقعا رو حرفشون هستن.چی شد ؟ همسراشون جدا شدن زندگیشون خراب شد؟ نه فدات شم فقط به قولی که دادن وفادار موندن غمت نباشه دادا اگه دوست نداشت میزاشت میره.

:46:

---

این مسئله برای خودم هم سئوال.... که چرا خدا منو این طوری رسوا کرد من به همسرم وفادار بودم توی این دوران زندگی هیچ خیانتی بهش نکردم چند بار وسوسه شدم اما کاری نکردم .......
همسرم داره سعی میکنه فراموش کنه چطور میتونم فیلم از ذهنش پاک کنم اینو بهم بگید نه اینکه اشتباه کردم... گناه کردم... این چیز خودم میدونم تا قیامت باهاشون درگیرم ..... کار ی که انجام شده وهیچ راهی ندارم جز پشیمونم

درود دادا

never never never از ذهنش پاک نمیشه هیچوقت اینو از کلت بریز دور فدات شم :43: بعهش وفادار بمون دوسش داشته باش بهش راستشو بگو و و به تمتم معنا براش یه شریک زندگی خوب باش کمرنگ میشه ولی هیوچقت پاک نمیشه.

راستشو بگو.شوووووهر خوبی واسش باش تنها راه همینه فدات شم :72:

سلام،

من هم به عنوان یک خانوم میگم باید راستش رو بگی‌. اصلا از روز اول که باهاش آشنا شدی باید بهش میگفتی‌ و قول میدادی که بهش وفادار بمونی. همسر من وقتی‌ با من آشنا شد بهم گفت که قبلا چه رابطه‌هایی‌ داشته. حتا بعد از اون هم یه وقت‌ها از اونا حرف میزد تا اینکه من ازش خواستم دیگه از اونا صحبت نکنه. برای یک زن شنیدن این حرف‌ها حتا وقتی‌ مربوط به گذشته باشه خیلی‌ سخت و دردناکه. به خصوص زنی‌ که خودش از این لحاظ‌ها پاک بوده. ولی‌ از طرفی‌ هم حقیقت اینه که اکثر مرد‌ها قبل از ازدواجشون رابطه‌های دیگه داشتن و فقط فرق‌شون اینه که بعضی‌‌ها حقیقت رو میگن بعضی‌‌ها هم نمی‌گن. آخرش هم اینکه خانوم‌ها می‌دونن اگه از همسرشون جدا شن نفر بعدی هم که سر راهشون قرار میگیره پسر پیغمبر نیست.

با دروغ گفتن شما فقط ناپاک تر میشی‌. به نظر من با توجه به شناختی‌ که از همسرت داری جوری صحبت کن که درک کنه هر کسی‌ تو جوونی‌ کارهای غیر معقول و اشتباه انجام میده ولی‌ مهم امروز هست که می‌خواد درست زندگی‌ کنه و جبران کنه. بگو خداوند به این بزرگی‌ توبهٔ بنده هاش رو می‌پذیره پس ما هم باید بخشنده باشیم.

آخر هم اینکه هیچ کس غیر از شما و خداوند نمی‌دونه تو دل‌ شما چی‌ می‌گذره. ولی‌ اگه واقعا پشیمون باشی‌ خدا کمکت می‌کنه ناامید نشو. شاید راه سخت در پیش داشته باشی‌ ولی‌ مقاومت کن.

با سلام

ممنونم...کاش همه خانمها مثل شما فکر میکردنداما هر آدمی یه جور برداشت میکنه .... دارم دیوانه میشم.

همسرم اخلاقش خراب بود خرابتر شده هر روز یه حرفی میزنه میگه تو باید همه اموالت را بنامم کنی از این به بعد هر چی میخریم باید بنام من باشه . کتک کاری میکنه ...جیغ میزنه ... با مامانم بحث گرفته البته تقصیر مامانمه....همش داره حرف فیلم میزنه ...حجاب گذاشته کنار گفته دیگه نمیخوام چادر سر کنم تو نباید حرف بزنی ....میگه تو دیگه حق حرف زدن نداری من خیلی بهت لطف کردم که ازت جدا نشدم .. بهش گفتم یک ماشین برات میخرم به نامت میکنم فایده نداشته.

من از اون روز همش کنارش بودم باهاش خیلی خوب بودم اما دیگه نمیتونم من آدمی نیستم که هر چی خانمم گفت بگم چشم البته تا اندازه ای...خیلی خیلی دلم براش میسوزه چون با دیدن این فیلم کلآ بهم ریخته با خانواده خودش هم رابطه خوبی نداره در کل خانوادهتن اعصاب ندارن.. اهل معاشرت نیستند

دیشب تصمیم گرفتم از این دنیا راحت شم دارم با همه یه جورایی خداحافظی میکنم من از زمان ازدواج به بعد(4سال) خیلی سختی کشیدم هر وقت خونه مامانم میرم همش بد میگه راجب خانواده همسرم و خودش ..همش میخواد من حرفای اون تائید کنم اونجا آسایش ندارم خونه خودم هم آسایش ندارم همش بحث های بی مورد الان که از بحث فراتر رفته ...هر چه سعی میکنم نمیتونم راهی پیدا کنم که هم مادرم وهم همسرم از دستم راضی باشند یا دو تایی با هم خوب باشند من فکر نکنم کسی باشه بتونه طاقت بیاره توی این 4 سال...
به نظر شما آدم اگه توی این دنیا باعث آزار واذیت همسر و مادرش باشه چکار باید بکنه؟

فکر میکنم زندگی یه چیز بی معنی.. داشتم زندگیمو میکردم گفتن زن بگیر بهتر... اما بهتر که نشد بدتر هم شد کجای زندگی خوبه که ما ندیدیم چه چیز خوبی داره همش کار وسرکوفت زدن ....خدایا خودت چاره ای کن....

سلام دوست گرامی

متاسف شدم که زندگیت رو داری روی دروغ بنا می کنی. بهتره هر چه سریعتر راستش رو بگی و از عواقبش نترسی که عواقب دروغ خیلی بدتره!

اگر از من به عنوان زن بپرسید می گم که خانم شما درسته که خیلی از دیدن اون فیلم خیلی خیلی ناراحته ولی بیشتر از اون از دروغهای بی سر و ته شما ناراحته، احساس عدم اعتماد داره و پیش خودش فکر می کنه مردی که موضوع به این واضحی رو داره منکر می شه، حتما می تونه بیشتر از این هم دروغ بگه، که البته استدلالش درست هم هست!! این دروغ شما رو مجبور به دروغهای بیشتر خواهد کرد.
سریعتر راستش رو بهش بگید تا کار بیشتر از این خراب نشده!! جالبه که اینجا همه دارند همین رو می گن ولی شما باز دنبال راههای دیگه می گردی که قضیه رو سرهم بندی کنی!!!

بهتره ببریش یه مکان عمومی، مثلا توی رستوران یه جای خیلی آروم و مناسب و داستان خودت رو از زبان شخص سوم بگی، مثلا بگو یه فیلم دیدم که داستانش این بود یا حالا هر چی... آروم آروم براش توضیح بده و اظهار پشیمونی کن و بگو که دلیل دروغهات این بوده که دوستش داری و نمی خواهی از دستش بدی (البته اگر واقعا همینه!!)

براش توضیح بده که توبه کردی و ازش بخواه که ببخشدت

می تونی یه سفر هم جور کنی و برای اینکه دو تایی این روزهای بد رو فراموش کنید، با هم یه سفر دو سه روزه برید به یه جای کاملا آروم و دور از هیاهو، مثلا کیش یا یه شهر کوچیک و ساکت.. تمام توجه و محبتت رو توی سفر نثارش کن!
شاید مجبور شی بارها و بارها ازش عذرخواهی کنی.. اگر به حالت عادی برگشت حتما بخشیدتت.
در هرحال رفتار خانم شما در این شرایط کاملا عادیه و می تونست خیلی بدتر هم باشه..

hagseyed عزیز ، روزی که همه اینجا ازتون خواستند صادقانه حقیقت رو به همسرتون بگید برای این بود که به چنین روزی نرسید ، شما محــــاله بتونید با این کارهای بچگانه همسرتون رو قانع کنید ، اگه یه زن چنین دروغی رو از شوهرش باور کنه که دیگه زن نیست!
حالا نه تنها همسرتون رو قانع نکردید ، بلکه از خودتون هم یه آدم دروغگو پیش روش ساختید که راحت قسم دروغ میخوره و مدارک جعلی درست میکنه ، نتیجش هم شد بی اعتمادی همسرتون و سردی احساسی که بینتون افتاد.
گفتیم که دروغ دروغ میاره عزیز من ... و دروغ رابطه و زندگی شما رو تباه میکنه.

حالا هم دیر نیست ، هرچند که خیلی سخت تر از روزی شده که اومدید اینجا ، اما بهتره کار رو ازین خرابتر نکنید
چرا گره ای که با دست باز میشه رو میخواید با دندون باز کنید و خودتون رو خفه کنید؟
برای زنها ارزشمندترین مساله صداقت شوهرشونه ، حالا هم برید و حقیقت رو بهش بگید ، بابت دروغگوئیتون ازش عذرخواهی کنید ، البته منتظر عکس العمل تندش هم باید باشید. حالا دیگه گناه دروغ گفتن هم به کارتون اضافه شده که حتی از اصل خطایی که کرده بودید هم برای خانومتون دردناکتره. باید زن باشید تا اینو بفهمید.
اما بالاخره با صداقت ، محبت و صبر همش درست میشه ،
از دروغتون شدیدا ناراحته ، بهش بگید ترسیدید اگه راستش رو بگید دیگه دوستتون نداشته باشه ، و بهش قول بدید دیگه هرگز بهش دروغ نمیگید
اون از رابطه جنسی شما با زن دیگه ناراحته ، بهش بگید هیچکس سر سوزنی هم براتون جذابیت اونو نداشته و نداره و همیشه عاشقش بودید، تنها کسیه که باهاش تونستید عشق رو تجربه کنید و ...
از ناراحتی روحی که تو این مدت کشیده ناراحته ، پس به احساسش , عصبانیتش و حرفاش گوش کنید تا تخلیه بشه و آروم بشه
نباید یکهو انتظار معجزه داشته باشید ، اما اگه کمی صبوری کنید و نشون بدید احساسش رو درک میکنید همه چی بهتر میشه

با ادامه دادن روال فعلی فقط خودتون و زندگیتون رو تباه می کنید. اونهم زندگی قشنگتون رو که میتونست با راستگوئی تداوم داشته باشه.

با سلام و ممنونم

چند روز پیش راستشو گفتم البته گفتم فکر کن که اینجوری ...بهش گفتم به علت فشار جنسی وتنهایی خانمی صیغه کردم اما دیگه باهاش رابطه ای ندارم حتی از اون روز دیگه ندیدمش یک دفعه رابطه بوده ...اما اون هر روز یه چیزی میپرسه و بحث میگیره به خونوادم بد میگه میگه شما لیاقت ندارید فحش میده کتک کاری میکنه من نمیتونم این وضع تحمل کنم نمیتونم
مادرم تنها زندگی میکنه میگه نرو خونه مامانت ماهی یکبار برو اما اون کسی نداره به غیر ازمن ..نمیتونم تنهاش بذارم ..
از صبح زدم بیرون خونه نرفتم.... امروز بهش گفتم خسته شدم دیگه هر کار دوست داری بکن برام دیگه مهم نیست هر چی داره اعصابش بدتر میشه .......

ما گفتیم دروغ نگید اما راست رو هم جوری بگید که به غرورش برنخوره
معلومه که عصبی میشه و تحت فشاره,به هر حال هر کاری یه عواقبی داره,کاش درست متوجهش میکردید که عزیزتر ازون کسی براتون نیست
به هیچ سوالی راجع به اون رابطه جواب ندید چون ایشون فقط دلیل میخواد برای خالی کردن خشمش و حق هم داره
قرار نبود راحت بپذیره,خودتونم میدونید
خودتونم جای ایشون بودید اوضاع روحی بدتری داشتید
پس عجله نکنید
بهای کارتونو بپردازید,آرامش زندگیتون که به همین راحتی برنمیگرده!!!!
اگه میتونید باهم برید مسافرت,یا کاری کنید دلش آروم بشه,هر زن دیگه ای هم جای اون بود اوضاع روحیش به هم میریخت
خانمها تو اینجور مواقع احتیاج به حمایت بیشتر دارن,برعکس آقایون
ازش دور نشید,تنهاش نزارید,حتا اگه میتونید باهم برید مشاوره
بهش بفهمونید این زندگی رو راحت به دست نیاوردید که راحت از دست بدید
اطمینانشو جلب کنید
زمان میبره اما لطفا خسته نشید

حالا که راستش را گفتید باید کمی صبور باشید و درکش کنید.

گفتید که قبلا هم عصبی بودن الان مسلما بدتر شدن. طول میکشه تا باور کنن کنار بیان و از همه مهمتر اعتماد کننچرا که دروغ های اولیه شما baes شده اعتمادش از دست بره خیلی سخته که نتونی به نزدیکترین کست اعتماد کنی

شما هم تحت فشار عصبی مخفی کردن حقیقت و فاش شدن رازتون هستید

بهتره فعلا سر مسائل دیگه بحث نکنید
اون مشکلات را اصلا الان باز نکنید

اگر از جزییات میپرسه بگو یادم نیست بذار فکر کنه اینقد واست بی اهمیت بوده که یادت رفته
آقایون دروغ گوهای خوبی نیستن اما زیاد دروغ میگن!!
اگر بخوای دروغ بگی یا حتا ندونسته یک سوالش را اشتباه جواب بدی باز به همه چیز شک میکنه
پس کلا منکر حافظه ات شو و بگو جزییات یادم رفته


ببرش مشاوره .
نگو واسه خودش بگو واسه خودم . واسه اینکه تو را بهتر بشناسم واسه اینکه دوست دارم و نمیخوام از دست بدمت یا ازم دور شی
بگو میخوام یاد بگیرم چطوری باهات رفتار کنم که دوستم داشته باشی

هر بار که موضوع را یاداوری میکنه بگو که از این مساله خیلی شرمنده و ناراحتی و یاداوریش ازار ت میده بگو اصلا دلت نمیخواد به اون خطا فکر کنی یا در موردش حرف بزنی چون از کاری که کردی متنفری
هر بار با همین جمله ها و کلمات محبت آمیز ازش دلجوئی کن و نذار از اون موزو حرف بزنه بگو که دوستش دری و با یاداوری اون موزو و اینکه خانومت به خاطرش اذیت شده عذاب میکشی

یه کم غرورت را بذار کنار و نازش را بکش
بیشتر از ماشین به نام کردن الان عزیزم فدات شم کاربرد داره و آرومش میکنه

آروم باش تا این روز ها بگذره بعد در مورد مشکلات مادر خودت و خانواده اون صحبت میکنی. فعلا بذار این روزها به خوبی بگذره.

امیدوارم زودتر به آرامش برسید :72::82::72: