RE: کم حرف بودنم تو روابطم مشکل ایجاد میکنه.
سلام پریا جان
تاپیکت کنجکاوم کرد و خوندمش،منم یجورایی مثل شمام البته فقط تو رابطم با یه پسر،دلیلشم اینه که میخوام خیلی محتاط باشم و حرفهایی بزنم که نه شخصیت خودمو زیر سوال ببره و نه باعث ناراحتی یا بی احترامی به طرف مقابلم بشه،خلاصه میخوام حرفهایی بزنم که مو لا درز درستیش نره:104:
منم تازگیا با یه نفر آشنا شدم که حالا از خوش شانسیم اون میتونه بحث های زیادی رو پیش بکشه و گرنه اگه اونم مثل من بود که دیگه هیچی! در مورد خودم میدونم این مشکلو فقط تو شروع آشناییم با یه پسر دارم و گرنه تو بقیه ی جمع ها اینجوری نیستم،اینم مشکل حادی نیست خیلی خودتو بخاطرش اذیت نکن عزیزم فقط سعی کن خیلی ساکت ئ بی حرکت نباشی لااقل وقتی طرفت صحبت میکنه با تکون دادن سرت یا بله گفتن حرفشو تایید کنی،یه وقتاییم بهش بگو من دوس دارم بیشتر شما گوینده باشی و من شنونده،کلی هم کیف میکنه همیشه هم تو ذهنش میمونه.
تا اینجاش همدردی بود عزیزم حالا یه سوال ازت دارم بهم نخندی ها،من نمیدونم چجوری باید تاپیک بزنم یعنی چطور باید سوالمو بپرسم؟ حق عضویت باید بدم یا همینجوریم میشه؟
ممنون میشم راهنماییم کنی.
RE: کم حرف بودنم تو روابطم مشکل ایجاد میکنه.
عزیز من
بیشتر از این را نیاز هست به کمک یک مشاور و تکمیل تستهای شخصیت و مصاحبه های بالینی بفهمید سنخیت دارید یا نه . دوستان همدردی تنها تجربه های خود یا نظرات شخصیشونو میگند در حالی که ممکنه اینها با روحیات طرف شماهمخوانی نداشته باشه .
بهتره به کمک خانواده ها هردو حضوراً نزد یک مشاور بروید و دغدغه های خودتون و انتظارات طرف مقابل را مطرح کرده و بخواهید مورد بررسی قرار بگیرید تا مشخص شود چقدر شخصیتهاتون با هم سنخیت دارد .
.
RE: کم حرف بودن من و انتظارات خواستگارم .
سلام فرشته مهربان
واقعا ازتون ممنونم به خاطر توجه ای که به تاپیک من داشتید و عنوانشو عوض کردید.:72:
خیلی نگران آینده هستم.از ازدواج می ترسم.
توی این چند روز از خواب و خوراک افتادم و همش در حال خوندن مقاله های همدردی و سایت های دیگه هستم.با هر کسی که فکر کنید درباره ی این موضوع صحبت کردم.از مادر و خواهر گرفته تا دوستان.
از ده روز پیش که دیدمش تا الان هیچ تماسی باهاش نداشتم و اونو به حال خودش گذاشتم و منتظر هستم که خودش دوباره تماس بگیره.
RE: کم حرف بودن من و انتظارات خواستگارم .
با سلام
دقت فرمایید مسائل قبل از ازدواج و زمان خواستگاری با مسائل بعد از ازدواج تفاوت مهمی دارد.
قبل از ازدواج شما باید همان که هستید،باید باشید و به خواستگاری هم که رسما از شما خواستگاری می کند همین را دقیق بگویید. اگر کم حرفی یا پرحرف، روحیه طنز دارید یا جدی، برون گرایی یا درون گرا، منطقی هستید یا احساسی، هرچه هستید واقعیت را بگویید.
و اصلا قبل از ازدواج به فکر عوض کردن خودتان برای تطابق با آن شخص خاص نباشید که زندگی را خواهید باخت.(چون این تغییرات پایدار و با ثبات نبوده و بعدا خودتان می شوید و آن فرد دیگر نمی تواند با شما کنار بیاید)
قبل از ازدواج:
پس در مرحله قبل از ازدواج بیشترین سعی را می کنید که همین که هستید باشید تا فرد مقابل هم اگر شما را مناسب می بیند انتخاب کند و شما هم او را انتخاب کنید.
بعد از ازدواج:
حالا بعد از ازدواج ممکن هست اتفاقی اخلاقی در هر کدام از شما آشکار شود که به دیگری ممکن است آسیب برساند در آن صورت سعی می شود با کسب مهارتهای ارتباطی و زناشویی تطابق بیشتری بین زوجین برقرار شود.
RE: کم حرف بودن من و انتظارات خواستگارم .
سلام جناب مدیر همدردی واقعا ازتون ممنونم که به تاپیکم توجه کردید و منو مورد لطفتون قرار دادید.
همه ی حرفاتونو واقعا قبول دارم و کاملا درک میکنم.
خود این آقا شخصیتی کاملا مشابه شخصیت من داره و میدونه من کم حرف و جدی هستم.این انتظارو از من توی دوران نامزدی داره.(البته مطمئن نیستم.)باخودم میگم بعد از ازدواج صمیمیت بیشتری که بین ما ایجاد میشه باعث میشه خودمو تغییر بدم.وقتی سن آدم هم بیشتر میشه همه ازش انتظار دارن معقول رفتار کنه و این شیطنت ها مختص جوون هاست.در زندگی مشترک هم با مهربونی ها و درک کردن و احترام به عقاید ایشون و خیلی حسن های دیگه این ضعفمو جبران میکنم.ولی باز میترسم که اگر نتونستم چی؟اگر این مساله خیلی اهمیت داشت چی؟
این مسائل منو نگران میکنه و از ازدواج میترسونه.
البته من همیشه جدی نیستم با دوستان صمیمیم روحیه ی طنز دارم.
ولی با این آقا الان نمیتونم اینجوری باشم یه جورایی معذبم.
RE: کم حرف بودن من و انتظارات خواستگارم .
نقل قول:
نوشته اصلی توسط pariya67
البته من همیشه جدی نیستم با دوستان صمیمیم روحیه ی طنز دارم.
ولی با این آقا الان نمیتونم اینجوری باشم یه جورایی معذبم.
با سلام
اگر با این آقا هم مثل دوستان صمیمی ات باشی و با طنز برخورد کنی، معلوم میشود که پختگی لازم جهت گزینش همسر را ندارید.
اتفاقا می می گوییم قبل از ازدواج و قبل از عقد نباید حرفی از صمیمت و راحتی و ... باشد.
بلکه باید کاملا رسمی صرفا برای شناخت اقدام شود.
اما نکته دیگر:
شما فقط دقت کنید که این آقا همان شرایط دلخواه و مناسب شما را داشته باشد،
نگران انتخاب این آقا نباشید. او شما را بررسی می کند و اگر مناسبش باشید انتخاب می کند
او شما را همین طور که هستید بررسی کرده و اگر تمایل داشت باشما ازدواج می کند.
RE: کم حرف بودن من و انتظارات خواستگارم .
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی
اتفاقا می می گوییم قبل از ازدواج و قبل از عقد نباید حرفی از صمیمت و راحتی و ... باشد.
بلکه باید کاملا رسمی صرفا برای شناخت اقدام شود.
من هم دقیقا به خاطر همین مساله نمیتونم صمیمی باشم که حرمت ها شکسته نشن.
ولی نمیدونم چرا نگران آینده م.
از این نمیترسم که منو انتخاب نکنه چون با میل خودش انتخاب کرده.میترسم در آینده و در زندگی مشترک از من زده بشه و پشیمون بشه.
RE: کم حرف بودن من و انتظارات خواستگارم .
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی
اگر با این آقا هم مثل دوستان صمیمی ات باشی و با طنز برخورد کنی، معلوم میشود که پختگی لازم جهت گزینش همسر را ندارید.
اتفاقا می می گوییم قبل از ازدواج و قبل از عقد نباید حرفی از صمیمت و راحتی و ... باشد.
بلکه باید کاملا رسمی صرفا برای شناخت اقدام شود.
تا حالا به این قضیه فکر نکرده بودم جالبه!
کاش یه الگویی از این رفتار صمیمانه و طنر گونه و حرفایی که نباید زده بشه ارائه کنید
مثلا حرف زدن معمولی بده؟
همش باید در مورد عقلانیات صحبت بشه؟!
مثلا آدم در مورد اتفاقات روزمره صحبت کنه اشتباهه؟
RE: کم حرف بودن من و انتظارات خواستگارم .
نقل قول:
نوشته اصلی توسط unknownGirl
کاش یه الگویی از این رفتار صمیمانه و طنر گونه و حرفایی که نباید زده بشه ارائه کنید
مثلا حرف زدن معمولی بده؟
همش باید در مورد عقلانیات صحبت بشه؟!
مثلا آدم در مورد اتفاقات روزمره صحبت کنه اشتباهه؟
با تشکر از unknownGir عزیز.
منم همین مشکلاتو نو حرف زدن دارم.
نه تنها با آقایون حتی با خانوم ها.
اصلا آدم خجالتی و بی اعتماد به نفسی نیستم.ولی این مسائل همیشه تو روابطم مشکل ایجاد کرده و باعث شده که آدم منزوی و کم حرفی بشم.
RE: کم حرف بودن من و انتظارات خواستگارم .
نقل قول:
نوشته اصلی توسط pariya67
با تشکر از unknownGir عزیز.
منم همین مشکلاتو نو حرف زدن دارم.
نه تنها با آقایون حتی با خانوم ها.
اصلا آدم خجالتی و بی اعتماد به نفسی نیستم.ولی این مسائل همیشه تو روابطم مشکل ایجاد کرده و باعث شده که آدم منزوی و کم حرفی بشم.
عزیزم من به نظرم میاد که آدم باید خودش باشه
نمیتونم چیزی جر اونی باشم که هستم
مثلا من خودم آدمی ام که خیلی شوخی میکنم و از هر مطلبی از جنبۀ طنزش نگاه میکنم
...
ولی الان ذهنم درگیر شده که مثلا گاهی خندیدن و شوخی کردن در جلسات معارفۀ خواستگاری وقتی مسئله خالی از هر گونه لودگی باشه بازم مورد داره؟!