RE: به اين احساس اوليه اعتماد كنم؟؟؟ ... به نظرتون من زود قضاوت ميكنم؟؟؟
بهار شادي عزيزم، سيد 1387 گرامي و انديشه 22 عزيز ممنونم از پاسخ هاتون :72::72::72:
دوستان نميدونين چه كمك بزرگي بهم ميكنين تا بتونم خودم رو اصلاح كنم
از خودم دلگيرم ... گاهي به بعضي خواستگارام از بالا نگاه كردم و اون ها رو كوچيك ديدم ...
نذاشتم حرفي بزنن، اما بهشون بر چسب بي زبوني زدم ...
اجازه ندادم ويژگيهاي خوبشون رو بهم نشون بدن و به جاش بهشون تهمت بد بودن زدم ...
خدا شاهده هيچ وقت نخواستم كسي رو كوچيك كنم اما گاهي با اين جواب هاي رك و راستي كه بهشون ميدادم رنجوندمشون!!! .... حتي گاهي بهشون اجازه صحبتم ندادم... چون اعتقاد داشتم بايد به اون حس اوليه ام توجه كنم
حالا يه سوال ديگه ازتون دارم:
اگه كسي اون ويژگي ها اوليه رو داشت، و بعد از خواستگاري من ميخواستم بيشتر بشناسمش، اين جلسات شناخت و آشنايي كجا و چطوري ادامه پيدا كنه؟؟؟؟؟
نميتونم هر دفعه بگم بيان خونه مون و صحبت كنيم كه!!!!!
يعني به نظرتون باهاش برم تو يه پارك يا كافي شاپ بشينم و چندين جلسه صحبت كنم؟؟؟؟؟
تنها بريم يا كسي باهامون بياد؟؟؟؟؟
از طرفي ميترسم اگه هر دفعه با هر كدوم بخوام برم بيرون، يه آشنا يا فاميلي ما رو ببينه .... اين در حاليه كه پدرم هم اجازه اين ملاقات ها رو راحت نميده
چه طوري و كجا اين شناخت رو تكميل كنم تا به اون كشش برسم؟؟؟؟؟
RE: به اين احساس اوليه اعتماد كنم؟؟؟ ... به نظرتون من زود قضاوت ميكنم؟؟؟
والا از تجربه شخصیم میگم و نمی دونم چقدر درسته...من این جوری راحتم و میپسندم
من معمولا 2-3 جلسه با خودشون تنها میرم کافی شاپ(توی شهر ما چند جا هست که برای این روابط خواستگاری کاملا معروفن و 90 درصد کسایی که می یان اونجا دقیقا به همین قصد می یان بعضی ها با خانواده بعضی ها دو تایی) به همین دلیل خیلی نگران برداشتهای بد نیستم! خانوادمم چون از جاش مطمئنن مشکلی ندارن
راستش همیشه ترجیح میدم خودش تنها باشه..این جوری هم ادم راحت تره و هر سوالی بخواد میپرسه و هی نمی خواد مامان طرفم در نظر بگیره...چون نسلشون با ادم فرق داره خیلی حرکات و حرفهارو نمی توونن بپذیرن در حالی که میوون جوونها خیلیم عادیه... و در کنارشم میبینه طرف چند مرده حلاجه و مطمئن میشه لوس و وابسته نیست!
خلاصه توصیه میکنم شما هم اگه همچین جا هایی توی شهرتون دارین بهترین راه همینه...ما واسه برادرم هم همین کارو کردیم و با اینکه تا جلسه 4 آشنایی اون دو تا ما اصلا دختر خانمو ندیده بودیم ...شخصا بعد از اینکه دیدمش عاشقش شدم چون برادرم کلی ازش تعریف کرده بود
به نظر من فقط کافیه خانواده ها یه نظارت کلی داشته باشن
یه مزیت دیگم که این راه داره اینه که بعدا جواب رد دادن بهشون راحتتره ...
RE: به اين احساس اوليه اعتماد كنم؟؟؟ ... به نظرتون من زود قضاوت ميكنم؟؟؟
من شخصا با كافي شاپ و پارك و اينا خيلي موافق نيستم چون اينجور جاها ادم تمركز لازم براي ارزيابي فرد براي ازدواج را نداره بعلاوه اينكه تو خونه و با حضور بزرگترها يكسري برخوردها و كفويت ها هم مشخص ميشه
من ميگم اگه شما شرايط اوليه را پسنديديد يه جلسه خواستگاري رسمي داشته باشيد اگه شما و اون اقا پسر ظاهر هم را پسنديد و احساس كرديد فرهنگتون بهم نزديك چند جلسه صحبت كنيد حالا اين صحبتها ميتونه بخشيش تلفني باشه بخشيش با حضور خانواده ها و بخشيش هم ميتونه فقط با حضور خود پسر تو خونه شما باشه (البته هركدوم به فرهنگ و اداب و رسوم شهرتون هم بستگي داره)
بعد اگه اين جلسات هم خوب پيش رفت انوقت ميتونيد براي مشاوره بريد بيرون يا صرفا براي اينكه برخوردهاي اجتماعي طرف را ببينيد باهاش دو سه باري رستوران و ... برويد
RE: به اين احساس اوليه اعتماد كنم؟؟؟ ... به نظرتون من زود قضاوت ميكنم؟؟؟
راما جان
مگه چند نفر هستن این خواستگارها؟ :) مسلما چند تا بیشتر نیستن.
پس بهتره به جای این کارها بگی بیان خونتون یک جلسه و جلسات معارفه زیر نظر خانواده ها باشه تا مثل دفعات قبل
دچار خطای شناختی و احساسات نشی و پسر هم با جدیت بیشتر قضیه ازدواج رو دنبال کنه.
یهر حال مهمترین تصمیم زندگیته و باید براش وقت و انرژی زیادی بگذاری.
بهترین راه شناخت هم خواستگاری رسمی ، رفت و آمد خانودگی 2 خانواده و اگر شد یک سفر 1 روزه با حضور 2
خانواده هست تا به شناخت بهتری دست پیدا کنی. چون خانوادت هستن کسی هم فکر بد به سرش نمیزنه!
موفق باشی.
:72:
RE: به اين احساس اوليه اعتماد كنم؟؟؟ ... به نظرتون من زود قضاوت ميكنم؟؟؟
بهار شادی عزیز قصدم اصلا مخالفت نیست برای دونستن خودم می پرسم...اگه لازمه واسش یه تاپیک بزنم چون دوست ندارم تاپیک رامای عزیز خراب بشه...
چرامیگین بیرون رفتن(وقتی کاملا زیر نظر خانواده هاست) باعث خطای شناختی و احساسی میشه؟
مگه نه اینکه تهش اون دو نفرن که باید همو بپسندند و در کنار هم خوش باشن
خانواده ها به موقعش و پس از موافقت دو طرف وارد ماجرا میشن...و این کار باعث میشه که محور اصلی ماجرا فقط و فقط خود دو طرف باشن
آقای سید1387 نمی فهمم چرا میگین بیرون امکان ازریابی کامل وجود نداره؟ مگه نه اینکه در آینده دونفر باید توی همین جامعه در کنار هم با هم کنار بیان ...نقش خانواده ها خیلی مهمه و غیر قابل انکار و نظارتشون هم کاملا نیازه اما من نمی فهمم چرا از اول باید همه را وارد ماجرا کنیم و به خود دو نفر اجازه ندیم که حداقل برای ادامه اولیه رابطه خودشون تصمیم بگیرن؟
دوستان صرفا برای آگاهی خودم می پرسم...می خوام اگه دارم اشتباه میکنم حواسم باشه!!
RE: به اين احساس اوليه اعتماد كنم؟؟؟ ... به نظرتون من زود قضاوت ميكنم؟؟؟
انديشه عزيز
من فكر ميكنم به دلايلي محيطي مث كافي شاپ خوب نيست
١- پسر دختر را توي محيطي كه خيلي دخترهاي ديگه هم با ارايشهاي انچناني حضور دارند ميبينه و همين ميتونه رو نظرش تاثير بذاره
٢- بخشي از فرهنگ افراد در نحوه پذيرايي و چيدمان منزل و ... هست كه مشخص ميشه كه اين هم تو كافي شاپ نيست
اما نكته اصلي اينه كه تو كافي شاپ يكي مياد يكي ميره ... دو سه تا انور دارند قهقهه ميزنند ... گارسون هي مياد و ميره ... اگه با خانواده بري امكان اينكه بشه جدا نشست و حرف زد ....
ارتباط توي كافي شاپ بدون حضور خانواده ها ميتونه ميدون احساسات را باز كنه
بهرحال من نميگم كلا كافي شاپ مردود هست اما ترجيح ميدم منزل برم و خواستگاري كنم
RE: به اين احساس اوليه اعتماد كنم؟؟؟ ... به نظرتون من زود قضاوت ميكنم؟؟؟
اون 1 که اتفاق خیلی خوبیه!! از اول تکلیف همه مشخص میشه! بالاخره ما توی این جامعه ایم و این دخترها همیشه اطرافمون هستن پس چه بهتر که زود همه چیز منتفی بشه
اتفاقا یکی دیگه از دلایلی که من دوست دارم دفعه اول اون جوری پسندیده بشم اینه که دوست ندارم کسی عاشق خوونمون یا سلیقه مامانم(که خیلی هم با من فرق داره) یا پول بابام بشه یا حتی فرهنگ خانوادگیمون بشه! آره اینا تاثیر گذاره...اما نه در اون جلسه اول...
در نظر بگیرین که هرکس در ابتدا باید فقط و فقط به خاطر خودش پسندیده بشه و بعد بریم سر پارامترهای محیطی و خانوادگیش (قبول دارم که اونهام در جایگاه خودش مهمه )
دخترهام در ابتدا خوونه آقا پسرها و چیدمان خوونشونو و در پی اش فرهنگی که از این راه شناخته میشه را نمی بینن و تصمیم میگیرن اون وقت چه طور شما این حقو برای پسرها قایل میشین؟!
آره کافی شاپها معمولا شلوغه همین باعث میشه که به قول شما اصلا میدون احساسات باز نشه و خوب همه دارن صحبت میکنن شما هم یکی مثل اونها دیگه...
ممنون از پاسختون
RE: به اين احساس اوليه اعتماد كنم؟؟؟ ... به نظرتون من زود قضاوت ميكنم؟؟؟
من ميخواهم جواب بدم اما فكر كنم بيش از اين ادامه بديم تاپيك راما خراب بشه
اگه يه تاپيك جديد باز بشه بهتر ميشه بحث را دنبال كرد
RE: به اين احساس اوليه اعتماد كنم؟؟؟ ... به نظرتون من زود قضاوت ميكنم؟؟؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط اندیشه 22
بهار شادی عزیز قصدم اصلا مخالفت نیست برای دونستن خودم می پرسم...اگه لازمه واسش یه تاپیک بزنم چون دوست ندارم تاپیک رامای عزیز خراب بشه...
چرامیگین بیرون رفتن(وقتی کاملا زیر نظر خانواده هاست) باعث خطای شناختی و احساسی میشه؟
مگه نه اینکه تهش اون دو نفرن که باید همو بپسندند و در کنار هم خوش باشن
خانواده ها به موقعش و پس از موافقت دو طرف وارد ماجرا میشن...و این کار باعث میشه که محور اصلی ماجرا فقط و فقط خود دو طرف باشن
اندیشه عزیز
دوست خوبم یکی از دلایلی که من به راما گفتم مراحل شناخت رو بعد از اینکه کسی رو ظاهری پسندید
(این آشنایی میتونه هرجایی شکل گرفته باشه. دانشگاه ، محیط کار ، محیط های فرهنگی و ...) طی
خواستگاری رسمی زیر نظر خانواده طی کنه به چند دلیل :
1- راما قبلا آشنا شدن رو به این نحو امتحان کرده و شدیدا درگیر احساسات شده و اذیت شده.
2- وقتی پای خانواده وسط میاد با توجه به بی تعهدی فراگیری که موجود هست فرد خواستار می فهمه
که چقدر قضیه جدیه و پای هر نوع سواستفاده تا 90 درصد بسته میشه.
3- بیرون رفتن بد نیست به شرطی که احساسات کنترل بشه و خانواده مطلع باشن.
4- در رفت و آمد های خانوادگی نکاتی دیده میشه که شاید فرد به تنهایی از خودش بروز نده اما در جمع
خانواده خود واقعیش رو میشه دید. به خصوص در سفرهای خانوادگی کوتاه مدت
اما مکان مذاکره مهم نیست. مهم مطلع بودن خانواده ها و کنترل احساساته. چیزی که باعث خطای
شناختی میشه درگیر احساسات شدن و وابستگی عاطفیه.
5- فرد در خانواده رشد میکنه و خانواده بسیار اثر گذار هست روی فرد و برای همین در نظر گرفتن فرد
خواستار در کنار خانواده و فرهنگ خانوادگی و شرایط تربیتیش هست که میتونه ما رو به یک شناخت
کامل برسونه و جلوی هر نو سواستفاده ای گرفته میشه.
اگر شما دختری هستین که درگیر احساس نمیشین و میتونین به تنهایی خواستگارتون رو محک بزنین
اشکالی نداره و ما از استثناها نمیگیم اما قاطبه دخترها وابسته میشن از لحاظ احساسی و گاهی
اتفاقات ناخوشایند زیادی براشون رخ میده.
اگر باز سوالی هست در خدمتم گلم.
:72:
RE: به اين احساس اوليه اعتماد كنم؟؟؟ ... به نظرتون من زود قضاوت ميكنم؟؟؟
راستش فکر میکنم منظور منو متوجه نشدین
منم منظورم یه دیدار دو نفره زیر نظر خانواده ها بود
من خودم شدید و سرسختانه با رابطه هایی که رامای عزیز قبلا درگیرش بودن(اتفاقا خیلی پیگیر تاپیکشون بودم) مخالفم
و این نوع دیداری هم که گفتم برای چند جلسه اول آشنایی توصیه میکنم
وگرنه مگه میشه خانواده ها درگیر نشن...اصلا از اول هستن و همه دیدارها زیر نظر اونها رخ میده و به قول معروف پشت صحنه کار میکنن!! ولی به نظر من حضورشون توی تصمیم گیری اولیه لازم نیست
آقای سید 1387 ممنون میشم پاسختونو همین جا بدین...هنوز فکر نکنم بحثمون خیلی بی ربط شده باشه به سوال راما...کاش خودش می یومد یکم مارو توی تاپیکش هدایت میکرد.
مزایایی که من برای این نوع دیدار قائلم (زیر نظر خانواده هاست...اصلا خانواده ها همچین دیداریو هماهنگ کردن...اما خودشون حضور ندارن ....و دو طرف جایی غیر از خانه هر کدام (کافی شاپ) قرار میگذارن) :
1-قضاوت طرفین از همدیگه فقط به خاطر رفتار و ظاهر خود طرف هست و پارامترهای خانواده و خانه(پولدار بودن یا نبودن هر کدام از طرفین) ملاک قرار نمیگیره
2-طرفین راحتتر می توونن با هم صحبت کنن و دیدگاههای همدیگه را بدونن چون دیدگاههای نسل امروزی با دیگاههای نسل پدر و مادرامون در مورد روابط دختر و پسر خیلی متفاوته( برای مثال اکثرا (و نه همیشه) وقتی دختر یکم زیادی سوال بپرسه در حالی که حقشه نسل قدیمی اینو میگذارن پای وقاحتش!!و اصولا چون ما اینو میدونیم خجالت میکشیم خیلی صحبت کنیم)
3-روابط اجتماعی و میزان استقلال هرکدوم از طرفین بهتر محک زده میشه
4-اگر واقعا قراره که علاقه ای از روی شناخت صورت بگیره این علاقه شکل میگیره و بعدا پارامترهای دیگه که از اهمیت کمتری برخورداره دخیل میشه
شما دقت کنید که هیچ آدم عاقل و بالغی با 2-3 جلسه تنها حرف زدن با جنس مخالف در یک مکان عمومی اسیر یه احساسات خیلی شدید و غیر قابل تحمل نمیشه و اگه میشه واقعا باید فکری به حال خودش بکنه و لازمه که در این زمینه شکست بخوره تا معنی واقعی زندگیو بفهمه!
نمی دونم تا چه حد درست فکر میکنم...منتظر نظراتتون هستم:72: