ممنون بهار شادی عزیز. حتما به توصیه هاتون گوش میدم. من یکی که حواسم به زندگیم نبود و این بلا سرم اومد. ولی نیتم خیره. دلم میخواد این بلا سر هیچ بنی بشری نیاد. من رو که خیلی داغون کرد. احساس میکنم توی این 6 ماه 20 سال پیرتر شدم.
نمایش نسخه قابل چاپ
ممنون بهار شادی عزیز. حتما به توصیه هاتون گوش میدم. من یکی که حواسم به زندگیم نبود و این بلا سرم اومد. ولی نیتم خیره. دلم میخواد این بلا سر هیچ بنی بشری نیاد. من رو که خیلی داغون کرد. احساس میکنم توی این 6 ماه 20 سال پیرتر شدم.
ضمن اینکه تمام دوستان عزیز رو دعوت به داشتن آرامش میکنم و از همتون میخوام که آرام و ریلکس باشید و بحث نکنید با هم...
باید بگم ،خیانت دلایل زیادی داره و محیط مساعدی رو هم میطلبه
نه باید خیلی خوش خیال و بیخیال بود و نه انقدر طرف رو زیر نظر و تحت کنترل و تومنگنه گذاشته که طرف کار رو بدتر کنه
باید سیاست های خاصی در این مورد داشت و جوریکه طرف بهش فشار نیاد تحت کنترلش گرفت
عزیز دلم
درکمال آرامش برو سرچ بزن که یه خانوم حامله باید چه کارایی برای آماده کردن خودش برای مادر شدن انجام بده
وقتتم با خانواده و دوستات بیشتر پر کن
انقدرم تو خونه نشین فکر و خیالای ناجور کن
در ارتباطت با شوهرتم هم تجدید نظر کن
خیلی باید با سیاست و ملایم رفتار کنی تا اون حتی یک ابسیلن هم به کسی تمایل نداشته باشه
فکر نمیکنم از شوهر من بدتر تو دنیا بود
ولی با سیاست جوری رفتار میکردم که هرگز بهم خیانت نکرد(البته اون مدت که زنش بودم،اونموقع که دیگه نبودم به من مربوط نمیشه)
زیبا جان اون خانم که با شوهر شما رابطه داشت، متاهل بود یا مجرد؟؟ آخه دوست من متاهله، باهم رفت و آمد خانوادگی داریم. شوهرم میگه من اینقدر رذل نیستم که چشمم دنبال زن شوهر دار باشه اون هم کسی که با شوهرش نون و نمک خوردم ولی واقعا نمیدونم راست میگه یا نه.
نادیا جان چیکار میکردی که مطمئن بودی شوهرت خیانت نمیکنه هرگز، میشه به منم یاد بدی. من کلا سیاست زنانه بلد نیستم.
بهار جان الان زنگ زدم دکتر دارابی جواب ندادن ولی نوشته از چندهفته قبل باید وقت بگیرید، خداکنه زودتر به من وقت بده، میترسم با این اوضام اتفاق بدی برام بیفته.
"میترسم با این اوضام اتفاق بدی برام بیفته."
چرا انقدر دلهره و نگرانی و ترس داری عزیز دلم؟؟
پاشو برو همین الان یه دوش بگیر...بعدشم یه شربت خنک درست کن و بشین جلو آینه بخور
انقدددددددددددددددر حال میده که نگو
بعدشم یه اس ام اس عاشقانه خوشگل واسه شوهرت بده با این مضمون:
عزیزم ، نمیدونی وقتی پیشم نیستی چقدر دلم برات تنگ میشه،خسته نباشی، دوست داریم (از طرف پرستو و نی نی مون) :46:
سیاستهای زنانه رو نمیتونم اینجا شرح بدم فدات شم
ولی
مطمئن باش شوهرت بهت خیانت نمیکنه ،اونم به قول خودش با زن شوهردار که شوهرش دوست خودشم هست
تورو خدا انقدر به شوهرت گیر نده
پرستو جان
ساعات تماس مطب ایشون از 2 تا 8 شبه. الان پاسخ گو نیستن. توی سایتشون هم نوشته که :)
انقدر استرس برای چیه؟ پاشو وضو بگیر و کمی قرآن بخون تا آروم بشی.
این خیلی خوبه که این حرف ها رو به همسرت انتقال نمیدی.
برای اینکه ذهنت هم بهم نریزه سعی کن توی تاپیک های خیانت نری تا اذیت نشی.
سعی کن مثبت فکر کنی. بعد از ظهر هم با مطب تماس بگیر و بگو که موردت اورژانسیه و نزدیکترین وقت رو بگیر.
سعی کن خودت رو آروم کنی گلم.
بنده خدا حتما همسرت سرش شلوغه اونم توی این بازار نا بسامان اقتصادی.
اون خانم هم که متاهله و خودش همسر داره.
میدونی این القائات شما همسرت رو ممکنه فراری بده و به دیگران متمایلش کنه؟ پس سعی کن این ناراحتی هات
رو همین جا بگی و چیزی به همسرت منتقل نکنی تا اون رو هم بهم نریزی عزیز دلم.
از خدا کمک بگیر و از لینک تکنیک توقف فکر که بهت دادم در صحفه اول تاپیکت برای کنترل افکار منفی استفاده کن!
برای خودت جملات مثبت بنویس و به در و دیوار بزن.
برای اینکه از این فضا ذهنت رو خارج کنی زیاد قرآن بخون و عبادت کن و بنویس و به خودت جملات آرامش بخش بگو.
این آرامش رو اول به خودت و بعد به فرزند عزیزت که توی راهه منتقل کن.
از تمرینات یوگا و مدیتیشن هم میتونی استفاده کنی.
از تکنیک های تکنولوژی فکر هم که لینکش رو در پست های قبلیم بهت دادم استفاده کن.
خودت هم همکاری کن. انشالا دکتر هم بهت کمک می کنه تا کامل درمان بشی.
مواظب نی نی گل ما هم باش :46:
:72:
پرستو جان
شما دارید با این افکار همه شرایط رو برای ورود فرد سوم به زندگیتون آماده می کنی...وقتی شوهر شما به جای دیدن یک زن زیبا و شاداب مدام با یک زن غرغرو و شکاک و افسرده مواجه بشه شک نکن که فرد دیگری رو وارد حریم شخصیش می کنه.
شما فرض کن شوهرت رو مجبور کردی این خانم رو اخراج کنه و یه آقا رو جایگزینش کنه.....اگه اون آقا یه خواهر مجرد یا مطلقه داشت میخوای چیکار کنی؟!!!!!.....با خانم یکی دیگه از همکارای شوهرتون که به نظرت مشکوک میاد میخوای چیکار کنی؟!!!!....با خانمی که صندوقدار مثلا رستوران یا بیرون بری که شوهرت به اونجا می ره می خوای چیکار کنی؟!!!....کلا میخوای با همه خانمهایی که به نظرت مشکوک میان چیکار کنی؟!!!!
عزیزم نمی گم نسبت به زندگیت بی تفاوت باش ولی شما داری دستی دستی زندگی خوب و خوشت رو نابود می کنی. به کوچولوت فکر کن...به اینکه شوهرت تا چند وقت دیگه پدر میشه و کلی بار مسئولیتش سنگین تر....به روزهای خوب فکر کن....اصلا شوهرت زن به این خوبی داره و تازه داره پدر هم میشه، درسته بعضی مردا خیانت می کنن ولی آخه عزیزم همه مردا که عقلشون کم نیست که زندگیشون رو به باد بدند.
توکلت به خدا باشه....ایمان داشته باش که تا خدا نخواد برگی از درختی نمی افته....از خدا بخواه که خوشبختیتو برات حفظ کنه و اعتقاد داشته باش که این اتفاق میافته.
پرستو جان
اون خانمه مطلقه بود. من هم فکر نمیکنم شوهرم به زن شوهردار دار هیچوقت نظر داشته باشه. مردها هوای همجنساشونو بیشتر از زنها دارن!!! زنی که گیر من افتاده بود از اوناش بود. سعی کن با زن دوست شوهرت گرمتر بگیری و باهاش بیشتر حرف بزنی!! شک توی زندگی خیلی چیز بدیه به نظر من آدم باید به شوهرش اعتماد داشته باشه مگر اینکه خلافش ثابت بشه! بنابراین به شوهرت اعتماد داشته باش اما نه کورکورانه بلکه منطقی. من اعتماد کورکورانه و خوش خیالانه داشتم و چوبش را هم خوردم. سعی کن آرامش داشته باشی و سرت رو به کارهای دیگه گرم کنی تا خیلی فکر و خیال نکنی. این استرس ها روی بچه ات اثر میگذاره. حرفای نادیا رو خیلی تایید میکنم باید سیاست های زنانه ات را به کار بگیری. در روابط زن و شوهری غرور جایی نداره. به جای اینکه بهش گیر بدی ازش بپرس که چه کارایی رو دوست داره. توی زندگیتون تنوع ایجاد کن. اگه میتونید مسافرت برید.هر چند کوتاه باشه. بهش ابرازعشق و علاقه کن و هیچوقت هیچوقت بهش نگو که بهش اعتماد نداری.
عزیزم اول از همه به خودت فکر کن و بدون با اون گلی که همراه داری با ارزش ترین موجود روی زمینی. برات بهترینها رو آرزو دارم.
مرسی دوستای خوبم از همه خیلی ممنونم، من جز درد و دل با شما کسی رو ندارم، الان که این همه مهربونی شما رو میبنم اشکم سرازیر میشه، وقتی شماها که منو نمیشناسید اینقدر با من مهربونید خیلی خوشحال میشم.
بهار جون شما منو خیلی خوب کمک میکنید میشه لطف کنید نظرتون رو درمورد اون قسمت که از فرشته مهربون فرستادم بگین، آخه گفته بودن که مردا از نظر جنسی امکان داره به همکارشون نگاه کنن و بهشون فشار بیاد و عصبی میشن، آخه شوهرمنم یه مقدار عصبی شده حال نمیدونم بخاطر شک من هست یا بخاطر این مسئله، آخه شوهرم خودش پیشنهاد داد که من به دوستم بگم برای کار، چون گفت کسی باشه از طرف تو بهتره منم کسی رو نداشتم جز دوستم ، گفت به اون بگو بیاد که تو خیالت راحت باشه، خیلی بدبین شدم فکرمیکنم نکنه از روی منظوری این حرف رو زده.
پرستو جان
این حرف فرشته در جایی مصداق پیدا می کنه که زن و مرد حریم ها رو رعایت نکنن و وضعیت پوشش یا گفتار یا رفتار
اونها نا مناسب باشه و یا به اصطلاح با هم دوست باشن.
اما چون ذهن شما مستعده ، فکر می کنه که منظور فرشته اینه مردا کلا تا زن نا محرم می بینن تحریک میشن!
عزیزم اصلا اینطور نیست. اگر زنی سنگین و موقر باشه و حدود رو هم رعایت کنه به هیچ عنوان مرد تحریک نمیشه.
اون خانم که دوست شما هم هست که نمیاد تو محیط کار با عشوه صحبت کنه که. بعد هم اونجا اون همه آدم و ارباب
رجوع هست. بیکار که نیستن و تنها.
بعد هم خودت میدونی شرایط اقتصادی چقدر بد شده. حتما فشار کاری و استرس زیادی روش هست. برای همین
عصبی شده. من خودم که کار میکنم خیلی این روزا به دلیل شرایط ناپیدار عصبی هستم.
مگه فقط به دلیل فشار جنسی آدمها عصبی میشن؟
اون نگاه هم که فرشته گفت نگاه به زنیه که هیچ چیز رو رعایت نمی کنه و قصدش عشوه گری و جلب توجه هست
نه همه زنها که!
ببینم شما فقط نوشته ها رو میخونی؟ عمل نمی کنی بهش؟ پس برای چی بهت گفتم از توقف فکر استفاده کن
گلم؟ الان وقته استفاده از توقف فکره!!!
به جای این افکار منفی ، دلت رو آروم کن با کارهایی که گفتم ، بعد برای همسرت یک شام خوب آماده کن و محیط
خونه رو حسابی آروم کن تا از فشارهای عصبی ای که روش هست کاسته بشه و آرامش پیدا کنه در آغوش شما و
کنار شما. از لحاظ جنسی هم انقدر جذاب باش که دلش نخواد هیچ کس دیگه جز شما جاش باشه.
همسر شما حتما مرد قوی و با اراده و جدی ای هست که انقدر در کارش موفقه. اگر دنبال این کارها بود که دیگه
نمیتونست توی کار پیشرفت کنه. پس فکرای الکی نکن.
بعد هم مگه دوست شما دختر سبک یا جلفیه؟ مگه چیزی ازش دیدی؟ مگه شوهرش رو دوست نداره؟
معلومه که اونم زندگیش رو دوست داره و الان بنده خدا حتما نیاز مالی داشته که اومده سر کار. پس به شیطون
لعنت بفرست و نذار دلت رو سیاه کن و شما رو پریشون.
راستی همسرت چند سالشه؟ چند وقته ازدواج کردین؟ چند ماهه بارداری؟
از آشناییتون و روزهای خوبت برامون میگی؟
:72:
پرستوی عزیز!
اون لینکی که من برات گذاشتم پست شماره 20 از از تاپیک بود اتفاقاً دقیقا هم همون پست میاد وقتی که لینک رو کلیک کنی!!!
این که از بین این همه پست درست دست گذاشتی روپستی که در جهت سوئ ظن های خودته،خب معنای خوبی نداره، ببین دوستم وقتی مدام دنبال این نوع از مسائل باشی، داری با رفتارت خودت اون ها رو به طرف خودت می کشونی،
به خودت تلقین نکن! اتفاقی نیفتاده که!
به این فکر کن که خدای ما، ما رو به حسن ظن به دیگر مومنان فرا خوانده، فکر کردی برای چی؟
برای ارامش خودمون!!!
سوئ ظن بیجا گناهه دوست من!
تنها نمون! زیاد توی پست های خیانت سر کشی نکن! حتی الامکان سعی کن با خواهر یا مادر یا یک شخص دلسوز نزدیک به خودت که حتما انسان مثبت نگری هم باشه درد و دل کنی!
حتما پیش یک مشاور برو! مشکل شما به تنهایی در فضای مجازی قابل حل نیست!
در این برهه خاص از زندگیت این خودت هستی که باید به فکر خودت باشی، کمک بگیر، اما خودتی که باید کاری برای خودت انجام بدی:72: